الإسراء ٩٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۹: خط ۳۹:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره إسراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اين كه قرآن براى مؤمنان، «شفاء» و «رحمت» ناميده شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link166 | توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link166 | توضيح اين كه: قرآن، ظالمان را، جز زيان نمى افزايد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link167 | حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link168 | بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link168 | بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link169 | بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link169 | بحثى فلسفى: (پیرامون شرور)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link170 | تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link170 | تقسيمات کلی امور جهان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link171 | تقسيم كلى امور به پنج قسم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link173 | معناى این که: «هر کس بر اساس شاکلۀ خود، عمل می کند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link172 | سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link175 | بيان اين كه: «سعادت» و «شقاوت»، از آثار اعتقادات و اعمال انسان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link173 | معناى ((كليعمل على شاكلته ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link178 | نقد سخن فخر رازى، پيرامون آيه: «قُل كُلٌّ يَعمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link174 | صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link179 | بحث فلسفى: (رابطه ذاتى بين فعل و علت فاعلى)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link175 | بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link181 | معناى این که فرمود «روح، از امر خداست»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link176 | انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link182 | موارد استعمال كلمۀ «روح»، در آيات قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link177 | بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link184 | تحدّى همۀ انس و جنّ، برای آوردن مثل قرآن، با تمامی خصوصیات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link178 | سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link185 | مشروط كردن مشركان، ايمان خود را به معجزاتى غريب و ناممكن!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link179 | بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link186 | تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركان، در شأن پيامبر «ص» نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link180 | وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link187 | گفتار بعضى مفسران در ارتباط با دو كلمۀ «بَشَراً» و «رَسُولاً»، در آيه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link181 | معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link188 | تقرير و توضيح برهانی بر نبوت عامّه و اثبات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link182 | موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link189 | توضيح برهانى عقلى بر اين كه تحمل وحى، خاص انبياء الهى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link183 | اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link191 | چون دليل و برهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link184 | تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link192 | معناى جمله: «قَادِرٌ عَلَى أن يَخلُقَ مِثلَهُم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link185 | مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link193 | بيان اين كه: انسان مبعوث در قيامت، عين انسان دنيايى است، نه مانند او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link186 | تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link187 | گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link188 | تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link189 | توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link190 | توجهى به سياق آيه ودلات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link191 | چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link192 | معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link193 | بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link195 | رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شأن نزول آيه: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۵۷

کپی متن آیه
قُلْ‌ کَفَى‌ بِاللَّهِ‌ شَهِيداً بَيْنِي‌ وَ بَيْنَکُمْ‌ إِنَّهُ‌ کَانَ‌ بِعِبَادِهِ‌ خَبِيراً بَصِيراً

ترجمه

بگو: «همین کافی است که خداوند، میان من و شما گواه باشد؛ چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست!

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٩٥ آیه ٩٦ الإسراء ٩٧
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَهِیداً»: گواه. یعنی گواه بر صدق من و عناد با حق شما.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- مشرکان، شایسته مخاطب خداوند شدن نیستند. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) براى ابلاغ پیام به مشرکان - با آنکه اعلام آن بدون ذکر «قل» هم ممکن است - مى تواند اشاره به نکته فوق باشد.

۲- خداوند، گواه و ناظرى کافى میان پیامبر(ص) و مشرکان (کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)

۳- پیامبر(ص)، در رودررویى با مشرکان منکر رسالت خود، متکى به رهنمودهاى خداوند بود. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)

۴- مشرکان و کافران حق ناپذیر و بهانه جو، مورد تهدید خداوند (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) تذکر خداوند به گواه و ناظر بودن میان پیامبر(ص) و مشرکان حق ناپذیر، مى تواند به منظور تهدید آنان باشد.

۵- خداوند با مشرکان اتمام حجت کرده و گفتنیها را به آنان گفته است. (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) تعبیر «کفى بالله شهیداً...»، پس از پاسخ گویى به شبهات مشرکان، به منزله قول فصل و اتمام حجت است.

۶- لزوم فیصله دادن به بحث و گفتوگو با بهانه جویان و حق ناپذیران (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم)

۷- دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در قبال بهانه جوییهاى مشرکان (قل کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم) آیه فوق، همان گونه که مى تواند تهدیدى علیه مشرکان حق ستیز باشد، مى تواند نوعى تسلى و دلدارى از پیامبر(ص) نیز باشد.

۸- خداوند، به امور بندگانش خبیر (آگاه) و بصیر (بینا) است. (إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا)

۹- گواهى و نظارت خداوند بر اعمال بندگان، متکى بر علم و اطلاع گسترده او به احوال آنان است. (کفى بالله شهیدًا بینى و بینکم إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا)

۱۰- توجه به احاطه علمى خدا بر بندگان، زمینه ساز پرهیز آنان از حق ناپذیرى و بهانه جویى است. (قل کفى بالله شهیدًا ... إنه کان بعباده خبیرًا بصیرًا) اینکه خداوند بر مشرکان حق ناپذیر اتمام حجت کرده و آنگاه فرموده است: «او بر حال بندگان آگاه و بیناست» مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: بصیر ۸; خبیر ۸
  • بهانه جویان: اعراض از بهانه جویان ۶
  • بهانه جویى: زمینه اجتناب از بهانه جویى ۱۰
  • حق: اعراض از حق ناپذیران ۶; انذار حق ناپذیران ۴; زمینه اجتناب از حق ناپذیرى ۱۰
  • خدا: اتمام حجت خدا ۵; انذارهاى خدا ۴; کفایت گواهى خدا ۲; مخاطبان خدا ۱; وسعت علم خدا ۹; ویژگیهاى گواهى خدا ۹; ویژگیهاى نظارت خدا ۹; هدایتهاى خدا ۳
  • ذکر: آثار ذکر احاطه علمى خدا ۱۰
  • عمل: گواهان عمل ۹
  • کافران: تهدید کافران بهانه جو ۴; تهدید کافران حق ناپذیر ۴
  • محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۷; گواهان محمد(ص) ۲; محمد(ص) و مشرکان ۲، ۳; هدایت محمد(ص) ۳
  • مشرکان: اتمام حجّت با مشرکان ۵; انذار مشرکان ۴; بهانه جویى مشرکان ۷; بى ارزشى مشرکان ۱; تهدید مشرکان بهانه جو ۴; گواهان مشرکان ۲

منابع