الأحقاف ٩
ترجمه
الأحقاف ٨ | آیه ٩ | الأحقاف ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِدْعاً»: نوبر. نوظهور. نخستین چیزی که پیش از آن چنین چیزی دیده نشده باشد. «بِدْعاً مِّنَ الرُّسُلِ»: نوبر و نخستین فرد پیغمبران. «مَآ أَدْرِی مَا یُفْعَلُ بِی وَ لا بِکُمْ»: این بخش از آیه بیانگر بشریّت پیغمبر است، و او بندهای از بندگان است و غیب نمیداند، و مالک نفع و ضرری برای خود و برای دیگران نمیباشد جز بدان اندازه که خدا بخواهد (نگا: انعام / ، اعراف / هود / ، نمل / ). «نَذیرٌ مُبینٌ»: (نگا: اعراف / حجر / ، حجّ / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ... (۳)
وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ... (۳) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ... (۳) هٰذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى (۲) لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- معناى واژه ((اثاره )) و مفاد آيه با توجه به معناى آن
- احتجاج عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر (ص ) را منكرشدند
- معنا و مفاد آيه : ((قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى مايفعل بى و لا بكم ))
- نفى علم غيب از پيامبر (ص ) در جمله ((و ما ادرى ...)) از جهت بشر بودن او است و بااثبات علم غيب براى آن حضرت از طريق وحى منافات ندارد
- عدم منافات نفى علم غيب از پيامبر در اين آيه با عالم بر غيب بودن ايشان به وسيله وحىالهى
- (درباره عالم بودن پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) به غيب ، و اثر و رابطه آن با زندگى ورفتار ايشان )
- بيان اينكه علم غيب اثرى در جريان حوادث خارجى ندارد
- على ملازم با اراده موافق است كه تواءم با التزام قلب نسبت به آن باشد
- مقصود از ((شاهد من بنى اسرائيل )) در آيه :((قل اراءيتم ان كان من عند الله و كفرتم ...))
- وجوه مختلف در معناى آيه : ((و قال الذين كفروا للذين امنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه...))
- رواياتى درباره مراد از ((اثارة من علم )) و راجع بهنزول آيه : ((ام يقولون افتريه ...))
- روايتى در ذيل جمله : ((و ما ادرى ما يفعل بى ولابكم )) و اشكالات آن
- روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))
نکات آیه
۱- حمایت خداوند از پیامبر(ص)، با ارائه رهنمود به آن حضرت در قبال تشکیک کافران (أم یقولون افتریه ... قل ما کنت بدعًا من الرسل)
۲- رسالت پیامبر اکرم(ص)، در تداوم خط رسالت فرستادگان الهى (قل ما کنت بدعًا من الرسل) تعبیر «ما کنت بدعًا من الرسل» بدین معنا است که رسالت پیامبر اسلام(ص)، بدعت و امرى بى سابقه نیست که پذیرش و درک آن، براى مردم دشوار باشد.
۳- پیوستگى و تشابه برنامه پیامبران الهى (قل ما کنت بدعًا من الرسل) کافران در برابر پیامبر(ص) و قرآن موضع مى گرفتند و از مسأله رسالت آن حضرت و نزول قرآن، اظهار شگفتى مى کردند. پیامبر(ص) در مقابل این استبعاد، اظهار مى دارد که برنامه وى و محتواى آن، همان برنامه پیامبران پیشین و پیام کتاب هاى آسمانى است و امرى تازه نیست تا مورد استبعاد قرار گیرد.
۴- هماهنگى محتواى قرآن با تعالیم پیامبران پیشین، گواه آسمانى بودن آن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) (أم یقولون افتریه ... قل ما کنت بدعًا من الرسل) واژه «بدعاً» مى تواند ناظر به شخص پیامبر(ص) باشد; یعنى، او اولین رسولى نیست که مبعوث شده است; بلکه قبل از او نیز رسولان دیگرى بوده اند. هم چنین مى تواند ناظر به اقوال و افعال پیامبر(ص) باشد; یعنى، آن حضرت ابداع کننده اقوال و سخنان تازه اى نیست; بلکه سخنان او پیشینه در اقوال و سخنان پیامبران گذشته دارد. برداشت یاد شده براساس احتمال دوم است.
۵- اطلاع از آینده و سرنوشت فرد فرد بشر، خارج از قلمرو رسالت و مسؤولیت پیامبر(ص) (قل ... و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم)
۶- رسالت فرستادگان الهى، مستلزم آگاهى ایشان نسبت به همه امور غیبى نیست. (قل ما کنت ... و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) خداوند، در این آیه از یک سو رسالت پیامبر(ص) را تأیید کرده و از سوى دیگر بیان داشته است که پیامبر ممکن است، حتى از سرنوشت شخص خویش بى اطلاع باشد; زیرا او تنها پیامدار انذارهاى خداوند است و این منصب مستلزم اطلاع وى بر همه حقایق نیست.
۷- مشرکان، خوستار اخبار و پیشگویى پیامبر(ص) از آینده و سرنوشت افراد (و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) از پاسخ آیه شریفه، انتظار مذکور دانسته مى شود.
۸- درخواست هاى کافران از پیامبراکرم(ص)، انتظارهایى فراتر از محدوده رسالت و مأموریت آن حضرت (قل ما کنت بدعًا من الرسل و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) از لحن پاسخ موجود در آیه شریفه، مى توان نوع درخواست ها و انتظارهاى کافران را شناخت. آنها براى پیامبر(ص) ویژگى هایى را یاد مى کردند که رسولان پیشین واجد آن ویژگى نبودند. قرآن در پاسخ آنان مى گوید: پیامبراکرم(ص) فردى است چون سایر رسولان و انتظارهایى که کافران از او دارند، از دایره رسالت بیرون است.
۹- پیامبراکرم(ص)، تنها متکى به وحى و پیرو رهنمودهاى خداوند (إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ)
۱۰- آگاهى پیامبر(ص) به حقایق غیبى، تنها برگرفته از منبع وحى (و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ) از ارتباط جمله «و ما أدرى» با «إن أتّبع»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۱- پاسخ مثبت پیامبر(ص) به اقتراحات و معجزه طلبى کافران، تنها منوط به اجازه خداوند (قل ... و ما أدرى ... إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ) از آیه شریفه، استفاده مى شود که کافران، معجزات مختلفى را از پیامبر(ص) مى طلبیدند. خداوند در پاسخ آنان فرموده است: اى پیامبر! به آنان بگو من از خود هیچ ندارم و چیزى نمى دانم; بلکه ارائه معجزه و خبر دادن از امور غیبى، تنها با اجازه خداوند صورت مى گیرد.
۱۲- مسؤولیت اصلى پیامبراکرم(ص)، انذار مردم با بیانى واضح و روشن (و ما أنا إلاّ نذیر مبین)
۱۳- انذارهاى پیامبر(ص) نسبت به امت، برگرفته از منبع وحى (إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ و ما أنا إلاّ نذیر مبین) از ارتباط عبارت «إن أتّبع» با «ما أنا إلاّ نذیر مبین»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۴- دریافت وحى، تفاوت و امتیاز محورى پیامبران از دیگر مردمان (قل ما کنت بدعًا ... و ما أدرى ... إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ و ما أنا إلاّ نذیر مبین) کافران از پیامبر(ص)، انتظارهاى فوق بشرى داشتند. پیامبر(ص) مأمور شد تا به آنان یادآور شود که من نیز چون دیگر پیامبران، خصائص بشرى دارم; با این تفاوت که به من وحى شده و در آگاهى هاى خویش تابع وحى مى باشم. این نشان مى دهد که تمامى کمالات پیامبر(ص) بر محور دریافت وحى و پیروى از آن، استوار است.
۱۵- نیاز عمیق بشر به انذارهاى پیامبران الهى، براى گرایش یافتن به حق (قل ... و ما أنا إلاّ نذیر مبین) با توجه به این که تمام رسالت پیامبر(ص) در این آیه، در بعد انذار خلاصه شده است، نیاز اساسى بسیارى از انسان ها به انذار در مسیر هدایت استفاده مى شود.
۱۶- لزوم برخوردارى مبلغان دینى، از بیان و پیامى روشن و خالى از پیچیدگى و ابهام (و ما أنا إلاّ نذیر مبین) وصف «مبین» تأکید بر اهمیت روشنى بیان در مقام انذار خلق است. در حقیقت این آیه گزارشى است از شیوه تبلیغ و انذار پیامبر(ص)، تا رهنمودى براى تمامى مبلغان دینى باشد.
موضوعات مرتبط
- انبیا: آثار رسالت انبیا ۶; تداوم رسالت انبیا ۲; علم غیب انبیا ۶; محدوده علم انبیا ۶; وحى به انبیا۱۴; ویژگیهاى انبیا ۱۴; هماهنگى انبیا ۳
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۱۵
- تبلیغ: اهمیت فصاحت در تبلیغ ۱۶
- حمایت خدا: مشمولان حمایت خدا ۱
- خدا: آثار اذن خدا ۱۱; هدایتهاى خدا ۱
- قرآن: دلایل وحیانیت قرآن ۴; هماهنگى قرآن با تعالیم انبیا ۴
- کافران: توقعات بیجاى کافران ۸; شبهه افکنى کافران ۱
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۱۶
- محمد(ص): پیروى محمد(ص) از وحى ۹; حامى محمد(ص) ۱; درخواست پیشگویى از محمد(ص) ۷; دلایل حقانیت محمد(ص) ۴; رسالت محمد(ص) ۲; علم غیب محمد(ص) ۵; محدوده اختیارات محمد(ص) ۱۱; محدوده رسالت محمد(ص) ۸; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۵; محمد(ص) و کافران ۱; مسؤولیت محمد(ص) ۱۲; منشأ انذارهاى محمد(ص) ۱۳; منشأ علم غیب محمد(ص) ۱۰; وضوح انذارهاى محمد(ص) ۱۲; هدایت محمد(ص) ۱
- مشرکان: خواسته هاى مشرکان ۷
- معجزه: منشأ معجزه اقتراحى ۱۱
- نیازها: نیاز به انذارهاى انبیا ۱۵
- وحى: نقش وحى ۱۰، ۱۳
- هدایت: زمینه هدایت ۱۵