يوسف ٨٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(و اگر اطمینان نداری،) از آن شهر که در آن بودیم سؤال کن، و نیز از آن قافله که با آن آمدیم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستیم!»

|و از مردم شهرى كه در آن بوديم و كاروانى كه همراهش آمديم جويا شو، و ما قطعا راستگو هستيم
و از [مردم‌] شهرى كه در آن بوديم و كاروانى كه در ميان آن آمديم جويا شو، و ما قطعاً راست مى‌گوييم.
و از مردم آن شهر و از آن قافله که ما با آن آمدیم حقیقت را جویا شو تا صدق دعوی ما کاملا بر تو معلوم گردد.
حقیقت را از شهری که در آن بودیم [و در و دیوارش گواه است] و از کاروانی که با آن آمدیم بپرس؛ و یقیناً ما راستگوییم.
از شهرى كه در آن بوده‌ايم و از كاروانى كه همراهش آمده‌ايم بپرس، كه ما راست مى‌گوييم.
از مردم شهری که ما در آن بودیم [مصر] و از اهل کاروانی که ما با آن روی به اینجا آوردیم، بپرس، و ما راستگوییم‌
و از [مردم‌] شهرى كه در آن بوديم و از كاروانى كه با آن آمديم بپرس، و هر آينه ما راستگوييم.
و از (اهالی) شهری که ما در آن بوده‌ایم (که مصر است) و از کاروانی که با آن (به کنعان) برگشته‌ایم بپرس (تا بیگناهی ما برای تو ثابت شود) و ما تأکید می‌کنیم که راستگوئیم (و جز حقیقت نمی‌گوئیم).
«و از (مردم) مجتمعی که در آن بودیم و (از) کاروانی که از میانشان آمدیم جویا شو و ما به‌راستی راستگویانیم.»
و بپرس شهری را که در آن بودیم و کاروانی را که در آن آمدیم و همانا مائیم راستگویان‌


يوسف ٨١ آیه ٨٢ يوسف ٨٣
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إسْأَلِ الْقَرْیَةَ»: از اهالی شهر بپرس. مضاف محذوف است که (اهل) است. یعنی: إِسْأَلْ أَهْلَ الْقَرْیَةَ. «الْقَرْیَةَ»: شهر (نگا: بقره / ، انعام / اعراف / ). «الْعِیرَ»: کاروان. قافله.


تفسیر

نکات آیه

۱- خبر دزدى بنیامین در آبادى محل سکونت یوسف (مصر) ، شایع شده بود. (وسئل القریة التى کنا فیها) «قریة» به محل سکونت و اجتماع انسانها (شهر و روستا) گفته مى شود. از این رو در برداشت از آن به «آبادى» تعبیر شد. پرسش از آبادى با اینکه مقصود پرسش از اهل آبادى است، براى رساندن این معناست که: خبر سرقت بنیامین در شهر شایع شده و همگان از آن مطلع بودند.

۲- کاروانیان همراه فرزندان یعقوب به ماجراى دزدى بنیامین آگاه بودند. (وسئل ... العیر التى أقبلنا فیها)

۳- فرزندان یعقوب ، بر این گمان بودند که پدرشان داستان سرقت بنیامین را تصدیق نخواهد کرد. (وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها)

۴- لاوى به برادرانش سفارش کرد از یعقوب بخواهند که وى از اهالى مصر و نیز از همسفران ایشان ، داستان سرقت بنیامین را جویا شود. (فقولوا یأبانا ... وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها) «اقبال» (مصدر أقبلنا) به معناى روى آوردن است و متعلق آن «إلیک» و مانند آن است که به خاطر وضوحش در کلام نیامده و «فیها» حال براى ضمیر «أقبلنا» مى باشد. بنابراین «وسئل ... العیر التى ...» ; یعنى، از کاروانى بپرس که ما در میان آنها به سوى شما آمدیم. قابل ذکر است که آیه مورد بحث نیز مانند آیه سابق، از سفارشهاى لاوى به برادرانش مى باشد.

۵- فرزندان یعقوب از مصر به همراه کاروانى از کنعانیان رهسپار دیار خویش شدند. (والعیر التى أقبلنا فیها)

۶- لاوى از برادرانش خواست نزد پدر بر راستگویى خویش در سرقت بنیامین تأکید کنند. (و إنا لصدقون)

۷- گواهى شهود عینى ، طریقى معتبر براى اثبات مدعا (وسئل القریة ... والعیر التى أقبلنا فیها)

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۷
  • برادران یوسف: بازگشت برادران یوسف به کنعان ۵; برادران یوسف و یعقوب(ع) ۳، ۴; خواسته هاى برادران یوسف ۴; صداقت برادران یوسف ۶; ظن برادران یوسف ۳
  • بنیامین: اتهام دزدى به بنیامین ۶; درخواست تفحص از دزدى بنیامین ۴; شیوع دزدى بنیامین ۱، ۲; کاروان تجارى و دزدى بنیامین ۲
  • دعوا: ادله اثبات دعوا ۷
  • گواهى: آثار گواهى ۷; احکام گواهى ۷
  • لاوى: توصیه هاى لاوى ۴; خواسته هاى لاوى ۶; لاوى و برادران یوسف ۶
  • یوسف(ع): قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶

منابع