آل عمران ١٢٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

خداوند شما را در «بدر» یاری کرد (و بر دشمنان خطرناک، پیروز ساخت)؛ در حالی که شما (نسبت به آنها)، ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پیامبر نکنید)، تا شکر نعمت او را بجا آورده باشید!


آل عمران ١٢٢ آیه ١٢٣ آل عمران ١٢٤
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَذِلَّة»: جمع ذلیل، خواران. در اینجا مراد این است که از لحاظ شماره اندک و از نظر توشه ضعیف بودید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- یارى و مدد خداوند به مؤمنان، در جنگ بدر (و لقد نصرکم اللّه ببدر)

۲- مجاهدان جنگ بدر، نمونه اى از مسلمانان صبور و تقواپیشه که خداوند با یارى خویش، مانع زیان رسانى کافران به آنان گردید. (ان تصبروا و تتقوا لا یضرّکم کیدهم ... و لقد نصرکم اللّه ببدر)

۳- کمبود نفرات و توانایى نظامى مؤمنان پیکارگر در جنگ بدر، نسبت به قواى نظامى دشمن (و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) کلمه «اذلّة»، چون جمع قلّه است، اشاره به کمبود و قلّت نیروى انسانى مؤمنان دارد. و ماده ذلّت (زبونى و ناتوانى) به مناسبت مورد، حاکى از کمبود توانایى نظامى از جهت تدارکات و وسایل جنگى است.

۴- مجاهدان جنگ بدر با نداشتن ساز و برگ کافى در مقابل دشمنان، توانستند با ایمان و توکّل به خدا بر آنان پیروز شوند. (و على اللّه فلیتوکّل المؤمنون. و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) جمله «و لقد نصرکم اللّه ببدر»، مى تواند نمونه اى باشد از حقیقت بیان شده در آیه قبل; یعنى عامل نصرت شما در بدر، توکّل شما بر خداوند بود.

۵- پیکارگران احد، به دلیل عدم توکّل برخى از آنان به خداوند، على رغم تواناییشان، شکست خوردند.* (و اذ غدوت من اهلک تبوّىء المؤمنین ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) یادآورى کمبود نیروى نظامى در جنگ بدر، اشاره به توانمندى آنان در مقایسه با جنگ احد است.

۶- ساز و برگ و آمادگى نظامى و نیروى انسانى، تنها عامل پیروزى در پیکار با دشمنان نیست. (و اذ غدوت ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) چون نه ساز و برگ نظامى احد (تبوّىء المؤمنین مقاعد للقتال)، عامل پیروزى شد و نه کمبود نیرو در بدر (انتم اذلّة)، باعث شکست; بلکه آنچه عامل پیروزى است، توکل بر خدا و یارى اوست.

۷- نصرت و یارى الهى به مؤمنان، نشانه اى از ولایت او بر ایشان (و اللّه ولیّهما ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) جمله «و لقد نصرکم اللّه»، مى تواند استدلالى باشد براى جمله «و اللّه ولیّهما». یعنى خداوند، ولى و حامى مؤمنان است; به دلیل اینکه شما را در بدر، در عین ضعف و ناتوانى، یارى کرد.

۸- امدادها و یاریهاى الهى، تعیین کننده جهت حرکت انسانهاست; نه عوامل طبیعى (و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) آنچه در این آیه عامل پیروزى معرفى شده، یارى و امداد الهى است; على رغم ضعف نیروهاى مؤمن.

۹- سرزنش خداوند به پیکارگران احد که چرا على رغم مشاهده یارى الهى در جنگ بدر، تصمیم به سستى در کارزار احد گرفتند. (و اذ همّت طائفتان منکم ان تفشلا ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) لحن آیه، حکایت از سرزنش مسلمانانى است که در جنگ احد، تصمیم به سستى و نافرمانى گرفتند.

۱۰- مقایسه میان رخدادهاى تاریخى و سرنوشت ساز در یک جامعه، از روشهاى قرآن در شناسایى نقاط ضعف و قوّت آن جامعه (و اذ غدوت من اهلک ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة) خداوند در این آیه و آیات قبل، براى شناساندن نقاط قوّت و ضعف جامعه ایمانى، به دو رخداد تاریخى بدر و احد و مقایسه بین آنها اشاره مى کند.

۱۱- یادآورى وضعیّت نابهنجار یک جامعه در هنگام رکود و انحطاط، از روشهاى تربیتى قرآن در تصحیح حرکت آن جامعه (و اذ غدوت من اهلک ... و اذ همّت طائفتان ... و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة)

۱۲- ضرورت تقواپیشگى و خداترسى (فاتّقوا اللّه)

۱۳- خداترسى و تقواپیشگى، موجب سزاوار شدن اهل ایمان، براى نصرت و یارى خداوند (و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه) تفریع جمله «فاتّقوا اللّه»، بر بیان نصرت الهى در بدر «و لقد نصرکم اللّه ببدر»، نمایانگر علّت سزاوار شدن مؤمنان به یارى خداوند است.

۱۴- پرواپیشگى و خداترسى، زمینه نیل به سپاسگزارى از نعمتهاى الهى (فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون)

۱۵- رعایت تقوا، شکر نعمتهاى الهى است. (فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون) برخى از مفسرین برآنند که جمله «لعلّکم تشکرون»، به معنى «لیقوموا شکر نعمته» است; یعنى تقوا را رعایت کنید تا به شکر و سپاس او قیام کرده باشید.

۱۶- ضرورت خداترسى و پرواپیشگى اهل ایمان، به شکرانه یارى خدا نسبت به آنان (و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون) متعلق «تشکرون»، به قرینه صدر آیه، مى تواند همان پیروزى بر دشمن و نصرت الهى باشد.

۱۷- هراس و سستى در رویارویى با دشمنان دین و عدم اتکا و توکّل بر خداوند، نشانه بى تقوایى* (اذ همّت طائفتان منکم ان تفشلا ... فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون) جمله «فاتّقوا اللّه»، مى تواند تفریع براى تمامى مطالب سابق باشد; یعنى از سستى در جنگ و بى اعتقادى به ولایت خداوند و عدم توکّل بر او برحذر باشید که با تقواى الهى سازگار نیست.

۱۸- تقواى مؤمنان پیکارگر بدر، موجب برخوردارى آنان از نصرت الهى (و لقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون) بنابر اینکه جمله «فاتّقوا اللّه»، تفریع براى «و لقد نصرکم اللّه ببدر» باشد. یعنى عامل پیروزى و جلب نصرت الهى در جنگ بدر، همان تقواى ایشان بود.

۱۹- شاکران، داراى مقامى والاتر از تقواپیشگان (فاتّقوا اللّه لعلّکم تشکرون) اگر «لعلّ»، بیان و غایت «فاتّقوا اللّه» باشد، شکر، هدف و غایت تقواپیشگى خواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • آمادگى نظامى:۶
  • اسباب طبیعى:۸
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۹
  • اللّه: امدادهاى اللّه ۱، ۲، ۷، ۸، ۹، ۱۶ ; توبیخهاى اللّه ۹ ; زمینه‌هاى امداد اللّه ۱۳، ۱۸ ; ولایت اللّه ۷
  • ایمان: آثار ایمان ۴
  • پیروزى:۴، ۶
  • تاریخ: فلسفه تاریخ ۱۰
  • تذکر: آثار تذکر ۱۱
  • تربیت: شیوه‌هاى تربیت ۱۱
  • ترس: آثار ترس ۱۳، ۱۴ ; ترس از خدا ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶ ; ترس پسندیده ۱۲، ۱۳ ; ترس نکوهیده ۱۷
  • تقوا: آثار تقوا ۱۳، ۱۴، ۱۸ ; اهمیّت تقوا ۱۲، ۱۵، ۱۶ ; موانع تقوا ۱۷
  • تنبلى: آثار تنبلى ۱۷ ; سرزنش تنبلى ۹ ; تنبلى در جنگ ۹
  • توکل: آثار توکل ۴ ; توکل به خدا ۱۷
  • جامعه: انحطاط جامعه ۱۱ ; عوامل رشد جامعه ۱۱
  • جامعه‌شناسى:۱۰
  • جنگ:۹
  • جهاد: عوامل پیروزى در جهاد ۴، ۶ ; عوامل شکست در جهاد ۵
  • دشمنان:۱۷ مؤمنان و دشمنان ۱۷ ۳
  • دین: دشمنان دین ۱۷
  • رشد:۱۱
  • شاکران: مقام شاکران ۱۹
  • شکست:۵
  • شکر: زمینه‌هاى شکر ۱۴ ; شکر نعمت ۱۴، ۱۵
  • غزوه: احد ۵، ۹ ; غزوه بدر ۱، ۳، ۴، ۹، ۱۸
  • قرآن: ویژگى قرآن ۱۰، ۱۱
  • کافران: مسلمانان و کافران ۲
  • متقین:۲ مقام متقین ۲ ۱۹
  • مجاهدان: احد ۹ ; مجاهدان بدر ۲، ۳، ۴، ۱۸
  • مسلمانان:۲ صابر ۲ ; مسلمانان ۲ متقى ۲
  • مؤمنان:۱۳ امداد به مؤمنان ۱۳ ۱، ۲ ; پیروزى مؤمنان ۱۳ ۴ ; تقواى مؤمنان ۱۳ ۱۶، ۱۸ ; شکر مؤمنان ۱۳ ۱۶ ; ولایت مؤمنان ۱۳ ۷ ; توکل مؤمنان ۱۳ ۴
  • ولایت:۷

منابع