الحج ٥٧
ترجمه
الحج ٥٦ | آیه ٥٧ | الحج ٥٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آیَات»: آیههای کتابهای آسمانی به ویژه آیات قرآن. نشانههای کَون و مکان دالّ بر وجود یزدان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۸ - ۵۷ سوره حج
- نخستين آيه نازله درباره جهاد و اذن قتال به مؤ منين
- توضيح آيات مربوط به جهاد و قتال : ((ان الله يدافع عن الذين آمنوا...(( و ((اذنللذين يقاتلون ...((
- حكمت تشريع حكم قتال و جهاد: ((و لولا دفع الله الناس ...((
- آيه : ((الذين ان مكنا هم فى الارض ...(( ناظر بر عموم مؤ منين است
- اذن قتال مختص به مهاجران صدر اسلام نيست
- دلدارى دادن به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و تهديد تكذيب كنندگان
- از سرگذشت امتهاى گذشته عبرت بگيريد!
- پاسخ به استهزاى مشركين درباره نزول عذاب ، با بيان اينكه زمان كم و زياد نزدخداوند يكسان است
- توضيح مفاد و معناى آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول ولا نبى الا اذا تمنى القى الشيطان فى امنيته ...((
- فرق بين معناى ((نبوت (( و ((رسالت ((
- القائات و وساوس شيطان وسيله امتحان است
- مقصود از اينكه روز قيامت عقيم (نازا) است
- بحث روايتى
- روايتى در ذيل (و ما ارسلنا من من قبلك من ولا نبى ...) كه با عصمت انبيا منافات دارد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ «57»
و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات مارا تكذيب كردند، پس براى آنان عذاب خوار كنندهاى است.
پیام ها
1- مبناى داورى خداوند در قيامت، كفر و ايمان مردم است. يَحْكُمُ ... فَالَّذِينَ آمَنُوا ... وَ الَّذِينَ كَفَرُوا
2- كيفر كسى كه متكبّرانه حقّ را نپذيرد، عذاب خواركننده است. وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا ... لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 62
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ (57)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آن كسانى كه كافر شدند به خدا و رسول، وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و تكذيب كردند آيات ما را كه قرآن باشد، فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ:
پس آن گروه كافران و مكذبان مر ايشان راست عذابى خوار كننده و رسوا كننده كه آن عذاب جحيم است.
نكته: دخول «فا» در خبر ثانى دون اول تنبيه است بر آنكه: اثابه مؤمنان به جنات محض تفضل است از جانب حق تعالى، و لكن عقاب كفار مسبب است از اعمال ايشان، و لذا فرمود: «لَهُمْ عَذابٌ» و نفرمود «هم فى عذاب».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (56) وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ (57) وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (58) لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً يَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ (59) ذلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (60)
ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (61) ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ (62)
ترجمه
- پادشاهى در چنين روز براى خدا است حكم ميكند ميان آنها پس آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را باشند در بوستانهاى پر نعمت
و آنانكه كافر شدند و تكذيب نمودند آيتهاى ما را پس آنگروه مر آنها را است عذابى خوار كننده
و آنانكه هجرت نمودند در راه خدا پس كشته شدند يا مردند هر آينه روزى دهد البتّه ايشانرا خدا روزى نيكوئى و همانا خدا هر آينه او است بهترين روزى دهندگان
هر آينه در آورد ايشانرا در جايگاهى كه ميپسندند آنرا و همانا خدا هر آينه داناى بردبار است
امر از اين قرار است و كسيكه عقوبت نمايد بمانند آنچه عقوبت شده بآن پس ستم شود بر او هر آينه يارى ميكند او را خدا بدرستيكه خدا هر آينه گذشت كننده آمرزنده است
اين براى آنستكه خدا داخل ميكند شب را در روز و داخل ميكند روز را در شب و آنكه خدا شنواى بينا است
اين براى آنستكه خدا او است حقّ و آنكه آنچه را ميخوانند غير از او آن باطل است و آنكه خدا او است بلند مرتبه بزرگ.
تفسير
- خداوند متعال بمناسبت ذكر قيامت در آيه سابقه شمّهئى از اوصاف آنروز را بيان فرموده باين تقريب كه در چنين روز پادشاهى و فرمانفرمائى مخصوص بذات اقدس احديّت است پس حكم ميفرمايد ميان مردم بعدل كسانيرا كه در دنيا داراى عقائد حقّه و اعمال صالحه بودند در بهشت عنبر سرشت كه باغهائى است مملوّ از نعمت بىرنج و محنت جاى ميدهد و كسانيرا كه كافر شدند و تكذيب نمودند آيات الهى را كه از آن جمله امير المؤمنين و اولاد طاهرين او است بعذابيكه خوار و ذليل كننده آنها است گرفتار ميفرمايد و از جمله اعمال صالحه بعد از ايمان بخدا و رسول و اولياء او هجرت و مفارقت از اوطان است براى رضاى خدا خواه با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشد خواه با امام عليه السّلام خواه براى آن باشد كه در وطن نتواند بوظيفه
جلد 3 صفحه 618
دينى خود عمل نمايد خواه براى آنكه عمل بتكليف دينى متوقف بر مسافرت باشد مانند جهاد و طلب علم و زيارت اماكن مقدسه پس اگر در آنراه كشته شود يا بميرد خداوند باو روزى خوبى عطا ميفرمايد كه چشم از آن بر ندارد براى خوبى او و خداوند بهترين روزى دهندگان است چون رزقش بيحساب است و ظاهرا اين در عالم برزخ باشد چون بعدا فرموده داخل ميفرمايد ايشانرا البتّه در منزلى كه پسند آنها است زيرا هر چه دلشان بخواهد و چشمشان از آن لذّت برد در آنجا موجود است اين در صورتى است كه مدخل اسم مكان باشد و بفتح ميم نيز قرائت شده و اگر مصدر باشد بايد بكيفيّت دخول در بهشت و استقبال ملائكه و حور العين و ساير تشريفات ورودى مؤمن حمل شود كه موجب خوشنودى او خواهد شد و خداوند عالم باحوال بندگان است از خوب و بد و تعجيل در عقوبت آنها نميفرمايد و در جوامع روايت نموده كه بحضرت رسول عرضه داشتند ما دانستيم ثواب كسانيرا كه در ركاب مبارك شهيد شدند و جهاد نموديم با تو مانند ايشان آيا براى ما هم اجرى هست اگر بميريم در ركاب تو پس اين آيه و آيه قبل نازل شد پس از اين خداوند تسجيل فرمود مطالب سابقه را بكلمه ذالك كه در مقام تقرير و تأكيد استعمال ميشود و ترجمه آن گذشت و بيان فرمود كه كسيكه عقوبت و تلافى نمايد از تعدى و جورى كه باو شده بمانند آن نه زيادتر اگر آنشخص باز مورد تعدى و ستم گرديد البتّه خدا يارى ميفرمايد او را و اگر خطائى از او سر زده باشد در مقام قصاص براى آنكه سهوا تجاوزى از حدّ نموده باشد يا آنكه عفو نكرده با آنكه عفو مستحبّ است و ترك آن سزاوار نيست خداوند از او ميگذرد چون اهل عفو و مغفرت است و تعبير بعقوبت در دو جا براى جور شدن كلام است و در بديع آنرا ازدواج گويند و الا آنچه اوّل واقع ميشود عقوبت نيست و بعضى گفتهاند جمعى از مشركين در اواخر ماه محرّم بجمعى از مسلمانان حمله نمودند و آنها ناچار بدفاع شدند و غلبه كردند ولى دلتنگ شدند كه مبادا تقصير كرده باشند لذا اين آيه نازل شد ولى قمّى ره فرموده اين آيه در باره پيغمبر و اهل بيت اطهار او نازل شده كه اولا كفّار او را بظلم و تعدّى از مكّه معظّمه اخراج نمودند و آنحضرت در بدر تلافى فرمود و آنها
جلد 3 صفحه 619
بعدا از اهل بيت او انتقام كشيدند و يزيد پليد در اشعار خود به اين معنى تصريح نمود و اين ظلمى بود كه از آنها بر تلافى كننده از ظلم واقع شد و خداوند او را بوجود امام قائم يارى خواهد فرمود و اين براى آنستكه خداوند بر هر امرى قادر است و چنانچه دائما از دقائق و آنات شب ميكاهد و داخل در روز ميكند و از روز داخل در شب ميفرمايد ميتواند روز روشن ظالم را مانند شب تار نمايد و انتقام مظلوم را هر وقت باشد از او بكشد و خدا ميشنود دعاى مظلوم را و مىبيند تعدّى ظالم و تجاوز منتقم و عدم تجاوز او را و اين قدرت و قوّت و عظمت براى آنستكه او حقّ ثابت موجود و غير او باطل متزلزل نابود است و او برتر و بالاتر است از آنكه شريك داشته باشد و بزرگى او بوصف در نميآيد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ (57)
و كساني که كافر شدند و تكذيب بآيات ما كردند پس براي آنها است عذاب خوار كننده.
(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا): كفر منحصر بكساني نيست که داخل در دين اسلام نشدند مثل مشركين و يهود و نصاري و مجوس و صابئين و امثال آنها بلكه بسياري از فرق مسلمين را هم شامل ميشود مثل نصاب که نصب عداوت كردند با خاندان رسالت، و خوارج مثل طلحه و زبير و عائشه و أهل بصره که خروج بر امام زمان امير المؤمنين كردند در جنگ جمل، و معاويه و اهل شام در جنگ صفين، و خوارج نهروان و لشگر كربلا، و مثل كساني که بدعت در دين گذاردند يا منكر ضروري دين شدند و أشباه آنها تمام صدق كفر بر آنها ميكند و أحكام كفر بر آنها بار ميشود.
(وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا): مراد تكذيب قرآن فقط نيست اگر يك آيه از قرآن را تكذيب كرد مكذّب بآيات الهي شده مثل آيه ربا: «وَ أَحَلَّ اللّهُ البَيعَ وَ حَرَّمَ
جلد 13 - صفحه 325
الرِّبا» بقره آيه 276، يا آيه ميراث که بر غير قرآن تقسيم ارث كنند، يا آيه «السّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقطَعُوا أَيدِيَهُما» مائده آيه 42، يا آيه حدّ زنا: «الزّانِيَةُ وَ الزّانِي فَاجلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنهُما مِائَةَ جَلدَةٍ» نور آيه 2، يا آيه قصاص و ديات:
«وَ لَكُم فِي القِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الأَلبابِ» بقره آيه 175، يا آيات أحكام آيه زكاة صوم حجّ خمس حدود و أمثال اينها بلكه اگر آيات را تعميم دهيم بأنبياء و ائمّه و علماء كار بسيار مشكل ميشود.
(فَأُولئِكَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ): عذابهاي الهي فرداي قيامت دو قسم است عذاب جسماني آتش زقوم حميم غساق تازيانه عمود مار عقرب و امثال اينها و عذاب روحي مثل: «اخسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ» مؤمنون آيه 110، بعد از رحمت حشر با شياطين لعن الهي و أمثال اينها که يكي از آنها اهانت و بياعتنايي بآنها است و رسوايي پيش خلايق و جدايي از حشر با أولياء و محروميت از بهشت و شهادت شهود و غير اينها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 57)- «اما آنها که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، عذاب خوار کنندهای برای آنهاست» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ).
عذابی که آنها را پست و حقیر میکند و در برابر آن همه گردنکشیها و خود برتر بینیها و استکبار در برابر خلق خدا آنها را به پایینترین مرحله ذلت میکشاند.
نکات آیه
۱ - کفر و ایمان، مبناى داورى خدا میان انسان ها در قیامت (یحکم بینهم فالذین ءامنوا ... و الذین کفروا ... عذاب مهین)
۲ - عذاب دوزخ، عقوبت کفر به خدا و تکذیب آیات او (قرآن) (و الذین کفروا و کذّبوا بَایتنا فأولئک لهم عذاب مهین)
۳ - عذاب دوزخ، داراى انواع گوناگون است. (فأولئک لهم عذاب مهین) «إهانة» (مصدر «مهین») به معناى خوار و ذلیل کردن است. توصیف عذاب کافران و تکذیب کنندکان آیات الهى به «خوار کننده»، بیانگر این حقیقت است که عذاب هاى دوزخ، داراى انواع مختلف و متفاوت است. گفتنى است، برداشت یاد شده بر این اساس است که «مهین» صفت تخصیصى باشد نه توضیحى.
۴ - عذاب دوزخ، عذابى خوار کننده و ذلت آور است. (لهم عذاب مهین) برداشت فوق، بر این اساس است که «مهین» وصف توضیحى براى عذاب باشد.
۵ - کفر به خدا و تکذیب آیات او (قرآن)، برخاسته از خوى استکبار و خود بزرگ بینى (و الذین کفروا و کذّبوا بَایتنا ... عذاب مهین) توصیف «عذاب» به «مهین» (ذلیل کننده)، گویاى این حقیقت است که کفر به خدا و تکذیب آیات او، کردارى برخاسته از روح استکبارى و خودبزرگ بینى است و خداوند، متناسب با آن، کیفرى را تعیین فرموده است تا آن روح را درهم بشکند و به خوارى و ذلتشان بکشاند.
۶ - کیفرهاى اخروى، متناسب با کردارهاى آدمیان در دنیا (و الذین کفروا و کذّبوا بَایتنا ... عذاب مهین)
۷ - کفرپیشگان و تکذیب گران صدراسلام، مردمانى بودند خودبزرگ بین و استکبار پیشه. (و الذین کفروا و کذّبوا بَایتنا ... عذاب مهین)
۸ - استکبار در برابر خدا و آیات او، درپى دارنده عذاب ذلت بخش و خوار کننده دوزخ (و الذین کفروا و کذّبوا بَایتنا ... عذاب مهین)
۹ - قرآن، داراى ساختارى است آیه آیه. (کذّبوا بَایتنا)
۱۰ - قرآن، مجموعه اى است از نشانه هاى خداوند. (کذّبوا بَایتنا)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات خدا در قرآن ۱۰; کیفر تکذیب آیات خدا ۲; منشأ تکذیب آیات خدا ۵
- استکبار: کیفر استکبار با آیات خدا ۸;کیفر استکبار با خدا ۸
- ایمان: آثار ایمان ۱
- تکبر: آثار تکبر ۵
- جهنم: تنوع عذابهاى جهنم ۳; موجبات جهنم ۲، ۸; ویژگى عذابهاى جهنم ۴
- خدا: ملاک قضاوت اخروى خدا ۱
- عذاب: اهل عذاب ۲; عذاب ذلتبار ۴، ۸; مراتب عذاب ۴، ۸; موجبات عذاب اخرو ۸
- قرآن: آیه بندى قرآن ۹; استکبار مکذبان قرآن ۷; ساختار قرآن ۹; صفات مکذبان قرآن ۷; کیفر تکذیب قرآن ۲; منشأ تکذیب قرآن ۵; ویژگیهاى قرآن ۹، ۱۰
- قیامت: قضاوت در قیامت ۱
- کافران: استکبار کافران صدر اسلام ۷; صفات کافران صدراسلام ۷
- کفر: آثار کفر ۱; کیفر کفر ۲; منشأ کفر به خدا ۵
- کیفر: تناسب کیفر با عمل ۶
- نظام کیفرى :۶