المزمل ١
ترجمه
سوره المزمل | آیه ١ | المزمل ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُزَّمِّلُ»: جامه به خود پیچیده. گویا پیغمبر اسلام در وقت نزول وحی اغلب با جامهای خود را میپوشاند. در اینجا پیغمبر گرامی با همان حالتی مخاطب قرار میگیرد که به هنگام وحی پیدا میکرد، و چنین ندائی هم برای ملاطفت با او است؛ نه معاتبت. اشارهای هم به این دارد که هر مؤمنی که در دل شبها جامه به خود پیچیده است، بلند شود و خودسازی کند و اندوختهای بیندوزد. صورت اصلی این واژه (مُتَزَمِّل) و از باب تفعّل است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
جابر گوید: قریش در دارالندوة اجتماع کردند و گفتند: براى این شخص (محمد) نامى بگذاریم که دیگران او را بدان نام صدا بزنند. گفتند: او را کاهن مى نامیم سپس گفتند او که کاهن نیست تا بدان نام او را صدا کنیم. گفتند: مجنون بگوئیم بعد گفتند: او که دیوانه نیست. گفتند: ساحر مى گوئیم سپس اندیشیدند و گفتند: او که جادوگر نیست.
این سخنان به گوش پیامبر رسید خود را در میان جامه پیچید و پوشیده ساخت. جبرئیل آمد و گفت: «یا ایها المزمّل و یا ایها المدثّر».[۱]
ابراهیم نخعى گوید: موقعى که رسول خدا صلی الله علیه و آله خود را در قطیفه اى پیچیده بود، این آیه نازل گردید.[۲]
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل
- مفاد خطاب ((يا اءيّها المزّمّل ))
- چند وحه در معناى آيه : ((قم اللّيل الّا قليلا...))
- بيان جهات مختلف سنگين بودن قرآن (انّا سنلقى عليك قولا ثقيلا) و چند وجه در اين باره
- اقوال ديگر مفسرين در بيان سنگينى قرآن
- چند قول در معناى دو آيه : ((ان ناشئة الليل اشد وطاء واقوم قيلا ان لك فى النهارسبحا طويلا
- مقصود از ((ذكر)) در خطاب : ((و اذكر اسم ربك ))
- معناى اينكه فرمود: خدا را وكيل بگير
- تهديد تكذيب كنندگان صاحب نعمت
- هشدار به كفّار بااشاره به هلاكت فرعون بر اثر نافرمانى از فرستاده خدا
- اشاره هايى به شدت عذاب روز قيامت
- رواياتى درباره نزول آيات : ((يا ايّها المزّمّل قماللّيل الّا قليلا...))
- چند روايت درباره مراد از ترتيل قرآن و آداب تلاوت قرآن
- رواياتى راجع به كيفيّت نزول وحى بر رسول اللّه (صلى الله عليه و آله )
- مراد از تبتّل به سوى خدا(و تبتّل اليه تبتيلا)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.
نکته ها
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از
«1». كافى، ج 2 ص 614.
جلد 10 - صفحه 265
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.
پیام ها
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». حشر، 21.
«3». اعراف، 142.
«4». اسراء، 82
جلد 10 - صفحه 266
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1»
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ: اى گليم به خود پيچيده. از خديجه كبرى رضوان اللّه عليها منقول است كه: اول بار كه حق تعالى اراده فرمود نزول وحى را بر حضرت، امر نمود جبرئيل به صورت اصلى در كوه حرا خود را نمود. چون
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 445.
جلد 13 - صفحه 358
حضرت، جبرئيل را به آن هيئت مهيب و صورت عجيب بديد، تزلزلى در حضرت پيدا شد. به خانه آمد، فرمود: قطيفه بر سر من اندازيد. چون در زير آن خوابيد، اين سوره بر آن حضرت نازل شد. در تفسير برهان- بيان شده كه مزمّل يكى از اسماء حضرت پيغمبر است. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»
ترجمه
اى جامه بر خود پيچيده
برخيز در شب مگر اندكى
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.
تفسير
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه
جلد 5 صفحه 293
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى
جلد 5 صفحه 294
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا المُزَّمِّلُ «1»
خطاب به پيغمبر اكرم است و تعبير به المزمل بعضي گفتند: كليم بخود پيچيده، بعضي گفتند: لباس بخود پيچيده. اقول: ظاهرا لباس خواب بخود پيچيده بود براي
جلد 17 - صفحه 247
استراحت خطاب رسيد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- ای جامه به خود پیچیده به پاخیز! همان گونه که از لحن آغاز این سوره بر میآید دعوتی است آسمانی از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برای استقامت، و آمادگی جهت پذیرش یک وظیفه بزرگ و سنگین، که بدون خود سازی قبلی انجام. آن ممکن نیست.
میفرماید: «ای جامه به خود پیچیده»! (یا ایها المزمل).
نکات آیه
۱ - نزول وحى بر پیامبر(ص)، به هنگامى که آن حضرت جامه اى به خود پیچیده بود. (یأیّها المزّمّل) «تزمُّل» (مصدر «مزّمّل») به معناى پیچیدن جامه و پارچه اى بر خویشتن است.
۲ - نزول وحى بر پیامبر(ص)، به هنگام دل آزردگى و تألّمات روحى آن حضرت، در راستاى رسالت (یأیّها المزّمّل) برداشت یاد شده از مجموع آنچه مفسران درباره شأن نزول این آیات ذکر کرده اند، استفاده مى شود; مثلاً پیامبر(ص) به وقت دریافت اولین وحى، احساس ناراحتى کرده، به حضرت خدیجه فرمود: مرا جامه اى بپوشان و یا آن حضرت به وقت شنیدن تهمت کهانت، جنون و سحر درباره خود، احساس ناراحتى کرده به استراحت پرداخت.
۳ - پیامبر(ص)، مورد لطف و عنایت ویژه خداوند (یأیّها المزّمّل) خطاب به پیامبر(ص) در حال استراحت و جامه به خود پیچیده - به جاى خطاب با عنوان رسول و بنى - مى تواند گویاى حقیقت یاد شده باشد.
روایات و احادیث
۴ - «عن الکلبىّ عن أبى عبداللّه(ع) قال: قال لى: کم لمحمّد اسم فى القرآن؟ قال: قلت: إسمان أو ثلاث فقال: یا کلبىّ له عشرةُ أسماء ... و «یا أیّها المزّمّل»...;[۳] از کلبى روایت شده که گفت: امام صادق(ع) به من فرمود: براى محمد(ص) چند اسم در قرآن هست؟ گفتم دو یا سه اسم، فرمود: اى کلبى! براى آن حضرت ده اسم است...[و از جمله آن اسامى ]«...المزّمّل» است...».
موضوعات مرتبط
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۳
- محمد(ص): اذیت محمد(ص) ۲; فضایل محمد(ص) ۳; لباس محمد(ص) ۱; مشکلات رسالت محمد(ص) ۲; نامهاى محمد(ص) ۴; وحى به محمد(ص) ۱، ۲
- مزمل :۴