الروم ٤١
ترجمه
الروم ٤٠ | آیه ٤١ | الروم ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظَهَرَ»: پدیدار گشته است. فراوان شده است. «الْفَسَادُ»: تباهی. مراد بلاها و مصیبتهائی چون خشکسالی و امراض و از میان رفتن خیرات و برکات است. «بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»: مراد گناهان و بزهکاریهای مردمان است. «لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ ...»: (نگا: اعراف / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۴۷، سوره روم
- هيچ شاءنى از شؤ ون عالم از ((خلقت )) جدا نيست و لذا خالق عالم را شريكى نيست
- اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم
- سخن عجيب مفسرين در ذيل آيه (ظهر الفساد فى البر و البحر...)
- دو دسته شدن مردم در روز قيامت ، كافران به سوى جهنم و نكو كرداران به سوى بهشت
- پاداشى كه خدا به مؤ منان صالح العمل مى دهدفضل او است كه ناشى از محبت خدا به بندگان خود مى باشد
- يادآورى آيت ((باد)) و آثار آن
- بحث روايتى (رواياتى در ذيلآيه : ((ظهر الفساد...)) و برخى ديگر از آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - عمل ناشایست انسان ها، عامل رواج فساد و تباهى در پهنه گیتى است. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس) «بَرّ» (خشکى) و «بحر» (دریا)، کنایه از کره زمین است. لازم به ذکر است که «باء» در «بما» سببى است.
۲ - فساد عمومى، درپى دارنده تباهى محیط زیست است. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس) «ال» در «الناس» براى جنس و دلالت بر عموم مردم مى کند و احتمال دارد تعبیر به «الناس» به جاى «العاصین» و امثال آن، به خاطر اشاره به نکته بالا باشد.
۳ - شرک، فساد آفرین و عاملِ تباهى کره زمین است. (سبحنه و تعلى عمّا یشرکون . ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس) ممکن است مراد از «ما کسبت ...» شرکى باشد که در آیه قبل، از آن سخن گفته شده است.
۴ - گناه و معصیت انسان ها، زمین ها و دریاها را از بازدهى و سودبخشى ساقط مى کند. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس)
۵ - عمل آدمى، در پیدایش مصائب و بلایا، داراى تأثیر است. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس) مراد از فساد در دریا و خشکى، به تناسب موقعیت، ممکن است بلایاى طبیعى و آسیب دیدن روند طبیعت باشد.
۶ - عمل انسان ها، در تحولات عالَم طبیعت، مؤثر است. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس)
۷ - تمامى پدیده هاى خشکى و دریا، گرفتار آثار گناه آدمیان است. (ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما کسبت أیدى الناس)
۸ - ابتلائات و مصائب فراوان، تنها کیفرِ بخشى از گناهان انسان ها است. (ظهر الفساد ... لیذیقهم بعض الذى عملوا)
۹ - بهره بردارى ازحوادث ناگوار طبیعى، براى تنبّه انسان ها، امرى شایسته است. (ظهر الفساد ... لیذیقهم ... لعلّهم یرجعون)
۱۰ - خداوند، به منظور تنبّه انسان ها، تنها بخشى از گناهان را کیفر مى هد. (ظهر الفساد فى البرّ ... لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلّهم یرجعون)
۱۱ - ابتلائات و مصائب، در رویکرد انسان ها به خداوند، نقش اساسى دارند. (لیذیقهم ... لعلّهم یرجعون)
۱۲ - در تنبیهى که براى تنبّه است، شایسته است که تنها، به مجازات بخشى از خطاها اکتفا شود. (ظهر الفساد فى البرّ ... لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلّهم یرجعون)
۱۳ - فلسفه از دست رفتن امکانات دنیوى، در پى گناه، تنبیه گناهکاران جهت بازگشت از خطا به صراط مستقیم است. (ظهر الفساد فى البرّ ... لیذیقهم بعض الذى عملوا) «لام» در «لیذیقهم» لام عاقبت است و «لعلّ» معناى تعلیل دارد و مراد از «فساد» براساس ریشه لغوى آن، یعنى خروج شىء از اعتدال (تباه شدن)، قابل بهره بردارى نبودن امکانات و یا از دست دادن آنها است. بنابراین، خداوند، در پى آلوده شدن انسان ها، به گناه، آنان را مبتلا مى کند تا به این صورت، بیدارشان سازد.
۱۴ - گناه، عامل دورى معنوى انسان از خدا است. (لعلّهم یرجعون)
۱۵ - کیفرهاى دنیوى الهى، براى اصلاح انسان ها است. (لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلّهم یرجعون)
۱۶ - بازگشت انسان هاى گناهکار، به صراط مستقیم، حتى پس از تنبّه دادن شان قطعى نیست. (لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلّهم یرجعون) «لعلّ» از حروف شبیه به فعل و براى انشا و توقع است; یعنى مى خواهد بگوید: «امید است که بازگردند.».
۱۷ - در مجازات مجرمان، باید به جهت هاى اصلاحى و تربیتى، توجّه شود. (لیذیقهم ... لعلّهم یرجعون)
روایات و احادیث
۱۸ - «قال الصادق(ع): حیاة دوابّ البحر بالمطر، فإذا کُفّ المطر ظهر الفساد فى البرّ و البحر و ذلک إذا کثرت الذنوب و المعاصى...;[۱] امام صادق(ع) فرمود: حیات جنبدگان دریا، وابسته به باران است و اگر باران نبارد، در خشکى و دریا، فساد آشکار مى شود. آن، هنگامى است که گناه و معصیت ها زیاد شود».
موضوعات مرتبط
- اصلاح: عوامل اصلاح ۱۵
- ایمان: زمینه ایمان به خدا ۱۱
- باران: موانع بارش باران ۱۸
- بلایاى طبیعى: زمینه بلایاى طبیعى ۵; عبرت از بلایاى طبیعى ۹; نقش بلایاى طبیعى ۸، ۱۱
- تربیت: روش تربیت ۱۲، ۱۷
- تنبه: عوامل تنبه ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳
- تنبیه: روش تنبیه ۱۲
- خدا: عوامل دورى از خدا ۱۴
- دریا: موانع ثمردهى دریا ۴
- زمین: موانع ثمردهى زمین ۴
- شرک: آثار شرک ۳
- صراط مستقیم: بازگشت به صراط مستقیم ۱۳، ۱۶
- طبیعت: عوامل مؤثر در تحولات طبیعت ۶
- عمل: آثار عمل ۵، ۶; آثار عمل ناپسند ۱; عمل پسندیده ۹
- فساد: آثار فساد ۲; عوامل فساد ۱، ۳، ۱۰
- کیفر: اصلاح در کیفر ۱۷; فلسفه کیفر هاى دنیوى ۱۵
- گناه: آثار گناه ۴، ۷، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۸; کیفر گناه ۸، ۱۰، ۱۲، ۱۳
- گناهکاران: کیفر گناهکاران ۱۶، ۱۷; هدایت گناهکاران ۱۳، ۱۶
- محیط زیست: آسیب شناسى محیط زیست ۲، ۳
- موجودات: عوامل مؤثر در موجودات ۷
- نعمت: فلسفه سلب نعمت ۱۳
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۱۶۰; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۹۰، ح ۸۱.