البقرة ٨٣
ترجمه
البقرة ٨٢ | آیه ٨٣ | البقرة ٨٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِیثَاقَ»: پیمان استوار. عهد مؤکّد. «إِحْسَاناً»: نیکوئی کردن. «ذِیالْقُرْبَی»: خویشاوندان. «الْیَتَامَی»: یتیمان. «حُسْناً»: سخن زیبا و پسندیده. «تَوَلَّیْتُمْ» پشت کردید و روی گرداندید. «مُعرِضُونَ»: اعراضکنندگان. سر باز زنندگان. «وَ أَنتُم مُّعرِضُونَ»: جمله حالیّه است و برای تأکید پشتکردن و روی گرداندن آمده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا... (۹) وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِ أُمَّةٍ... (۱) وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا... (۵) وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ... (۴) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۱) وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ... (۲) قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ... (۵)
تفسیر
نکات آیه
۱ - بنى اسرائیل، از ناحیه خداوند عهدها و پیمانهایى را بر عهده داشتند. (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل)
۲ - پرستش خداى یگانه و پرهیز از پرستش غیر او، از عهدها و پیمانهاى خداوند با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل لاتعبدون إلا اللّه)
۳ - احسان به پدر و مادر، خویشان، یتیمان و درماندگان، از جمله پیمانهاى خداوند با بنى اسرائیل ( و بالولدین إحساناً و ذى القربى و الیتمى و المسکین) «إحساناً» مفعول مطلق براى فعل محذوف «تحسنون» یا «احسنوا» مى باشد. کلمات «ذى القربى و ...» عطف بر «الوالدین» است.
۴ - با مردمان به نیکى سخن گفتن و معاشرت نیکو داشتن، از عهدها و پیمانهاى خداوند با بنى اسرائیل (و قولوا للناس حسناً) «حسناً» مصدر است به معناى وصف (حَسَناً = نیکو) این کلمه مى تواند صفت براى مفعول مطلق و جانشین آن باشد; یعنى: «قولوا للناس قولا حسناً; با مردم سخن نیکو بگویید». در المیزان آمده که جمله مذکور کنایه از معاشرت نیک است.
۵ - بیان کارهاى نیک براى مردم (امر به معروف، ارشاد به نیکیها و ...) از عهدهاى خداوند با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل ... و قولوا للناس حسناً) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «حسناً» مفعولٌ به براى قولوا باشد. بنابراین «قولوا ...»; یعنى، نیکیها را براى مردم بگویید و بیان کنید.
۶ - گفتار نیک و معاشرت نیکو با سایر اقوام و ملتها، میثاق خدا با بنى اسرائیل (و قولوا للناس حسناً) مراد از «الناس» مى تواند همان اسرائیلیان باشد و مى تواند اقوام و ملتهاى دیگر هم باشد. برداشت فوق مبتنى بر دومین احتمال است.
۷ - بر پا داشتن نماز و پرداختن زکات، از عهدها و پیمانهاى خدا با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل ... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة)
۸ - آیین بنى اسرائیل، داراى ابعاد اعتقادى، اجتماعى، عبادى و اقتصادى (لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین إحساناً ... و ءاتوا الزکوة)
۹ - داستان پیمان گرفتن خداوند از بنى اسرائیل، داستانى شایسته و بایسته به یادداشتن (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل) «إذ» مفعول براى فعل «أذکر» (یاد کن) است. فرمان خداوند به یادآورى، نشانه اهمیّت خاص موضوعى است که باید متذکر آن بود.
۱۰ - وجوب پرستش خدا و پرهیز از پرستش غیر او (لاتعبدون إلا اللّه) جمله «لاتعبدون إلا اللّه» (پرستش نمى کنید جز خدا را) نهى است به صورت نفى و به عبارت دیگر خبر است در مقام انشا; یعنى، پرستش نکنید.
۱۱ - یکتا پرستى و توحید عبادى، از مهمترین اصول در ادیان الهى است. (و إذ أخذنا میثق بنى إسرءیل لاتعبدون إلا اللّه) تقدیم «لاتعبدون إلا اللّه» بر دیگر عهدها و پیمانها، بیانگر اهمیّت خاص این عهد و پیمان است.
۱۲ - پرستش غیر خدا از سوى انسانها، امرى شگفت و به دور از انتظار است. (لاتعبدون إلا اللّه) دلیل اینکه خداوند به جاى جمله انشایى و گفتن «نباید غیر خدا را عبادت کنید» جمله اى خبرى به کار برد و فرمود: «غیر خدا را پرستش نمى کنید» بیان این حقیقت است که پرستش خدا و پرهیز از پرستش غیر او آن چنان وظیفه اى روشن و آمیخته با فطرت انسان است که نیاز به نهى کردن ندارد و انتظار خلاف آن نمى رود.
۱۳ - نیکى کردن به پدر، مادر، یتیمان و مساکین از وظایف ضرورى اهل ایمان است. (و بالولدین إحساناً و ذى القربى و الیتمى و المسکین) فرمانهاى موجود در آیه، هر چند که به عنوان میثاقهاى خدا با بنى اسرائیل مطرح شده است، ولى بیان آن در قرآن نشانه این است که: عمل کردن به آن فرمانها وظیفه همگان خصوصاً اهل ایمان است.
۱۴ - احسان به پدر و مادر، از مهمترین تکلیفهاى اجتماعى اهل ایمان است. (لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین إحساناً) از آن جا که احسان به پدر و مادر پس از لزوم پرستش خدا بیان شده است، اهمیّت خاص آن معلوم مى شود.
۱۵ - احسان به پدر و مادر، داراى اهمیّتى برتر در قیاس با احسان به دیگران (و بالولدین إحساناً) تقدیم «والدین» بر «ذى القربى و ...» تصریح به کلمه «احساناً» در مورد آنان و نیاوردن آن در آخرین معطوف (مساکین)، حکایت از برداشت فوق دارد.
۱۶ - معاشرت نیکو با همگان حتى با کافران، از وظایف اهل ایمان است. (و قولوا للناس حسناً) مراد از «الناس» مى تواند افراد همان ملتى باشد که مخاطب جمله «قولوا» است و مى تواند مراد از آن افراد ملتهاى دیگر باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال دوم است.
۱۷ - یکتا پرستى و احسان به والدین، خویشان، یتیمان و درماندگان، از مصادیق اعمال شایسته است. (و عملوا الصلحت ... لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین إحساناً ... و المسکین) آیه مورد بحث در حقیقت تفسیرى براى آیه پیشین و بیان مصادیقى از «الصالحات» مى باشد.
۱۸ - معاشرت نیکو با مردم اقامه نماز و اداى زکات، از مصداقهاى اعمال شایسته است. (و عملوا الصلحت ... و قولوا للناس حسناً و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة)
۱۹ - تکالیف دینى، پیمانهاى خدا با مردم است. (و إذ خذنا میثق بنى إسرءیل ... و ءاتوا الزکوة)
۲۰ - اکثریت بنى اسرائیل با اعراض از تکالیف دینى، عهدها و پیمانهاى الهى را شکستند. (ثم تولیتم إلا قلیلا منکم و أنتم معرضون) «تولى» و «اعراض» به معناى رویگردانى و مراد از آن سرپیچى و تمرد است. جمله «و أنتم معرضون» چنانچه حال براى فاعل «تولیتم» باشد - به دلیل هم معنا بودن «اعراض» و «تولى» - حال مؤکده است و حکایت از شدت تمرد و سرپیچى بنى اسرائیل دارد.
۲۱ - تنها اندکى از بنى اسرائیل به پیمانهاى الهى وفادار ماندند و به تکالیف دینى عمل کردند. (ثم تولیتم إلا قلیلا منکم)
۲۲ - بنى اسرائیل، جز اندکى از آنان به پرستش غیر خدا گرویدند و حقوق والدین، خویشان، یتیمان و مساکین را ضایع ساختند. (لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین احساناً ... ثم تولیتم إلا قلیلا منکم)
۲۳ - بنى اسرائیل، جز اندکى از آنان، با مردمان معاشرت نیکو نداشتند، نماز را اقامه نکردند و از پرداخت زکات طفره رفتند. (و قولوا للناس حسناً و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة ثم تولیتم إلا قلیلا منکم)
۲۴ - شکستن پیمانهاى الهى و تمرد از فرمانهاى خدا، عادت روزمره بنى اسرائیل است. (و أنتم معرضون) برخى از مفسّران برآنند که جمله «و أنتم معرضون» (شما [از عهدها و پیمانها ]رویگردان هستید) جمله معترضه است و اشاره به این معنا دارد که: بنى اسرائیل نه تنها پیمانهاى یاد شده را شکستند بلکه رویه و عادت آنها چنین است که به عهدها و پیمانها پایبند نباشند.
روایات و احادیث
۲۵ - «عن جعفر بن محمّد(ص): ... قال اللّه: «و قولوا للناس حسناً» نزلت فى أهل الذمة ...;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند که فرموده «و قولوا للناس حسناً» روایت شده که درباره اهل ذمه نازل شده است ...».
۲۶ - جابر از امام باقر(ع) درباره «و قولوا للناس حسناً» روایت نموده که فرموده است: «قولوا للناس أحسن ما تحبون أن یقال لکم ...;[۲] بهتر از آن گونه که مى خواهید با شما سخن گفته شود با مردم سخن گوئید ...».
۲۷ - سدیر صیرفى گوید: «قلت لأبى عبداللّه (ع) اطعم سائلا لااعرفه مسلماً؟ فقال: نعم اعط من لاتعرفه بولایة و لاعدواة للحق ان اللّه عز و جل یقول: و قولوا للناس حسناً و لاتطعم من نصب لشىء من الحق او دعا الى شىء من الباطل;[۳] به امام صادق(ع) گفتم: آیا سائلى را که نمى دانم مسلمان است یا نه طعام دهم؟ امام فرمود: بله، طعام بده به کسى که نمى شناسى اهل ولایت است یا دشمن حق. خداوند عز و جل مى فرماید: «و قولوا للناس حسناً» ولى اطعام نکن کسى را که بناى دشمنى با حق گذاشته و یا دعوت به باطل مى نماید».
۲۸ - ابى ولاد حناط مى گوید: «سألت ابا عبداللّه(ع) عن قول اللّه عز و جل «و بالوالدین احساناً» ما هذا الاحسان؟ فقال: الاحسان ان تحسن صحبتهما و ان لاتکلفهما ان یسألاک شیئاً مما یحتاجان الیه و ان کانا مستغنین ...;[۴] از امام صادق(ع) از آیه «و بالوالدین احساناً» سؤال نمودم که این احسان چیست؟ امام فرمود: احسان [به پدر و مادر] آن است که با آنان خوشرفتار باشى و کارى نکنى که آنان مجبور شوند از تو چیزى که نیاز دارند درخواست کنند ولو اینکه مستغنى باشند ...».
موضوعات مرتبط
- احکام: ۱۰
- ادیان: مهمترین رکن ادیان ۱۱
- اطعام: احکام اطعام ۲۷
- امر به معروف: اهمیّت امر به معروف ۵
- امور: امور شگفت آور ۱۲
- انسان: عهد خدا با انسان ها ۱۹
- اهل ذمه: روش برخورد با اهل ذمه ۲۵
- بنى اسرائیل: ابعاد دین بنى اسرائیل ۸; اعراض بنى اسرائیل از دین ۲۰; اقلیت بنى اسرائیل ۲۱، ۲۲ ۲۳; اکثریت بنى اسرائیل ۲۰، ۲۳; امر به معروف در بنى اسرائیل ۵; بدرفتارى بنى اسرائیل ۲۳; بنى اسرائیل و حقوق والدین ۲۲; بنى اسرائیل و زکات ۲۳; بنى اسرائیل و مساکین ۲۲; بنى اسرائیل و نماز ۲۳; بنى اسرائیل و یتیم ۲۲; تاریخ بنى اسرائیل ۲۱، ۲۳; تکالیف بنى اسرائیل ۶، ۷; شرک اکثریت بنى اسرائیل ۲۲; صفات بنى اسرائیل ۲۴; عصیان بنى اسرائیل ۲۴; عهد خدا با بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹، ۲۱; عهد شکنى بنى اسرائیل ۲۰، ۲۴; وفاى به عهد بنى اسرائیل ۲۱
- توحید: اهمیّت توحید عبادى ۱۰، ۱۱; توحید در ادیان ۱۱; توحید عبادى ۲، ۱۷
- خویشاوندان: احسان به خویشاوندان ۳، ۱۷
- دین: تعالیم دین ۱۹
- ذکر: ذکر عهد خدا ۹
- زکات: پرداخت زکات ۷، ۱۸; تارکان زکات ۲۳
- سائلان: اطعام به سائلان ۲۷
- سخن: آداب سخن ۲۶; سخن پسندیده ۴، ۶
- شرک: اجتناب از شرک عبادى ۲، ۱۰; شگفتى شرک عبادى ۱۲
- عبادت: وجوب عبادت ۱۰
- عصیان: عصیان از خدا ۲۴
- عمل صالح: موارد عمل صالح ۱۷، ۱۸
- عهد شکنان: ۲۰
- کافران: خوشرفتارى با کافران ۱۶
- مؤمنان: مسؤولیت اجتماعى مؤمنان ۱۴; مسؤولیت مؤمنان ۱۳، ۱۶
- مردم: خوشرفتارى با مردم ۴، ۶، ۱۶، ۱۸
- مساکین: احسان به مساکین ۳، ۱۳، ۱۷; تضییع حقوق مساکین ۲۲
- مشرکان: ۲۲
- معاشرت: آداب معاشرت ۴، ۶، ۱۶، ۱۸
- نماز: برپایى نماز ۷، ۱۸; تارکان نماز ۲۳
- نیکى: دعوت به نیکى ۵
- واجبات: ۱۰
- والدین: احسان به والدین ۳، ۱۳، ۱۴، ۱۷، ۲۸; اهمیّت احسان به والدین ۱۵; تضییع حقوق والدین ۲۲; حقوق والدین ۲۸; خوشرفتارى با والدین ۲۸
- یتیم: احسان به یتیم ۳، ۱۳، ۱۷; تضییع حقوق یتیم ۲۲
- یهودیت: بعد اجتماعى یهودیت ۸; بعد اقتصادى یهودیت ۸; بعد عبادى یهودیت ۸; بعد عقیدتى یهودیت ۸; تعالیم یهودیت ۳، ۴، ۵