البينة ٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۳۹ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
رَسُولٌ‌ مِنَ‌ اللَّهِ‌ يَتْلُو صُحُفاً مُطَهَّرَةً

ترجمه

پیامبری از سوی خدا (بیاید) که صحیفه‌های پاکی را (بر آنها) بخواند،

پيامبرى از جانب خدا كه صحيفه‌هاى پاكى را بر آنها بخواند
فرستاده‌اى از جانب خدا كه [بر آنان‌] صحيفه‌هايى پاك را تلاوت كند،
رسولی از جانب خدا (چون محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) که کتب آسمانی پاک و منزه (از خطا و تحریف) را بر آنها تلاوت کند.
[آن دلیل روشن] فرستاده ای [چون پیامبر اسلام] از سوی خداست که صحیفه هایی پاک را می خواند.
پيامبرى از جانب خدا كه صحيفه‌هاى پاك را مى‌خواند.
پیامبری از سوی خداوند که بر آنان صحیفه‌های پاک [آسمانی‌] می‌خواند
فرستاده‌اى از خداى كه نامه‌هايى پاك- پاره‌هايى از قرآن- را بر آنان مى‌خواند،
(و آن حجّت)، پیغمبری از سوی خدا است که کتابهای پاک (الهی) را (بر آنان) می‌خواند (و قوانین و احکام آسمانی را بدیشان می‌رساند).
فرستاده‌ای از جانب خدا که بر آنان صحیفه‌هایی بسی پاک شده‌ی [:وحیانی] را تلاوت کند.
فرستاده‌ای از خدا که خواند نامه‌هائی پاک شده‌

A messenger from Allah reciting purified scripts.
ترتیل:
ترجمه:
البينة ١ آیه ٢ البينة ٣
سوره : سوره البينة
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتْلُو»: می‌خواند. در رسم‌الخطّ قرآنی، الف زائدی در آخر دارد. «صُحُفاً»: جمع صحیفه. اوراق. کتابها (نگا: طه / عبس / ). «مُطَهَّرَةً»: پاک از باطل و تحریف.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ «1» رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً «2» فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ «3» وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ «4»

كسانى كه كفر ورزيدند از اهل كتاب و مشركان، (از راه انحرافى خود) دست برندارند تا آنكه دليل روشنى برايشان بيايد. پيامبرى از سوى خدا كه كتاب (آسمانى) را تلاوت كند. در آن‌ها نوشته‌هايى استوار و با ارزش است. كسانى كه به آنان كتاب داده شد، متفرّق نشدند مگر بعد از آنكه برهان روشن برايشان آمد.

نکته ها

«بينة» به معناى دليل روشن است كه به واسطه آن حق از باطل آشكار گردد.

«قَيِّمَةٌ» به معناى مستقيم، محكم، ارزشمند و گرانبهاست. «قيم» به كسى گويند كه دلسوز است و به مصالح ديگران قيام مى‌كند. حرف تاء در كلمه‌ «قَيِّمَةٌ» براى مبالغه است نظير علّامة، نه تأنيث.

اين آيه را دو گونه تفسير كرده‌اند: طبق يك تفسير سخن از بى‌وفائى و عدم صداقت اهل كتاب و مشركان است و در تفسير ديگر سخن از اتمام حجت براى آنان است.

ادعاى كفار اين بود كه تا دليل روشنى به ما نرسد، در راه خود باقى هستيم، ولى بعد از آن كه‌

جلد 10 - صفحه 555

دليل روشنى رسيد، باز هم در راه خود باقى ماندند و جز عده‌اى ايمان نياوردند. شبيه اين مضمون، در آيه 89 سوره بقره آمده است كه قبل از ظهور اسلام در انتظار آمدن پيامبر جديدى بودند و به خود نويد مى‌دادند، ولى‌ «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا» همين كه آمد براى آنان چيزى را كه مى‌شناختند نپذيرفتند.

«صحف» جمع «صحيفة» است. گويا هر بخش از كتاب آسمانى به تنهايى صحيفه‌اى است. تورات يك كتاب است ولى قرآن در باره آن مى‌فرمايد: «صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‌» «1»

پیام ها

1- بدون دليل روشن انتظار نداشته باشيد كه مردم دست از عقيده و راه خود بردارند. لَمْ يَكُنِ‌ ... مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ

2- در اتمام حجّت، كفّار و مشركان از يكديگر جدا نيستند. خداوند براى همه مردم، چه كفّار و چه مشركان، با فرستادن بيّنه، اتمام حجّت مى‌كند. «تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ»

3- از اهل كتاب توقع بيشترى است. (با اينكه در آيه اول سخن از اهل كتاب و مشركان بود ولى در آيات بعد انتقاد تنها از اهل كتاب است.) «وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ»

4- اتمام حجت خداوند از طريق پيامبرى آسمانى و كتاب پاك است. رَسُولٌ‌ ...

يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً

5- قرآن از هر خطا و انحراف و لغو و باطل وتحريف دور است. «صُحُفاً مُطَهَّرَةً»

6- در قرآن، دستورات قوام بخش است. «2» «فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ»

7- قرآن هم خود كتابى معتدل و دور از اعوجاج است‌ «3» و هم سبب اعتدال و


«1». اعلى، 19.

«2». كلمه «كُتب» مى‌تواند به معناى دستورات دينى باشد، نظير آيه «كتب عليكم الصيام» كه كتاب به معناى دستور است.

«3». اگر «قيمة» را به معناى ثابت و پايدار و به اصطلاح ادبى فعل لازم بدانيم.

جلد 10 - صفحه 556

قوام جامعه است. «1» «قَيِّمَةٌ»

8- با وجود هواى نفس، علم و دانش مشكل‌گشا نيست. اهل كتاب حق را به روشنى فهميدند ولى به خاطر هواهاى نفسانى، دست‌خوش تفرقه شدند. وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً «2»

رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ‌: تا آنكه آمد بديشان فرستاده خدا كه حضرت خاتم است يا قرآن‌ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً: مى‌خواند پيغمبر بر امت خود، صحيفه‌هاى پاكيزه از

جلد 14 - صفحه 297

كذب و بهتان و بطلان كه‌ (لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ) «1» و (لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ) «2» و تسميه قرآن به صحف، به جهت آن است كه آن جامع اسرار تمام صحف است و به اعتبار آنكه صحف مستنسخ از لوح محفوظ است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ «1» رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً «2» فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ «3» وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ «4»

وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ «5» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ «6» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ «7» جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ «8»

ترجمه‌

نبودند آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان منفكّ از دين خودشان تا آنكه بيايد آنها را دليل روشنى‌

و آن پيغمبرى باشد از جانب خداوند كه تلاوت نمايد صحيفه‌هاى پاكيزه را

كه در آنها نوشته‌هائى است راست و درست‌

و متفرّق نشدند آنانكه داده شدند كتاب را مگر بعد از آنكه آمد آنها را دليل روشنى‌

و مأمور نشدند مگر آنكه پرستش نمايند خدا را با آنكه خالص كنندگان باشند براى او كيش خويش را و حق جويان باشند و برپا دارند نماز را و بدهند زكوة را و اين كيش ملت راست و درست است‌

همانا آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان در آتش جهنّم ميباشند با آنكه مخلّدند در آن آن گروه آنان بدترين خلقند

همانا آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را آن جماعت ايشان بهترين خلقند

پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشت‌هاى اقامت دائمى است كه جارى ميشود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آن هميشه خشنود شد خدا از ايشان و خشنود شوند از او آن براى كسى است كه ترسيد از پروردگار خود.

تفسير

خداوند متعال در اين سوره شريفه بنابر نقل بعضى اشاره فرموده بقرار


جلد 5 صفحه 417

دادى كه بين اهل كتاب كه مسلّم از آن يهود و نصارى ميباشند و بت پرستان واقع شده بود قبل از ظهور اسلام كه هر يك از آن فرق بدين خودشان باقى باشند تا پيغمبرى كه يهود و نصارى ميگفتند در تورية و انجيل بشارت بآمدن آن داده شده با ذكر علامات بيايد و آن حجّت واضحى باشد بر بطلان دين آنها و لذا ميفرمايد نبودند كفّار اهل كتاب و بت پرستان منفكّ و متفرّق از يكديگر بلكه بودند متّفق و متّحد در بقاء بر دينشان تا بيايد آنها را دليل واضحى كه آن پيغمبرى است از جانب خدا كه تلاوت مينمايد مضامين كتب سماوى را كه پاك است از باطل و دروغ و دست ناپاك بآن نميرسد و در آن كتب مطالبى مكتوب شده كه راست و درست و عدل و قويم و مستقيم است و چون خداوند پيغمبر آخر الزمان را مبعوث برسالت فرمود اهل كتاب هم كه حجّت از طرف خداوند بر آنها تمام شده بود براى آنكه علائم و اوصافى را كه خداوند در كتب آنها براى آن پيغمبر ذكر فرموده بود در آن حضرت مشاهده نمودند در نبوّت او اختلاف نمودند و متفرّق شدند از يكديگر بعضى ايمان آوردند و قبول اسلام نمودند و بعضى بحال كفر باقى ماندند با آنكه امر نفرموده بود آن پيغمبر از جانب خداوند بآنها مگر آنكه پرستش نمايند خداى يگانه را در حاليكه خالص نموده باشند دين خودشان را براى او از شرك و بت پرستى و مايل شده باشند از اديان باطله بدين حقّ اسلام و برپا دارند نماز را و بدهند زكوة مالشان را و اين دين كه توحيد خداوند و اخلاص عبادت براى او است دين ملت راست و درست و شريعت حقّه الهيّه و كتب سماويّه است كه تمام انبيا براى ترويج آن آمده‌اند چون قيّمه صفت ملّت يا شريعت يا كتب است كه حذف شده همانا آنانكه كافر شدند از اهل كتاب و بت پرستان و كسانيكه مرتدّ شدند از حكم قرآن و كافر شدند و مخالفت نمودند با امير المؤمنين عليه السّلام چنانچه قمّى ره نقل نموده جايگاه آنها در آتش جهنّم است و هميشه در آن خواهند بود و آن گروه بدترين خلق خدايند و همانا آنانكه ايمان آوردند بخدا و پيغمبر و امام زمان و روز جزا و اعمال صالحه بجا آوردند آن گروه بهترين خلق خدايند و قمّى ره نقل نموده كه در شأن آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد و در امالى از جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه‌


جلد 5 صفحه 418

ما نزد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم پس آمد على بن ابى طالب عليه السّلام و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود آمد نزد شما برادر من پس متوجه بكعبه شد و بدست اشاره نمود و فرمود قسم بخدائى كه جان من در دست قدرت او است همانا اين و شيعيان او كاميابانند در روز قيامت پس فرمود همانا او اول مؤمن از شما است بمن و وفا كننده‌ترين شما است بعهد خدا و نيكو- ترين قيام كنندگان شما است بامر خدا و عادل‌ترين شما است در رعيّت و برترين شما است براستى و درستى و بزرگترين شما است نزد خداوند در مزيّت پس نازل شد ان الّذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرّيه و بعد از اين هر وقت على عليه السّلام مى‌آمد اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميگفتند آمد خير البريّه و در چند روايت ديگر از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين آيه با امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آن حضرت تطبيق شده و در محاسن از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها شيعيان ما اهل بيتند و خداوند ميفرمايد جزاى ايشان نزد پروردگارشان بهشت‌هاى اقامت دائمى است كه جارى ميشود در آنها نهرها مخلّدند در آنها هميشه خشنود شد خدا از آنان بعقائد و اعمالشان و خشنود شدند ايشان از خدا بپاداش و نعيم جاودان اين خشنودى براى كسى است كه ترسيد از پروردگار خود در دنيا و آن موجب شد كه بوظايف بندگى قيام نمود و موجبات خشنودى خدا و خود را فراهم كرد و در روايت كافى از امام صادق عليه السّلام نيل باين مقام كه خشنودى بنده از خدا و خشنودى خدا از او است و وصول ببهشت در برزخ و قيامت با هر گونه اعزاز و كرامت بشيعيان وعده داده شده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره لم يكن را قرائت نمايد از شرك برى و داخل در دين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميشود و خداوند او را مؤمن مبعوث و حسابش را آسان خواهد فرمود.


جلد 5 صفحه 419

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


رَسُول‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ يَتلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً «2»

‌آن‌ بينه‌ الهي‌ رسولي‌ ‌است‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ فرستاده‌ ‌که‌ تلاوت‌ كند صحائفي‌ ‌که‌ مطهره‌ و پاك‌ و پاكيزه‌ ‌باشد‌.

رَسُول‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ ‌در‌ باب‌ رسالت‌ گفتيم‌ ‌که‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ خلقت‌ انسان‌ ‌را‌ ‌براي‌ عبادت‌ و بندگي‌ و اعمال‌ حسنه‌ كرده‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ ما خَلَقت‌ُ الجِن‌َّ وَ الإِنس‌َ إِلّا لِيَعبُدُون‌ِ ذاريات‌ ‌آيه‌ 56. و عقل‌ و شعور ‌که‌ مميز حسن‌ و قبح‌ ‌باشد‌ باو عنايت‌ فرموده‌ لكن‌ نظر ‌به‌ اينكه‌ عقول‌ متفاوت‌ ‌است‌ و محدود ‌است‌ بجميع‌ محسنات‌ و مقبحات‌ پي‌ نميبرد بعلاوه‌ ‌در‌ مخالفت‌ عقل‌ يك‌ ذمي‌ بيشتر نمي‌بيند ‌که‌: ‌النّاس‌ يستسهلون‌ الذم‌ ‌في‌ قضاء الوتر لذا لازم‌ شد ‌که‌ ارسال‌ رسل‌ كند و جميع‌ محسنات‌ و مقبحات‌ ‌را‌ بانسان‌ نشان‌ دهد و ‌در‌ متابعت‌ بشارت‌ دهد و ‌در‌ مخالفت‌ انذار كند، و ‌اينکه‌ ‌رسول‌ نميشود ‌از‌ ملك‌ ‌باشد‌ و نه‌ ‌از‌ جن‌ زيرا بصورت‌ اصلي‌ قابل‌ مشاهده‌ نيست‌ و ‌اگر‌ بصورت‌ بشر ‌در‌ آمد يك‌ آدم‌ گمنام‌ ناشناس‌ بنظر ميآيد بايد ‌از‌ جنس‌ بشر ‌باشد‌ و داراي‌ شرايط رسالت‌ ‌باشد‌، نسبتش‌ ‌تا‌ آدم‌ پاك‌ ‌باشد‌ اصلاب‌ شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌ نقص‌ خلقتي‌ نداشته‌ ‌باشد‌، امراضي‌ ‌که‌ مورث‌ تنفر ناس‌ ميشود ‌در‌ ‌او‌ نباشد و ‌بر‌ ‌او‌ عارض‌ نشود، و معصوم‌ ‌از‌ خطا و سهو و نسيان‌ و شك‌ و شبهه‌ و اشتباه‌ و كذب‌ و ‌از‌ كليه‌ معاصي‌ ‌در‌ جميع‌ عمر ‌باشد‌، و بايد دليل‌ قطعي‌ ‌که‌ قابل‌ شك‌ و شبهه‌ نباشد ‌بر‌ رسالتش‌ داشته‌ ‌باشد‌. و گفتيم‌: ادله‌ قطعيه‌ برسالت‌ سه‌ دليل‌ ‌است‌:

1‌-‌ معجزه‌ ‌که‌ فعلي‌ ‌از‌ افعال‌ الهيه‌ ‌که‌ ‌از‌ قدرت‌ بشر خارج‌ ‌است‌ بدست‌ ‌او‌ داده‌ شود ‌که‌ نشاني‌ ‌بين‌ ‌خدا‌ و خلق‌ ‌است‌.

2‌-‌ اخبار نبي‌ ثابت‌ النبوة ‌بر‌ رسالت‌ ‌او‌.

3‌-‌ اخبار معصوم‌ ثابت‌ العصمه‌. و ‌اينکه‌ وجود مقدس‌ حضرت‌ رسالت‌ داراي‌ جميع‌ ‌اينکه‌ شرائط و ‌هر‌ سه‌ قسم‌ دليل‌ و فرد اجلاي‌ ‌آن‌ ‌را‌ داشت‌ ‌که‌ ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌ الطيب‌ مفصلا بيان‌ ‌شده‌.

جلد 18 - صفحه 186

يَتلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً اطلاق‌ صحف‌ ‌بر‌ قرآن‌ نظير اطلاق‌ صحف‌ ‌است‌ ‌بر‌ تورات‌ موسي‌ ‌که‌ ميفرمايد: أَم‌ لَم‌ يُنَبَّأ بِما فِي‌ صُحُف‌ِ مُوسي‌ وَ إِبراهِيم‌َ الَّذِي‌ وَفّي‌ و النجم‌ ‌آيه‌ 36 و 37. و نيز ميفرمايد: إِن‌َّ هذا لَفِي‌ الصُّحُف‌ِ الأُولي‌ صُحُف‌ِ إِبراهِيم‌َ وَ مُوسي‌ الاعلي‌ ‌آيه‌ 18 و 19. چنانچه‌ اطلاق‌ كتاب‌ ‌هم‌ ‌بر‌ قرآن‌ مانعي‌ ندارد: ذلِك‌َ الكِتاب‌ُ لا رَيب‌َ فِيه‌ِ هُدي‌ً لِلمُتَّقِين‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 2. و اطلاق‌ جمع‌ ‌بر‌ قرآن‌ بواسطه ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ سوره‌ بلكه‌ ‌هر‌ جمله ‌او‌ يك‌ صحيفه كامله‌ ‌است‌ ‌براي‌ هدايت‌ جن‌ و انس‌ ‌که‌: يَهدِي‌ لِلَّتِي‌ هِي‌َ أَقوَم‌ُ اسراء ‌آيه‌ 9، و مطهره‌ بودن‌ قرآن‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچگونه‌ نقصي‌ و عيبي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ تمام‌ حق‌ و صدق‌ و موافق‌ حكم‌ و مصلحت‌ و صلاح‌ دنيا و آخرت‌ بشر ‌است‌ و دست‌ ناپاكي‌ باو تماس‌ نگرفته‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ و توسط ملائكه‌ مقربين‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر حضرت‌ رسالت‌ و ‌از‌ دهان‌ مبارك‌ ‌آن‌ حضرت‌ و لسان‌ صدق‌ تلاوت‌ ‌شده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- «پیامبری از سوی خدا (بیاید) که صحیفه‌های پاکی را (بر آنها) بخواند» (رسول من الله یتلوا صحفا مطهرة). مطهر از شرک و دروغ و دخالت شیاطین جن و انس.

نکات آیه

۱ - خداوند، با فرستادن رسولى که مکتوباتى منزّه و به دور از انحراف را بر مردم بخواند، بر آنان اتمام حجت مى کند. (لم یکن ... منفکّین حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة)

۲ - حقانیّت دین، وابسته به انتساب آن به خداوند است. (البیّنة ... من اللّه)

۳ - رسولان الهى، خود برهانى روشن بر حقانیّت مکتب خویش اند. (البیّنة . رسول من اللّه)

۴ - فرستاده خدا بودن، دلیل بیّنه بودن پیامبران است. (حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه)

۵ - اتمام حجت بر تمام مردم، با ارسال پیامبرى همراه با کتاب آسمانى، سنّت تخلّف ناپذیر خداوند است. (لم یکن ... منفکّین حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة)

۶ - اهل کتاب و مشرکان مکه و مدینه، خود را منتظر فرستاده ویژه خداوند مى دانستند و ترک مرام خویش را به آن مشروط ساخته بودند. (لم یکن ... منفکّین حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه) برداشت یاد شده، ناظر به احتمال اراده «منفکّین عن الکفر» است که در برداشت هاى آیه پیشین توضیح داده شد.

۷ - اهل کتاب و مشرکان در عصر جاهلیت، خود را در انتظار پیام هاى مکتوب و پیراسته از باطل قلمداد مى کردند که آن را از رسولى الهى دریافت کنند. (حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة)

۸ - ابلاغ گرانِ پیام هاى مکتوب خداوند، رسولانى با عظمت و داراى رسالتى بزرگ   رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة تعبیر «رسول من اللّه» - با آن که «رسول اللّه» نیز مفادى شبیه آن داشت - ممکن است براى ابقاى کلمه «رسول» بر نکره بودن باشد تا عظمت رسول و رسالت را برجسته سازد.

۹ - ثبت آیات قرآن، در صحیفه ها و ورق ها، برنامه اى پیش بینى شده از جانب خداوند و القا شده به رسول اکرم(ص) (یتلوا صحفًا مطهّرة) تعبیر «صحف» (جمع «صحیفه»; یعنى، چیزى که در آن مى نویسند)، اشاره به آینده قرآن و مکتوب شدن آن دارد. اسناد «یتلوا» به «صحفاً» - با آن که پیامبر(ص) آیات الهى را از روى صحیفه هاى موجود تلاوت نمى کرد - به اعتبار مکتوب شدن پیام ها، پس از تلاوت آن است.

۱۰ - پیامبر(ص)، قرآن را از صحیفه هایى مکتوب و پیراسته از هر باطل، دریافت و بر مردم تلاوت مى کرد. (رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة) در برداشت یاد شده، مراد از «صحفاً مطهّرة»، قرآنِ مکتوب پیش از مرحله نزول بر پیامبر(ص) دانسته شده است. قرآن در آن مرحله - براساس بعضى از آیات - در اختیار فرشتگانى بزرگوار بوده است.

۱۱ - قرآن از خطا و انحراف، منزّه و پیراسته است. (صحفًا مطهّرة)

۱۲ - پاکیزه نگه داشتن صفحات قرآن، توصیه خداوند (صحفًا مطهّرة) توصیف ورق هاى قرآن به «مطهّرة» - علاوه بر بیان طهارت معنوى آنها از انحراف - آنها را سزاوار تطهیر دانسته و به لزوم دور داشتن آنها از آلودگى هاى ظاهرى نیز اشاره دارد.

۱۳ - پیامبر(ص)، داراى رسالتى بزرگ از جانب خداوند و حامل پیامى مکتوب و خالى از انحراف و عهده دار بازخوانى آن بر مردم (رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة) نکره آمدن «رسول»، بر عظمت پیامبر(ص) و رسالت آن حضرت دلالت دارد.

۱۴ - پیامبر(ص) و قرآن، برهانى روشن بر لزوم دست کشیدن اهل کتاب و مشرکان از کفر و شرک خویش (حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة)

۱۵ - پیامبر(ص)، امانت دار پیام الهى است. (یتلوا) فعل «یتلوا» (از ریشه «تلو»)، بیانگر آن است که خوانده هاى پیامبر(ص)، در حقیقت اعاده بى کم و کاست و پى گیرى کلمه به کلمه همان معارفى است که دریافت کرده است.

۱۶ - تلاوتِ قرآن بر مردم، رسالتى الهى بر عهده پیامبر(ص) (رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة) توصیف پیامبر(ص) به تلاوت کننده قرآن - پس از تطبیق عنوان «رسول» بر آن حضرت - بیانگر آن است که تلاوت قرآن، بخشى از رسالت او است.

۱۷ - پیامبران، با رفتنِ به سوى مردم، پیام الهى را به آنان ابلاغ مى کردند. (حتّى تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه)

۱۸ - دین اسلام، استوار بر برهانى روشن، رسالتى الهى و کتابى آسمانى و پاک (تأتیهم البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: منشأ اسلام ۱۸; وضوح حقانیت اسلام ۱۸; ویژگیهاى اسلام ۱۸
  • انبیا: آثار رسالت انبیا ۴; اتمام حجت با انبیا ۱، ۵; انتظار بعثت انبیا ۶; بینات انبیا ۴; تبلیغ انبیا ۱۷; دلایل حقانیت انبیا ۳; کتب آسمانى انبیا ۱، ۵
  • انسان: اتمام حجت با انسان ها ۱
  • اهل کتاب: اعراض اهل کتاب ۱۴; اهل کتاب دوران جاهلیت ۷; شرایط ایمان اهل کتاب ۶
  • جاهلیت: مشرکان جاهلیت ۷
  • خدا: اتمام حجت خدا ۱، ۵; توصیه هاى خدا ۱۲; سنتهاى خدا ۵
  • دین: تبلیغ دین ۱۷; منشأ حقانیت دین ۲
  • رسولان خدا :۴ نقش رسولان خدا ۳ ۴
  • قرآن: اوراق قرآن ۹، ۱۰; تنزیه قرآن ۱۰، ۱۱، ۱۳; توصیه به پاکیزگى قرآن ۱۲; قرآن و خطا ۱۱; کتابت قرآن ۹; نقش قرآن ۱۴
  • کتب آسمانى: انتظار کتب آسمانى ۷; رسالت مبلغان کتب آسمانى ۸; عظمت مبلغان کتب آسمانى ۸
  • کفر: اعراض از کفر ۱۴
  • محمد(ص): امانتدارى محمد(ص) ۱۵; تلاوت قرآن بر محمد(ص) ۹; تلاوت قرآن محمد(ص) ۱۰، ۱۳، ۱۶; عظمت رسالت محمد(ص) ۱۳; فضایل محمد(ص) ۱۵; مسؤولیت محمد(ص) ۱۶; مقامات محمد(ص) ۱۴; منشأ رسالت محمد(ص) ۱۳; نقش محمد(ص) ۱۴
  • مشرکان: عصیان مشرکان ۱۴
  • مشرکان مدینه: شرایط ایمان مشرکان مدینه ۶
  • مشرکان مکه: شرایط ایمان مشرکان مکه ۶

منابع