الممتحنة ٨
ترجمه
الممتحنة ٧ | آیه ٨ | الممتحنة ٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَن تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ»: از این که به آنان بخشی از اموال خود را بدهید و بدیشان احسان کنید. این فعل از (قسط) به معنی بخش و بهره است؛ نه (قسط) به معنی عدالت و دادگری (نگا: المصحف المیسر). چرا که عدالت و دادگری نسبت به دوست و دشمن واجب است (نگا: مائده / . عطف (تُقْسِطُوا) بر (تَبَرُّوهُمْ) از قبیل عطف خاص بر عام است. «الْمُقْسِطِینَ»: نیکوکاران. بخشندگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
«شیخ طوسى» گویند: حسن بصرى گوید: مسلمین با رسول خدا صلی الله علیه و آله مشورت کردند که با خویشاوندان مشرک خود ترک مراوه نمایند و این شور قبل از مشورت درباره قتال و نبرد با مشرکین بوده است سپس این آیة نازل گردید.
فرّاء گوید: این آیه درباره جماعتى نازل گردیده که با رسول خدا صلی الله علیه و آله معاهده بسته بودند که با وى به قتال نپردازند و او را بیرون نکنند و پیامبر فرمان داد تا مدت مذکور در عهدنامه با آنها نیکوئى کنند و وفاء به عهد نمایند.[۱][۲]
تفسیر
- آيات ۱ - ۹، سوره ممتحنه
- بيان آياتى كه به سختى از دوستى مؤ منين با كفار و مشركين نهى مى كند
- دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمى كاهد و اگر به شما دستيابند....
- مراد از اينكه فرمود خداوند بين شما و ارحام و اولادتان در قيامت جدايى مى اندازد
- وجوه ديگرى كه در معناى جمهل((يفصل بينكم )) گفته شده است
- اسوه بودن ابراهيم (عليه السلام ) و پيروانش در تبرى از مشركين
- و توضيح درباره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى پدر
- اينكه استثناى ((الا قول ابراهيم لابيه ...))متصل است يا منقطع
- دعاى ابراهيم عليه السلام و پيروانش در توكل بر خدا و بازگشت به او
- نهى از دوستى با كفار به معناى نهى از عدالت و خوش رفتارى با كفار غير حربى نيست
- چند روايت راجع به نزول آيات نهى از دوستى با كفار و مشركين در ماجراى نامه نوشتن حاطب بن ابى بلتعه براى مشركين مكه
- نقد و رد روايتى كه در آن آمده است : شايد خداوند به شركت كنندگان در جنگ بدر گفتهباشد هر چه مى خواهيد بكنيد...!
- آياتى از قرآن كريم كه احاديث فوق را رد مى كند
- چند روايت درباره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و درباره حب وبغض بخاطر خدا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «8»
خداوند شما را از نيكى و عدل نسبت به كسانى كه با شما به خاطر دين جنگ نكرده و شما را از خانههايتان بيرون ننمودهاند منع نمىكند. همانا خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد.
جلد 9 - صفحه 585
نکته ها
كافران دو دستهاند، گروهى درصدد دشمنى و توطئه عليه مسلمانانند كه در آيات قبل فرمود: چرا شما با آنان اظهار دوستى مىكنيد، از آنان برائت بجوئيد كه خدا براى شما كافى است. امّا يك دسته از كفّار، عليه شما اقدامى نكرده و در صدد توطئه عليه شما نيستند، اين آيه مىفرمايد: با آنان به نيكى رفتار كنيد و برقرارى رابطه با آنان منعى ندارد.
سياست خارجى اسلام بر اساس جذب و جلب ديگران است و اين امر از طرق زير قابل دستيابى است:
1. نيكى. «تَبَرُّوهُمْ» با آنان نيكى كنيد.
2. عدالت. «تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.
3. مهلت تحقيق. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ» «1» اگر يكى از آنان مهلت خواست، به او مهلت بدهيد تا كلام خدا را بشنود.
4. قبول پيشنهاد صلح. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» «2» اگر براى زندگى مسالمتآميز آغوش باز كردند، پيشنهاد صلح آنان را بپذير.
5. كمك مالى. «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» «3» سهمى از زكات براى ايجاد الفت با آنان مصرف شود.
6. ردّ امانات آنان، وفا به عهد با آنان، محترم شمردن پيمانهاى آنان و نيكى به والدين آنان.
بر اساس اين آيه، كفّار غير حربى كه بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حكومت اسلامى زندگى مىكنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.
پیام ها
1- حساب كفّار بىآزار از كفّار آزاررسان جداست. لَمْ يُقاتِلُوكُمْ ... لَمْ يُخْرِجُوكُمْ
2- اسلام دين نيكى و عدالت است، حتّى نسبت به كفّار. «أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»
3- با اعلام محبت الهى، انگيزهها را بالا ببريد. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»
«1». توبه، 6.
«2». انفال، 61.
«3». توبه، 60.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 586
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «8»
شأن نزول: ابن عباس نقل نموده: قوم «خزاعه» و «بنو مدحج» را با حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عهد و پيمان بود كه هرگز قصد مسلمانان نكنند و دشمنان دين را يارى ندهند. و ايشان بر عهد خود ثبات ورزيدند، قصد مسلمانان ننموده و دشمنان دين را حمايت نكردند؛ حق تعالى در باره ايشان فرمود:
لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ: نهى نمىفرمايد خداى شما را اى مؤمنان، عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ: از آنانكه مقاتله نكردند با شما، فِي الدِّينِ: در امر دين و ملت، وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ: و بيرون نكردند شما را از سراها و منازل شما، أَنْ تَبَرُّوهُمْ: اينكه نيكوئى كنيد با ايشان، يعنى شما را منع نفرموده از نيكوئى كردن شما در حق جماعت مذكوره. وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ: و از آنكه حكم به عدل كنيد به سوى ايشان، و ظلم نكنيد بر آنها تا موجب تأليف ايشان و تشويق آنها شود به اسلام. يا بفرستيد بهرهاى براى آنها از آنچه در خانههاى خود داريد از مطعومات، يا احسان نمودن با ايشان، منع شما نكرده، پس نيكوئى كنيد و طريقه عدالت يا احسان مرعى داريد. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ: بدرستى كه خداى تعالى دوست مىدارد عدل كنندگان را يا احسان نمايندگان را. نزد بعضى اين آيه به آية القتال منسوخ است.
جلد 13 - صفحه 132
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «6» عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «7» لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «8» إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «9»
ترجمه
بتحقيق باشد براى شما در ايشان اقتدائى نيكو براى كسيكه
جلد 5 صفحه 187
اميدوار ميباشد بخدا و روز بازپسين و هر كه روى گرداند پس همانا خدا او است بىنياز ستوده
اميد است آنكه خدا قرار دهد ميان شما و آنانكه دشمن داشتيد از ايشان دوستى را و خدا توانا است و خدا آمرزنده مهربان است
نهى نميكند شما را خدا از آنانكه كارزار نكردند با شما در دين و بيرون نكردند شما را از خانههاتان كه نيكى كنيد بآنان و بعدالت رفتار كنيد با آنها همانا خدا دوست ميدارد عدالت كنندگان را
جز اين نيست كه نهى ميكند شما را خدا از آنان كه كارزار كردند با شما در دين و بيرون كردند شما را از خانههاتان و هم پشت شدند بر بيرون كردن شما كه دوست داريدشان و هر كه دوست بدارد آنها را پس آن گروه آنانند ستمكاران.
تفسير
خداوند متعال براى تأكيد حسن تأسى و اقتداء بحضرت ابراهيم و پيروان او در معادات با كفّار و اشعار بآن كه اين از لوازم ايمان بخدا و روز جزا است خوبى اين تبعيّت را براى مسلمانان با قسم تكرار فرموده و تذكر داده كه اين تأسى نافع بحال خودتان است و خدا بىنياز از خلق و افعال آنها ميباشد و اميد است در آتيه نزديكى كه فتح مكّه پيش آمد كند كفّار آنجا بشرف اسلام مشرّف شوند و اقارب و ارحام شما از جمله آنها باشند و اين عداوت مبدّل بمودّت گردد چون خداوند قادر است و وعده نصرت بمسلمانان داده و البته از گناهان گذشته شما راجع بمودّت با كفّار بمقتضاى مغفرت و رحمت خود خواهد گذشت در صورتى كه از كرده سابق پشيمان و عازم بر اداء وظيفه خودتان در آتيه بوده باشيد و ظاهرا بعد از اين آيات مسلمانان تصور نموده باشند كه بايد با كفار معادات نمايند اگر چه با مسلمانان معاهده نموده باشند بر ترك تعرّض و بىطرف بودن لذا خداوند فرموده كفاريكه با شما مقاتلت و معاندت ننمودهاند اگر بآنها احسانى كنيد براى تأليف قلوبشان باسلام و بعدالت با آنها سلوك نمائيد مانعى ندارد بلكه خوب است چون خداوند نيكوكاران و عدالت شعاران را دوست دارد آنچه ممنوع است مودت و دوستى و اعانت و مساعدت با كسانى است كه كفار حربى هستند و سابقه سوء با شما دارند از قبيل مشركين مكّه كه موالات و دوستى با آنها ظلم و تجاوز از حق و
جلد 5 صفحه 188
بيجا و بىمورد است و ظاهرا أن تبرّوهم و تقسطوا اليهم بدل اشتمال است از الّذين لم يقاتلوكم و أن تولّوهم بدل است از الّذين قاتلوكم في الدّين و حقيقت ظلم وضع شىء است در غير موضع خود مانند وضع دوستى بجاى دشمنى كه بعضى از مسلمانان با مشركين مكّه مينمودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَنهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ لَم يُقاتِلُوكُم فِي الدِّينِ وَ لَم يُخرِجُوكُم مِن دِيارِكُم أَن تَبَرُّوهُم وَ تُقسِطُوا إِلَيهِم إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُقسِطِينَ «8»
خداوند نهي نميفرمايد شما را از كفّار و مشركين که با شما مقاتله نكردند در امر دين و شما را اخراج نكردند از منازل شما اينكه با آنها برّ و احسان كنيد و بعدل با آنها رفتار كنيد و خداوند دوست ميدارد كساني که بعدل رفتار ميكنند- بعضي گفتند: اينکه آيه شريفه منسوخ است بآيه شريفه وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُم كَافَّةً توبه آيه 36 و آيه شريفه وَ اقتُلُوهُم حَيثُ وَجَدتُمُوهُم نساء آيه 91 و آيه شريفه فَإِذَا انسَلَخَ الأَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلُوا المُشرِكِينَ حَيثُ وَجَدتُمُوهُم وَ خُذُوهُم وَ احصُرُوهُم وَ اقعُدُوا لَهُم كُلَّ مَرصَدٍ توبه آيه 5.
اقول: هيچ گونه تنافي بين اينکه آيات نيست تا احتياج بدعوي نسخ كنيم، امّا آيه شريفه وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُم كَافَّةً صريحه است در مشركين که با مسلمين مقاتله ميكنند بالاخصّ باب مقاتله طرفين است مثل معامله و مضار به و مجادله و محاربه که دو طرفي است و اينکه آيه شريفه صريح است در مشركين که لَم يُقاتِلُوكُم و امّا آيه شريفه وَ اقتُلُوهُم حَيثُ وَجَدتُمُوهُم در صدر آيه ميفرمايد: وَدُّوا لَو تَكفُرُونَ كَما كَفَرُوا الي قوله تعالي: فَإِن تَوَلَّوا فَخُذُوهُم وَ اقتُلُوهُم حَيثُ وَجَدتُمُوهُم در مورد منافقين است که نفاق خود را ظاهر كردند که در مقام اينکه بودند که مؤمنين را برگردانند بكفر مربوط باين آيه نيست، و امّا آيه فَإِذَا انسَلَخَ الأَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلُوا المُشرِكِينَ حَيثُ وَجَدتُمُوهُم الاية در آيه قبل از او ميفرمايد: إِلَّا الَّذِينَ عاهَدتُم مِنَ المُشرِكِينَ ثُمَّ لَم يَنقُصُوكُم شَيئاً وَ لَم يُظاهِرُوا عَلَيكُم أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيهِم عَهدَهُم إِلي مُدَّتِهِم إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُتَّقِينَ توبه آيه 4، پس به پردازيم بشرح آيه شريفه لا يَنهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ لَم يُقاتِلُوكُم فِي الدِّينِ يا از جهت معاهده که با پيغمبر و مسلمين نمودند که در آيه 4 سوره توبه اشاره
جلد 16 - صفحه 498
شد و در آيه 7 توبه ميفرمايد: إِلَّا الَّذِينَ عاهَدتُم عِندَ المَسجِدِ الحَرامِ فَمَا استَقامُوا لَكُم فَاستَقِيمُوا لَهُم إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُتَّقِينَ يا از جهت اينكه پناه آورده بمسلمين که ميفرمايد: وَ إِن أَحَدٌ مِنَ المُشرِكِينَ استَجارَكَ فَأَجِرهُ حَتّي يَسمَعَ كَلامَ اللّهِ ثُمَّ أَبلِغهُ مَأمَنَهُ توبه آيه 6 يا از جهت اينكه دسترسي بتبليغات اسلامي نداشته و حجّت بر او تمام نشده يا بواسطه جنون يا صغر سنّ تكليف نداشته يا جهات ديگر که محقون الدّم شده.
وَ لَم يُخرِجُوكُم مِن دِيارِكُم متعرّض شما مسلمين نشدند و در مقام اذيّت بشما نبودند.
أَن تَبَرُّوهُم بر احسان است بلكه عمده پيش رفت اسلام اخلاق پيغمبر اسلام بود و رفتار آن حضرت با مشركين.
وَ تُقسِطُوا إِلَيهِم بعدل و انصاف با آنها رفتار كنيد تعدّي و تجاوز نكنيد حتي در باب جهاد اگر حربه را انداخت يا برگشت يا باختيار تسليم شد نبايد متعرض او شويد.
اللّهَ يُحِبُّ المُقسِطِينَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- این آیه شرح و توضیحی است بر مسأله ترک رابطه دوستی با مشرکان، میفرماید: «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما در امر دین پیکار نکردند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند» (لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم).
«چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد» (ان الله یحب المقسطین).
نکات آیه
۱ - اجازه خداوند به مؤمنان، براى رفتار نیک و عادلانه با کافران غیر معاند با دین (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم فى الدین)
۲ - ملاک ممنوعیت رابطه نیک با کافران، ستیز و جنگ آنان با دین و دینداران است; نه صرف کافر بودن ایشان. (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم فى الدین و لم یخرجوکم من دیرکم)
۳ - ممنوعیت احسان، به کافران دین ستیز و آواره کننده مسلمانان از سرزمینشان (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم فى الدین)
۴ - خداوند، دوستدار عدالت پیشگان (إنّ اللّه یحبّ المقسطین)
۵ - رفتار نیک و عادلانه، امرى شایسته در بینش الهى، حتى نسبت به کافران (لاینهیکم اللّه ... أن تبرّوهم و تقسطوا إلیهم)
۶ - اسلام، طرفدار روابط مسالمت آمیز و عادلانه میان امت اسلام و سایر ملّت ها (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم)
۷ - وجود عناصرى غیرمعاند با مسلمانان، در میان کافران عصر پیامبر (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم فى الدین)
۸ - کافران غیرحربى، برخوردار از حقوق اجتماعى در جامعه اسلامى (لاینهیکم اللّه عن الذین لم یقتلوکم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۷
- خدا: اذن خدا ۱
- دین: آثار مبارزه با دین ۲
- روابطبین الملل :۶
- عادلان: فضایل عادلان ۴; محبوبیت عادلان ۴
- عدالت: اهمیت عدالت ۵، ۶
- عمل: اهمیت عمل پسندیده ۵
- کافران: احسان به کافران محارب ۳; اقسام کافران ۷; حقوق کافر ذمى ۸; روش برخورد با کافران ۱; عدالت با کافران ۱، ۵; کافران صدراسلام ۷; ملاک قطع رابطه با کافران ۲
- مؤمنان: اجازه به مؤمنان ۱
- محبوبان خدا :۴
- مسلمانان: آثار مبارزه با مسلمانان ۲; زندگى مسالمت آمیز با مسلمانان ۶; عوامل آوارگى مسلمانان ۳
منابع
- ↑ صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره بنىخزاعة و بنىمدلج است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله صلح کرده بودند که با وى قتال و نبرد نکنند و با دیگران بر ضد پیامبر کمک ننمایند چنان که ابن عباس روایت کرده است.
- ↑ احمد در مسند خود و نیز بزار و حاکم از علماى عامه از عبدالله بن زبیر روایت کنند که فتیله مادر اسماء دختر ابوبکر نزد دخترش آمد در حالتى که ابوبکر او را در جاهلیت طلاق گفته بود و هدایائى براى او آورد. اسماء از گرفتن هدایاى مادر امتناع ورزید و او را به خود راه نداد تا این که نزد عائشه فرستاد و از او خواست تا در این باره از پیامبر سؤال کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تا مادرش را به منزل راه دهد و هدایاى او را هم بپذیرد سپس این آیه نازل گردید.