الأعراف ٢٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵ سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين، در جمله: «وَ لَقَد مَكَنَّاكُم فِى الأرض»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه، بر جميع بنى آدم بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link15 | بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده، و همه مأمور به سجده شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبّر و خودخواهى، سرچشمه تمامى گناهان است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link17 | بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات، بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا، خاص خداى سبحان است و از غير او، تكبّر پسنديده نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت ابلیس، از خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link20 | وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | معنای محاصره چهارجانبۀ انسان توسط شيطان، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link21 | توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از «مُخلَصين» و «شاكرين»، كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جملۀ «إلَّا أن تَكُونَا مَلَكَين»، در خطاب شیطان به آدم و حواء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت از خدا توسط ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | گفتاری در باره شیطان و عمل او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | اشاره به اهمال و قصور مفسران و حقایق دینی و تکوینی مربوط به آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | چگونگی تصرفات شیطان در ادراك و عواطف انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان، ولایت در ظلم و گناه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link27 | اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه های او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى: (مناظره بين ابليس و ملائكه)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link29 | ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | حکمت آفريدن خلايق و كفارى كه نتيجه خلقتشان، خلود در آتش است، چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link30 | ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان، براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link31 | بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اين كه مكلّف نمايد، كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link32 | قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم، براى چه بود؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به شبهه پنجم و ششم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | جملۀ: «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَلُ وَ هُم يُسئَلُونَ»، از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link35 | بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | بحث های طولانی متكلّمان اشاعره و معتزله، درباره افعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى، از فعل خداوند گرفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر رأى اشاعره، در احكام نظری عقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى، در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى، در جستجوى مصالح و مفاسد و حُسن و قبح افعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آيات تأیید کننده جریان عقل نظرى و عقل عملى، در ناحيه پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به دو شبهه ديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم، از باغ هاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | ملائكه و شياطين، به تغيير ذات خود قدرت ندارند و به شکل های مختلف در نمی آيند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | بررسی روايات مربوط به كيفيت تصرفات ابلیس، در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link45 | تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى «ع»، با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link46 | فرق بين اين دو قسم از علوم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link50 | عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۳۷

کپی متن آیه
قَالَ‌ اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ‌ لِبَعْضٍ‌ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ‌ إِلَى‌ حِينٍ‌

ترجمه

فرمود: «(از مقام خویش،) فرود آیید، در حالی که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود! (شیطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و برای شما در زمین، قرارگاه و وسیله بهره‌گیری تا زمان معینی خواهد بود.»

ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٢٣ آیه ٢٤ الأعراف ٢٥
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ»: مراد این است که شما مردمان با اهریمنان دشمن خواهید بود. یا این که فرزندان آدم و حوّاء برخی دشمن برخی خواهند بود. «مستقرّ»: قرارگاه. استقرار. «مَتَاعٌ»: تمتّع. بهره‌مندی. کالا و قُوت زندگی. «إِلی حِینٍ»: تا زمانی که مرگتان فرا می‌رسد. تا وقتی که روزگارتان به پایان می‌رسد و قیامت بپا می‌شود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- خداوند به آدم، حوا و شیطان فرمان داد تا از بهشت به زمین فروآیند. (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) مفعول «اهبطوا» به قرینه «و لکم فى الأرض مستقر» کلمه «الأرض» است.

۲- هبوط آدمیان و شیطان به زمین همراه با عداوت و دشمنى با یکدیگر (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) چنانچه مخاطب «اهبطوا»، آدم و حوا و شیطان باشد، مراد از «بعضکم لبعض»، شیطان از یکسو و آدمیان از سوى دیگر است.

۳- زندگى انسانها در دنیا همواره آمیخته به دشمنى و عداوت با یکدیگر است. (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) برداشت فوق بر این اساس است که مخاطب کلمه «اهبطوا» تنها، آدمیان باشند. در این صورت مراد از «بعضکم لبعض عدو» دشمنى انسانها با یکدیگر خواهد بود.

۴- هبوط آدم، حوا و شیطان به زمین، کیفر تخلف آنان از فرمان خدا (فدلیهما بغرور ... قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو)

۵- بهشت نخستین آدم و حوا، مکانى غیر از زمین و بالاتر و برتر از آن بود. (و یأدم اسکن أنت و زوجک الجنة ... قال اهبطوا) جمله «و لکم فى الأرض مستقر» دلالت مى کند که بهشتى که آدم و حوا در آن سکونت داشتند در زمین نبوده است و کلمه «اهبطوا» حکایت از آن دارد که آن مکان برتر و بالاتر از زمین بوده است.

۶- سقوط ابلیس در چهار مرحله به خاطر تمرد، تکبّر و تصمیم به گمراه سازى انسانها و فریب آدم و حوا بود. (قال فاهبط منها فما یکون لک أن تتکبّر فیها فاخرج ... قال اهبطوا) بدان احتمامل که تکرار چهارگانه سقوط ابلیس هر یک به دلیل گناهى باشد که مرتکب شده است: نخست از فرمان خداوند سرپیچى کرد و به آدم سجده نکرد، آنگاه این تمرد را به اظهار برترى خویش توجیه کرد، پس از آن تصمیم خویش را به اغواگرى تمامى آدمیان اعلان داشت، و سرانجام آدم و حوا را به پاى شجره نهى شده کشاند و با دروغ و نیرنگ آنان را به خوردن از آن شجره ترغیب کرد.

۷- زمین، محل سکونت و قرارگاه موقت انسانها و شیاطین است. (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین) قید «إلى حین» علاوه بر تقیید «متاع»، کلمه «مستقر» را نیز مقید مى کند.

۸- مدت زمان استقرار و سکونت آدمیان در زمین، نامعلوم براى آنان (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین) نکره آمدن کلمه «حین» بیانگر این است که مدت زمان سکونت انسانها در زمین نامعلوم است و بدان آگاهى نخواهند یافت.

۹- زمین در بر دارنده وسیله زندگانى و معیشت انسانها براى زمانى موقت و نامعلوم (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین)

۱۰- عن أبى عبدالله (ع) (فى قصة آدم و حوا): ... قال الله لهما: اهبطا من سماواتى إلى الأرض فإنه لا یجاورنى فى جنتى عاص و لا فى سماواتى ... .(۱) از امام صادق (ع) (ضمن بیان داستان آدم و حوا) روایت شده است: خداوند به آدم و حوا فرمود: از آسمانهاى من به زمین پائین روید ; زیرا گنهکار نه در بهشت

۱- . تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۱، ح ۱۱ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۵، ح ۴۰. و نه در آسمانهایم در حریم من قرار نمى گیرد ... .

موضوعات مرتبط

  • آدم (ع): جایگاه بهشت آدم (ع) ۵ ; عصیان آدم (ع) ۱۰ ; قصّه آدم (ع) ۱، ۱۰ ; فریب آدم (ع) ۶ ; کیفر عصیان آدم (ع) ۴ ; هبوط آدم (ع) ۱، ۴، ۱۰
  • ابلیس: آثار اغواگرى ابلیس ۶ ; آثار تکبّر ابلیس ۶ ; آثار عصیان ابلیس ۶ ; عوامل هبوط ابلیس ۶ ; مراحل هبوط ابلیس ۶
  • انسان: در زمین ۷ ; تامین معاش انسان ۹ ; جهل انسان ۸ ; حیات دنیوى انسان ۳، ۹ ; دشمنى انسان ها ۲، ۳ ; سکونت انسان در زمین ۸ ; هبوط انسان ۲
  • حوا: بهشت حوا ۵ ; عصیان حوا ۱۰ ; فریب حوا ۶ ; قصّه حوا ۱، ۱۰ ; کیفر عصیان حوا ۴ ; هبوط حوا ۱، ۴، ۱۰
  • خدا: اوامر خدا ۱
  • زمین: فواید زمین ۹
  • شیاطین: در زمین ۷
  • شیطان: دشمنى شیطان ۲ ; کیفر عصیان شیطان ۴ ; هبوط شیطان ۱، ۲، ۴
  • عصیان: از خدا ۴
  • مجهولات:۸

منابع