ق ١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۵۴ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
ق‌ وَ الْقُرْآنِ‌ الْمَجِيدِ

ترجمه

ق، سوگند به قرآن مجید (که قیامت و رستاخیز حقّ است)!

قاف. سوگند به قرآن مجيد [كه اين پيامبر، راستگو و رستاخيز حق است‌]
قاف، سوگند به قرآن باشكوه،
ق (قسم به قدس و قدرت و) قسم به قرآن با مجد و عظمت.
ق، سوگند به قرآن مجید [که محمّد، فرستاده ماست و وقوع قیامت حق است.]
قاف. قسم به اين قرآن ارجمند
ق [ قاف‌]، سوگند به قرآن مجید
قاف. سوگند به اين قرآن ارجمند [كه اين پيامبر راستگوست و رستاخيز حق است‌].
قاف. سوگند به قرآن مجید (تو فرستاده‌ی خدائی!)
ق. سوگند به قرآن باشکوه (و) جلالت و وسعت جهانگیرش،
ق سوگند به قرآن گرامی‌

Qaf. By the Glorious Quran.
ترتیل:
ترجمه:
سوره ق آیه ١ ق ٢
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ق»: از حروف مقطعه است (نگا: بقره / . «الْمَجِیدِ»: بزرگوار. مراد کثیرالفوائد، و دارای ظاهری آراسته و محتوائی ارزشمند، و دستورهائی عالی، و برنامه‌هائی آموزنده و حیات‌بخش است. «وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ»: مقسوم‌له یا جواب قسم (إِنَّکَ رَسُولُ اللهِ) محذوف است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1»

قاف، سوگند به قرآن با عظمت، (كه نبوّت تو و وقوع قيامت حقّ است).

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1»

ق‌: مفسرين را در اين حرف شريف اقوالى است:

1- معانى الاخبار ابن بابويه رحمه الله از حضرت صادق عليه السّلام: و اما (ق) فهو الجبل المحيط بالارض و خضرة السماء منه و به يمسك اللّه الارض ان تميد باهلها «1». فرمود: و اما «ق» پس او كوهى است محيط به زمين، و سبزى آسمان از او است. و به آن نگهدارد خداى تعالى زمين را كه متزلزل شود به اهلش (كوه قاف معروف).

2- سيد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: ايراد حروف مقطعه در اوايل سور به جهت امتياز منثور است از منظوم در اول كلام، چه شنونده به مجرد استماع اين حروف استدلال كند بر آنكه كلام بعد از آن نثر است نه نظم، در رد كسانى كه قرآن را شعر مى‌گفتند.

3- ابن عباس گفته: اسمى است از اسماء الهى‌ «2».

4- مفتاح هر اسمى از اسماء حسنى كه اول آن قاف باشد مانند: قادر، قدير، قاهر، قهار، قابض، قوى، قريب، قدوس، قيوم.

5- قسم به قدرت سبحانى.

6- اشاره به قوّت قلب حضرت محمدى صلّى اللّه عليه و آله.

7- اشاره به كلمه قضى اللّه ما هو كائن.

8- اشعار به قل يا محمد صلّى اللّه عليه و آله، پس معنى آنكه سوگند به حقيقت قاف.

وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ: و به حقيقت قرآن بزرگوار كه بعثت شخصى از جنس‌


«1» معانى الاخبار (چ تهران، 1379 ق) ص 23- 22.

«2» مجمع البيان (1403 ق- قم) ج 5 ص 141.

جلد 12 - صفحه 213

آدميان به جهت انذار به مبعوث شدن ايشان در نشأه آخرت، محل تعجب نيست؛ و مجديت قرآن به اعتبار شرافت آنست بر ساير كتب، يا از حيثيت آنكه كلام ذات يگانه بزرگ و بزرگوار است، يا به سبب آنكه دانستن احكام و معارف آن باعث بزرگوارى است نزد خالق و خلايق. (جواب قسم انكار تعجب منكران بعث است بقوله:)


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1» بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‌ءٌ عَجِيبٌ «2» أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ «3» قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ «4»

بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ «5»

ترجمه‌

قسم بقرآن مجيد

بلى تعجب كردند كه آمد آنانرا بيم دهنده‌اى از خودشان پس گفتند كافران اين چيزى است عجيب‌

آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك اين بازگشتنى است دور

بتحقيق دانستيم آنچه را كه كم ميكند زمين از آنها و نزد ما كتابى است نگهدار

بلكه تكذيب كردند حق را وقتى كه آمدشان پس آنها در امرى آشفته و پريشانند.

تفسير

راجع بفواتح السّور عموما بيانى در اوّل سوره بقره گذشت و اينجا مفسرين بعضى ق را اسمى از اسماء الهى دانسته‌اند كه خدا قسم بآن ياد فرموده و بعضى اشاره باسماء الهى كه مصدّر بقاف است مانند قادر و قاهر و قديم گرفته‌اند و بعضى آنرا عبارت از كوه قاف دانسته و گفته‌اند محيط بزمين و سبزى آسمان از آنست و در بعضى از روايات اينمعنى تأييد شده و در هر حال گفته‌اند جواب قسم محذوف است و مراد آنستكه قسم به ق و قرآن عظيم كريم كه محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر خدا است يا معاد اجسام محقق است و بنظر حقير اگر بتوان از پيش خود سخنى گفت خوب است گفته شود ق اشاره است بآنكه قيامت حق است و اين جمله جواب قسمى است كه آيات بعد دلالت بر آن دارد و مقدّم شده بر قسم يعنى قيامت حق است قسم بقرآن شريف و بنابراين كلام احتياج بتقدير ندارد و مناسباتش محفوظ است و خداوند بر سبيل انكار نقل فرموده تعجّب كفّار قريش را از بعثت خاتم انبياء براى انذار و تخويف آنها از عذاب الهى چنانچه قمّى ره فرموده بگمان آنكه بايد رسول خدا


جلد 5 صفحه 50

فرشته باشد نه بشرى مانند خودشان و از آنكه وقتى مردم مردند و خاك شدند چگونه ميشود دو مرتبه زنده شوند و برگردند بصورت اوّل با آنكه اجزاء آنها متفرّق و در زمين پهناور گم يا مبدّل باشياء ديگرى گشته‌اند اين رجوع و بازگشتى است دور از تعقّل و تصديق و امكان ندارد و جواب فرموده اين دور از تعقّل و تصديق است براى كسانيكه علم ندارند بأجزاء متفرّق شده و تبديل صورشان بصورت اشياء ديگر ولى ما علم داريم بآنچه زمين از اجساد اموات ميخورد و جزء خود ميكند و ميكاهد از آنها و بصورت ديگرى در ميآورد و در نزد ما لوحى است كه مكتوب و محفوظ است تمام جزئيات و تفاصيل اشياء و احوال خلق در آن و در اينصورت هيچ اشكالى ندارد كه ما آن اجزاء متفرّقه را جمع‌آورى نموده و روح رفته را بقالبش برگردانيم ولى عمده در انكار آنها اين استبعاد نيست بلكه مقصودشان تكذيب حق و حقيقت و نرفتن زير بار فرمان كسى است كه مانند خودشان است در بشريّت و از قبيله خودشان است و او را كمتر از خودشان پنداشته‌اند لذا در امر خودشان متحيّرند كه تصديق كنند او را يا تكذيب ساحر بخوانند يا شاعر يا مجنون و هر روز نسبتى ميدهند و در يك قول ثابت نيستند و كارشان در هم و برهم و مختلط و شوريده و پريشان است و فكرشان مشوّش و آشفته و مضطرب و نگران نميدانند چه بگويند و چه بكنند و چگونه تصديق نمايند و چگونه ننمايند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

ق‌ وَ القُرآن‌ِ المَجِيدِ «1»

اما الكلام‌ ‌في‌ فضل‌ ‌هذه‌ السورة: ‌از‌ خواص‌ القرآن‌ اخبار زيادي‌ نقل‌ مي‌ كنند ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ (ص‌) و حضرت‌ صادق‌ (ع‌) و ‌إبن‌ عباس‌، و ‌ما ‌از‌ نقل‌ ‌آنها‌ خودداري‌ مي‌كنيم‌ چون‌ سند ندارد و اعتباري‌ نزد ‌ما ندارد فقط اكتفاء مي‌كنيم‌ بحديثي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ ابي‌ حمزه ثمالي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) روايت‌ نموده‌ ‌که‌ فرمود:

«‌من‌ ادمن‌ ‌في‌ فرائضه‌ و نوافله‌ ‌سورة‌ ق‌ وسع‌ اللّه‌ رزقه‌ و اعطاه‌ اللّه‌ كتابه‌ بيمينه‌ و حاسبه‌ حسابا يسيرا».

اقول‌ نظر باين‌ ‌که‌ امروز مرسوم‌ نيست‌ ‌از‌ احدي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سوره‌ها ‌را‌ ‌در‌ نماز بخوانند و نوعا اكتفاء ميكنند بسوره قدر و توحيد و امثال‌ ‌آنها‌ ‌از‌ سور قصار مي‌گوئيم‌ كافي‌ ‌است‌ ‌در‌ فضيلت‌ ‌آن‌ مثوباتي‌ ‌که‌ ‌بر‌ تلاوت‌ قرآن‌ هست‌ و آيات‌ شريفه ‌آن‌.

(ق‌) مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ حروف‌ مقطعه‌ قرآن‌ رموزي‌ ‌است‌ ‌لا‌ يعلمها الا اللّه‌ و الراسخون‌ ‌في‌ العلم‌ و اخباري‌ ‌که‌ نقل‌ مي‌كنند ‌از‌ جبل‌ قاف‌ ‌که‌ محيط بدنيا ‌است‌ ‌از‌ زمرد اخضر و خضرويت‌ آسمان‌ ‌از‌ اوست‌ و ملكي‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌آن‌ نامش‌ ترجائيل‌ و وراء ‌آن‌ جبل‌ هفتاد هزار عالم‌ ‌است‌ اكثر ‌از‌ عدد جن‌ و انس‌ و تمام‌ لعن‌ مي‌كنند فلان‌ فلان‌ ‌را‌، و امير المؤمنين‌ ‌با‌ جمعي‌ ‌از‌ اصحابش‌ رفتند بكوه‌ ق‌ و ‌با‌ ‌آن‌ ملك‌ مكالماتي‌ داشتند چون‌ ‌از‌ فهم‌ ‌ما بيرون‌ ‌است‌ و ‌با‌ اكتشافات‌ امروزه‌ سازش‌ ندارد لذا مي‌گوييم‌ محتاج‌ بتأويل‌ ‌است‌ و ‌از‌ فهم‌ ‌ما دور ‌است‌.

وَ القُرآن‌ِ المَجِيدِ و ‌او‌ قسم‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند قسم‌ ياد مي‌كند باين‌ قرآن‌ و مجيدش‌ گفتند بواسطه عظمت‌ و بزرگي‌ قرآن‌ ‌که‌ احد ثقلين‌ ‌است‌ و هدايت‌ كننده بقويم‌ترين‌ راه‌ها. و اوصاف‌ قرآن‌ و اهميت‌ ‌او‌ بسيار ‌است‌ چه‌ ‌در‌ قرآن‌ بيان‌ ‌شده‌ و چه‌ ‌در‌ اخبار ذكر فرموده‌اند.

237

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- در اینجا بار دیگر در آغاز این سوره به بعضی از «حروف مقطعه» برخورد می‌کنیم و آن حرف «قاف» (ق). است.

چنانکه قبلا نیز گفته‌ایم یکی از تفسیرهای قابل توجه «حروف مقطعه» این است که «قرآن» با آن همه عظمت از مواد ساده‌ای همچون حروف «الفبا» تشکیل یافته، و این نشان می‌دهد که ابداع‌گر و نازل کننده قرآن مجید علم و قدرت بی‌پایان داشته که از چنین ابزار ساده‌ای چنان ترکیب عالی آفریده است.

برخی از مفسران نیز «ق» را اشاره به بعضی از اسماء اللّه مانند «قادر» و «قیوم» دانسته‌اند.

از جمله اموری که گواهی می‌دهد ذکر این حرف از حروف مقطعه برای بیان عظمت قرآن است این که بلافاصله بعد از آن می‌فرماید: «سوگند به قرآن مجید» که قیامت و رستاخیز حق است (وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ).

«مجید» از ماده «مجد» به معنی «شرافت گسترده» است قرآن عظمت و شرافتی بی‌پایان دارد ظاهرش زیبا، محتوایش عظیم، دستوراتش عالی، و برنامه‌هایش آموزنده و حیات‌بخش است.

نکات آیه

۱- سوگند خداوند، به قرآن مجید (ق و القرءان المجید)

۲- تأکید خداوند، بر حقانیت رسالت پیامبراسلام (ق و القرءان المجید . بل عجبوا أن جاءهم منذر) سوگند به قرآن در حقیقت تثبیت حقانیت آن و در نتیجه تأکید بر حقانیت رسالت پیامبراسلام(ص) و نوعى تأیید غیرمستقیم است.

۳- قرآن، خود گواه حقانیت خویش * (و القرءان المجید) وجود سوگند به «قرآن» در متن آن، در صورتى منطقى خواهدبود که از متن قرآن، بتوان اهمیت و حقانیت آن را استفاده کرد.

۴- قرآن، داراى ارج و عظمتى والا (و القرءان المجید)

۵- «قرآن مجید»، عنوانى انتخاب شده از سوى خداوند (ق و القرءان المجید)

روایات و احادیث

۶- «المروىّ عن أئمّتنا - علیهم السلام - انّها من المتشابهات الّتى استأثر اللّه تعالى بعلمها و لایعلم تأویلها إلاّ هو;[۱] از امامان ما(ع) روایت شده است: این ها (حروف مقطعه که سوره ها با آنها آغاز مى شود) از متشابهاتى است که خداوند علم آنها را به خود اختصاص داده و تأویل آنها را غیر از او کسى نمى داند».

موضوعات مرتبط

  • خدا: اختصاصات خدا ۶; علم خدا ۶
  • حروف مقطعه :۶
  • سوگندهاى قرآن: سوگند به قرآن ۱
  • قرآن: سوگندهاى قرآن ۱; عظمت قرآن ۴; گواهان حقانیت قرآن ۳; گواهى قرآن ۳; متشابهات قرآن ۶; مجید ۵; نامهاى قرآن ۵
  • محمد(ص): حقانیت نبوت محمد(ص) ۲

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۱۲; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۳۰، ج ۸.