النور ٢٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۳: خط ۴۳:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link96 | آيات ۲۷ - ۳۴، سوره نور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link96 | آيات ۲۷ - ۳۴  سوره نور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link97 | بيان آيات مربوط به دخولبه خانه ديگران .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link97 | بيان آيات مربوط به ورود به خانه ديگران ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link98 | اذن عام براى دخول به اماكن عمومى .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۲#link98 | اذن عام براى دخول به اماكن عمومى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link99 | دستور غضّ بصر و حفظ عورات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link99 | دستور غضّ بصر و حفظ عورات و حفظ حجاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link100 | امر به حجاب دارى و آشكار نساختن مواضع زينت و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link101 | امر و تشويق به ازدواج و بستن قرارداد جهت آزادى بردگان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link101 | امر و تشويق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادى بردگان (مكاتبه )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link102 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link102 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link103 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به استيناس و استيذان در هنگام ورود به خانه ديگران .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link104 | رواياتى درباره چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم و حفظ فروج و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link104 | رواياتى درباره چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم و حفظ فروج و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link105 | رواياتى در ذيل آبات مربوط به امر تشويق به نكاح ، مكاتبه با بندگان و نهى اكراهكنيزان به زناكارى]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۰

کپی متن آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِکُمْ‌ حَتَّى‌ تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَى‌ أَهْلِهَا ذٰلِکُمْ‌ خَيْرٌ لَکُمْ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَذَکَّرُونَ‌

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است؛ شاید متذکّر شوید!

|اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خانه‌هايى كه خانه‌هاى شما نيست، [سرزده‌] داخل نشويد، تا آشنايى دهيد و اجازه خواهيد و بر اهل آن سلام كنيد. اين براى شما بهتر است، باشد كه پند گيريد
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌هايى كه خانه‌هاى شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد. اين براى شما بهتر است، باشد كه پند گيريد.
ای اهل ایمان، هرگز به هیچ خانه مگر خانه‌های خودتان تا با صاحبش انس و اجازه ندارید وارد نشوید و (چون رخصت یافته و داخل شوید) به اهل آن خانه نخست سلام کنید که این (ورود با اجازه و تحیت، برای حسن معاشرت و ادب انسانیت) شما را بسی بهتر است، باشد که متذکر (شئون یکدیگر و حافظ آداب رفاقت) شوید.
ای اهل ایمان! به خانه هایی غیر از خانه های خودتان وارد نشوید تا آنکه اجازه بگیرید، و بر اهل آنها سلام کنید، [رعایت] این [امور اخلاقی] برای شما بهتر است، باشد که متذکّر شوید.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌اى غير از خانه خود، بى آنكه اجازت طلبيده و بر ساكنانش سلام كرده باشيد، داخل مشويد. اين براى شما بهتر است، باشد كه پند گيريد.
ای مؤمنان به خانه‌هایی جز خانه‌های خودتان وارد نشوید، مگر آنکه آشنایی دهید و اجازه گیرید و بر اهل آنها سلام کنید این به خیر شماست، باشد که پند پذیرید
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌هايى جز خانه‌هاى خودتان وارد نشويد تا آنكه خبر دهيد و اجازه خواهيد و بر اهل آن سلام كنيد. اين براى شما بهتر است، باشد كه به ياد آريد و پند گيريد
ای مؤمنان! وارد خانه‌هائی نشوید که متعلّق به شما نیست، مگر بعد از اجازه گرفتن (با زنگ زدن یا در کوبیدن و کارهائی جز اینها) و سلام کردن بر ساکنان آن. این کار برای شما بهتر است (از ورود بدون اجازه و سلام). امید است شما (این دو چیز را به هنگام رفتن به منازل دیگران رعایت و آنها را) در مدّ نظر داشته باشید.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! در خانه‌هایی غیر از خانه‌های خودتان داخل نشوید، تا (با آنان) انس (و اجازه‌ای) بگیرید. و بر اهل آن (خانه)ها سلام گویید. این (کارتان) برایتان خوب است. شاید شما متذکر شوید.
ای آنان که ایمان آوردید درون نشوید خانه‌هائی را جز خانه‌های خویش تا آشنا شوید و سلام کنید بر اهلش این بهتر است برای شما شاید یاد آورید

O you who believe! Do not enter homes other than your own, until you have asked permission and greeted their occupants. That is better for you, that you may be aware.
ترتیل:
ترجمه:
النور ٢٦ آیه ٢٧ النور ٢٨
سوره : سوره النور
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَتّی تَسْتَأْنِسُوا»: تا خواستار انس و الفت می‌شوید. مراد اجازه گرفتن مؤدّبانه و دوستانه است. شیوه و وسیله اجازه خواستن هم برابر عرف محلّ متفاوت است. «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»: برخی گفته‌اند تعلیل محذوفی است چون: اُرْشدّتمْ إِلی ذلِکَ. قیلَ لَکُمْ هذا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

عدى بن ثابت گوید: علت نزول آیه چنین بوده که زنى از انصار نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله اوقات و حالاتى بر من می‌گذرد که نمی‌خواهم پدرم یا فرزندم مرا در آن اوقات و حالات ببینند. در صورتی که اینان هر وقت سرزده به خانه من مى آیند و من از این حیث در زحمت و کراهت مى باشم. بنابراین چکارى مى توانم بکنم سپس این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «27»

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خانه‌هايى كه منزل شما نيست، وارد نشويد، مگر آنكه اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام كنيد. اين به نفع شماست، شايد پند گيريد.

نکته ها

معناى «استيناس»، اجازه خواستن و اعلام ورود است كه به گفته‌ى روايات مى‌تواند با ذكر خدا باشد و يا با سلام كردن و امثال آن. «1»

شخصى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: آيا براى ورود به منزل مادرم اجازه بگيرم؟ فرمود: بله، گفت:

در خانه جز او كسى نيست و جز من خادمى ندارد! حضرت فرمود: آيا دوست دارى مادرت را بدون لباس مناسب ببينى؟ گفت نه. فرمود: پس اجازه بگير.

در روايتى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله از ورود مردان به خانه زنانى كه همسران آنان حضور ندارند نهى فرمود. «2»

در روايات مى‌خوانيم: اجازه گرفتن براى ورود به خانه ديگران سه مرتبه باشد تا اهل خانه فرصت جمع و جور كردن خود را داشته باشند. وبراى نجات غريق و مظلوم و مورد آتش سوزى، اجازه لازم نيست. «3»

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هرگاه مى‌خواست وارد منزلى شود، براى اجازه گرفتن، روبروى در خانه نمى‌ايستاد تا نگاه مباركشان به داخل خانه نيفتد. «4»

پیام ها

1- اهل ايمان، در امور زندگى بايد از وحى الهى دستور بگيرند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير نورالثقلين.

«3». تفسير كبيرفخررازى.

«4». تفاسير كبير و فى‌ظلال.

جلد 6 - صفحه 169

2- امنيّت و آزادى براى ساكنين خانه بايد حفظ شود. «لا تَدْخُلُوا» (ورود سرزده به حريم ديگران، حرام است.)

3- از مواضع تهمت دورى كنيد. لا تَدْخُلُوا ... ذلِكُمْ خَيْرٌ

4- باز بودن در خانه، دليل جواز ورود نيست. «لا تَدْخُلُوا»

5- مالكيّت افراد محترم است. «لا تَدْخُلُوا»

6- برخورد مؤمنان با يكديگر، بايد با محبّت همراه باشد. «تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا»

7- از هر كارى كه موجب شكستن حريم حيا وحجاب مى‌شود، دورى كنيد.

«تَسْتَأْنِسُوا»

8- وارد شونده بايد سلام كند، هر كه باشد. «تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها» (سلام كردن لازم نيست از كوچكتر به بزرگتر باشد.)

9- مراعات ادب وحقّ ديگران، سرچشمه‌ى سعادت بشر است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ»

10- دستورات الهى را فراموش نكنيم و به ياد داشته باشيم. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»

11- آداب واخلاق دينى، همان نداى فطرت است، كه مورد غفلت قرار گرفته و بايد با تذكر بيدار كنيم. «تَذَكَّرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «27»


«1». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 135، چاپ كتابخانه آيت اللّه العظمى المرعشى النّجفى.

جلد 9 - صفحه 223

بعد از آن خطاب به مؤمنان مى‌فرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانيكه ايمان آورديد به خدا، لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ‌: وارد نشويد به خانه‌هائى غير از خانه‌هاى خود شما كه در آن ساكنيد و خانه‌اى كه به اجاره يا عاريه داده باشند نيز چنين است، پس موجر و معير نيز در اين حكم داخلند، يعنى اى كافه اهل ايمان، در هيچ خانه بيگانه داخل مشويد، حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا: تا اينكه استعلام كنيد و دستورى طلبيد.

نكته: «تَسْتَأْنِسُوا» مشتق از «استيناس» به معنى «استعلام»، زيرا مستأذن مستعلم حال و مستكشف است از اينكه اهل خانه اراده دخول او را دارند يا نه، و اذن او خواهند داد يا نه، و يا از استيناس مأخوذ كه خلاف استيحاش است، زيرا مستأذن مستوحش و خائف است از آنكه او را اذن ندهند، و چون اذن يافت مستأنس شد، پس اين از باب كنايه و ارداف است، چه اين نوع استيناس مرادف اذن است.

وَ تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها: و سلام كنيد بر اهل آن خانه. ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ‌: آن استعلام و استيذان بهتر است مر شما را از آنكه بى‌اجازه و ناگهان درآييد، و اين حكم را بر شما نازل فرموديم، لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‌: براى اينكه پند يابيد و به آنچه صلاح شما در آن بيشتر است عمل كنيد.

تنبيه: آيه شريفه يكى از دستورات اخلاقيه را بيان فرمايد كه در داخل شدن به خانه‌هاى غير، اذن طلبيد و سرزده وارد نشويد مانند اهل جاهليت، كه چون شخصى خواستى به خانه ديگرى درآيد گفتى: (حييتم صباحا و مسائا) و بى‌اجازه وارد شدى، و بسا بودى كه مرد با زن خود به مباشرت اشتغال داشتى. حق تعالى امت پيغمبر را امر فرمود كه اذن طلبيد در وقت دخول، و بجاى تحيت كه آداب جاهليت است سلام كنيد، كه اين افضل و احسن است از عادت‌

جلد 9 - صفحه 224

جاهليت. و به اتفاق علماى اماميه، استيذان واجب و تسليم سنت است؛ و زدن در خانه به سختى و فرياد كردن صاحب خانه را، مكروه است و احاديث در اين قسمت بسيار است از جمله:

1- در مجمع- مروى است كه مردى به حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله عرضه داشت: آيا اجازه خواهم در خانه‌اى كه مادر من در آنست داخل شوم؟

فرمود: بلى. عرض كرد: مادر را به غير من خادمى نيست، هر وقت بر او وارد شوم اذن طلبم؟ فرمود: آيا دوست دارى مادر خود را برهنه ببينى؟ عرض كرد: نه، فرمود: پس اذن طلب كن. «1» 2- ابو ايوب انصارى روايت نموده كه خدمت حضرت پيغمبر عرض كرديم: استيناس چيست؟ فرمود: تكلم كند مرد به تسبيحه يا تكبيره يا تحميده و تنحنحى كه آگاه سازد اهل خانه را. «2» و جايز نيست در خانه‌اى نظر كنند تا بدانند كه كسى در خانه هست تا دستورى خواهند.

سهل ابن سعد روايت كند كه مردى خواست در بعضى از حجره‌هاى رسول نگرد، حضرت در آمد، در دست مباركش قضيبى سر تيز بود كه بدان حك سر فرمودى، فرمود: اگر دانستمى تو در حجره‌اى نگريستى، اين قضيب در هر دو چشم تو زدمى. «3» تتمه: عقاب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه در ذيل خطبه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: و من اطلع فى بيت جاره فنظر الى عورة رجل او شعر امرئة او شى‌ء من جسدها كان حقّا على اللّه ان يدخله النّار مع المنافقين الّذين كانوا يتبعون عورات النّاس فى الدّنيا و لا يخرج من الدّنيا حتّى يفضحه اللّه و يبدى للنّاس عورته فى الآخرة.

هر كه مشرف شود به خانه همسايه پس نظر كند به عورت مردى يا موى زنى‌


«1». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 135 و 136، چاپ كتابخانه آيت اللّه العظمى المرعشى النّجفى.

«2». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 135، چاپ كتابخانه آيت اللّه العظمى المرعشى النّجفى.

«3». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 135، چاپ كتابخانه آيت اللّه العظمى المرعشى النّجفى.

جلد 9 - صفحه 225

يا چيزى از جسد او، سزاوار است بر خدا اينكه داخل كند او را در آتش با منافقين كه عيبجوئى مى‌كردند مسلمانان را در دنيا، و بيرون نرود از دنيا تا آنكه رسوا سازد او را خدا و مكشوف العوره آيد در آخرت. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ «25» الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «26» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «27» فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى‌ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ «28» لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيها مَتاعٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ «29»

ترجمه‌

روزى چنين تمام ميدهد بآنها خداوند جزائشانرا كه سزاوار


جلد 4 صفحه 19

است و ميدانند كه خدا او است حق آشكار

پليدها براى پليدانست و پليدانند براى پليدها و پاكيزه‌ها براى پاكانست و پاكانند براى پاكيزه‌ها آنگروه منزهند از آنچه ميگويند مر ايشانرا است آمرزش و روزى خوب‌

اى كسانيكه گرويديد داخل مشويد در خانه‌هائى غير خانه‌هاى خودتان تا آنكه دستورى طلبيد و سلام كنيد بر اهلش اين بهتر است براى شما باشد كه شما پند گيريد

پس اگر نيابيد در آنها كسى را پس داخل آنها مشويد تا اجازه داده شود بشما و اگر گفته شود بشما بازگرديد پس باز گرديد آن پسنديده‌تر است براى شما و خدا بآنچه ميكنيد دانا است.

نيست بر شما گناهى كه داخل شويد در خانه‌هائى غير مسكون كه در آنها برخوردارى است براى شما و خدا ميداند آنچه را آشكار ميكنيد و آنچه پنهان ميداريد.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب احوال روز قيامت فرموده در چنين روزى خداوند جزاى اعمال بندگانرا بآنها بنحوا كمل خواهد داد چون دين بمعناى جزاء است و آن حق است كه بايد داده شود بميزان استحقاق و در آنروز مردم ميدانند بعين اليقين و مشاهده ميكنند بديده حق بين كه خدا حق ثابت آشكار است بحق و عدل حكم ميكند و بحق ميدهد و مى‌بخشد و بحق ميگيرد و بدوزخ ميفرستد و جز حق و حقيقت حاكم و حكومتى نيست و در تعقيب حديث افك فرموده زنان خبيثه قابل مردان خبيث ميباشند و مردان خبيث لايق زنان خبيثه‌اند و زنان پاك قابل مردان پا كند و مردان پاك لايق زنان پاك چون سنخيت و توافق روحى و اخلاقى در مواصلت و ازدواج شرط است و بايد رعايت شود چنانچه در تفسير الزانى لا ينكح الازانية گذشت و در مجمع اين معنى را از صادقين عليهما السلام نقل نموده علاوه آنكه مردمى بودند كه ميخواستند با زنان بد ازدواج نمايند پس خداوند آنها را نهى فرمود و مكروه داشت آنرا براى ايشان و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه اقوال و افعال بد ناشايسته مناسب با اشخاص بد ناپاك است و اشخاص بد ناپاك ملايم با اقوال و افعال بد ناشايسته‌اند و اقوال و افعال خوب پسنديده مناسب با اشخاص خوب پاكيزه است و اشخاص خوب پاك موافق با اقوال و افعال خوب شايسته‌اند و در اضافه و اختصاص ادنى ملابست و


جلد 4 صفحه 20

مناسبت كافى است و در اين باب حديثى از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه بمناسبت قول خداوند ليميز اللّه الخبيث من الطيّب در سوره انفال گذشت و حقير در اواخر سوره فاتحه تحقيق آنرا نمودم و در هر حال اشخاص خوب پاك از مرد و زن مبرّى و منزّهند از آنچه ميگويند مردم در باره آنها از تهمت و بهتان بنابر معناى اول و منزهند از آنكه بگويند سخنى از قبيل سخنان آنمردم بنابر معناى دوم و از براى ايشان است خلعت مغفرت الهى و روزى فراوان خوب گواراى بهشت‌برين و نيز فرموده‌اى اهل ايمان داخل نشويد در غير خانه‌هاى مسكونى خودتان تا وقتى كه استعلام و استيذان نمائيد از اهل آن خانه‌ها و سلام كنيد بر آنها و چون استيناس موجب علم بحال و رفع خوف از ورود است بمعناى استعلام و استيذان استعمال ميشود و ظاهرا استيناس حاصل ميشود بهر قول و فعلى كه بعد از آن معلوم شود رضايت صاحب خانه اگر چه سلام باشد ولى بهتر آنستكه بگويد سلام عليكم اجازه ميدهيد چنانچه در مجمع اين دستور را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده و در بعضى از روايات بتسبيح و تحميد و تكبير و سرفه نمودن تفسير شده و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از استيناس صداى رسيدن كفش بزمين و سلام كردن است و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه پسر از پدر بايد اذن بگيرد براى ورود بر او ولى پدر از پسر نبايد اذن بگيرد و مرد بايد از خواهر و دخترش اذن بگيرد اگر شوهردار باشند اين استعلام و استيذان و سلام نمودن در وقت دخول در بيت بهتر است از براى شما از سرزده و بى خبر داخل شدن و چون بهتر است خدا دستور فرموده كه شما متذكر شويد و بصلاح خودتان عمل نمائيد و اگر نيافتيد در آن خانه‌ها كسى را كه اجازه دخول بگيريد از او يعنى كسى جواب شما را نداد پس داخل نشويد تا صاحب خانه اذن دهد شايد نخواسته باشد كسى مطلع از اوضاع خانه او شود لذا جائز نيست كسى از خارج نگاه كند و بر اوضاع داخلى خانه كسى مطلع شود و بعد اذن دخول بگيرد در صورتى كه در بسته باشد چون از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل شده كه اذن براى نگاه كردن است مگر در خانه باز باشد كه شايد آن اماره رضايت باشد و اگر از طرف صاحب خانه گفته شد برويد و اذن داده نشد منصرف‌


جلد 4 صفحه 21

شويد و مراجعت كنيد و اصرار نكنيد اگر چه صريحا نگفته باشند آنمراجعت و انصراف آبرومندتر و بهتر از اصرار و انتظار اجازه است براى شما و خداوند باعمال شما بندگان علم دارد ميداند چه اندازه بر طبق دستوراتش عمل ميكنيد و بهمان اندازه بشما اجر ميدهد و گناهى ندارد بلكه جائز است براى شما كه داخل شويد در غير خانه‌هاى مسكونى از قبيل خرابه‌ها كه صاحب معينى ندارد و كاروانسراها و حمامها و آسياسراها و منازلى كه معمولا مردم بى اجازه وارد ميشوند و بنا نيست كسى با اذن وارد شود براى استفاده و بهره‌مند شدن از دفع گرما و سرما و معامله و تنظيف و استراحت مختصرى بدون منع مالك يا براى برداشتن چيزى كه از انسان در آن اماكن از سابق جاى مانده و در روايت قمى ره از امام صادق بيوت غير مسكونى بحمامات و خانات و ارحيه تفسير شده و خدا ميداند شما بچه قصد وارد ميشويد و بچه نيت استيذان مينمائيد آيا حاجت مشروعى داريد يا ميخواهيد بر اسرار مردم مطلع شويد و خيال بد داريد و بر طبق آن بشما پاداش خواهد داد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لا تَدخُلُوا بُيُوتاً غَيرَ بُيُوتِكُم‌ حَتّي‌ تَستَأنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلي‌ أَهلِها ذلِكُم‌ خَيرٌ لَكُم‌ لَعَلَّكُم‌ تَذَكَّرُون‌َ «27»

اي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ايد (مؤمنين‌) داخل‌ خانه‌ها نشويد غفلة و بي‌ خبر و بدون‌ اطلاع‌ اهل‌ خانه‌ ‌که‌ معناي‌ استيناس‌ ‌است‌ و سلام‌ كنيد ‌بر‌ اهل‌ خانه‌ ها ‌اينکه‌ ‌براي‌ ‌شما‌ بهتر ‌است‌ بايد ‌شما‌ متذكر شويد انسان‌ ‌در‌ منزل‌ ‌خود‌ بي‌خبر وارد شود مانعي‌ ندارد اما ‌در‌ منزل‌ ‌غير‌ و ‌لو‌ محارم‌ باشند مثل‌ مادر و دختر و اخوات‌ باشند نبايد بي‌خبر داخل‌ شود.

(يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا) تكاليف‌ الهي‌ عام‌ ‌است‌ لكن‌ ‌غير‌ مؤمن‌ اطاعت‌ نميكند لذا خطاب‌ بمؤمنين‌ فرمود.

(لا تَدخُلُوا بُيُوتاً) نكره‌ ‌در‌ سياق‌ نفي‌ افادة عموم‌ مي‌دهد بالاخص‌ ‌به‌ قرينه استثناء.

(غَيرَ بُيُوتِكُم‌) ‌غير‌ ‌از‌ بيوت‌ ‌خود‌ ‌هر‌ بيتي‌ ‌باشد‌ نبايد داخل‌ شد.

(حَتّي‌ تَستَأنِسُوا) بعضي‌ گفتند ‌يعني‌ استيذان‌ كنيد و بدون‌ اذن‌ داخل‌ نشويد و ‌در‌ اخبار دارد (وقع‌ النعل‌) ‌يعني‌ پا ‌به‌ زمين‌ زند و مراد اينست‌ ‌که‌ اهل‌ بيت‌ قبل‌ ‌از‌ ورود خبر شوند ‌ يا ‌ ‌به‌ تنحنح‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ كوبيدن‌ باب‌ ‌ يا ‌ امروز ‌به‌ زنگ‌ ‌ يا ‌ صدا ‌که‌ مطلع‌ باشند كيست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ اذن‌ دادند وارد شود و ‌حتي‌ دارد شخصي‌ ‌از‌ حضرت‌ رسالت‌ سؤال‌ كرد ‌که‌ ‌در‌ بيت‌ مادرم‌ و ديگري‌ ‌هم‌ ‌در‌ خانه‌ نيست‌ ميتوانم‌ داخل‌ شوم‌ حضرت‌ فرمود آيا دوست‌ داري‌ مادرت‌ ‌را‌ عريان‌ ‌به‌ بيني‌ عرض‌ كرد نه‌ حضرت‌ فرمود شايد عريان‌ ‌باشد‌.

(وَ تُسَلِّمُوا) سلام‌ كنيد چنانچه‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ابراهيم‌ و ‌بر‌ حضرت‌ رسالت‌ سلام‌ ميكردند ‌حتي‌ خداوند سلام‌ مي‌رساند ‌حتي‌ تحيت‌ اهل‌ بهشت‌ سلام‌ ‌است‌ (تَحِيَّتُهُم‌ فِيها سَلام‌ٌ) ابراهيم‌ آيه 28 ‌حتي‌ خداوند ‌به‌ مؤمنين‌ سلام‌ ميكند (تَحِيَّتُهُم‌ يَوم‌َ

جلد 13 - صفحه 517

يَلقَونَه‌ُ سَلام‌ٌ) احزاب‌ آيه 43 و ‌از‌ ‌براي‌ سلام‌ سه‌ معني‌ ‌شده‌.

1‌-‌ اسم‌ الهيست‌ (السَّلام‌ُ المُؤمِن‌ُ المُهَيمِن‌ُ) حشر آيه 23 ‌يعني‌ ‌در‌ حفظ الهي‌ باشي‌.

2‌-‌ دعاء بسلامتي‌ ‌از‌ آفات‌ دنيوي‌ و بليات‌ اخروي‌.

3‌-‌ وعده‌ ‌است‌ ‌که‌ خيالتان‌ ‌از‌ ‌من‌ راحت‌ ‌باشد‌ قصد سويي‌ ندارم‌ و بايد مؤمنين‌ سبقت‌ ‌بر‌ يكديگر بگيرند ‌که‌ ‌بر‌ سابق‌ نه‌ درجه‌ ‌است‌ و ‌بر‌ مجيب‌ يك‌ درجه‌ و جواب‌ سلام‌ واجب‌ ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ نمازها، و صيغ‌ سلام‌ چهار ‌است‌.

سلام‌ عليك‌، ‌السلام‌ عليك‌، سلام‌ عليكم‌، ‌السلام‌ عليكم‌ و ‌بر‌ مجيب‌ ‌ يا ‌ مطابق‌ جواب‌ دهد ‌ يا ‌ ‌به‌ تقديم‌ عليك‌ و عليكم‌ ‌که‌ افضل‌ ‌است‌ و ‌در‌ قرآن‌ مجيد ‌است‌ ميفرمايد:

(وَ إِذا حُيِّيتُم‌ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحسَن‌َ مِنها أَو رُدُّوها) نساء آيه 88 بلي‌ ‌در‌ نماز بايد مطابق‌ ‌باشد‌.

(عَلي‌ أَهلِها) و ‌لو‌ اطفال‌ ‌غير‌ بالغ‌ باشند ولي‌ امروز تحيت‌ ‌آنها‌ مرسي‌ ‌است‌ و دست‌ تكان‌ دادن‌ و ‌به‌ پيشاني‌ گذاردن‌ ‌است‌.

(ذلِكُم‌ خَيرٌ لَكُم‌) معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ تركش‌ ‌هم‌ خوب‌ ‌است‌ بلكه‌ مثل‌‌-‌ الطاعة خير ‌من‌ المعصية و المؤمن‌ خير ‌من‌ كافر و الجنة خير ‌من‌ النار.

(لَعَلَّكُم‌ تَذَكَّرُون‌َ).

گفتيم‌ لعل‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ نوع‌ موارد بمعني‌ بايد ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 27)- بدون اذن به خانه مردم وارد نشوید: در اینجا بخشی از آداب معاشرت و دستورهای اجتماعی اسلام که ارتباط نزدیکی با مسائل مربوط به حفظ عفت عمومی دارد بیان شده است.

نخست می‌گوید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلی أَهْلِها).

«این برای شما بهتر است، شاید متذکر شوید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).

باید در خانه و محیط زندگی خصوصی افراد امنیت کافی وجود داشته باشد به همین دلیل در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون اجازه آنها ممنوع است در اسلام نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده شده و آداب و ریزه کاریهایی در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده می‌شود. از جمله، در حدیثی می‌خوانیم که: «پیامبر به یکی از یارانش فرمود: به هنگام اجازه گرفتن رو بروی در نایست!» و خود آن حضرت هنگامی که به در خانه کسی می‌آمد رو بروی در نمی‌ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار می‌گرفت و می‌فرمود: السّلام علیکم و به این وسیله اجازه ورود می‌گرفت.

نکات آیه

۱ - ورود ناگهانى و بدون آشنایى دادن و انس قبلى، به محل سکونت و خانه دیگران، ممنوع است. (یأیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا) برداشت یاد شده، براساس این مبنا است که «استئناس» (مصدر «تستأنسوا») از ماده «انس» (در مقابل وحشت) باشد. بر این اساس معناى آیه چنین مى شود: شخص وارد شونده در ابتدا باید از راه اجازه خواستن و غیره با صاحب خانه مأنوس شود، آن گاه وارد خانه گردد تا موجب وحشت و اضطراب خود و دیگران نشود.

۲ - ورود به خانه و محل سکونت دیگران، بدون اطمینان از وجود صاحب آن و اجازه از او، ممنوع است. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا) برداشت فوق، بر این مبنا است که «استئناس» (مصدر «تستأنسوا») استفعال از «آنس إذا أبصر» و به معناى استعلام و استکشاف باشد. بر این اساس معناى آیه چنین مى شود: «وارد خانه کسى نشوید تا آن که از وضعیت و احوال صاحب خانه باخبر شوید که معمولاً این استعلام همراه با استیذان (اجازه خواستن) است».

۳ - اهتمام اسلام به حفظ امنیت و آسایش محیط خانه و پرهیز کردن از ایجاد مزاحمت و نا امنى در آن (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا)

۴ - ورود به محل سکونت و خانه دیگران پیش از سلام کردن به اهل آن، ممنوع است. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا و تسلّموا على أهلها)

۵ - اذن خواستن و سلام کردن، از شرایط و آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا و تسلّموا)

۶ - ورود به محل سکونت و خانه دیگران - هر چند با اجازه باشد - نباید همراه با تکلف، تحمیل و احساس سنگینى براى صاحب آن باشد. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا و تسلّموا على أهلها) برداشت یاد شده از تعبیر «تستأنسوا» به جاى «تستأذنوا» و دستور به سلام کردن - که پیام آور دوستى و صفا است - استفاده مى شود.

۷ - ورود ناگهانى و بدون سلام کردن و اذن خواستن، به محل سکونت و خانه یکدیگر، از رسوم و اخلاق جاهلیت پیش از اسلام بود. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا و تسلّموا على أهلها)

۸ - خوددارى از ورود به محل سکونت و خانه دیگران، بدون اجازه و سلام کردن، به خیر و صلاح جامعه است. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا ... ذلکم خیر لکم)

۹ - به یاد سپردن، پند پذیرفتن و عمل کردن به آن، فلسفه بیان آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران از سوى خداوند است. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّى تستأنسوا ... لعلّکم تذکّرون) جمله «لعلّکم تذکّرون» تعلیل براى جمله اى محذوف مانند «أنزل علیکم هذا» و با «أرشدتم إلى ذلک» است; یعنى، آنچه از این آیات نازل کردیم به منظور به یاد سپردن، پند پذیرفتن و به کار بستن آن بود.

۱۰ - ورود افراد به خانه و محل سکونت خودشان به طور ناگهانى جایز است. (لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم... لعلّکم تذکّرون) از قید «غیر بیوتکم» استفاده مى شود که شرایط ورود به خانه افراد (مثل اذن ورود گرفتن و سلام کردن) مربوط به خانه هاى دیگران است و خانه هاى شخصى افراد چنین شرایطى را ندارد.

۱۱ - «عن أبى أیوب إنّ النبى(ص). قال الإستیناس أن تدعوا الخادم حتّى یستأنس أهل البیت...; از ابوایوب روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: استیناس آن است که خادم را بخوانى تا اهل خانه را براى ورود تو با خبر سازد...». ۱- الدرالمنثور، ج ۶، ص ۱۷۲.

۱۲ - «عن أبى أیوب الأنصارى قال: قلنا یا رسول اللّه ما الإستیناس؟ قال: یتکلم الرجل بالتسبیحه والتحمیدة و التکبیرة و یتنحنح على أهل البیت ...; از ابوایوب انصارى روایت شده است که گفت: به رسول خدا(ص) گفتیم: «استیناس» چیست؟ فرمود: این است که شخص با تکلم به تسبیح، تمجید، تکبیر و صدا از سینه در آوردن بر اهل خانه [آنان را با خبر سازد]». ۱- مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۳; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۸۵، ح ۷۹.

۱۳ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: الإستیناس وقع النعل و التسلیم; از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: استیناس کوبیدن کفش بر زمین و سلام کردن است» ۱- تفسیر قمى، ج ۲، ص ۱۰۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۸۶، ح ۷۸ و ۸۳.

موضوعات مرتبط

  • احکام: فلسفه احکام ۹
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۷; ورود به خانه دیگران در جاهلیت ۷
  • خانه: آداب ورود به خانه ۱۰; آداب ورود به خانه دیگران ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۳; استیذان هنگام ورود به خانه دیگران۲، ۵; اهمیت آسایش در خانه ۳; اهمیت امنیت در خانه ۳; سلام هنگام ورود به خانه دیگران ۴، ۵
  • مصالح : مصالح اجتماعى ۸
  • معاشرت: آداب معاشرت ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۱۰; خیریت آداب معاشرت ۸

منابع

  1. تفاسیر روض الجنان از خاصه و جامع البیان و کشف الاسرار و فریابى از عامه.