الإسراء ٦٥
ترجمه
الإسراء ٦٤ | آیه ٦٥ | الإسراء ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّ عِبَادِی ...»: (نگا: حجر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۵، سوره اسرى
- استدلال ديگرى بر نفى الوهيت خدايان مشركين
- چند وجه ديگر در بيان مراد از مالك نفع وضرر نبودن بتها
- فقط دعا ودرخواست حقيقى از خداى سبحان مستجاب است
- توضيح اينكه آلهه دروغين ، خود در جستجوى وسيله به سوى پروردگارشان هستند
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله : ((يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب (( گفته اند
- سنت الهى در اقوام گذشته : دعوت به حق ، به سعادت رساندن مؤ منان وهلاكت يا عذاب شديد منكران وطاغيان
- كتاب (لوح محفوظ) وبحث مفسرين پيرامون آن
- وجه اينكه خداوند پيشنهاد كفار راجع به آوردن آيات را اجابت نكرد
- دووجه ديگر در معناى آيه : ((وما منعنا ان نرسل بالايات الاان كذب بها الاولون ((
- مراد از ((رؤ يا(( و((شجره ملعونه (( در آيه : ((وما جعلنا الرؤ يا التى اريناك ...((
- معناى اصطلاحى ((شجره (( وتطبيق آن با فرقه خاصى در صدر اسلام
- شجره ملعونه اى كه در رؤ يا بر پيامبر (ص ) نشان داده شده است فتنه اسلام است
- بيان اينكه آيه شريفه ناظر به ((بنى اميه (( است
- وجه ديگرى كه ((رؤ يا(( را به جنگ بدر مربوط دانسته است ورد آن
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (ع ) وآغاز عصيان واغواى او
- معناى قولشيطان : ((لاحتنكن ذريته الاقليلا((
- لشكر سواره نظام وپياده نظام شيطان ياور اودر گمراهى انسان
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (عليه السلام ) وآغاز عصيان واغواى اومراد ازمشاركت شيطان در اموال واولاد مردم در خطاب : ((وشاركهم فىالاموال والاولاد((
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه : ((وما منعنا نرسل بالايات ...((
- رواياتى در ذيل (ما جعلنا الرّويا الّتى اريناك الافتنة للنّاس ) وانطباق آن با بنى اميه
- چند روايت درباره شركت شيطان در اموال واولاد مردم
نکات آیه
۱- بندگان مقرب خدا، مصون از سلطه شیطان هستند. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)
۲- شگردهاى مختلف شیطان در تسلّط بر بندگان واقعى خدا، بى تأثیر است. (و استفزز ... و أجلب علیهم ... و شارکهم ... و عدهم ...إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)
۳- پیروى از شیطان، خروج از عبودیت خداست. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) اضافه «عباد» به «ى» متکلم براى بیان این نکته که کسانى از نسل آدم(ع) وجود دارند که ابلیس بر آنها سلطه نخواهد داشت; حکایت از آن دارد که بندگى خداوند، انسان را از سلطه ابلیس مى رهاند و پیروى از او انسان را از صف و صفت عباد خارج مى کند.
۴- عبودیت و بندگى خدا، مقامى بس والا و جایگاهى مستحکم (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) به کار رفتن واژه «عبادى» به جاى هر وصف دیگرى و نیز تذکر سلطه نیافتن شیطان بر انسانهاى واجد این صفت، بیانگر برداشت فوق است.
۵- عبودیت و بندگى خداوند، بیمه کننده و نیروبخش آدمیان در برابر وسوسه ها و لشکرکشیهاى شیطان (لأحتنکنّ ذریّته ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)
۶- بندگان نفوذناپذیر خداوند، داراى جمعیتى اندک در مقایسه با کل انسانها (لأحتنکنّ ذریّته إلاّ قلیلاً ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) عبارت «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» به منزله بیان براى «إلاّ قلیلاً» است; یعنى، اینکه شیطان گفت: جز اندکى همه را اغوا مى کنم، خداوند در صدد بیان مصداقهاى استثناى آن کلام است.
۷- خداوند، براى همگان کارساز و حامى کافى است و جز او به کسى نیازى نیست. (و کفى بربّک وکیلاً)
۸- بندگان مقرب، برخوردار از حمایت (حفاظت و کارسازى) خداوند در برابر وسوسه ها و بدخواهیهاى شیطان (و استفزز من استطعت ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن و کفى بربّک وکیلاً) «و کفى بربّک وکیلاً» مى تواند تعلیلى بر عبارت «إن عبادى ...» باشد. بنابراین، مقصود عبارت این مى شود: ابلیس بر بندگان خدا سلطه اى ندارد. چون خداوند، حامى کفایت کننده اى براى آنان است.
۹- آدمیان نیازمند به توکل و اتکاى بر خداوند، براى ایمن ماندن از سلطه ابلیس (لیس لک علیهم سلطن و کفى بربّک وکیلاً)
۱۰- ربوبیت خداوند، مقتضى حمایت از بندگان خویش (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن و کفى بربّک وکیلاً)
۱۱- تنها خداوند مى تواند انسانها را از سلطه و نفوذ شیطان نجات بخشد. (لیس لک علیهم سلطن و کفى بربّک وکیلاً)
۱۲- پیامبر(ص)، تحت ربوبیت ویژه خداوند و مصون از سلطه و نفوذ شیطان (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن و کفى بربّک وکیلاً) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «ک» در «ربّک» چنانکه مفسّران نیز احتمال داده اند پیامبر(ص) باشد. بنابراین، با اینکه خداوند سلطه شیطان بر بندگان خود را منتفى دانسته است، اختصاص به ذکر پیامبر(ص) پس از آن، مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.
روایات و احادیث
۱۳- «عن محمدالخزاعى قال: سمعت أباعبدالله(ع) یذکر فى حدیث غدیرخم انه لما قال النبى(ص) لعلىّ(ع) ما قال: ... قال النبى(ص): ...«إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» ... صرخ إبلیس صرخة، فرجعت إلیه العفاریت فقالوا: یا سیدنا ما هذه الصرخة ...؟ قال: و الله من أصحاب علىّ ...;[۱] محمد خزاعى گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که در باره حادثه غدیرخم مى فرمود: هنگامى که رسول خدا(ص) با على(ع) سخن مى گفت در باره سخن خداوند عزّوجلّ « إن عبادى ایس لک علیهم سلطان» فرمود:... آن گاه ابلیس نعره اى کشید، پس با آن صدا، عفریتها به وى رجوع کردند و گفتند: اى سید ما! این نعره براى چه بود؟ ابلیس گفت: به خدا سوگند به خاطر اصحاب على(ع)...».
موضوعات مرتبط
- ابلیس: عوامل مصونیت از سلطه ابلیس ۹
- اغواناپذیران: کمى اغواناپذیران ۶
- انسان: عوامل اغواناپذیرى انسان ۵; نیازهاى معنوى انسان ۷،۹
- بندگان خدا: اغواناپذیرى بندگان خدا ۲; حمایت از بندگان خدا ۱۰; مصونیت بندگان خدا ۱
- بى نیازى: بى نیازى از غیرخدا ۷
- توحید: توحید افعالى ۱۱
- توکل: آثار توکل ۹
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۰; اختصاصات خدا ۷، ۱۱; حمایتهاى خدا ۸; ربوبیت خدا ۱۲; زمینه حمایتهاى خدا ۱۰; کفایت حمایتهاى خدا ۷; نجات بخشى خدا ۱۱
- شیطان: آثار پیروى از شیطان ۳; اغواگرى شیطان ۲; مصونیت از شیطان ۱، ۵، ۱۲; نجات از سلطه شیطان ۱۱; وسوسه هاى شیطان ۱، ۵
- شیعیان: اغواناپذیرى شیعیان ۱۳; فضایل شیعیان ۱۳
- عبودیّت: آثار عبودیّت ۵; ارزش مقام عبودیّت ۴; اهمیت عبودیّت ۱
- عصیان: عصیان از خدا ۳
- محمد(ص): عصمت محمد(ص) ۱۲; مربّى محمد(ص) ۱۲
- مقرّبان: اغواناپذیرى مقرّبان ۲; حامى مقرّبان ۸; کمى مقرّبان ۶; مصونیت مقرّبان ۱
- نیازها: نیاز به توکل ۹; نیاز به خدا ۷
منابع
- ↑ تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۳۰۱، ح ۱۱۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۸۵، ح ۳۰۲.