البقرة ٢٤٤
ترجمه
البقرة ٢٤٣ | آیه ٢٤٤ | البقرة ٢٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَمِیعٌ»: شنوا است و گفتار هرکسی را میشنود. «عَلِیمٌ»: دانا است و از کردار و پندار هر کسی آگاه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ... (۱)
الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَ... (۱) أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۵۲ - ۲۴۴ ، سوره بقره
- بيان اتصال و ارتباط آيات مذكوره و آهنگ كلى آنها
- وجه مقيد ساختن قتال و جهاد به قيد ((فى سبيل الله ))و اشاره به معناى قرض دادن به خدا معيار
- معناى قبض و بسط و وجه اينكه سه صفت از صفات خداوند در اين آيه آمده است
- غلط بنى اسرائيل براى حاكم كه موجب اعتراض آنها به فرماندهى طالوت شد
- عمل به مصالح و قدرت بر اجراى آن ، لوازم و شرائط زمامدار است نه شرافت دودمان و ثروتمندى
- افعال خداى سبحان حكيمانه و داراى مصلحت است و در عين حال باريتعالى محكوم و مقهور مصالح نيست
- گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان
- اشاره به پيروى جمعى اندك و با ايمان بر لشگرى گران و بى ايمان ، درد استان طالوت و جالوت
- لشكر طالوت سه طايفه شدند
- استعاره از كنايه اى لطيف در: ((ربنا افرغ علينا صبرا))
- توضيحى درباره دفاع و فطرى بودن آن در ذيل ((لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض ))
- مسئله دفع و غلبه معنايى و عمومى است
- گفته هاى ساير مفسرين در معناى دفع در آيه شريفه
- بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، مربوط به قرض دادن به خدا، داستان طالوت ، مراد از سكينت ...)
- داستان جالوت و طالوت از زبان مبارك امام باقر (ع )
- برسى و توضيح بعضى جملات روايت قم
- داستان حضرت داود (ع ) و جنگ طالوت و جالوت به نقل از امام صادق (ع )
- روايتى در باره معناى سكينت
- بحث علمى و اجتماعى (بررسى سه اصل تنازع بقا، انتخاب و تبعيت محيط در طبيعت و اجتماع و نظر اسلام در اين مورد)
- اشكال به نظريه متقدمين از سوى دانشمندان متاءخر
- نظريه كلى فلسفى در باره سه اصل مذكور
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه ((لولا دفع الله ...))و آياتى ديگر به دو اصل تنازع و انتخاب اشاره دارد
- رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنى
- بررسى ادعاى ارتباط آيه ((و لولا دفع الله الناس بعظهم ببعض ...)) و دو قائده تنازع در بقا و انتخاب طبيعى
- بحثى در تاريخ و اينكه چرا قرآن به آن اهتمام ورزيده است
- دو عامل مهم همواره در فن تاريخ دخالت كرده و موجب فساد و بى اعتبارى آن گشته اند
- عوامل ديگرى كه در گذشته و در عصر حاضر موجب بدگمانى به تاريخ نقلى شده اند
- امتياز و اعتبار داستان هائى كه در قرآن آمده نسبت به عهدين و كتب تاريخ
نکات آیه
۱ - توجّه به حاکمیّت خداوند در حیات و مرگ، برطرف کننده ترس آدمى براى پیکار در راه او (الم تر الى الّذین ... و قاتلوا فى سبیل اللّه)
۲ - پیکار در راه خداوند، شکر نعمت حیات (ثمّ احیاهم ... و لکن اکثر النّاس لا یشکرون. و قاتلوا فى سبیل اللّه) فرمان جهاد، پس از بیان ناسپاسى مردمان در برابر نعمت حیات، در واقع نشان دادن روشى است براى سپاس و شکر خداوند در برابر نعمت حیات.
۳ - وجوب پیکار در راه خداوند (و قاتلوا فى سبیل اللّه)
۴ - در راه خدا بودنِ عمل، ملاک ارزش آن (و قاتلوا فى سبیل اللّه)
۵ - خداوند، «سمیع» (شنوا) و «علیم» (دانا) است. (انّ اللّه سمیع علیم)
۶ - آگاهى خداوند از موضعگیریهاى انسان در گفتار و انگیزه او در پیکار و ترک آن* (انّ اللّه سمیع علیم)
۷ - توجّه و ایمان به علم مطلق خداوند، برانگیزاننده آدمى براى اقدام به پیکار در راه او (و قاتلو فى سبیل اللّه و اعلموا انّ اللّه سمیع علیم)
۸ - ضرورت توجّه به آگاهى گسترده خداوند، در بحرانیترین هنگامه ها (و قاتلوا فى سبیل اللّه و اعلموا انّ اللّه سمیع علیم) ظاهر این است که ضرورت توجّه به علم الهى در آیه، همراه با جهاد مطرح باشد: «قاتلوا ... و اعلموا». یعنى آنگاه که به نبرد مشغولید، متوجّه باشید که خداوند، «سمیع» و «علیم» است.
۹ - تهدید و هشدار به متخلّفان و فرارکنندگان از پیکار در راه خداوند (و قاتلوا فى سبیل اللّه و اعلموا انّ اللّه سمیع علیم) گویا «و اعلموا ... » به قصد تهدید متخلّفان آورده شده است.
موضوعات مرتبط
- احکام: ۳
- ارزش: ملاک ارزش ۴
- اسماء و صفات: سمیع ۵ ; علیم ۵
- انگیزش: عوامل انگیزش ۷
- ایمان: آثار ایمان ۷ ; آثار فردى ایمان ۱ ; ایمان و عمل ۷
- ترس: مبارزه با ترس ۱
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۷
- جهاد: احکام جهاد ۳ ; ترس در جهاد ۱ ;ترک جهاد ۶، ۹ ; تشویق به جهاد ۷ ; جهاد در راه خدا ۲، ۳
- حیات: منشأ حیات ۱ ; نعمت حیات ۲
- خدا: تهدیدهاى خدا ۹ ; حاکمیّت خدا ۱ ; علم خدا ۶، ۷، ۸ ; هشدارهاى خدا ۹
- ذکر: اهمیّت ذکر ۸
- سبیل اللّه: حرکت در سبیل اللّه ۴
- سختى: ذکر در سختى ۸
- شکر: شکر نعمت ۲
- علم: آثار علم ۷ ; علم و عمل ۷
- عمل: آداب عمل ۴
- متخلّفان: هشدار به متخلّفان ۹
- مرگ: منشأ مرگ ۱
- واجبات: ۳