الأعراف ١٩١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا موجوداتی را همتای او قرارمی‌دهند که چیزی را نمی‌آفرینند، و خودشان مخلوقند.

آيا موجوداتى را شريك او مى‌سازند كه چيزى نمى‌آفرينند و خود آفريده مى‌شوند
آيا موجوداتى را [با او] شريك مى‌گردانند كه چيزى را نمى‌آفرينند و خودشان مخلوقند؟
آیا این چیزهایی را که هیچ موجود را خلق نتوانند کرد و خود مخلوق (خدا) هستند شریک خدا قرار می‌دهند؟
آیا موجوداتی را شریک او قرار می دهند که قدرت ندارند کمترین چیزی را بیافرینند و خودشان آفریده می شوند؟!
آيا شريك خدا مى‌سازند چيزهايى را كه نمى‌توانند هيچ چيز بيافرينند و خود مخلوق هستند؟
آیا چیزهایی را شریک او می‌آورند که چیزی نمی‌آفرینند و خود آفریده شده‌اند
آيا چيزهايى را [با خدا] شريك مى‌سازند كه هيچ چيزى را نمى‌آفرينند و خود آفريده مى‌شوند؟!
آیا چیزهائی را انباز خدا می‌سازند که نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان هم آفریده می‌شوند؟
آیا چیزی را (با او) شریک می‌کنند که چیزی را نمی‌آفریند، حال آنکه خودشان (هم) آفریده می‌شوند؟
آیا شریک کنند آنان را که نیافرند چیزی را و خود آفریده شوند


الأعراف ١٩٠ آیه ١٩١ الأعراف ١٩٢
سوره : سوره الأعراف
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا یَخْلُقُ ... یُخْلَقُونَ»: ذکر فعل نخست به صورت مفرد، به خاطر رعایت لفظ (ما) و ذکر فعل دوم به صورت جمع، به خاطر رعایت معنی آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مشرکان، موجوداتى را شریک خدا مى پنداشتند که از آفرینشِ کمترین چیزى ناتوان بودند. (أیشرکون ما لایخلق شیئا) کلمه «کمترین» در برداشت فوق از نکرده بودن «شیئا» استفاده شده است.

۲- توانایى بر آفرینش، از ملاکهاى معبود راستین و از ملاکهاى شایسته بودن براى ربوبیت و تدبیر هستى است. (أیشرکون ما لایخلق شیئا) با توجه به آیات قبل و بعد معلوم مى شود که مراد از شرک، شرک در ربوبیت و پرستش است.

۳- مشرکان، موجوداتى را شریک خدا مى پنداشتند که خود مخلوق بودند. (أیشرکون ما ... هم یخلقون) ضمیر «هم»، هم مى تواند به «ما»ى موصوله در «ما لایخلق» برگردد و هم مى تواند به «مشرکان» ارجاع شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. یعنى چیزى را شریک خدا مى پندارند که خود آفریده شده است. آیه بعد این احتمال را تأیید مى کند.

۴- مخلوق نبودن و وجود ذاتى داشتن، از ملاکهاى شایستگى براى تدبیر امور هستى است. (أیشرکون ما ... و هم یخلقون)

۵- تنها خداوند شایسته پرستش و توانا بر تدبیر امور انسانهاست. (هو الذى خلقکم ... أیشرکون ما لایخلق شیئا)

۶- پندار شریک براى خدا در تدبیر امور انسان و جهان، پندارى نارواست و باورداران آن سزاوار سرزنش هستند. (أیشرکون ما لایخلق شیئا و هم یخلقون) استفهام در «أیشرکون» انکار توبیخى است. یعنى استفهامى است که به انگیزه سرزنش ایراد شده است.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۲، ۶ ; ملاک تدبیر آفرینش ۴
  • انسان: تدبیر امور انسان ۵، ۶
  • توحید: عبادى ۵
  • خدا: اختصاصات خدا ۵ ; قدرت خدا ۵
  • ربوبیت: ملاکهاى ربوبیت ۲، ۴
  • شرک: ناپسندى شرک افعالى ۶
  • مشرکان: معبودان مشرکان ۱، ۳
  • معبود: ملاکهاى معبود راستین ۲
  • معبودان باطل: عجز معبودان باطل ۱ ; مخلوق بودن معبودان باطل ۳

منابع