مريم ٦٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا انسان به خاطر نمی‌آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالی که چیزی نبود؟!

|آيا انسان به خاطر نمى‌آورد كه ما او را قبلا آفريديم در حالى كه چيزى نبود
آيا انسان به ياد نمى‌آورد كه ما او را قبلاً آفريده‌ايم و حال آنكه چيزى نبوده است؟
آیا آدمی (برای ایمان به معاد) متذکر آن نمی‌شود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟
آیا انسان به یاد نمی آورد [و توجه ندارد] که ما او را پیش از این در حالی که چیزی نبود، آفریدیم.
و آدمى به ياد ندارد كه او را پيش از اين آفريده‌ايم و او خود چيزى نبوده است؟
آیا [این‌] انسان نمی‌اندیشد که ما در گذشته او را آفریده‌ایم و حال آنکه چیزی نبود
آيا آدمى به ياد نمى‌آورد كه ما او را از پيش بيافريديم و هيچ چيز نبود؟
آیا انسان به خاطر نمی‌آورد که ما او را پیش از این آفریدیم و او اصلاً چیزی نبود؟! (مگر این واقعیّت را فراموش کرده است که بازآفرینی از نوآفرینی، و اعاده‌ی خلق به وجود در زمان آینده، از هستی بخشیدن او از عدم در زمان گذشته، ساده‌تر است؟).
آیا و (این) انسان به یاد نمی‌آورد (که) ما او را به‌درستی از پیش آفریدیم. حال آنکه (هرگز) چیزی نبوده است‌؟
آیا یاد نمی‌آورد انسان که ما آفریدیمش از پیش حالی که نبود به چیزی‌


مريم ٦٦ آیه ٦٧ مريم ٦٨
سوره : سوره مريم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً»: در حالی که چیزی نبود. یعنی نیست بود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، آفریننده انسان و پدیدآورنده او در صحنه هستى (خلقنه من قبل و لم یک شیئًا)

۲- تردید انسان در معاد، با وجود توانایى هر انسان به شناخت خلقت نخستین خویش از عدم، امرى شگفت آور و سزاوار توبیخ است. (أوَلا یذکر الإنسن أنّا خلقنه من قبل و لم یک شیئًا) همزه در «أوَلا یذکر» براى انکار توبیخى و متضمن معناى تعجب است. تکرار لفظ «انسان» در این آیه - با آن که آوردن ضمیر ممکن بود - اشعار به این نکته دارد که لازمه انسان بودن ، دقت و تفکر است.

۳- توجه انسان به آفرینش و آمدن او از عدم به صحنه وجود، زمینه استبعاد معاد و انکار آن را از بین مى برد. (أوَلا یذکر الإنسن أنّا خلقنه من قبل و لم یک شیئًا) مقصود از عدم و نیستى، الزاماً عدم مطلق نیست; بلکه مى تواند عدم نسبى باشد; یعنى، انسان قبلاً نبوده و الآن وجود دارد، گرچه مواد و عناصر او در قالب موجوداتى دیگر از قبل نیز وجود داشته باشد. این احتمال نیز هست که جمله «لم یک شیئاً» ناظر به دورانى باشد که عناصر انسان، در قالب هیچ موجودى آفریده نشده بود.

۴- پدیدارساختن انسان در صحنه هستى و آوردن او از عدم به وجود، دلیل قدرت خداوند بر احیاى مجدد او و معاد (أوَلا یذکر الإنسن ... و لم یک شیئًا)

۵- انسان، موجودى پرسشگر، خردورز و داراى قدرت تجزیه و تحلیل خلقت خویش است و بر مقایسه گذشته و آینده نظام آفرینش توانا است. (و یقول الإنسن أءذا مامتّ ... أوَلا یذکر الإنسن أنّا خلقنه)

روایات و احادیث

۶- «عن مالک الجهنى قال: سألت أباعبداللّه(ع) عن قول اللّه تعالى «أوَلا یذکر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم یک شیئاً» ... فقال: «لامقدّراً و لامکوّناً ; از مالک جهنى نقل شده که گفت: از امام صادق(ع) در باره سخن خداى تعالى «أوَلا یذکر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم یک شیئاً» سؤال کردم، فرمود: [انسان ]نه در تقدیر خلقت بود و نه به وجود آمده بود».[۱]

موضوعات مرتبط

  • انسان: آثار خلقت انسان ۴; پرسشگرى انسان ۵; تحلیل گرى انسان ۵; تفکر انسان ۵; خالق انسان ۱; کیفیت خلقت انسان ۶; مقایسه گرى انسان ۵; ویژگیهاى انسان ۵
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱
  • خدا: خالقیت خدا ۱; دلایل قدرت خدا ۴
  • ذکر: آثار ذکر خلقت انسان ۳
  • مردگان: احیاى اخروى مردگان ۴
  • معاد: دلایل معاد ۲، ۴; سرزنش شک در معاد ۲; شگفتى شک در معاد ۲; عوامل رد استبعاد معاد ۳

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۱۴۷، ح ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۵۲- ، ح ۱۲۶.