الأنعام ٥
ترجمه
الأنعام ٤ | آیه ٥ | الأنعام ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْحَقِّ»: مراد قرآن و شریعت و هدایت است (نگا: نساء / مائده / و ، قصص / ). «أَنبَآءُ»: اخبار.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
پس همين كهحقّ براى آنان آمد، آن را تكذيب كردند، پس به زودى خبرهاى مهم (و تلخى دربارهى كيفر) آنچه را به مسخره مىگرفتند، به سراغشان خواهد آمد.
نکته ها
شايد مراد از «خبرهاى بزرگ» در آيه، خبر فتح مكّه يا شكست مشركان در جنگ بدر و امثال آن باشد. «2»
پیام ها
1- براى لجبازان، نوع دليل و آيه تفاوتى ندارد، آنها همه را بدون تفكر رد مىكنند. «آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ»
2- هم بايد به مؤمنان دلگرمى داد كه راهشان حقّ است، «بِالْحَقِّ» و هم كافران را تهديد كرد كه خبرهاى تلخ برايتان خواهد آمد. «فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ»
«1». تفسير نورالثقلين؛ توحيد صدوق، ص 133.
«2». تفسير مراغى.
جلد 2 - صفحه 413
3- استهزا، شيوهى هميشگى كفّار است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
4- سقوط انسان سه مرحله دارد: اعراض، تكذيب و استهزا. در اين دو آيه به هر سه مورد اشاره شده است. «مُعْرِضِينَ- كَذَّبُوا يَسْتَهْزِؤُنَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ: پس به تحقيق تكذيب كردند حق را كه قرآن است وقتى كه آمد ايشان را. اين كلام به منزله امرى است كه لازم ما قبل خود باشد. گوئيا مىفرمايد: چون ايشان اعراض كردند از همه آيات، تكذيب قرآن
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 223
نمودند در حينى كه آمد ايشان را. و يا در حكم دليل است بر ما قبل، يعنى اعراض نمودند از قرآن و تكذيب كردند همه آن را و حال آنكه اعظم آيات است.
پس چگونه اعراض نكنند از غير آن و تابع احكام قرآن نشوند و تصديق آن ننمايند فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ: پس زود باشد كه ظاهر شود بر ايشان خبرهاى آنچه را كه بودند به آن استهزا مىكردند و به وقوع آن ايمان نداشتند، و ظهور آن در دنيا به وقت نزول عذاب بود بر آنها، يا هنگام علوّ بيرق اسلام و قدرت و شوكت ملازمان حضرت رسالت پناه صلى اللّه عليه و آله و ظهور آن در آخرت بر كافران در كمال ظهور است.
در كتاب كافى- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله: القرآن هدى من الضّلالة و تبيان من العمى و استقالة من العثرة و نور من الظّلمة و ضياء من الاحداث و عصمة من الهلاكة و رشد من الغواية و بيان من الفتن و بلاغ من الدّنيا الى الاخرة، فيه كمال دينكم و ما عدل احد عن القرآن الّا الى النّار. «1» فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله:
قرآنهادى است از ضلالت، و بينائى است از نابينائى، و رهائى است از لغزش، و نور است از ظلمت، و ضياء است از بدعتها، و عاصم است از هلاكت، و رشد است از غوايت، و بيان است از فتن، يعنى صاحب بيان است، و بلاغ است از دنيا به سوى آخرت. در قرآن است كمال دين شما و عدول نكند احدى از قرآن مگر آنكه مرجعش به سوى آتش است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
ترجمه
پس بتحقيق تكذيب كردند حق را چون آمد ايشانرا پس زود باشد كه بيايد ايشانرا خبرهاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند.
تفسير
حق هر چيزى است كه پيغمبر خاتم آورده است و نتيجه استهزاء گرفتارى دنيا و عذاب آخرت است كه خبر صدق آن بمشاهده بآنها خواهد رسيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَقَد كَذَّبُوا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم فَسَوفَ يَأتِيهِم أَنباءُ ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ «5»
پس بتحقيق تكذيب كردند بآنچه از حق زماني که آمد آنها را پس زود باشد که بيايد آنها را خبرهاي آنچه را که بودند بآن استهزاء ميكردند.
حق عبارت از قرآن و احكام دين و مواعظ و نصايح و عقائد و اخلاق و ساير اموريست که خداوند توسط رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم براي بندگان فرستاده.
جلد 7 - صفحه 12
فَقَد كَذَّبُوا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم و زير بار نرفتند و باور نكردند و العياذ پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را كذّاب و جادوگر و ساحر و مجنون خواندند.
فَسَوفَ يَأتِيهِم أَنباءُ ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ انباء خبرهاي وارده بر آنها است از عذابهاي دنيوي از قتل و ذلت و اسيري و اينکه يكي از معجزات قرآن است که خبر از آينده ميدهد که خداوند چه عزت و شوكتي بمسلمين داد و آنها را بر كفار چيره فرمود چنانچه در آيه ديگر ميفرمايد فَاصدَع بِما تُؤمَرُ وَ أَعرِض عَنِ المُشرِكِينَ إِنّا كَفَيناكَ المُستَهزِئِينَ حجر آيه 94 و 95، و از عذابهاي آخرت که پس از مرگ ميآيد آنها را ابد الاباد مخلد در آنها هستند، و استهزاء عبارت از سخريه و متلك و تقليد و نحو آنها است که اينکه بنفسه موجب كفر و عذاب شديد است، واي بحال كساني که بدين و احكام دين و بمقدسات دين و بعلماء و صلحاء استهزاء ميكنند که كافر و نجس و مرتد ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- کافران مکه در پى نزول قرآن به عنوان معجزه، بدون درنگ به تکذیب آن پرداختند. (فقد کذّبوا بالحق لمّا جاءهم) جمله ظرفیه «لمّا جاءهم» به این نکته اشاره دارد که تکذیب کافران به مجرد آمدن حق صورت گرفته است.
۲- تکذیب حق (قرآن)، بدون تأمل در آن، مورد سرزنش خداوند است. (فقد کذّبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف)
۳- لزوم دقت و تفکر در آیات الهى (فقد کذّبوا بالحق لمّا جاءهم) مذمت تکذیب آیات بدون تأمل و درنگ، گویاى برداشت فوق است.
۴- تکذیب قرآن، نکوهیده تر از تکذیب دیگر آیات الهى است. (ما تأتیهم من ءایة ... فقد کذّبوا بالحق) مراد از «الحق» مى تواند قرآن باشد. در این آیه نسبت به آیه قبل «ترقى» صورت گرفته است. یعنى اینکه کافران آیات را تکذیب کردند و عجیبتر آنکه قبل از آن قرآن را تکذیب کردند.
۵- تکذیب آیات الهى، تکذیب حق است. (و ما تأتیهم من ءایة ... فقد کذّبوا بالحق)
۶- رویگردانى از آیات خداوند، تکذیب حق است. (إلا کانوا عنها معرضین. فقد کذّبوا بالحق)
۷- رودررویى با حق و تکذیب آن، زمینه رویگردانى از آیات الهى (و ما تأتیهم ... إلا کانوا عنها معرضین. فقد کذّبوا بالحق) «فاء» در «فقد کذبوا» مى تواند سببیه باشد، بر این مبنا جمله «فقد کذبوا ... » بیانگر سبب و زمینه اعراض مذکور در آیه قبل است.
۸- تمسخر حق (قرآن) و آیات الهى، شیوه کافران مکه بوده است. (فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون) مفاد جمله «کانوا به یستهزءون» ماضى استمرارى است و بیانگر تداوم استهزا از سوى کافران عصر نزول این سوره است.
۹- رویگردانى، تکذیب و تمسخر، مراحل مبارزه و رویارویى کافران با آیات الهى و قرآن* (ما تأتیهم من ءایة ... إلا کانوا عنها معرضین. فقد کذّبوا بالحق ... ما کانوا به یستهزءون)
۱۰- عذاب خداوند و سرانجامى شوم در انتظار تکذیب کنندگان و استهزاگران حق (قرآن و دیگر آیات خداوند) (فقد کذّبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف یأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون)
۱۱- نوید خداوند به ظهور و پیشرفت و پیروزى قریب الوقوع اسلام و پیامبر(ص)، علم رغم استهزاى کافران صدر اسلام (فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون) مراد از «یأتیهم أنباؤا ما کانوا»، مى تواند تحقق امورى مانند پیروزى اسلام باشد که کفار آن را به مسخره گرفته و تکذیب مى کردند.
۱۲- تکذیب آیات الهى با تمسخر و استهزا از شیوه هاى کافران (فقد کذبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: استهزاى آیات خدا ۸، ۹، ۱۲ ; اعراض از آیات خدا ۶، ۷، ۹ ; تکذیب آیات خدا ۵، ۹، ۱۲ ; سرزنش تکذیب آیات خدا ۴ ; کیفر استهزاگران آیات خدا ۱۰ ; کیفر مکذّبان آیات خدا ۱۰ ; مبارزه با آیات خدا ۹
- اسلام: بشارت به پیروزى اسلام ۱۱ ; تاریخ صدر اسلام ۱۱
- تعقل: در آیات خدا ۳
- حق: آثار تکذیب حق ۷ ; آثار حق ستیزى ۷ ; استهزاى حق ۸ ; تکذیب حق ۵، ۶ ; سرزنش تکذیب حق ۲ ; کیفر استهزاگران حق ۱۰ ; کیفر مکذّبان حق ۱۰
- خدا: بشارت خدا ۱۱ ; سرزنشهاى خدا ۲ ; عذابهاى خدا ۱۰
- عمل: ناپسند ۲
- فرجام: شوم ۱۰
- قرآن: استهزاى قرآن ۸، ۹ ; اعجاز قرآن ۱ ; اعراض از قرآن ۹ ; اهمیت قرآن ۴ ; تکذیب قرآن ۱، ۹ ; سرزنش تکذیب قرآن ۲، ۴ ; کیفر استهزاگران قرآن ۱۰ ; کیفر مکذّبان قرآن ۱۰ ; مبارزه با قرآن ۹
- کافران: استهزاى کافران ۸، ۱۱، ۱۲ ; روش برخورد کافران ۹، ۱۲ ; کافران صدر اسلام ۱۱ ; کافران و آیات خدا ۹ ; کافران و قرآن ۹
- کافران مکه: روش برخورد کافران مکه ۸ ; کافران مکه و آیات خدا ۸ ; کافران مکه و حق ۸ ; کافران مکه و قرآن ۱، ۸
- معجزه: تکذیب معجزه ۱