النساء ٦٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

اگر (همانند بعضی از امتهای پیشین،) به آنان دستور می‌دادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید»، و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمی از آنها عمل می‌کردند! و اگر اندرزهایی را که به آنان داده می‌شد انجام می‌دادند، برای آنها بهتر بود؛ و موجب تقویت ایمان آنها می‌شد.

و اگر بر آنان مقرر مى‌كرديم كه تن به كشتن دهيد يا از خانه‌هاى خود بيرون شويد، جز اندكى از آنان عمل نمى‌كردند و اگر پندى را كه به آنان داده مى‌شود به كار مى‌بستند، قطعا برايشان بهتر و در ثبات قدم مؤثرتر بود
و اگر بر آنان مقرر مى‌كرديم كه تن به كشتن دهيد، يا از خانه‌هاى خود به در آييد، جز اندكى از ايشان آن را به كار نمى‌بستند؛ و اگر آنان آنچه را بدان پند داده مى‌شوند به كار مى‌بستند، قطعاً برايشان بهتر و در ثبات قدم ايشان مؤثرتر بود؛
و اگر ما به آنها حکم می‌کردیم که خود (یعنی یکدیگر) را بکشید یا از دیار خود (برای جهاد) بیرون روید به جز اندکی اطاعت امر نمی‌کردند، و اگر به آنچه پندشان می‌دهند عمل می‌کردند البته نیکوتر و کاری محکم و با اساس‌تر برای آنها بود.
و اگر بر آنان مقرّر می کردیم که خودکشی کنید، یا از دیار و کاشانه خود بیرون روید، جز اندکی از آنان انجام نمی دادند. و اگر آنچه را که به آن پند داده می شوند عمل می کردند، مسلماً برای آنان بهتر و در [جهت تثبیت ایمان و] استواری قدم، مؤثرتر و قوی تر بود.
و اگر به آنان فرمان داده بوديم كه خود را بكشيد يا از خانه‌هايتان بيرون رويد، جز اندكى از آنان فرمان نمى‌بردند. و حال آنكه اگر اندرزى را كه به آنان داده شده است كار مى‌بستند برايشان بهتر و بر اساسى استوارتر بود.
و اگر بر آنان مقرر داشته بودیم که خودتان را بکشید یا از خانه و کاشانه‌تان بیرون روید، جز اندکی از آنان آن کار را نمی‌کردند، و اگر آنچه به آنان اندرز داده شد انجام می‌دادند بی‌شک برایشان بهتر و در ثبات قدم ایشان مؤثرتر بود
و اگر ما بر آنان مقرر مى‌داشتيم كه خود- يكديگر- را بكشيد يا از خانه‌هاى خويش بيرون شويد جز اندكيشان چنين نمى‌كردند، و اگر پندى را كه به آنان داده مى‌شد كار مى‌بستند همانا برايشان بهتر و استوارتر بود- يعنى در استوارى ايمانشان مؤثرتر بود
و اگر ما (با تعیین تکلیفات طاقت‌فرسائی همچون جهاد مستمر) بر آنان واجب می‌کردیم که (در راه خدا، خود را در معرض تلف قرار داده و) خویشتن را بکشید، و یا این که (برای جهاد ترک یار و دیارتان کنید و) از سرزمین خود بیرون روید، این کار را جز گروه اندکی از آنان انجام نمی‌دادند (و اطاعت فرمان نمی‌کردند). و اگر اندرزهائی را که به آنان داده می‌شد انجام می‌دادند (و دستور را به کار می‌بستند، در دنیا و آخرت) برای آنان بهتر بود و (ایمان) ایشان را پابرجاتر می‌کرد.
و اگر بر آنان می‌نوشتیم که خودهاتان (همدیگر) را بکشید، یا از خانه‌هاتان به درآیید، جز اندکی از ایشان آن را به کار نمی‌بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده می‌شوند به کار می‌بستند، بی‌گمان برایشان بهتر و در ثبات (قدم‌)شان مؤثرتر بود.
و اگر ما می‌نوشتیم بر ایشان که بکشید همدیگر را یا برون روید از شهرهای خود نمی‌کردندش جز کمی از ایشان و اگر می‌کردند آنچه را پند داده می‌شدند هرآینه برای آنان بهتر بود و سخت استوارتر


النساء ٦٥ آیه ٦٦ النساء ٦٧
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ»: خویشتن را بکشید. مراد این که در راه خدا جهاد کنید و خود را به کشتن دهید و دشمنان همنوع خود را بکشید. «تَثْبِیتاً»: پابرجا و استوار کردن.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند هرگز امت اسلام را به خودکشى و ترک خانه و کاشانه، فرمان نداده است. (و لو انّا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم) مراد از ترک خانه و کاشانه، که با لفظ «اخرجوا من دیارکم» بیان شده، معنایى است که عنوان هجرت بر آن صدق نکند.

۲- ضرورت تسلیم در برابر فرامین خداوند، حتى در صورت فرمان او به خودکشى و ترک خانه و کاشانه (و یسلّموا تسلیماً. و لو انّا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم)

۳- تنها گروهى اندک از مردم، پذیراى حکم خودکشى و ترک خانه و کاشانه در صورت فرمان الهى به آن (و لو انّا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم ... ما فعلوه الّا قلیل منهم)

۴- خداوند هرگز خودکشى و یا ترک خانه و کاشانه را، شرط قبول توبه مسلمان قرار نداده است. (و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم ... و لو انّا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم) با توجه به آیات قبل که شرط قبولى توبه را حضور در پیشگاه رسول خدا دانست، مى توان گفت این آیه در صدد نفى اشتراط توبه مسلمانان به خودکشى و خروج از دیار است ; به خلاف برخى از امتهاى گذشته که در برخى موارد این دو امر شرط قبولى توبه آنان بوده است.

۵- رویگردانى مردم جز گروهى اندک از توبه در صورت مشروط بودن آن به خودکشى و یا ترک خانه و کاشانه (و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا اللّه ... و لو انّا کتبنا ... ما فعلوه الّا قلیل منهم)

۶- بسیارى از مردم آمادگى جانبازى و نبرد با خویشان و هجرت در راه خدا را ندارند.* (و لو انّا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم ما فعلوه الّا قلیل منهم) برخى برآنند که مراد از «اقتلوا انفسکم»، جهاد و مراد از «اخرجوا من دیارکم»، هجرت است و تعبیر از جهاد به قتل نفس بدان جهت است که در زمان نزول آیه غالباً مسلمانان باید با خویشان خود نبرد مى کردند.

۷- وابستگى انسان به خویش، شهر و دیار (خانه و کاشانه) مانعى جهت تسلیم در برابر خداوند (و یسلّموا تسلیماً. و لو انّا کتبنا ... ما فعلوه الّا قلیل منهم)

۸- اوامر و نواهى الهى بر پایه مصالح و مفاسد انسانها جعل شده است. (و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم)

۹- خیر و سعادت انسان در گرو عمل به احکام الهى (و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم)

۱۰- احکام الهى (اوامر و نواهى) مواعظ خداوند هستند. (و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم)

۱۱- ثبات و پایدارى در ایمان از نتایج عمل به احکام و مواعظ الهى (و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشدّ تثبیتاً) متعلق «تثبیتاً» به قرینه آیات قبل، ایمان گرفته شده است.

۱۲- ارجاع داورى به پیامبر، خشنودى از حکم وى و تسلیم کامل در برابر ایشان، سعادت و ثبات ایمان را در پى خواهد داشت. (فلا و ربّک ... و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشدّ تثبیتاً) بنابر اینکه «ما یوعظون» مطالب بیان شده در آیه قبل باشد و نه قتل و هجرت.

۱۳- سعادت متخلفان از فرمان خدا و رسول و ثبات آنان در ایمان، در گرو حضورشان نزد پیامبر (ص) و درخواست وساطت آن حضرت براى غفران الهى (و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم ... و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشدّ تثبیتاً)

۱۴- عمل داراى تأثیر در نفس انسان (و لو انّهم فعلوا ... اشدّ تثبیتاً)

موضوعات مرتبط

  • احکام: فلسفه احکام ۸
  • ایمان: استقامت در ایمان ۱۱ ; عوامل استقامت در ایمان ۱۲
  • تسلیم: اهمیت تسلیم ۲ ; موانع تسلیم ۷
  • تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۹، ۱۱
  • توابین:۵
  • توبه: با تبعید ۵ ; توبه با خودکشى ۵ ; شرایط قبول توبه ۴ ; موانع توبه ۵
  • خدا: آمرزش خدا ۱۳ ; اطاعت از خدا ۳ ; اوامر خدا ۱، ۳، ۱۰ ; تسلیم به خدا ۲ ; عصیان از خدا ۱۳ ; مصالح اوامر خدا ۸ ; موعظه خدا ۱۰، ۱۱ ; نواهى خدا ۸، ۱۰
  • سعادت: عوامل سعادت ۹، ۱۲، ۱۳
  • علاقه: آثار علاقه ۷
  • عمل: آثار عمل ۱۴
  • گروههاى اجتماعى:۳، ۵
  • متخلّفان: توبه متخلّفان ۱۳
  • محمّد (ص): تسلیم به محمّد (ص) ۱۲ ; فضایل محمّد (ص) ۱۳ ; قبول قضاوت محمّد (ص) ۱۲
  • مردم: اکثریّت مردم ۶
  • مسکن: علاقه به مسکن ۷
  • مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۱
  • وطن: علاقه به وطن ۷
  • هجرت: در راه خدا ۶

منابع