الشعراء ١٦٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link296 | آيات ۱۶۰ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link296 | آيات ۱۶۰ - ۱۷۵ سوره شعراء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link297 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link297 | توضيح اين كه آميزش با همجنس، برخلاف نظام خلقت و فطرت انسان است]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۳
کپی متن آیه |
---|
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ |
ترجمه
الشعراء ١٦٢ | آیه ١٦٣ | الشعراء ١٦٤ | ||||||||||||||
|
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ «160» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ «161» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «162» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «163»
قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمىكنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163)
فَاتَّقُوا اللَّهَ: پس بترسيد از خداى در ترك استماع نصيحت من، وَ أَطِيعُونِ:
و فرمان بريد مرا در قبول موعظه و ارشاد و هدايت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (164)
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)
ترجمه
تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را
هنگاميكه گفت بآنها
جلد 4 صفحه 123
برادرشان لوط آيا نمىپرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان
آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم
و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان
گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان
گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم
پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند
پس نجات داديم او و كسانش را همگى
مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان
پس هلاك كرديم ديگران را
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان
همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامىگذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزهترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانوادهاش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم
جلد 4 صفحه 124
آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ قالَ لَهُم أَخُوهُم لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُم رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ إِن أَجرِيَ إِلاّ عَلي رَبِّ العالَمِينَ (164)
اينکه چهار آيه بعين مطابق با آيات در مورد هود و صالح است و شرحش گذشت فقط شخص نبي مختلف است.
79
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 163)- «اکنون (که چنین است) پرهیز کاری پیشه کنید، و از خدا بترسید و مرا اطاعت نمایید» که رهبر راه سعادت شما هستم (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ).
نکات آیه
۱ - دعوت مجدد لوط(ع) از قوم خود، براى رعایت تقواى الهى و پرهیز از گناه (إذ قال لهم أخوهم لوط ألاتتّقون ... فاتّقوا اللّه)
۲ - تقواى الهى، زمینه ساز اطاعت از پیامبران و رهبران دینى (فاتّقوا اللّه و أطیعون) مقدم آمدن فعل «اتّقوا» بر «أطیعوا»، مى تواند بیانگر این مطلب باشد.
۳ - پیامبران الهى، داراى حق ولایت و اطاعت بر مردم (فاتّقوا اللّه و أطیعون) تفریع «فاتّقوا اللّه وأطیعون» بر آیه قبل (إنّى لکم رسول أمین) بیانگر این معنا است که با توجه به این که من رسول الهى ام، بر شما لازم است که تقواى الهى را رعایت کنید و از من فرمان ببرید.
۴ - لوط(ع)، خواهان اطاعت قومش از او به دلیل آشکار بودن صداقت و امانت دارى وى (فاتّقوا اللّه و أطیعون) تفریع «اتّقواللّه» بر «إنّى لکم رسول أمین» بیانگر مطلب یاد شده است.
۵ - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پیامبران و رهبران دینى (فاتّقوا اللّه و أطیعون) «أطیعون» مى تواند عطف تفسیرى براى «اتّقوا اللّه» باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.
۶ - برخودارى رهبران از صداقت و امانت، شرط اطاعت و فرمان بردارى از آنان است. (إنّى لکم رسول أمین . فاتّقوا اللّه و أطیعون)
موضوعات مرتبط
- اطاعت: اطاعت از انبیا ۳، ۵; اطاعت از رهبران دینى ۵; اطاعت از لوط(ع) ۴; زمینه اطاعت از انبیا ۲; زمینه اطاعت از رهبران دینى ۲، ۶
- انبیا: حقوق انبیا ۳; ولایت انبیا ۳
- تقوا: آثار تقوا ۲; اهمیت تقوا ۱; دعوت به تقوا ۱; نشانه هاى تقوا ۵
- حقوق: حق ولایت ۳
- رهبران: آثار امانتدارى رهبران ۶; آثار صداقت رهبران ۶
- قوم لوط: دعوت از قوم لوط ۱، ۴
- گناه: دعوت به ترک گناه ۱
- لوط(ع): امانتدارى لوط(ع) ۴; خواسته هاى لوط(ع) ۴; دعوتهاى لوط(ع)۱; صداقت لوط(ع) ۴; قصه لوط(ع) ۱، ۴
منابع