يونس ٢٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۲۵ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link23 | آيات ۱۵ - ۲۵ سوره يونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link24 | چرا مشركان به پیامبر «ص» گفتند: «قرآنى ديگر بياور، يا اين قرآن را تبديل كن»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link26 | پيامبر «ص»، اختيارى در تعويض و تبديل قرآن ندارد]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link26 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link27 | ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳#link27 | ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link28 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link28 | مبنای عقايد بت پرستان درباره بت ها و ردّ پندارهای باطل آنان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link29 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link29 | پيدايش اختلاف در ميان مردم، و به وجود آمدن دو راه «هدايت» و «ضلالت»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link30 | اقوال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link30 | اقوال مفسران، در ذيل آيه شريفه: «وَ مَا كَانَ النَّاسُ إلّا أُمّة وَاحِدَة فَاختَلَفُوا...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link32 | شرحى در مورد مكر و حیله مشركان، در آيات خدا]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۴#link32 | شرحى در مورد مكر | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link33 | معناى دعوت خداى تعالى، از بندگانش، به سوی «دارالسلام»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link33 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link35 | وجه نامگذاری بهشت به «دارالسلام»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link36 | بحث روايتى:(روایاتی ذیل آیات گذشته)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link35 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۵#link36 | بحث روايتى | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۰۱
کپی متن آیه |
---|
وَ اللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ |
ترجمه
يونس ٢٤ | آیه ٢٥ | يونس ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَدْعُو»: فرا میخواند. رسمالخطّ قرآنی الفی در آخر دارد. «دَارِ»: منزل. خانه. «السَّلامِ»: امن و امان. درود. «دَارِ السَّلامِ»: مراد بهشت است که سرای سلامتِ اهل آن از هرگونه رنج و گزند و اندوه و بلا است (نگا: اعراف / ) یا سرای درود و تحیّت است (نگا: واقعه / ).
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۵ سوره يونس
- چرا مشركان به پیامبر «ص» گفتند: «قرآنى ديگر بياور، يا اين قرآن را تبديل كن»
- پيامبر «ص»، اختيارى در تعويض و تبديل قرآن ندارد
- ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست
- مبنای عقايد بت پرستان درباره بت ها و ردّ پندارهای باطل آنان
- پيدايش اختلاف در ميان مردم، و به وجود آمدن دو راه «هدايت» و «ضلالت»
- اقوال مفسران، در ذيل آيه شريفه: «وَ مَا كَانَ النَّاسُ إلّا أُمّة وَاحِدَة فَاختَلَفُوا...»
- شرحى در مورد مكر و حیله مشركان، در آيات خدا
- معناى دعوت خداى تعالى، از بندگانش، به سوی «دارالسلام»
- وجه نامگذاری بهشت به «دارالسلام»
- بحث روايتى:(روایاتی ذیل آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «25»
و خداوند (مردم را) به سر منزل سلامت و سعادت (بهشت) مىخواند و هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مىكند.
نکته ها
«دارِ السَّلامِ»، يكى از نامهاى بهشت است، زيرا در آنجا كينهاى در دلها نيست، تا جنگ وجدال وبهرهكشى پيش بيايد. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» «3»
سلام، نام خداست ودارالسلام، يعنى جوار رحمت الهى وجايى كه كلام ودرودشان سلام
«1». «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» حجرات، 7.
«2». «ءَانتم تزرعونه ام نحن الزارعون» واقعه، 64.
«3». اعراف، 43.
جلد 3 - صفحه 560
است و از خداوند هم به آنان سلام مىشود. «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «1»
در روايات، راه ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و رهبران معصوم آسمانى به عنوان بهترين نمونهى راه مستقيم بيان شده است.
پیام ها
1- دعوت الهى، نشانهى لطف خاصّ او بر بندگان است. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا»
2- سلامتى دنيا گذراست، ولى سلامت آخرت، پايدار است. «دارِ السَّلامِ»
3- صراط مستقيم، مايهى آرامش است و علاوه بر آخرت، همين دنيا را هم براى انسان دارالسلام مىسازد. «يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ»
4- زندگى و جامعهاى سالم، خواستگاه خداوند است. «يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ»
5- خداوند، هم دعوت مىكند و هم راه نشان مىدهد. «يَدْعُوا، يَهْدِي»
6- دعوت الهى براى همه است، ولى هدايتِ ويژه، مخصوص كسانى است كه او بخواهد و خواست خداوند هم متوقف است بر آگاهسازى خود فرد. «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»
7- حركت در صراط مستقيم، توفيق الهى مىخواهد. يَهْدِي ... إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «25»
وجه تنظيم- بعد از بيان آنكه دنيا و زخارف آن در معرض فنا و زوال است مانند فناى مزروعات مزينه به حوادث وارده، سپس ترغيب به آخرت مىفرمايد:
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ: و خداى تعالى دعوت مىفرمايد بندگان را به دار السلام. ابن عباس گويد: دار السلام بهشت است و اهلش سلامتى دارند از جميع آفات و عاهات و امراض و اسقام و پيرى و ضعف و سستى و موت، پس ايشان بزرگوارانند كه هرگز خوار نشوند و عزيزانند كه هرگز ذليل نگردند. و اغنيائى هستند كه هرگز فقير نشوند، و خوشحالند كه هرگز محزون نشوند و زندگانند كه هرگز نميرند، و در قصور مزينه متنعمند به نعم غير متناهيه، و ملائكه براى تحيت و تهنيت آنها وارد شوند از هر درى و گويند (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ) «1» پس ايشان نمىشنوند مگر سلام را، و نمىبينند مگر سلامتى را. يا حق تعالى دعوت مىفرمايد به منزلى كه از جهت شرافت و فضيلت منسوب به
«1» سوره رعد آيه 24.
ج5، ص 296
ذات سبحانى باشد.
تفسير برهان «1»: ابن بابويه به اسناد خود روايت نموده از علاء بن عبد الكريم قال سمعت ابا جعفر عليه السّلام يقول فى قول اللّه عزّ و جلّ: «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ» فقال انّ السّلام هو اللّه عزّ و جلّ و داره الّتى خلقها لاوليائه الجنّة.
يعنى: شنيدم حضرت باقر عليه السّلام در آيه شريفه فرمود: مراد السلام ذات خداوند عز و جل است، و دار او كه خلق فرموده براى اولياى خود بهشت باشد.
بنابراين مرجع هر دو قول يكى است. وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: و هدايت مىفرمايد هر كه را مىخواهد به ايمان و دين حق به توفيق و تيسير و الطاف. و اين هدايت كه عبارت باشد از الطاف و ارشاد مانند خلق به فطرت اسلامى و جعل عقل رسول باطنى و ارسال رسل و انزال كتب و قدرت و اختيار بر قبول ايمان و طاعت سبحانى، تماما نسبت به عموم مكلفين حاصل است، لكن كفار و فجار به سوء اختيار بدون جبر و اضطرار، سرپيچى و مخالفت نموده كافر شدند، و مؤمنين به حسن اختيار خود در قبول ايمان هدايت يافتند. يا هدايت مىفرمايد در آخرت هر كه را خواهد به طريق بهشت، آنچنانى كه سلوك نمودند و پيمودند راه آن را در دنيا مؤمنين، و منحرف شدند از آن كافرين.
تنبيه- ذات احديت الهى جل جلاله دعوت فرموده بندگان را به دار السلام، و چون فياض مطلق و قادر على الاطلاق است، البته به شيئى محدود فانى ننموده، بلكه عظيم العظماء هرگاه ترغيب و مبالغه در دعوت فرمايد، دلالت دارد بر آنكه دعوتش عظيم و موعدش عظيم و تشريفاتش عظيم، به حدى كه در تعقل بشرى نگنجد؛ پس مكان موعود و بهشت خلود منزلى است در نهايت وسعت، و نعمتش بىحد و غايت، كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بر قلب بشرى خطور نموده، دائم و باقى خواهد بود. بنابراين بر شخص عاقل مخفى نيست كه ترك چنين نعمت بزرگى براى درك فايده اندكى، هر آينه از بيخردى خواهد
«1» تفسير برهان ج 2 ص 183.
ج5، ص 297
بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «24» وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «25»
ترجمه
ترجمه- جز اين نيست كه مثل زندگانى دنيا مانند آبى است كه نازل نموديم آنرا از آسمان پس آميخت بآن رستنى زمين از آنچه ميخورند مردم و چهار پايان تا وقتى كه گرفت زمين زيور خود را و زينت يافت و گمان بردند اهل آن كه آنها قدرت دارندگانند بر آن آمد آنرا امر ما شبى يا روزى پس گردانيديم آنرا درويده مانند آنكه نبوده روز پيش اينچنين تفصيل ميدهيم آيتها را براى گروهى كه تفكّر ميكنند
و خدا ميخواند بسوى سراى سلامت و هدايت ميكند كسيرا كه ميخواهد بسوى راه راست..
تفسير
- خداوند تشبيه فرموده حال زندگانى چند روزه دنيا را در بىاعتبارى و سرعت زوال و فنا بحال سبزه و گياه و ساير نباتات زمين كه در اثر باران خرّمى و صفا و طراوت و نضارت جالب توجّهى پيدا ميكند و مورد طمع و مظنّه تحصيل منافع و ثمرات براى صاحبانش ميشود و ناگهان در اثر باد سموم نيست و نابود ميگردد مانند آنكه سابقه وجود بهيچ وجه نداشته و چون منشأ پيدايش نباتات آب است بذكر آن از اجزاء مشبّه به اكتفا شده است و الّا تشبيه مركّب است نه بسيط و معقول است نه محسوس و مراد از حصيد تشبيه به محصود است در زوال اثر آن از زمين و مراد به امس زمان نزديك است و مقصود از مثل آنستكه ارباب بصيرت و فكر و نظر نبايد بظاهر فريبنده دنياى موقت محدود بىاعتبار مغرور شوند و از تعمير سراى باقى آخرت براى سر گرمى بآن غفلت نمايند لذا در آيه دوّم فرموده خداوند دعوت مينمايد بسراى خود چون سلام از اسماء الهى است و دار سلامت و امن و بقاء آنجا است و مراد بهشت است چنانچه در معانى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در تفسير اين آيه و راه راست كه بهدايت و توفيق الهى براى كسانيكه در تحصيل آن مجاهدت مينمايند از اهل ايمان باز است راه بهشت است كه بخواست خدا بآن
جلد 3 صفحه 15
فائز خواهند گرديد و بنابراين ممكن است ضمير مستتر در يشاء راجع بكلمه من باشد و محتمل است راجع به اللّه باشد و مفسّرين احتمال اخير را ذكر نمودهاند و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ يَدعُوا إِلي دارِ السَّلامِ وَ يَهدِي مَن يَشاءُ إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ «25»
و خداوند دعوت ميفرمايد بندهگان را ببهشت که دار السلام است و هدايت ميفرمايد هر که را که بخواهد براه راست.
وَ اللّهُ يَدعُوا دعوت با امر تفاوت دارد از جهاتي: يكي آنكه در امر اعمال مولويت شده بخلاف دعوت، ديگر آنكه در امر استحقاق ثواب نميآورد زيرا
جلد 9 - صفحه 372
وظيفه عبد اطاعت و عبوديت است آنچه باو اعطاء شود تفضل است، ديگر در مخالفت امر استحقاق عقوبت دارد اما دعوت اظهار محبت و عنايت و علاقه است چنانچه شما اگر دعوت كرديد براي ضيافت دوستان و اقارب و بستگان خود را دعوت ميكنيد از ابتداء تفضل و عنايت است.
إِلي دارِ السَّلامِ دار السلام ضيافتخانه خدا است و اهل آن ضيف اللّه هستند و اينکه دعوت نسبت بتمام اهل عالم است غاية الامر كساني که محبت و علاقه و دلبستگي با خداي مضيف دارند اجابت دعوت ميكنند و كساني که عداوت دارند و بياعتناء هستند اجابت نميكنند چنانچه اگر جماعتي را دعوت كرديد كساني که با شما ارتباط و مناسبتي ندارند اجابت نميكنند.
وَ يَهدِي مَن يَشاءُ إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ هدايت خداوند دو قسم است يكي ارائه طريق بارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و بشارت و انذار اينکه قسم نسبت بتمام مكلفين از جن و انس مساويست. ديگر ايصال بمطلوب باعطاء توفيق و اسباب هدايت و عنايات شخصيه و اينکه خاص مؤمنين است و مفاد من يشاء است و صراط مستقيم دين قويم اسلام است بتمام خصوصيات آن از عقائد و احكام و وظائف
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- این آیه با یک جمله کوتاه اشاره به نقطه مقابل این گونه زندگی کرده و میفرماید: «خداوند به دار السلام، خانه صلح و سلامت و امنیت دعوت میکند» (وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلی دارِ السَّلامِ).
به آنجا که نه از این کشمکشهای غارتگران دنیای مادی خبری است، و نه از مزاحمتهای احمقانه ثروت اندوزان از خدا بیخبر، و نه جنگ و خونریزی و استعمار و استثمار.
سپس اضافه میکند: «خدا هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) به سوی راه مستقیم (همان راهی که به دار السلام و مرکز امن و امان منتهی میشود) دعوت میکند» (وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
نکات آیه
۱ - بهشت، سرایى است سراسر سلامت، امنیت و آرامش. (و اللّه یدعوا إلى دارالسلم)
۲ - خدا، مردم را از فریفته شدن به زندگى ناپایدار دنیا بر حذر داشته و به سرایى سراسر امن و سلامت (بهشت) فرامى خواند. (إنما مثل الحیوة الدنیا ... و اللّه یدعوا إلى دارالسلم)
۳ - هدایت و ره یابى انسانها به راه راست، در گرو مشیّت خداوند است. (و یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم)
۴ - خدا، رهنمون انسانها به راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفریط است. (و یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم)
روایات و احادیث
۵ - «عن ابى جعفر (ع) یقول فى قول اللّه عز و جل: «و اللّه یدعوا إلى دارالسلام» ... ان السلام هو اللّه عز و جل و داره ... الجنة ;[۱] از امام باقر (ع) روایت شده که درباره قول خداى عز و جل «و اللّه یدعوا إلى دارالسلام» مى فرمود: سلام نام خداى عز و جل و دار او ... بهشت است».
۶ - «عن رسول اللّه (ص) «الصراط المستقیم» الاسلام ;[۲] از رسول خدا (ص) روایت شده که «صراط مستقیم» اسلام است».
موضوعات مرتبط
- انسان: عوامل هدایت انسان ها ۳ ; هدایتگر انسان ها ۴
- بهشت: آرامش در بهشت ۱ ; امنیت در بهشت ۱ ; دعوت به بهشت ۲ ; سلامتى در بهشت ۱ ; ویژگیهاى بهشت ۱
- خدا: اهمیّت مشیّت خدا ۳ ; دعوتهاى خدا ۲ ; نواهى خدا ۲ ; هدایتهاى خدا ۴
- دارالسلام: مراد از دارالسلام ۵
- دنیاطلبى: نهى از دنیاطلبى ۲
- صراط مستقیم: مراد از صراط مستقیم ۶ ; هدایت به صراط مستقیم ۴
منابع