البقرة ٧٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و از ایشانند گروهی اُمّی و مادرزاد که نمیدانند کتاب را جز آرزو و افسانههایی و نیستند جز پندارندگان | |-|معزی=و از ایشانند گروهی اُمّی و مادرزاد که نمیدانند کتاب را جز آرزو و افسانههایی و نیستند جز پندارندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::78|٧٨]] | قبلی = البقرة ٧٧ | بعدی = البقرة ٧٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أُمِّیُّونَ»: کسانی که نمیتوانند بخوانند و بنویسند. بیسوادان. «الکِتَابَ»: مراد تورات است. «أمَانِیَّ»: جمع أُمْنِیَّة از ماده (مُنی) آرزوهای ناروا و نادرست. دروغهای به هم بافته (نگا: بقره / نساء / حدید / ). «إِنْ»: حرف نفی است. | «أُمِّیُّونَ»: کسانی که نمیتوانند بخوانند و بنویسند. بیسوادان. «الکِتَابَ»: مراد تورات است. «أمَانِیَّ»: جمع أُمْنِیَّة از ماده (مُنی) آرزوهای ناروا و نادرست. دروغهای به هم بافته (نگا: بقره / نساء / حدید / ). «إِنْ»: حرف نفی است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۷
ترجمه
البقرة ٧٧ | آیه ٧٨ | البقرة ٧٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُمِّیُّونَ»: کسانی که نمیتوانند بخوانند و بنویسند. بیسوادان. «الکِتَابَ»: مراد تورات است. «أمَانِیَّ»: جمع أُمْنِیَّة از ماده (مُنی) آرزوهای ناروا و نادرست. دروغهای به هم بافته (نگا: بقره / نساء / حدید / ). «إِنْ»: حرف نفی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ... (۱) هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي... (۳) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۳)
تفسیر
نکات آیه
۱ - جامعه یهود در عصر بعثت متشکل از عالمانى معاند و عوامى ناآگاه (و قد کان فریق منهم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا امانى) چنانچه در آیه «۷۵» گذشت، مراد از «فریق منهم» - به قرینه صفات شمرده شده بر آنان - عالمان یهود است.
۲ - عوام یهود، مردمى بى سواد که نه خواندن مى دانستند و نه نوشتن آموخته بودند. (و منهم أمیون) «أمیون» (جمع أمى) است و أمى به کسى گفته مى شود که نوشتن نمى داند. برخى از اهل لغت نخواندن را نیز در معناى «أمى» قید کرده اند.
۳ - عوام یهود، ناآگاه به محتواى کتاب آسمانى خویش (تورات) (لایعلمون الکتب)
۴ - عوام یهود، خیالات واهى و نسبت داده شده به تورات را به عنوان کتاب آسمانى و دستورات الهى پذیرفته بودند. (لایعلمون الکتب إلا امانى) «امانى» (جمع امنیة) به معناى خیالات واهى و دروغهاى بافته شده است. استثنا در جمله فوق، استثناى منقطع است. بنابراین «لا یعلمون ...»; یعنى، عوام یهود به محتواى تورات آگاهى ندارند، بلکه خیالات واهى و مطالب دروغین را به عنوان کتاب مى شناسند.
۵ - حدس و گمان، پایه و اساس تفکرات دینى عوام یهود (إن هم إلایظنون)
۶ - بى سوادى عوام یهود و آگاهى نداشتن آنان از تورات، از دلایل نابجا بودن انتظار ایمان از آنها (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا امانى) جمله «منهم أمیون» عطف بر «قد کان فریق ...» در آیه «۷۵» است. بنابراین آیه مورد بحث نیز بیانگر علت براى «أفتطمعون ...» مى باشد.
۷ - پذیرش خیالات واهى به جاى محتواى کتاب آسمانى و پایه قرار دادن حدس و گمان در تفکرات و معتقدات دینى، از دلایل نابجا بودن انتظار ایمان از عوام یهود (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون ... إن هم إلا یظنون)
۸ - دستیابى به محتواى کتابهاى آسمانى وظیفه اى بر عهده همگان (منهم أمیون لایعلمون الکتب) لحن آیه، گویاى سرزنش کسانى است که از محتواى کتاب آسمانى خویش اطلاعى ندارند.
۹ - حدس و گمان در شناخت محتواى کتابهاى آسمانى، طریقى است نادرست و بى اعتبار. (لایعلمون الکتب إلا امانى و إن هم إلا یظنون)
۱۰ - محتواى کتابهاى آسمانى و معارف آن، عارى از خیالات خام و واهى است. (لایعلمون الکتب إلا امانى)
۱۱ - ضرورت پرهیز از تفسیر کتابهاى آسمانى با حدس و گمان (لایعلمون الکتب إلا امانى و إن هم إلا یظنون)
۱۲ - زدودن خیالات و توهمات واهى درباره مسائل دینى، شرط اساسى براى ایجاد زمینه هاى ایمان واقعى در مردم (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا أمانى) جمله هاى فوق (أفتطمعون ...) حاوى این معناست که تا مردم به خیالات واهى، به عنوان مسائل دینى دل خوش کرده اند، انتظار ایمان از آنان نا به جاست. بنابراین آیات یاد شده اشاره به این نکته دارد که: داعیان اسلام و قرآن باید تلاش کنند خیالات واهى را از مردم بزدایند تا زمینه ایمان در آنان فراهم شود.
۱۳ - بازداشتن مردم از حدس و گمان در رسیدن به حقایق دینى، شرطى لازم براى ایجاد زمینه ایمان در آنان (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... إن هم إلا یظنون) جمله «إن هم إلا یظنون» همانند جمله قبل، در صدد بیان علل و ریشه هاى ایمان نیاوردن یهود است. بنابراین رساى به این نکته است که تا مردم به حدس و گمان براى رسیدن به حقایق دینى اکتفا مى کنند، انتظار ایمان از آنان نابجاست و بر داعیان است که آنان را از این روش باز دارند تا زمینه ایمان واقعى در آنان فراهم شود.
موضوعات مرتبط
- انسان: مسؤولیت انسان ها ۸
- ایمان: ایجاد زمینه ایمان ۱۲، ۱۳
- تفسیر به رأى: اجتناب از تفسیر به رأى ۱۱
- تورات: افترا به تورات ۴; جهل به تعالیم تورات ۳
- توقعات بیجا: ۶، ۷
- دین: اهمیّت شبهه زدایى از دین ۱۲; پاسدارى از دین ۱۲
- شناخت: ظن در شناخت ۹
- عقیده: ظن در عقیده ۷، ۱۳
- علماى یهود: دشمنى علماى یهود ۱
- کتب آسمانى: تعالیم کتب آسمانى ۱۰; تفسیر کتب آسمانى ۱۱; تنزیه کتب آسمانى ۱۰; روش فهم کتب آسمانى ۹; فهم کتب آسمانى ۸
- یهود: بى سوادى عوام یهود ۲، ۶; جهل عوام یهود ۳، ۶; خیال پردازى عوام یهود ۵، ۷; طبقات اجتماعى یهود ۱; عقیده عوام یهود ۴، ۵، ۶، ۷; عوام یهود ۱; عوام یهود و تورات ۳، ۴، ۶; عوام یهود و کتب آسمانى ۴; یهود صدر اسلام ۱