ص ٣١
ترجمه
ص ٣٠ | آیه ٣١ | ص ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عُرِضَ عَلَیْهِ ...»: مراد سان دیدن اسبها و رژه رفتن سپاه است که بیانگر ارتشی نیرومند و بازگو کننده قدرت مادی حکومت سلیمان برای اجرا قوانین یزدان در میان مردمان است. «الْعَشِیِّ»: شامگاهان. مراد بعدازظهر تا غروب آفتاب است. «الصَّافِنَاتُ»: جمع صافِن، اسبانی که بر روی دو پا و یک دست ایستاده، و یک دست را کمی بلند کرده و تنها نوک سم آن را بر زمین میگذارند. اسبهائی که روی دو پا بلند میگردند و میایستند. هر یک از این صفات نشانه اسبهای اصیل و چابک است «الْجِیَادُ»: جمع جَواد، اسبهای تیزرو و تندرو. یا جمع (جَیِّد) اسبان خوب و زیبا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۰ - ۴۰ سوره ص
- معناى الصافنات الجيادكه دوزاند بر سليمان ع عرضه مى شده است
- چند وجه در معناى سخن سليمان عليه السلام : انى احببت حب الخير عن ذكر ربى ...
- و توضيحى درباره علاقه آن جناب به اسب ها و بازماندنش از عبادت خدا
- نقل گفتار مفسرين در معناى آيه ردوها على فطفق مسحا بالسوق و الاعناق
- جسدى كه بر تخت سليمان عليه السلام افكنده شد جنازه فرزند او بوده كه براىآزمايش و تنبيه او ميرانده شد و...
- معناى اينكه فرمود: فسخرنا الريح تجرى بامره رخاء...
- شياطين جن در تسخير و خدمت سليمان (ع )
- رواياتى در ذيل آيه ! فقال انى احببت حب الخير عن ذكر ربى ... و درباره افتادن جسدىبر تخت او
- رد كلام فخر رازى در اشكال به رد شمس در قضيه سليمان ع
- سخنان عجيب و غريبى كه درباره سليمان ع گفته اند
نکات آیه
۱ - سان دیدن سلیمان(ع)، از اسب هاى اصیل، نفیس و تیزتک (إذ عرض علیه بالعشىّ الصفنت الجیاد) «عشىّ» به معناى آخر روز و عصر است و «صافنات» (جمع «صافنة») به اسب هایى گفته مى شود که بر روى سه دست و پا ایستاده و دست راست خود را کمى بلند مى کنند و تنها نوک جلوى سم را بر زمین مى گذارند (این حالت مخصوص اسب هاى نجیب و اصیل است). «جیاد» نیز به دو معنا آمده است: ۱- جمع «جیّد» - در مقابل «ردىّ» - و به معناى نفیس است. ۲- جمع «جواد» است که وقتى در توصیف اسب به کار رود به معناى سریع خواهد بود. گفتنى است که در آیه شریفه، هر یک از دو معنا مى تواند مراد باشد.
۲ - توصیه خداوند به پیامبر(ص)، مبنى بر یادآورى ماجراى سان دیدن سلیمان(ع) ازاسب هاى خود (إذ عرض علیه بالعشىّ الصفنت الجیاد) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که «إذ» متعلق به فعل محذوف (همچون «اُذکر») بوده و مخاطب این فعل هم پیامبراسلام(ص) باشد.
۳ - ماجراى سان دیدن سلیمان(ع) از اسب هاى خود، ماجرایى آموزنده و مهم (إذ عرض علیه بالعشىّ الصفنت الجیاد) از توصیه خداوند به پیامبر(ص) مبنى بر یادآورى داستان سان دیدن سلیمان(ع) از اسبان خود، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۴ - سان دیدن از نیروهاى مسلح، امرى پسندیده و شایسته براى فرماندهان و رهبران (إذ عرض علیه بالعشىّ الصفنت الجیاد)
۵ - ماجراى سان دیدن سلیمان(ع) از اسب ها، جلوه اى از بندگى و خداخواهى او (نعم العبد إنّه أوّاب . إذ عرض علیه بالعشىّ الصفنت الجیاد) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که «إذ» متعلق به «أوّاب» باشد که در این صورت، آیه شریفه درصدد بیان مصداق و نمونه اى از صفت «أوّاب» بودن سلیمان(ع) است.
موضوعات مرتبط
- خدا: توصیه هاى خدا ۲
- ذکر: ذکر سان دیدن سلیمان(ع) ۲
- سپاه: سان دیدن از سپاه ۴
- سلیمان(ع): اسبهاى سلیمان(ع) ۱; اهمیت سان دیدن سلیمان(ع) ۳; سان دیدن سلیمان(ع) ۱، ۵; عبرت از قصه سلیمان(ع) ۳; قصه سلیمان(ع) ۱; نشانه هاى عبودیت سلیمان(ع) ۵
- عبرت: عوامل عبرت ۳
- عمل: عمل پسندیده ۴
- فرماندهان نظامى: مسؤولیت فرماندهان نظامى ۴
- محمد(ص): توصیه به محمد(ص) ۲