الحشر ٢٢
کپی متن آیه |
---|
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ |
ترجمه
الحشر ٢١ | آیه ٢٢ | الحشر ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ»: آگاه از دنیای پنهان از دیدگان و خرد انسان، و مطلع از جهان عیان برای بینش و دانش مردمان است. «الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ»: (نگا: فاتحه / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا... (۱) وَ إِمَّا نُرِيَنَّکَ بَعْضَ الَّذِي... (۰) أَ فَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِ... (۱) الَّذِي لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ... (۱) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ... (۲) وَ إِذَا جَاءَکَ الَّذِينَ... (۲) وَ اکْتُبْ لَنَا فِي هٰذِهِ... (۲) قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۲۴، سوره حشر
- معارف و مواعظى كه از مضامين اين آيات برداشت مى شود
- امر به تقوى در اعمال و امر به محاسبه و نظر دراعمال ، در آيه : ((يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد))
- بيان رابطه و ملازمه بين فراموش كردن خدا و فراموش كردن خود (و لا تكونوا كالذيننسوا الله فانسيهم انفسهم ...)
- مثلى گوياى عظمت و جلالت قدر قرآن
- توضيحى در مورد اينكه خداوند عالم غيب و شهادت است
- و معناى پاره اى از اسماء حسناى ديگر خدا
- (رواياتى درباره بعضى اسماء و صفات خداوند، و درباره محاسبه نفس و نظر دراعمال ).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ «22»
او خدايى است كه معبودى جز او نيست، به غيب و شهود آگاه است. او مهربان و بخشنده است.
نکته ها
در روايات، براى تلاوت آيات آخر سوره حشر، سفارش بسيار شده و بركات گوناگونى براى آن بيان گرديده كه از جمله آن، بخشيده شدن گناهان و رسيدن به مرز مقام شهيد است.
احتمال مىرود كه انسان در ميان اسمايى كه در اين آيات (22- 24) آمده است، به اسم اعظم دست پيدا كند، زيرا در اين آيات، حدود پانزده و يا با عنايتى، هجده صفت از صفات الهى آمده است كه هر كدام نشانگر كمالات بى انتهاى اوست.
معبود واقعى، وجودى است كه علم و رحمت و قداست و عزّت و قدرت و عظمت و احاطه كامل را داشته باشد و چون اين صفات مخصوص خداوند است، پس معبودى جز او نيست.
در قرآن هر كجا غيب و شهود كنار هم آمده، ابتدا غيب آمده و سپس شهود و اين اشاره است يا به اهميّت آن يا به كثرت موارد آن.
امام صادق عليه السلام فرمود: «الغيب ما لم يكن و الشهادة ما قد كان» «1» غيب آن است كه واقع نشده و شهود آن است كه وجود يافته است.
پیام ها
1- يكتايى و يگانگى، اولين و مهمترين اصل در صفات الهى است. «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»
«1». تفسير راهنما؛ معانى الاخبار، ص 146.
جلد 9 - صفحه 564
2- او كه همه به دنبال اويند، خداست. «هُوَ اللَّهُ»
3- علم خداوند به غيب و شهود يكسان است. «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ»
4- با اينكه خداوند همه چيز را مىداند، «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» ولى با رحمت با بندگان برخورد مىكند. اگر علم او بيمآور است، رحمت او اميدبخش است و در تربيت، انسان بايد بين بيم و اميد باشد. «الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ»
5- هر موجودى جز خداى يكتا، فاقد علم و رحمت گسترده است. هُوَ ... عالِمُ الْغَيْبِ ... هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ «22»
بعد از آن به جهت تعظيم قرآن، اظهار ربوبيت و عظمت خود فرمايد:
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: ذاتى كه قرآن را نازل فرموده، خدائى است كه نيست معبودى مستحق پرستش و ستايش، مگر ذات يگانه او. اين صفت دارد كه: عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ: داناى آنچه نهان است علم او بر بندگان از جواهر قدسيه و احوالشان و غير آن، و آنچه مشاهد ايشان است از اجرام و اعراض، يعنى داناى جميع پوشيده و آشكار است. اقوال ديگر: 2- عالم به ضمائر قلوب و اقوال. 3- عالم به دنيا و آخرت. 4- عالم به موجود و معدوم. 5- عالم به
جلد 13 - صفحه 115
حيات و ممات. 6- عالم به ارزاق و آجال. 7- عالم به آنچه هست و خواهد بود. در اين كلام وصف او سبحانه است به اينكه: عالم به جميع معلومات است، چه معلومات از اين دو قسم بيرون نيست. هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ: او است بسيار بخشنده كه رحمت عامه سابقه او در دنيا احاطه به جميع خلق نموده، بزرگ بخشايش، كه رحمت خاصه او در آخرت كه غفران و رضوان است به مؤمنان رسيده.
پس به جهت تأكيد فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «21» هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ «22» هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ «23» هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «24»
ترجمه
اگر نازل مينموديم اين قرآن را بر كوهى هر آينه ميديدى آنرا شكسته از بيم و شكاف خورده از ترس خدا و اين مثلها را ميزنيم براى مردم شايد آنها تفكّر كنند
او است خداوندى كه نيست قابل پرستشى جزا و داناى پنهان و آشكار او است بخشنده مهربان
او است خداوندى كه نيست قابل پرستشى جز او پادشاه برى از نقص سالم از عيوب ايمن كننده نگهبان خلق قادر غالب قاهر مصلح بزرگوار منزّه است خدا از آنچه براى او شريك قرار ميدهند
او است خداوند آفريننده پديد آورنده صورت بخش براى او است نامهاى نيكو تسبيح ميگويد او را هر كه در آسمانها و زمين است و او است ارجمند درست كردار.
تفسير
خداوند سبحان براى تصوير شدّت نفوذ مواعظ قرآن در قلوب و قساوت دلهائى كه از آن متأثر نشود مثلى زده باين تقريب كه اگر ما اين قرآن را بر كوه نازل نمائيم خواهيد ديد كه آن خاضع و خاشع و متزلزل و سر افكنده و شكافته شود از ترس خداوند و آيات عذاب آن ولى در قلوب قاسيه كفّار و منافقين
جلد 5 صفحه 181
مذكوره در آيات سابقه مؤثر نشود چون دلهاى آنها از سنگ سختتر است چنانچه باين لحاظ افصح المتكلّمين گفته:
«آه سعدى اثر كند در سنگ* نكند در تو سنگدل اثرى» و خدا ميفرمايد اين مثلها را ما براى مردم ميزنيم تا موجب تفكّر و تدبّر و تأثر آنها گردد و چون يكى از موجبات تأثير كلام عظمت متكلّم است شمّهاى از اوصاف جمال و جلال احديّت را بيان فرموده كه او است خداوند واجب الوجودى كه جز او در عالم موجودى شايسته و قابل پرستش و ستايش نيست و او دانا است بهر چه از انظار مخفى است و محسوس نيست و آنچه محسوس و مشاهد و آشكار است و آنچه معدوم است و آنچه موجود باشد چنانچه در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه غيب چيزى است كه نبوده و شهادت چيزى است كه بوده است او است بخشنده جان و روزى بر تمام مردم در دنيا و آمرزنده اهل ايمان در آخرت و باز براى تأكيد توحيد و نفى شرك فرموده نيست معبود بحقّى جز او كه داراى سلطنت حقّه حقيقيّه است در تمام عوالم وجود و منزّه است از تمام عيوب و نواقص و سالم است از تمام آفات و عوارض بخشنده امن و امان است بدوستان خود از عذاب و حافظ و نگهدار و نگهبان مردمان است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مهيمن شاهد است و محتمل است مراد از مؤمن داراى ايمان بتمام حقائق باشد كه اوّل آنها توحيد ذات اقدس خود او است و داراى عزّت و قدرت و معطى آنست كه هر عزّت و قدرتى باو منتهى ميشود و غالب و قاهر است بر تمام خلق در آنچه اراده نمايد ولى اراده نميفرمايد جز آنچه را كه موجب اصلاح امور خلق باشد و بزرگتر از آنست كه بوصف درآيد چه رسد بآن كه موصوف شود بصفاتى كه موجب حاجت و نقص باشد و بزرگى و بزرگوارى مخصوص بذات اقدس او است منزّه است از شريك و عديل و نظير و مثل و مانند و هر چه از كتم عدم بوجود آيد محتاج بتقدير است اوّلا و بايجاد بر وفق تقدير ثانيا و بتصوير بعد از ايجاد ثالثا پس او است خالق بارى مصوّر باعتبارات ثلاثه چنانچه فيض ره فرموده و بنظر حقير خالق باعتبار خلق و بارى باعتبار خوبى و بىعيب و نقص بودن است و از براى او است هر اسمى كه دلالت داشته باشد بر معناى خوبى كه لايق مقام او
جلد 5 صفحه 182
باشد و عيب و نقص و قصور و فتورى از آن لازم نيايد و معروف نود و نه اسم است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده هر كس احصاء نمايد آنها را داخل در بهشت ميشود و ظاهرا مراد از احصاء اتّصاف بآن صفات و ايمان بآن اسماء است براى خدا و قبلا راجع باين جمله بياناتى گذشته است و تمام موجودات ارضيّه و سماويه بحسب حال و مقال تنزيه و تقديس مينمايند خالق خودشان را از تمام معايب و نقائص و او است مستجمع جميع كمالات براى اندراج تمام در تحت قدرت و علم كه از آن تعبير بعزّت و حكمت شده است در ثواب الاعمال و مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه هر كه سوره حشر را قرائت نمايد تمام موجودات ارضيّه و سماويّه براى او طلب رحمت و مغفرت مينمايند و اگر در آن روز يا آن شب بميرد شهيد مرده است و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 183
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ اللّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عالِمُ الغَيبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحِيمُ «22»
او است خدايي که نيست الهي مگر او عالم غيب و شهود است، او است رحمن و رحيم.
هُوَ اللّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلّا هُوَ مفاد كلمه توحيد لا إِلهَ إِلَّا اللّهُ که تعبير بكلمه طيّبه و كلمه اخلاص ميكنند. و گفتيم: اينکه كلمه شريفه سه دلالت دارد مطابقي التزامي اقتضايي. امّا مطابقي: توحيد عبادتي است که الوهيّت مختصّ بذات مقدّس او است در مقابل مشركين که آلهة بر خود قرار دادند و عبادت آنها را ميكنند و ميپرستند مثل اصنام شمس قمر آتش ملك و جنّ و انس و شجر و اشباه اينها. اما التزامي: لازمه توحيد عبادتي سائر اقسام توحيد است ذاتي صفتي افعالي نظري.
اما اقتضايي: اينكه آنچه فرموده بايد اطاعت كرد از ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و نصب خليفه و اعتقاد بمعاد و عدل چنانچه در حديث سلسلة الذهب
جلد 16 - صفحه 484
جزء شرائط توحيد قرار داده و فرمود:
و انا من شروطها.
عالِمُ الغَيبِ وَ الشَّهادَةِ چيزي بر او مستور نيست که معني غير متناهي و غير محدود است حتي تعبير بكلّ شيء از ضيق عبارت است زيرا اشياء محدود هستند و علم غير محدود.
هُوَ الرَّحمنُ الرَّحِيمُ رحمتش هم دوام و ثبات دارد و تمام شدني نيست و هم عموم دارد سرتاسر اشياء را فرو گرفته.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- در آیات بعد به ذکر قسمت مهمی از اوصاف جمال و جلال خدا- که توجه به هر یک در تربیت نفوس و تهذیب قلوب تأثیر عمیق دارد- میپردازد، و ضمن سه آیه پانزده صفت و به تعبیر دیگر هجده صفت از اوصاف عظیم او را بر میشمرد و هر آیه با بیان توحید الهی و نام مقدس «اللّه» شروع میشود که انسان را به عالم نورانی اسماء و صفات حق رهنمون میگردد.
میفرماید: «او خدائی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است و او رحمان و رحیم است» (هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم).
ج5، ص152
در اینجا قبل از هر چیز روی مسأله توحید که خمیرمایه همه اوصاف جمال و جلال و ریشه اصلی معرفت الهی است تکیه میکند، و بعد از آن روی علم و دانش او نسبت به غیب و شهود.
سپس روی رحمت عامه او که همه خلایق را شامل میشود «رحمن» و رحمت خاصهاش که ویژه مؤمنان است «رحیم» تکیه شده، تا به انسان امید بخشد. و او را در راه طولانی تکامل و سیر الی اللّه که در پیش دارد یاری دهد
نکات آیه
۱ - «اللّه»، همان یگانه معبود بى همتا است. (هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو)
۲ - جز «اللّه»، هیچ کس و هیچ چیز شایسته پرستش نیست. (هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو)
۳ - خداى یگانه، آگاه به تمامى غیب و شهود (پنهان و آشکار) (علم الغیب و الشهدة)
۴ - آگاهى مطلق به غیب و شهود، لازمه مقام الوهیت و خداوندگارى است. (هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو علم الغیب و الشهدة) توصیف «اللّه» به «عالم الغیب و الشهادة»، بیان بالا را افاده مى کند.
۵ - خداوند، «رحمان» (داراى رحمت گسترده) و «رحیم» (مهربان) است. (هو اللّه ... هو الرحمن الرحیم )
۶ - رحمت گسترده و پایدار، لازمه مقام الوهیت و خداوندگارى است. (هو اللّه الذى ... هو الرحمن الرحیم)
۷ - هر موجودى جز خداى یگانه، فاقد علم و رحمت گسترده و شایستگى براى پرستش (هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو علم الغیب و الشهدة هو الرحمن الرحیم)
۸ - پرتوافکنى رحمت الهى بر خلق، متکى به آگاهى او از غیب و شهود * (علم الغیب و الشهدة هو الرحمن الرحیم) وصف «عالم الغیب ...» قبل از «الرحمان الرحیم»، مى تواند نظر به پشتوانه رحمت الهى داشته باشد; زیرا در صورت جهل، چه بسا به جاى رحمت، نقمت صورت گیرد.
۹ - اخبار خداوند از سر و سِرّ منافقان با یهود بنى نضیر، نمودى از علم وى به غیب و شهود (علم الغیب و الشهدة) با توجه به این که بخش قابل توجهى از سوره درباره غزوه بنى نضیر مى باشد، آیات پایانى مى تواند نظر به مطالب یاد شده، از جمله رابطه منافقان و یهود داشته باشد.
روایات و احادیث
۱۰ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله عزّوجلّ «عالم الغیب و الشهادة» فقال: الغیب مالم یکن و الشهادة ما قد کان.[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «عالم الغیب و الشهادة» روایت شده که فرمود: غیب چیزى است که وجود پیدا نکرده و شهادت چیزى است که وجود یافته است».
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: الله ۱; رحمان ۵; رحیم ۵; عالم الغیبوالشهاده ۳
- الوهیت: ملاک الوهیت ۴، ۶، ۷
- بنى نضیر: اتحاد بنى نضیر ۹
- توحید: توحید عبادى ۲، ۷
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱، ۲، ۷
- خدا: علم غیب خدا ۳، ۸; منشأ وسعت رحمت خدا ۸; نشانه هاى علم غیب خدا ۹; وسعت رحمت خدا ۷; وسعت علم خدا ۳، ۷
- رحمت: آثار رحمت ۶
- عالم شهود :۳، ۱۰
- عالم غیب :۳، ۱۰
- علم غیب: آثار علم غیب ۴
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۹
- معبودراستین :۱ رحمت معبودراستین ۶ ۱; علم غیب معبودراستین ۴ ۱
- منافقان مدینه: اتحاد منافقان مدینه ۹
منابع
- ↑ معانى الأخبار، ص ۱۴۶، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۹۶، ح ۸۹.