الكهف ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۰ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ رَبَطْنَا عَلَى‌ قُلُوبِهِمْ‌ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ لَنْ‌ نَدْعُوَ مِنْ‌ دُونِهِ‌ إِلٰهاً لَقَدْ قُلْنَا إِذاً شَطَطاً

ترجمه

و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمی‌خوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفته‌ایم.

ترتیل:
ترجمه:
الكهف ١٣ آیه ١٤ الكهف ١٥
سوره : سوره الكهف
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ»: دلهایشان را قدرت و شهامت بخشیدیم. بدیشان دل و جرأت دادیم. «لَن نَّدْعُوَ»: به فریاد نمی‌خوانیم. پرستش نمی‌کنیم. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «شَطَطاً»: سخنان دور از حق. برکنار از حقیقت.


تفسیر


نکات آیه

۱- خداوند، در پى قیام و حرکت اصحاب کهف، قلب هاى آنان را استوار و سرشار از اطمینان ساخت. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا) جمله «ربطنا على قلوبهم» - (بر قلب هایشان بند زدیم) - تمثیل است و مراد از آن، اطمینان بخشیدن و استوار ساختن قلب ها است.

۲- قیام در راه توحید و اعلان اندیشه توحیدى، داراى ارزشى والا و گرانْ سنگ است. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض) از جمله معانى «قیام»، «عزم و تصمیم» است. لذا «قاموا» یعنى بر اندیشه توحیدى خود مصمّم شدند. «فقالوا» نیز گویاى اعلان آن اندیشه است.

۳- قیام براى خدا و دفاع از ارزش ها، نیازمند قدرت روحى و قلبى نیرومند است. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)

۴- قدرت روحى و نیروى قلبى براى مبارزه در راه خدا، موهبتى از جانب او براى قیام کنندگان یکتاپرست (ءامنوا بربّهم ... و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)

۵- قیام براى خدا و در مسیر توحید، در پى دارنده تأییدات الهى و موهبت هاى معنوى او (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا)

۶- ایمان واقعى، مستلزم تلاش در راه تداوم بخشیدن به اندیشه توحیدى (ءامنوا بربّهم ... إذ قاموا فقالوا ربّنا)

۷- اعلام ربوبیّت یگانه خدا بر کلّ هستى و بیزارى از پرستش غیر او، شعار و محور قیام اصحاب کهف بود. (فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه إلهًا)

۸- محیط اجتماعىِ اصحاب کهف، محیطى شرک آلود و نامساعد براى ابراز توحید بود. (و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا) چنان چه محیط براى اظهار نظر اصحاب کهف مساعد بود، نیازى به قیام نبود و امدادهاى ویژه الهى (ربطنا ...) ضرورتى نداشت.

۹- تنها، پروردگار انسان ها و جهان هستى، صلاحیت پرستش را دارد. (ربّنا ربّ السموت و الأرض)

۱۰- ربوبیّت بر انسان ها و جهان آفرینش، به هم پیوسته و تفکیک ناپذیر است. (ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه) اصحاب کهف، با مفروض دانستن ربوبیّت خداوند بر آفرینش، ربّ خود را نیز با بیان «ربّنا...» همان «ربّ» آسمان ها و زمین دانسته و تفکیک بین این دو را مردود شمرده و با جمله «لقد قلنا إذاً شططاً» بر آن تأکید کرده اند.

۱۱- توحید در ربوبیّت، مقتضى توحید در عبادت و یک تاپرستى است . (ربّنا ربّ السموت و الأرض لن ندعوا من دونه إلهًا) در استدلال اصحاب کهف میان وحدت «إله» (معبود) با یگانگى «ربّ» تلازمى انفکاک ناپذیر مشهود است. آنه، با آوردن حرف «لن» - که براى نفى ابد است - إله بودن هر چیزى به جز «ربّ السموات و الأرض» را منتفى دانسته اند.

۱۲- جهان آفرینش، متشکّل از آسمان هایى متعدّد است. (ربّ السموت و الأرض)

۱۳- تدبیر امور آسمان ها و زمین (جهان هستى)، به دست خداوند است. (ربّ السموت و الأرض)

۱۴- بینش عمیق و نهضت توحیدى اصحاب کهف، بازتاب هدایت افزون الهى براى آنان بود. (زدنهم هدًى . و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربّنا ربّ السموت و الأرض) «إذ قاموا» ظرف براى جمله هاى «زدناهم هدى و ربطنا...» است.

۱۵- اعتقاد به ربوبیّت و الوهیت براى غیرخدا، پندارى بسیار دور از حقّ و واقعیت (لن ندعوا من دونه إلهًا لقد قلنا إذًا شططًا) «شطط» به معناى دورى از حق و افراط و زیاده روى است.

۱۶- لزوم استوار سازى عقاید، بر میزان حق و عدل و پرهیز از هرگونه گرایش به باطل (لن ندعوا من دونه إلهًا لقد قلنا إذًا شططًا) در آیه شریف و در گفتار اصحاب کهف، سخنى که متمایل به باطل و دور از حق باشد، محکوم و مردود شمرده شده است. این بیان، در حقیقت، براى گزینش عقاید ملاکى را ارائه کرده است.

روایات و احادیث

۱۷- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله عزّوجلّ: «لن ندعوا من دونه إلهاً لقد قلنا إذاً شططاً» یعنى: جوراً على اللّه إنْ قلنا إنّ له شریکاً ; از امام باقر(ع) درباره سخن خدا «لن ندعوا من دونه إلهاً لقد قلنا إذاً شططاً» روایت شده: مقصود آیه، این است که اگر بگوییم براى او شریکى هست، ستم بر خدا است».[۱]

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ها ۱۲; مربى آسمان ها ۱۳
  • آفرینش: مربى آفرینش ۱۰
  • ارزشها ۲: زمینه دفاع از ارزشها ۲ ۳
  • اصحاب کهف: آثار توحید اصحاب کهف ۱۴; آثار نهضت اصحاب کهف ۱; آثار هدایت اصحاب کهف ۱۴; توحید ربوبى اصحاب کهف ۷; جامعه دوران اصحاب کهف ۸; شرک در دوران اصحاب کهف ۸; شرک ستیزى اصحاب کهف ۷; شعار اصحاب کهف ۷; عوامل نهضت اصحاب کهف ۱۴; قصه اصحاب کهف ۸; منشأ اطمینان قلب اصحاب کهف ۱
  • انسان: مربى انسان ها ۱۰
  • ایمان: آثار ایمان ۶
  • باطل: اهمیت اعراض از باطل ۱۶
  • توحید: آثار توحید ربوبى ۱۱; ارزش تبلیغ توحید ۲; توحید ربوبى ۱۰; توحید عبادى ۹; زمینه توحید ۶; عوامل توحید ربوبى ۱۱
  • خدا: افعال خدا ۱; ربوبیت خدا ۱۳; زمینه حمایتهاى خدا ۵; ظلم به خدا ۱۷; نعمتهاى خدا ۴
  • زمین: مربى زمین ۱۳
  • شرک: رد شرک ۱۵; ظلم شرک ۱۷
  • عقیده: حقانیت عقیده ۱۶; عقیده باطل ۱۵; عقیده به ربوبیت غیرخدا ۱۵; مبانى عقیده ۱۶
  • مجاهدان: تقویت روحیه مجاهدان ۴; نعمتهاى مجاهدان ۴
  • معبودیت: ملاک معبودیت ۹
  • موحدان: تقویت روحیه موحدان ۴; نعمتهاى موحدان ۴
  • نعمت: زمینه نعمت ۵; نعمت اطمینان قلب ۴
  • نهضت در راه خدا: آثار نهضت در راه خدا ۵; ارزش نهضت در راه خدا ۲; شرایط نهضت در راه خدا ۳
  • نیازها: نیاز به اطمینان قلب ۳

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۵۱- ، ح ۳۴.