يونس ١٠٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link116 | آيات ۱۰۳ - ۹۴، سوره يونس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link116 | آيات ۹۴ - ۱۰۳ سوره يونس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link117 | استشهاد از اهل كتاب براى اثبات حقانيت معارف قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link117 | استشهاد از اهل كتاب، براى اثبات حقانيت معارف قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link118 | مراد از حتمى شدن كلمه پروردگار، كه در بيان علت زيانكارى مكذبين آمده است ، حتمىشدن عذاب آتش است بر آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link118 | مراد از حتمى شدن كلمۀ پروردگار، در زيانكارى مكذّبان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link119 | سه نكته كه از آيات گذشته روشن گرديد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link120 | معناى استثناء «إلّا قَومَ يُونُس» در آيه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link120 | معناى استثناء ((الا قوم يونس )) در آيه : ((فلو لا كانت قرية آمنت ...))و اشاره به بعضوجوهى كه در معناى اين استثناء گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link121 | معناى اين كه هيچ كس، جز به اذن خدا ايمان نمى آورد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link121 | معناى اينكه هيچ كس جز به اذن خدا ايمان نمى آورد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link123 | وعده خداوند به نجات دادن مؤمنان، از امت اسلام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link122 | در آيه شريفه : ((و ما كان لنفس ...)) از شك و ترديد (درمقابل ايمان ) به رجس و پليدى تعبير شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link124 | بحث روايتى: (رویاتی ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link123 | وعده خداوند به نجات دادن مؤ منين از امت اسلام ، همانطور كه پيامبران و مؤ منين از اممگذشته را نجات داد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link124 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link125 | (رواياتى در ذيل آيه : ((و ان كنت فى شك ...))، قوم يونس و...)]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۲۹

کپی متن آیه
فَهَلْ‌ يَنْتَظِرُونَ‌ إِلاَّ مِثْلَ‌ أَيَّامِ‌ الَّذِينَ‌ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ قُلْ‌ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَکُمْ‌ مِنَ‌ الْمُنْتَظِرِينَ‌

ترجمه

آیا آنها (چیزی) جز همانند روزهای پیشینیان (و بلاها و مجازاتهایشان) را انتظار می‌کشند؟! بگو: «شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار می‌کشم!»

پس آيا آنها جز نظير سرگذشت كسانى را كه پيش از آنها در گذشتند انتظار مى‌برند؟ بگو: منتظر باشيد كه من [نيز] با شما از منتظرانم
پس آيا جز مانند روزهاى كسانى را كه پيش از آنان درگذشتند، انتظار مى‌برند؟ بگو: «انتظار بريد كه من [نيز] با شما از منتظرانم.»
پس مردمی که ایمان نمی‌آورند منتظر چیستند جز آنکه روزگار هلاکت و عذابی که پیشینیان دیدند به چشم ببینند؟ بگو که شما (نزول عذاب را)، منتظر باشید که من هم با شما منتظر (نزول فتح و نصرت خدا) می‌باشم.
پس آیا جز مانند روزهای [سخت و شکننده] کسانی را که پیش از آنان درگذشتند، انتظار می برند؟ بگو: پس منتظر بمانید که من [هم] با شما از منتظرانم.
آيا جز اين است كه انتظار روزى را مى‌كشند همانند روزهايى كه پيشينيانشان منتظرش بودند؟ بگو: انتظار بكشيد، كه من نيز با شما منتظرم.
پس آیا انتظار چیزی را جز نظیر روزگار پیشینیانشان می‌کشند؟ بگو پس انتظار بکشید که من نیز همراه شما از منتظرانم‌
پس آيا جز همانند روزگار كسانى را كه پيش از آنها گذشته‌اند انتظار مى‌برند؟ بگو: منتظر باشيد كه من نيز با شما از منتظرانم.
آیا آنان چشم آن دارند که روزگاری (پر از بلاها و عذابهائی) جز روزگار کسانی داشته باشند که پیش از ایشان بوده‌اند؟ (نه؛ انتظار جز این را نداشته باشند، که خدا در دنیا و آخرت به مصیبتها و بدبختیها گرفتارشان سازد). بگو منتظر (فرمان خدا) باشید و من هم با شما چشم به راه می‌مانم. (ولی می‌دانم پیروزی دنیا و سعادت عقبی از آن ما مؤمنان، و شکست دنیا و بدبختی عقبی از آن شما کافران می‌گردد).
پس آیا جز مانند روزهای کسانی را که پیش از آنان در گذشتند، انتظار می‌برند؟ بگو: «انتظار برید که من (نیز) با شما از منتظرانم.»
پس آیا انتظار می‌کشند جز همانند روزگار آنان را که گذشتند پیش از ایشان بگو پس منتظر باشید که منم با شما از منتظران‌

Do they expect anything but the likes of the days of those who passed away before them? Say, “Then wait, I will be waiting with you.”
ترتیل:
ترجمه:
يونس ١٠١ آیه ١٠٢ يونس ١٠٣
سوره : سوره يونس
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَهَلْ یَنتَظِرُونَ ...»: انگار چشم به راه مصائب و بلایائی، همچون مصائب و بلایای گذشتگان می‌باشند. «أیَّام»: روزگاران. مراد حوادث بزرگ و ناگواری است که در طی روزگاران رخ می‌دهد (نگا: اعراف / ابراهیم / جاثیه / ) همان گونه که می‌گوئیم (مَغْرِب) و منظورمان نماز مغرب است که در آن برگزار می‌شود.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «102»

پس آيا (كسانى كه در برابر آن همه آيات وانبياى الهى سرپيچى مى‌كنند،) انتظار چيزى جز نظير روزگارِ (پر نكبت و ذلّت) پيشينيان را دارند؟ بگو:

در انتظار باشيد كه من نيز با شما از منتظرانم (تا همان بلائى كه بر سر آنها آمد، بر سر شما نيز بيايد).

پیام ها

1- سنّت وقانون خداوند نسبت به همه‌ى مردم يكسان است. «مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ»

2- تاريخ گذشتگان، عبرتى براى آيندگان است. «خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ»

3- به مهلت‌هاى الهى مغرور نشويم. «فَانْتَظِرُوا»

4- پايان بى‌دينى، تباهى است. «فَانْتَظِرُوا»

5- لجاجت مردم، گاهى انبيا را نيز مأيوس كرده به حدّى كه يأس خود را اعلام مى‌كردند. «قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 627

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (102)

فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ‌: (استفهام بر سبيل تقريع و معنى نفى باشد) پس انتظار ندارند اين جماعتى كه نظر در دلائل و حجج ننمودند و ايمان نياوردند. إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ‌: مگر عذاب و هلاك را مثل روزگار كسانى كه هلاك شدند پيش از ايشان از كفار، يعنى هيچ باقى نمانده از دلايل و ارشاد و هدايت اين جماعت، و اتمام حجت بر آنان شده به قسمى كه چيزى فروگذار نگرديده نسبت به ايشان مگر عذاب و هلاكت پيشينيانشان مانند قوم نوح و عاد و ثمود و فرعونيان، حال كه چنين است: قُلْ فَانْتَظِرُوا: بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به ايشان پس منتظر باشيد آنچه را كه وعده فرموده خداى تعالى از عذاب. إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ‌: بتحقيق من هم با شما از جمله منتظران هستم وعده الهى را.

العيّاشىّ‌ «1» عن محمّد بن الفضيل عن ابى الحسن الرّضا عليه السّلام قال: سئلته عن شى‌ء فى الفرج فقال ا و ليس تعلم انّ انتظار الفرج من الفرج. اللّه يقول‌ «فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ.» عياشى از محمد بن الفضيل روايت نموده كه سؤال نمودم حضرت رضا عليه السّلام را از چيزى در فرج. پس فرمود: آيا نمى‌دانيد كه انتظار فرج از فرج باشد، خداى تعالى فرمايد: «فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (101) فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (102) ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ (103)

ترجمه‌

بگو بنگريد چه موجوداتى است در آسمانها و زمين و كفايت نميكند آيتها و بيم دهندگان گروهى را كه ايمان نميآورند

پس آيا انتظار ميبرند مگر مانند روزهاى كسانيرا كه گذشتند پيش از آنها بگو پس منتظر باشيد همانا من با شما از منتظرانم‌

پس نجات ميدهيم پيغمبرانمان و كسانيرا كه ايمان آوردند همچنين با آنكه حقّ است بر ما نجات ميدهيم گروند گانرا.

تفسير

خداوند رحيم بمقتضاى رحمت و اتمام حجّت اوّلا امر فرموده به پيغمبر خود كه مردم را امر فرمايد به نظر و فكر در مخلوقات و مصنوعات عجيبه خود در آسمانها و زمين كه تمامى دلالت بر وجود صانع عالم قادر دارند و ثانيا اخبار فرموده است از كفايت ننمودن آيات سماويّه و ارضيّه و دعوت انبياء و اولياء و وعد و وعيد ايشان براى هدايت كسانيكه ديده بصيرت آنها بعلّت تعصّب و عناد و عدم توجّه به آيات و مواعظ الهيّه كور شده و ايمان نميآورند و ثالثا تهديد فرموده است آنها را بآنكه بايد منتظر روزهاى سياهى مانند روزهاى سياه پيشينيان خودشان از قبيل قوم نوح و عاد و ثمود باشند چنانچه منهم منتظر چنين روزى براى آنها هستم زيرا استحقاق دارند و رابعا اخبار فرموده است از نجات انبياء و اهل ايمان از اقوام ايشان در هر عصرى بعد از هلاك كفار براى عبرت و تنبّه آنها خامسا تشبيه فرموده است حال اين امّت را به امم سابقه با تصريح بآنكه ثابت و محقّق شده است در علم الهى نجات اهل ايمان از اين امّت كه معتقد به توحيد و نبوّت و امامتند با اشاره بآنكه ملاك نجات ايمان است و بس پس بايد مؤمن بود نه مشرك و منافق و مخالف بنابراين كلمه مادر ما تغن نافيه و كلمه هل براى استفهام انكارى است يعنى نبايد منتظر باشند مگر چنين ايّامى را و ثمّ ننجّى عطف است بر اخبار از هلاك كفّار كه مستفاد از آيه قبل است گويا فرموده نهلكهم ثمّ ننجّى و حقّا علينا جمله معترضه است بين كذالك و عامل آن كه ننجّى است يعنى كذالك ننجى المؤمنين حقّ حقّا علينا عيّاشى از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه‌


جلد 3 صفحه 54

انتظار فرج آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى مؤمن فرج است خدا فرموده منتظر باشيد منهم با شما از منتظرانم و در كافى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آيات در اين آيه ائمّه اطهار و مراد از نذر انبياء عظامند و در مجمع و عيّاشى از آنحضرت نقل نموده كه چرا شهادت نميدهيد بر كسيكه بميرد از شما با آنكه معترف بولايت ما باشد كه از اهل بهشت است با آنكه خداوند در اين آيه فرموده حقّ است بر ما كه نجات دهيم اهل ايمان را.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَهَل‌ يَنتَظِرُون‌َ إِلاّ مِثل‌َ أَيّام‌ِ الَّذِين‌َ خَلَوا مِن‌ قَبلِهِم‌ قُل‌ فَانتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ مِن‌َ المُنتَظِرِين‌َ (102)

‌پس‌ آيا ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ انتظار ميكشند مگر ايام‌ كساني‌ ‌که‌ پيش‌ ‌از‌ ‌آنها‌ هلاك‌ شدند بگو ‌پس‌ انتظار بكشيد محققا ‌من‌ ‌هم‌ ‌با‌ ‌شما‌ ‌از‌ انتظار كشيده‌گانم‌.

فَهَل‌ يَنتَظِرُون‌َ گفتند هل‌ استفهام‌ بمعني‌ نفي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ انتظار نميكشند مگر مثل‌ ايام‌ گذشتگان‌ قبلي‌.

إِلّا مِثل‌َ أَيّام‌ِ الَّذِين‌َ خَلَوا مِن‌ قَبلِهِم‌ مثل‌ قوم‌ نوح‌، هود، صالح‌، لوط شعيب‌ و قوم‌ موسي‌‌-‌ فرعون‌ و فرعونيان‌ بلكه‌ سلاطين‌ ظلمه‌ كفار و فساق‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌

جلد 10 - صفحه 466

ببلاهاي‌ گوناگون‌ هلاك‌ شدند و مؤمنين‌ نجات‌ پيدا كردند و خداوند انبياء ‌خود‌ ‌را‌ ياري‌ فرمود قُل‌ فَانتَظِرُوا بفرما بآنها ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ اينكه‌ ايمان‌ نميآوريد انتظار ‌اينکه‌ گونه‌ بلاها ‌را‌ داشته‌ باشيد.

امروز ‌هم‌ بايد باين‌ فساق‌ و ظلمه‌ و باين‌ جوانها و دختران‌ امروزه‌ ‌که‌ دست‌ ‌از‌ ايمان‌ كشيده‌ و ‌از‌ هيچ‌ گونه‌ معاصي‌ پروا ندارند و ‌در‌ ‌هر‌ كانون‌ فساد داخل‌ ميشوند و باهل‌ ايمان‌ و علماء دين‌ نظر حقارت‌ ميكنند ‌گفت‌ ‌که‌ منتظر باشيد ‌که‌ بغتة عذاب‌ ‌بر‌ ‌شما‌ نازل‌ خواهد شد ‌که‌ ديگر چاره‌اي‌ نداشته‌ باشيد

(لطف‌ حق‌ ‌با‌ تو مداراها كند

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 102)- سپس در این آیه با لحنی تهدید آمیز اما در لباس سؤال و استفهام می‌گوید: «آیا (این گروه لجوج و بی‌ایمان) جز این انتظار دارند که سرنوشتی همانند اقوام طغیانگر و گردنکش پیشین که گرفتار مجازات دردناک الهی شدند پیدا کنند» سرنوشتی همچون فراعنه و نمرودها و شدّادها و اعوان و انصارشان! (فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ).

و در پایان آیه به آنها اخطار می‌کند و می‌گوید: «ای پیامبر! به آنها بگو: اکنون (که شما در چنین مسیری هستید و حاضر به تجدید نظر نیستید) شما در انتظار بمانید و من نیز با شما انتظار می‌کشم» (قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ).

شما در انتظار درهم شکستن دعوت حق، و ما در انتظار سرنوشت شوم و دردناکی برای شما، همچون سرنوشت اقوام مستکبر پیشین!

نکات آیه

۱ - مردمى که زمینه ایمان را از دست بدهند و از آیات الهى و هشدار پیامبران تأثیر نپذیرند، مستحق عذاب استیصال هستند. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم)

۲ - مشرکان مکّه ، به دلیل از دست دادن زمینه ایمان به آیات الهى و هشدارهاى پیامبر اکرم (ص)، مستحق عذاب استیصال بودند. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم) با توجّه به اینکه یکى از مصادیق «قوم لایؤمنون» در آیه قبل، مشرکان مکّه مى باشد، برداشت فوق استفاده مى شود.

۳ - عذاب استیصال، سنّتى است الهى که انتظار وقوع آن در هر زمان و مکانى، بر مردمى که زمینه ایمان را از دست داده اند، مى رود. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم)

۴ - بسیارى از اقوام پیشین به دلیل فقدان زمینه ایمان و تکذیب آیات الهى و نپذیرفتن هشدارهاى پیامبرانشان، با عذاب استیصال نابود شدند. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم)

۵ - خداوند، مشرکان را به دلیل از دست دادن زمینه ایمان، به عذاب استیصال تهدید فرمود. (قل فانتظروا إنى معکم من المنتظرین)

۶ - پیامبر اکرم (ص) از سوى خداوند دستور یافت تا مشرکان را به «عذاب استیصال» هشدار دهد و اعلان نماید که در انتظار وقوع آن باشند. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم قل فانتظروا)

۷ - پیامبر اکرم (ص) از سوى خداوند دستور یافت یأس و نومیدى خود را نسبت به هدایت یافتن مشرکان ابلاغ کرده و اعلان کند که در انتظار نزول عذاب بر آنان به سر مى برد. (فهل ینتظرون ... قل فانتظروا إنى معکم من المنتظرین)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: کیفر تکذیب آیات خدا ۴; محرومان از آیات خدا ۱
  • اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۴
  • انبیا: کیفر بىاعتنایى به هشدارهاى انبیا ۴; محرومان از تعالیم انبیا ۱
  • ایمان: آثار محرومیت از ایمان ۵; عذاب محرومان از ایمان ۳، ۴; کیفر بىایمانى ۴; محرومان از ایمان ۱
  • خدا: تهدیدهاى خدا ۵; سنّتهاى خدا ۳
  • سنّتهاى خدا: سنّت عذاب استیصال ۳
  • عذاب: اهل عذاب ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۷; تهدید به عذاب استیصال ۵، ۶
  • محمّد (ص): محمّد (ص) و مشرکان ۶، ۷; مسؤولیت محمّد (ص) ۶، ۷
  • مشرکان: تهدید مشرکان ۵; عذاب مشرکان ۷; یأس از هدایت مشرکان ۷
  • مشرکان مکّه : عذاب استیصال مشرکان مکّه ۲

منابع