البقرة ١٣٨
ترجمه
البقرة ١٣٧ | آیه ١٣٨ | البقرة ١٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صِبْغَةَ»: رنگ. هیئت. حالتی که چیز رنگ شده به خود میگیرد. «صِبْغَةَ الله»: دین خدا. شریعت خدا، که ایمان است. این واژه از قبیل مشاکله تقدیری است و اشاره به غسل تعمید مسیحیان دارد. یعنی فرو رفتن در آب یا پاشیدن آب بر سر و روی، مایه پاکی معنوی نمیگردد. بلکه آنچه وسیله تطهیر مؤمنان میشود دین خدا، یعنی صبغة الله است. واژه صبغة نخستین، مفعول فعل مقدّری است: صَبَغَنَا اللهُ صِبْغَةً. یا به صورت اغراء: إلْزَمُوا صِبْغَةَ اللهِ. یا بدل از (ملّةَ) در (مِلَّةَ إبْرَاهِیمَ) است. صبغه دوم تمییز است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصَارَى... (۰) فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً... (۰)
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا... (۰) وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا... (۲)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«138» صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ
(اين است) رنگآميزى الهى و كيست بهتر از خدا در نگارگرى؟ و ما تنها او را عبادت مىكنيم.
نکته ها
انسان در زندگى خويش بايد رنگى را بپذيرد، امّا در ميان همه رنگها، رنگ خدايى بهتر است. ناگفته پيداست كه تا رنگ نژاد وقبيله وهوسها را كنار نگذاريم، رنگ وحدت و برادرى و تسليم امر خدا بودن را نخواهيم گرفت. همهى رنگها به مرور زمان كم رنگ وبىرنگ مىشود. امّا رنگ خدايى هميشگى و پايدار است. «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «1» و چه رنگى بهتر از رنگ خدا كه او را عبادت و بندگى مىكنيم. بگذريم كه يهود، كودكان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدينوسيله به او رنگ مذهبى مىدهند.
بهترين رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولياى خدارا به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد. همهى رنگها پاك مىشوند، قبيله، نژاد و نسب، دير يا زود از بين مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى يعنى اخلاص وايمان است.
در حديث آمده است: شخصى در ديوار خانهى خود سوراخى ايجاد مىكرد، امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا اينكار را انجام مىدهى؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بيرون رود. امام فرمود:
مىتوانى اين منظور را داشته باشى كه روزنهى ورود روشنايى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. يعنى اگر بناست در ديوار روزنهاى ايجاد شود، چرا تنها براى بيرون كردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ «2» بله مىتوان به هر كارى، رنگ خدايى داد. راه خدا، يكى است؛ اگر رنگ خدايى نباشد، رنگهاى ديگر، انسان را گيج و متحيّر مىكند و همرنگ شدن با جماعتى كه اكثر آنها دچار انحرافند، خود مايهى رسوايى و خوارى در قيامت است.
«1». قصص، 88.
«2». آيةاللَّه جوادى، تفسير موضوعى، ج 5، ص 132.
جلد 1 - صفحه 214
پیام ها
1- ايمان به خدا، پيامبران، كتابهاى آسمانى و تسليم خدا بودن، صبغه و رنگ خدايى است. در آيات قبل فرمود: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ...»، در اين آيه مىفرمايد:
«صِبْغَةَ اللَّهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (138)
شأن نزول: بعد از نزول آيات قبل، يهود بكلى اعراض نمودند از متابعت
«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 192- اصول كافى، صفحه 415، حديث 19.
«2» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 192- اصول كافى، صفحه 415، حديث 19.
«3» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 193.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 268
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نصارى نيز طرح مخالفت افكنده با مسلمانان در مقام مفاخرت برآمده كه ما را صبغهاى هست و شما را نيست؛ و صبغه آنها اين بود كه مولود خود را بعد از هفت روز در آب زردى غوطه مىدادند بنام (معموديه) چشمهاى است در نواحى بيت لحم، به زعم آنها حضرت عيسى عليه السّلام به آن غسل داده شده و مىگفتند: ما مولود خود را رنگ نموديم به علامت نصرانيت، و به اعتقاد فاسد خود اين آب پاك كننده مولود است از غير دين مسيحى، چنانكه حاليه اگر كسى نصرانى شود او را غسل تعميد دهند به همين مناسبت باشد، و آن را قائم مقام ختان مىدانستند؛ حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود كه اى مسلمانان بگوئيد در جواب آنان:
صِبْغَةَ اللَّهِ: پاك گردانيده است قلوب ما را با ايمان. صبغه را چند تفسير است:
1- ايمان به سبب آنكه اثر ايمان بر مؤمن ظاهر است، مانند ظهور رنگ بر چيز رنگ شده و تداخل نموده در قلوب مانند تداخل صبغ بر جامه و يا به سبب مشاكله باشد به آب معموديه كه به زعم نصارى مطهر آنها و محقق نصرانيت است ايمان به (صبغه) مسمى شده.
2- توحيد سبحانى كه رنگ اصل خلقت و آفرينش خداى تعالى باشد نظر به حديث شريف كلّ مولود يولد على الفطرة «1» كه هر مولودى تولد يابد به فطرت توحيد.
3- اسلام چنانچه عياشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده انّ الصّبغة هو دين اسلام و هو ملّة ابراهيم «2» يعنى به درستى كه «صبغه» دين اسلام و او ملت ابراهيم عليه السّلام است.
4- هدايت و ارشاد به حجت باشد كه خداى تعالى مؤمنين را به حجت خود ارشاد فرموده به سبب قبول ايمان.
«1» اصول كافى، جلد دوّم، صفحه 13، حديث چهارم.
«2» تفسير عيّاشى، جلد اوّل صفحه 62، حديث 108 (متن حديث چنين است: الصبغة الاسلام) و نيز رجوع شود به تفسير برهان، صفحه 157، حديث 3 و 4 و 5 و 6.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 269
5- مراد به صبغه ختنه است كه مطهر مسلمانان و مميز آنان باشد.
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: و كيست نيكوتر از خدا در تطهير از ادناس.
(استفهام انكارى) يعنى نيست نيكوتر از خداى تعالى در شعار و علامت دين يا در ارشاد به يقين، يعنى هيچ دينى بهتر از دين او نيست. وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ:
و ما مر او سبحانه را پرستش كنندگان و فرمانبرداريم. اين تعريض اهل كتاب است، يعنى ما شريك قرار ندهيم چنانچه شماها مشرك هستيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (138)
ترجمه
رنگ نمودنى از خدا و كيست بهتر از خدا در رنگ نمودن و ما مر او را پرستندگانيم.
تفسير
نصارى اولاد خودشان را در آب زردى شست و شو مينمودند و ميگفتند اين رنگ نمودن تطهير آنها است و تحقق نصرانيت را در آنها باين عمل ميدانستند و آن آب را معموديه و شست و شوى بآنرا غسل تعميد ميناميدند لذا خداوند باين آيه شريفه مسلمانان را تعليم فرمود كه در مقابل آنها مناسب با بيان خودشان بگويند رنگ نمود خداوند ما را رنگ نمودنى مخصوص و آن فطرتى است كه خلق فرمود ما را بر آن كه آن اسلام است چنانچه در كافى و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است و نيز از آنحضرت روايت شده است كه آن رنگ نمودن اهل ايمان است بولايت در وقت ميثاق و اينكه از اسلام و ايمان فطرى برنگ تعبير شده است براى آنستكه اثر آن كه نور ايمان است ظاهر است در صورت و داخل است در قلب مانند اثر رنگ كه ظاهر است در جامه و داخل است در باطن آن و براى آنكه در كلام صنعت مشاكله كه يكى از صنايع لطيفه بديع است اعمال شود و آن آنستكه لفظى كه در كلام طرف است براى
جلد 1 صفحه 179
اداء مقصد در مقابل او استعاره شود مانند آنكه كسى بگويد بيا برويم منزل برايت آش خوبى بپزم در مقابل گفته شود اگر ممكن است برايم عباى خوبى بپز بهتر است و معلوم است كه رنگ طبيعى بهترين رنگها است و صنع الهى بهترين صنعها است و مسلمانان فقط خدا را عبادت مىكنند و روح القدس و مسيح را شريك او نميدانند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
صِبغَةَ اللّهِ وَ مَن أَحسَنُ مِنَ اللّهِ صِبغَةً وَ نَحنُ لَهُ عابِدُونَ (138)
(اينکه ايمان رنگ آميزي الهي است و كيست که از جهت رنگ آميزي نيكوتر از خدا باشد «چه رنگي نيكوتر از رنگ خدايي است» و ما مر او را پرستندگانيم) صبغة بمعناي نوع از صبغ بمعني رنگ زدن و صبّاغ بمعني رنگ زن است و رنگ داراي معني وسيعي است که از رنگ ظاهري به انواع و اقسام آن تا رنگهاي باطني از ايمان و عقائد و صفات و اخلاق و ملكات را شامل ميشود که گفتهاند (الالفاظ موضوع للمعاني العامّه) گفته ميشود فلاني رنگ ايمان و يا رنگ كفر بخود گرفته و امثال اينها، و مراد از صبغة در آيه همان ايمان بمطالب مذكوره در دو آيه قبل است و اضافه آن بخدا يا از قبيل اضافه بفاعل است يعني اينکه رنگ ايمان را پروردگار عالم بمؤمنين زده است و او براي مؤمنين انتخاب نموده که إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ«1» و البته رنگي را که خدا انتخاب كند بهترين رنگها است.
وَ مَن أَحسَنُ مِنَ اللّهِ صِبغَةً و يا از قبيل اضافه انتسابيه مانند كلمة اللّه و روح اللّه و نحو اينها، يعني رنگ ايمان منتسب بخداست و رنگي که منتسب بخدا باشد بهترين رنگهاست، از رنگهاي ديگري که منتسب به شيطان و هواي نفس و نحو اينها ميباشد چنانچه ميفرمايد أَ فَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ«2» و ميفرمايد وَ مَن أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيرِ هُديً مِنَ اللّهِ«3» و نصب صبغة يا براي اينست که بدل از ملت ابراهيم است يا مفعول مطلق محذوف العامل که بفاعل خود اضافه شده است.
1- سوره آل عمران آيه 17
2- سورة الفرقان آيه 45
3- سورة القصص آيه 50
جلد 2 - صفحه 219
يعني هذا الايمان المذكور صبغة صبغنا اللّه بها، و جمله وَ مَن أَحسَنُ مِنَ اللّهِ صِبغَةً بمنزله تعليل براي جمله اول است يعني چون خدا بهترين صباغ و رنگ الهي بهترين صبغة است، ما باين صبغة رنگ زده شدهايم و جمله وَ نَحنُ لَهُ عابِدُونَ نتيجه مرتب بر آنست يعني چون ما رنگ الهي بخود گرفتهايم تنها او را پرستش ميكنيم نه شيطان و هواي نفس را
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 138)- رنگهای غیر خدایی را بشویید! به دنبال دعوتی که در آیات سابق از عموم پیروان ادیان، دائر به تبعیت از برنامههای همه انبیاء شده بود، در این آیه، به همه آنها فرمان میدهد که «تنها رنگ خدایی را بپذیرید» که همان رنگ ایمان و توحید خالص است (صِبْغَةَ اللَّهِ).
و به این ترتیب قرآن فرمان میدهد همه رنگهای نژادی و قبیلگی و سایر رنگهای تفرقهانداز را از میان بردارند و همگی به رنگ الهی درآیند.
سپس اضافه میکند: «چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و ما منحصرا او را پرستش میکنیم» (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ).
نکات آیه
۱ - ایمان داشتن به قرآن و پیامبران و معارف نازل شده بر آنان، صبغه اى است که خداوند اهل ایمان را با آن تطهیر و تزیین کرده است. (قولوا ءامنا باللّه ... صبغة اللّه) «صبغة» مصدر نوعى و به معناى رنگ آمیزى کردن است و در آیه شریفه مفعول مطلق براى فعل محذوف (صبغنا) مى باشد. آوردن مصدر نوعى، اشاره به رسم یهود و نصارا دارد که به منظور تطهیر فرزندانشان آنان رابا آبى مخصوص به نام «معمودیه» شستشو مى دادند. مراد از «صبغة اللّه» - به قرینه آیات قبل - ایمان به خدا و ... است. بنابراین جمله «صبغة اللّه» چنین معنا مى شود: خداوند، ما را با ایمان به خود و ... رنگ آمیزى (تطهیر) کرده است نه مانند رنگ آمیزى یهود و نصارا.
۲ - خداوند ارائه کننده بهترین معارف و دستورات براى پاک سازى بشر از آلودگیها (و من أحسن من اللّه صبغة) جمله «و من أحسن ...; چه کسى در رنگ آمیزى کردن (تطهیر) از خدا بهتر است.» به دلیل وقوع آن پس از مطرح ساختن ایمان و فرستادن احکام و معارف قرآن و ... اشاره به این دارد که: احکام و معارفى که خداوند نازل کرده و مردم را بدان فراخوانده، بهترین معارف و دستورات براى پاک سازى و تطهیر آنان است.
۳ - اهل ایمان، پرستش کنندگان خداوند هستند. (و نحن له عبدون)
۴ - اهل ایمان، از شرک در عبادت منزه و مبرا هستند. (و نحن له عبدون) برداشت فوق، از تقدیم «له» بر «عابدون»، که دلالت بر حصر دارد، استفاده شده است.
۵ - یکتاپرستى، بهترین و زیباترین زینت و صبغه براى انسانهاست. (و من أحسن من اللّه صبغة و نحن له عبدون)
روایات و احادیث
۶ - «عن ابى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عز و جل «صبغة اللّه و من أحسن من اللّه صبغة» قال: الصبغة هى الاسلام;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند که مى فرماید: «صبغة اللّه و من احسن من اللّه صبغة» روایت شده: صبغه الهى، همان اسلام است».
موضوعات مرتبط
- ایمان: ایمان به انبیا ۱; ایمان به تعالیم انبیا ۱; ایمان به قرآن ۱; متعلق ایمان ۱
- تبرى: تبرى از شرک عبادى ۴
- تزکیه: عوامل تزکیه ۲
- توحید: اهمیّت توحید عبادى ۵
- خدا: افعال خدا ۲
- دین: فلسفه دین ۲; منشأ دین ۲
- زینت: بهترین زینت ۵
- صبغة اللّه: ۱ مراد از صبغة اللّه ۶
- عابدان: ۳
- عبادت: عبادت خدا ۳
- مؤمنان: تزیین مؤمنان ۱; تطهیر مؤمنان ۱; توحید عبادى مؤمنان ۴; عبادت مؤمنان ۳
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۱۴، ح ۱ - ۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۲، ح ۳۹۷، ۳۹۳، ۳۹۵، ۳۹۶.