النساء ٣٥
ترجمه
النساء ٣٤ | آیه ٣٥ | النساء ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«شِقَاق»: اختلاف. جدائی. «حَکَماً»: داور. «یُوَفِّقِ اللهُ»: مراد از توفیق خدا در کار سازش و الفت و محبّت مجدّد است، و یا این که در جدائی مفید به حال زن و شوهر. «إِبْعَثُوا»: بفرستید.
تفسیر
نکات آیه
روایات و احادیث
۱- لزوم تعیین داورانى براى حکمیت، در صورت بروز علائم ناسازگارى و دشمنى بین زن و شوهر (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً) «شقاق»، به معنى دشمنى و اختلاف است. برداشت فوق را فرمایش امام باقر (ع) تأیید مى کند که فرمود: ... و اذا نشز الرجل مع نشوز المرأة فهو الشقاق.[۱]
۲- لزوم تلاش براى حفظ خانواده و سالم سازى محیط آن و پیشگیرى از بروز ناسازگارى زن و شوهر (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها)
۳- مسؤولیّت تمامى افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگى زن و شوهر (و ان خفتم شقاق ... فابعثوا) ظاهراً مراد از مخاطبان جمله «فابعثوا»، عموم مسلمانان هستند.
۴- لزوم گزینش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر براى حلّ اختلاف بین آن دو (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها)
۵- مسؤولیت بیشتر خویشاوندان زن و شوهر، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلافهاى آنان (فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها)
۶- ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر و پیشنهاد داوران تحکیم در اختلافات میان آنان (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها) اگر تبعیت از داوران لازم نبود، موکول کردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اینکه انتخاب کلمه «حَکَم» به معناى حاکم، بیانگر لزوم تبعیت است.
۷- داوران تحکیم، داراى اختیار در حکم به سازش یا جدایى بین زن و مرد و یا تعیین شروط بر هر یک از آن دو (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها) کلمه «حَکَم» بیانگر این است که داور مى تواند بر اساس آنچه به مصلحت زن و شوهر است، حکم کند.
۸- قصد قاضیان تحکیم بر اصلاح بین زن و شوهر، موجب سازگار شدن آنان (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما) بنابر اینکه مراد از فاعل در «یریدا» حکمین باشد و ضمیر در «بینهما» به زن و شوهر برگردد.
۹- نقش اصلاح طلبى قاضیان تحکیم در اراده الهى به ایجاد سازش بین زن و شوهر (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما)
۱۰- قصد اصلاح از سوى زن و شوهر، موجب موفقیّت قاضیان تحکیم در حل اختلافات آنان است. (و ان خفتم شقاق بینهما ... ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما) بنابر اینکه ضمیر در «یریدا» به زن و شوهر برگردد و ضمیر در «بینهما» به حکمین.
۱۱- توفیق الهى در رفع مشکل ناسازگارى زن و شوهر، در گرو قصد اصلاح از سوى خود آنان است. (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما) بنابر اینکه فاعل در «یریدا» زن و شوهر و ضمیر «هما» نیز به آنان بازگردد.
۱۲- صلح و سازش بین زن و شوهر، به توفیق الهى است. (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما)
۱۳- قصد اصلاح رفتار از سوى زن و شوهر، شرط بهره مندى آنان از توفیق الهى در سازگارى با یکدیگر* (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما)
۱۴- ترغیب قاضیان تحکیم به اراده اصلاح بین زن و شوهر (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما)
۱۵- نقش نیّت خیر در جلب توفیق الهى (ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما)
۱۶- خداوند، «علیم» (بسیار دانا) و «خبیر» (بسیار آگاه) است. (انّ اللّه کان علیماً خبیراً)
۱۷- قوانین الهى در مورد خانواده و روابط زن و شوهر، برخاسته از علم کامل و آگاهى دقیق خداوند (الرجال قوامون ... و ان خفتم ... انّ اللّه کان علیماً خبیراً)
۱۸- آگاهى کامل خداوند بر نیّات و خواسته هاى درونى انسانها (ان یریدا اصلاحاً ... انّ اللّه کان علیماً خبیراً)
۱۹- نفوذ حکم داوران برگزیده به سازش یا جدایى زن و شوهر، در گرو تفویض اختیار داورى از سوى زن و شوهر به آنان (فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: لیس للحکمین ان یفرّقا حتى ... و یشترطا علیهما: ان شئنا جمعنا و ان شئنا فرّقنا.[۲]
۲۰- نفوذ حکم دو داور برگزیده بر جدایى زن و شوهر، در گرو توافق هر دو داور بر آن حکم است. (فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از نفوذ حکم یکى از حکمین به جدایى زن و شوهر فرمود: لا یکون تفریق حتى یجتمعا جمیعاً على التفریق فاذا اجتمعا على التفریق جاز تفریقهما.[۳]
۲۱- حاکم، وظیفه دار برگزیدن دو داور براى حل اختلاف میان زن و شوهر (فابعثوا حکماً) از ائمه معصومین (ع) در مورد تعیین مخاطب آیه فوق آمده است: هو السّلطان الذى یترافعان الیه.[۴]
۲۲- جواز برگزیدن داور براى حل تمامى مسائل مورد اختلاف در جامعه (فابعثوا حکماً من اهله) امام باقر (ع) در پاسخ اعتراضى که از خوارج در مورد پذیرش حکمیّت توسط حضرت على (ع) مطرح بود و به عنوان اقامه دلیل بر جواز نصب حکم فرمود: حکم اللّه تعالى فى شریعة نبیّه رجلین من خلقه فقال جلّ اسمه: فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها ... .[۵]
موضوعات مرتبط
- اختلاف: حکمیّت در اختلاف ۴، ۶، ۱۰ ; عوامل حل اختلاف ۲۲
- اسماء و صفات: خبیر ۱۶ ; علیم ۱۶
- اصلاح: ذات البین ۳، ۴، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; تشویق به اصلاح ۱۴ ; زمینه اصلاح ۱۱
- جامعه: مسؤولیت جامعه ۳
- خانواده: احکام خانواده ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۷ ; اختلاف در خانواده ۸، ۹ ; اصلاح در خانواده ۵، ۸، ۹، ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; اهمیّت خانواده ۲، ۳ ; حکمیت در خانواده ۱ ; حل اختلاف خانواده ۱، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۳، ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; روابط خانواده ۱۷ ; ناسازگارى در خانواده ۲
- خدا: اراده خدا ۹ ; توفیق خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵ ; علم خدا ۱۷ ; علم غیب خدا ۱۸
- خویشاوندان: مسؤولیت خویشاوندان ۵
- رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۲۱
- قاضى تحکیم:۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴ اختیارات قاضى تحکیم ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴ ۷، ۱۹ ; حکم قاضى تحکیم ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴ ۱۹، ۲۰ ; نقش قاضى تحکیم ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴ ۲۱، ۲۲
- نیّت: علم به نیّت ۱۸ ; نقش نیّت ۱۵
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۰، ح ۱۲۲ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۶۸، ح ۷.
- ↑ کافى، ج ۶، ص ۱۴۶، ح ۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۷۸- ، ح ۲۳۳ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۶۷، ح ۱ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۴۱، ح ۱۲۶.
- ↑ کافى، ج ۶، ص ۱۴۷، ح ۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۷۸- ، ح ۲۳۵.
- ↑ تفسیر تبیان، ج ۳، ص ۱۹۲ ; مجمع البیان، ج ۳- ، ص ۷۰.
- ↑ احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۵۸ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۴۷۹، ح ۲۳۹.