يوسف ٨٤
ترجمه
يوسف ٨٣ | آیه ٨٤ | يوسف ٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَآ أسَفَا!»: فسوسا و دریغا! حرف الف آخر (أَسَفا) به جای (ی) ضمیر است. «إبْیَضَّتْ»: سفید گردید. نابینا شد. سیاهی چشمان از اشکهای فراوان سفید گردید و اشکها پردهای بر چشمها کشید. «کَظِیمٌ»: فعیل به معنی مفعول، یعنی: پر از خشم بر فرزندان. یا فعیل به معنی فاعل است، یعنی: فرو خورنده خشم.
تفسیر
- آيات ۹۲ - ۸۳، سوره يوسف
- جواب يعقوب (عليه السلام ) به پسران بعد از شنيدن خبر بازداشت بنيامين
- معناى ((روح )) و بيان اينكه ياءس از روح و رحمت الهى گناه كبيره است
- بازگشت پسران يعقوب (عليه السلام ) به مصر و اظهار عجز و خضوع در برابر عزيزمصر (يوسف
- اينك كه وعده الهى تحقق يافته ، يوسف (عليه السلام ) خود را معرفى مى نمايد
- برادران به خطاى خود اعتراف مى كنند و يوسف برادران خود را بخشيده و برايشان دعامى كند
- يوسف برادران خود را بخشيده برايشان دعا مى كند
- بحث روايتى
- روايتى در شرح داستان يوسف (عليه السلام ) و برادران در مصر
- چند روايت در ذيل آيه (ايتها العيرانكم انكم لسارقون )
- چند روايت در مورد انتساب سرقت به يوسف (عليه السلام ) در سخن برادران او: ((فقدسرق اخ له
- دو روايت درباره شكايت نزد خدا بردن يعقوب (عليه السلام ) انّما اءشكوا بثّى و حزنىالى الله
- دو روايت در ارتباط با علم پيدا كردن يعقوب به زنده بودن يوسف و آيه (اذهبوافتحسسوا من يوسف و اخيه )
نکات آیه
۱- یعقوب(ع) پس از شنیدن خبر بازداشت بنیامین و مقصر دانستن فرزندانش ، بر آنان خشم گرفت و از ایشان روى برتافت. (و تولى عنهم) «تولى» به معناى روى گردانى است. روى گردانى یعقوب(ع) از فرزندانش به قرینه «فهو کظیم» از سر خشم و غضب بر آنان بوده است.
۲- ماجراى بنیامین ، خاطره یوسف(ع) را براى یعقوب(ع) تجدید کرد و موجب اظهار تأسف شدید او بر فراق یوسف(ع) شد. (و قال یأسفى على یوسف) حرف «الف» در آخر «اسفى» منقلب از یاى متکلم است. بنابراین «یأسفى» ، یعنى اى دریغ من.
۳- علاقه یعقوب(ع) به یوسف(ع) علاقه اى بسیار شدید و زایل نشدنى بود. (قال یأسفى على یوسف وابیضت عیناه من الحزن)
۴- تعلق قلبى یعقوب(ع) به یوسف(ع) ، بسى افزون تر از تمایل او به بنیامین و دیگر برادرانش بود. (عسى الله أن یأتینى بهم جمیعًا ... و قال یأسفى على یوسف)
۵- حزن و اندوه شدید یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع)، موجب نابینایى هر دو چشم او شد. (وابیضت عیناه من الحزن) «ابیضاض» مصدر باب افعلال از ماده «بیض» و به معناى سفید شدن است و سفید شدن چشم کنایه از نابینا گشتن است.
۶- افول بینایى یعقوب(ع) ، در زمان کهنسالى او و مصادف با دوران بازداشت بنیامین بوده است. (عسى الله أن یأتینى بهم جمیعًا ... وابیضت عیناه من الحزن)
۷- گریه فراوان یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) * (وابیضت عیناه من الحزن) حرف «من» در «من الحزن» تعلیلیه است و حاکى از این است که حزن عامل نابینایى یعقوب(ع) بود ; ولى از آن جا که اثر بارز حزن در چشمان یعقوب(ع) ظاهر گشت نه در دیگر حواس او، معلوم مى شود که اندوه یعقوب(ع) مایه گریستن فراوان او گشته و گریه فراوانش چشمان او را بى فروغ ساخته بود.
۸- گریستن و اندوهگین شدن در فراق عزیزان و تأسف خوردن بر دورى آنان ، با مقام نبوت ناسازگار نیست. (قال یأسفى على یوسف وابیضت عیناه من الحزن)
۹- جواز گریستن و اشک ریختن و غم و اندوه جانکاه خوردن در فراق عزیزان (و قال یأسفى على یوسف وابیضت عیناه من الحزن)
۱۰- گریه و اندوه ، با بردبارى و شکیبایى منافاتى ندارد. (فصبر جمیل ... و قال یأسفى على یوسف وابیضت عیناه من الحزن)
۱۱- حزن شدید و گریه فراوان ، باعث سفید گشتن سیاهى چشم و نابینایى مى شود. (وابیضت عیناه من الحزن)
۱۲- یعقوب(ع) بر اثر فراق یوسف(ع) ، درونى آکنده از غم و دلى لبریز از اندوه داشت. (وابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم) (کظیم) به معناى اسم مفعول مکظوم به کسى گفته مى شود که لبریز از غم و غصه و یا آکنده از خشم و غضب باشد.
۱۳- یعقوب(ع) بر عملکرد فرزندانش درباره یوسف(ع) و بنیامین خشمگین بود و همواره خشم خود را فرو مى برد و از ابراز آن خوددارى مى کرد. (و تولّى عنهم ... فهو کظیم) «کظیم» مى تواند به معناى اسم فاعل کاظم باشد ; یعنى ، کسى که غم و اندوه یا خشم و غضب خویش را فرو مى برد و از ابراز آن خوددارى مى کند.
۱۴- بسنده کردن یعقوب(ع) به اعراض از فرزندان ، على رغم مقصر شناختن آنان در فراق یوسف(ع) و بنیامین ، بیانگر توان بالاى او بر نهان ساختن و پوشیده داشتن خشم و غضب خویش است. (و تولّى عنهم ... فهو کظیم) برداشت فوق ، مقتضاى تفریع «هو کظیم» به وسیله حرف «فاء» بر «تولّى عنهم» است.
۱۵- فرو بردن غمها و اندوهها و خوددارى کردن از اظهار و ابراز آنها ، داراى تأثیرى منفى بر جسم و توان آدمى است. (وابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم) برداشت فوق، از تفریع «هو کظیم» به وسیله حرف «فاء» بر «ابیضت عیناه من الحزن» استفاده مى شود ; یعنى، اینکه چشمان یعقوب(ع) از حزن و اندوه بى فروغ شد. این نشانه آن است که او غمها و اندوه ها را در درون خویش محبوس مى داشت و از اظهار آن خوددارى مى کرد.
روایات و احادیث
۱۶- «عن أبى عبدالله(ع): قیل له: کیف یحزن یعقوب على یوسف و قد أخبره جبرئیل أنه لم یمت و أنه سیرجع إلیه فقال: إنه نسى ذلک ;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که به ایشان گفته شد: چگونه یعقوب براى یوسف محزون مى شود و حال آنکه جبرئیل او را خبر داده بود که یوسف نمرده و به زودى به سوى او برمى گردد؟ امام(ع) فرمود: یعقوب خبر جبرئیل را فراموش کرده بود».
۱۷- «سئل أبوعبدالله(ع) ما بلغ من حزن یعقوب على یوسف؟ قال: حزن سبعین ثکلى بأولادها ... ;[۲] از امام صادق(ع) سؤال شد: حزن یعقوب بر یوسف چقدر بود؟ فرمود: به مقدارى که هفتاد زن فرزند مرده به خاطر فرزندانشان اندوهگین باشند ...».
موضوعات مرتبط
- احکام: ۹
- اندوه: آثار اندوه ۱۱; آثار روانى اختفاى اندوه ۱۵; اندوه و صبر ۱۰
- انسان: عوامل ضعف انسان ۱۵
- عواطف: عواطف پدرى ۱
- کورى: عوامل کورى ۱۱
- گریه: آثار گریه ۱۱; احکام گریه ۹; گریه جایز ۹; گریه و صبر ۱۰ نبوت: نبوت و اندوه بر فراق محبوبان ۸; نبوت و گریه بر فراق محبوبان ۸
- یعقوب(ع): آثار اندوه یعقوب(ع) ۵; اعراض یعقوب(ع) ۱; اندوه یعقوب(ع) ۱۶; پیرى یعقوب(ع) ۶; تأثیر بازداشت بنیامین در یعقوب(ع) ۲; تأثیر فراق یوسف(ع) در یعقوب(ع) ۵; زمان کورى یعقوب(ع) ۶; شدت اندوه یعقوب(ع) ۱۷; علاقه یعقوب(ع) به برادران یوسف ۴; علاقه یعقوب(ع) به بنیامین ۴; علاقه یعقوب(ع) به یوسف(ع) ۳، ۴; عوامل اندوه یعقوب(ع) ۲، ۱۲; عوامل غضب یعقوب(ع) ۱۳; عوامل کورى یعقوب(ع) ۵; غضب یعقوب(ع) ۱; قصه یعقوب(ع) ۱، ۲، ۵، ۶، ۷، ۱۲، ۱۳; کظم غضب یعقوب(ع) ۱۳; گریه یعقوب(ع) ۷; نشانه هاى قدرت یعقوب(ع) ۱۴; نشانه هاى کظم غضب یعقوب(ع) ۱۴; یعقوب(ع) در فراق بنیامین ۶; یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) ۲، ۶، ۷، ۱۲، ۱۶، ۱۷; یعقوب(ع) و بازداشت بنیامین ۱; یعقوب(ع) و برادران یوسف ۱، ۱۳، ۱۴; یعقوب(ع) و فراق بنیامین ۱۴; یعقوب(ع) و فراق یوسف(ع) ۱۴
- یوسف(ع): آثار فراق یوسف(ع) ۱۲; قصه یوسف(ع) ۷، ۱۲، ۱۳