الشعراء ١٦٢
کپی متن آیه |
---|
إِنِّي لَکُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ |
ترجمه
الشعراء ١٦١ | آیه ١٦٢ | الشعراء ١٦٣ | ||||||||||||||
|
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ «160» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ «161» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «162» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «163»
قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمىكنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162)
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ: بتحقيق كه من شما را فرستادهاى هستم كه امينم در نصيحت، يعنى خيرخواه شما مىباشم و غرض من از اين دعوت، محض هدايت شماست نه غير آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (164)
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)
ترجمه
تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را
هنگاميكه گفت بآنها
جلد 4 صفحه 123
برادرشان لوط آيا نمىپرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان
آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم
و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان
گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان
گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم
پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند
پس نجات داديم او و كسانش را همگى
مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان
پس هلاك كرديم ديگران را
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان
همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامىگذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزهترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانوادهاش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم
جلد 4 صفحه 124
آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ قالَ لَهُم أَخُوهُم لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُم رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ إِن أَجرِيَ إِلاّ عَلي رَبِّ العالَمِينَ (164)
اينکه چهار آيه بعين مطابق با آيات در مورد هود و صالح است و شرحش گذشت فقط شخص نبي مختلف است.
79
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 162)- لحن گفتار او و دلسوزی عمیق و فوقالعادهاش نشان میداد که همچون یک برادر سخن میگوید.
سپس افزود: «من برای شما رسول امینی هستم» (إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ).
آیا تاکنون خیانتی از من دیدهاید؟ و از این به بعد نیز نسبت به وحی الهی و رساندن پیام پروردگار شما قطعا رعایت امانت را خواهم کرد.
نکات آیه
۱ - تأکید لوط(ع) بر رسالت الهى خویش براى قومش (إنّى لکم رسول)
۲ - دعوت لوط(ع) از قوم خود به پذیرفتن رسالت وى، اعتماد کردن به او و جدى گرفتن هشدارهایش (ألاتتّقون . إنّى لکم رسول أمین) واژه «أمین» مى تواند از ریشه «أمن» و به معناى «مأمون» (فرد مورد اعتماد) باشد. این تعبیر، بیان دعوتى است از سوى لوط(ع) که باید قومش به او اعتماد کنند، به سخنانش گوش فرادهند و هشدارهایش را جدى بگیرند.
۳ - تأکید لوط(ع) بر امانت دارى خویش در ابلاغ پیام الهى (إنّى لکم رسول أمین) برداشت یاد شده بدان احتمال است که کلمه «أمین» از ریشه «أمانة» (مقابل «خیانة») مشتق شده باشد.
۴ - امانت در تبلیغ، از مهم ترین ویژگى رسولان الهى (إنّى لکم رسول أمین) اختصاص به ذکر یافتن عنوان «أمین» از میان دیگر صفات، بیانگر اهمیت والاى آن در راستاى ابلاغ پیام الهى است.
۵ - تصریح لوط(ع) بر خیرخواهى خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت وى (إنّى لکم رسول أمین) برداشت یاد شده با توجه به قید «لکم» (براى شما) به دست مى آید.
۶ - لوط(ع)، شخصیتى خوشنام و امانت دار در میان قوم خود (إنّى لکم رسول أمین) تأکید لوط(ع) بر امین بودن خود، در صورتى ثمربخش است که وى از پیشینه اى همراه با خوشنامى و امانت دارى برخوردار باشد.
موضوعات مرتبط
- انبیا: امانتدارى انبیا ۴; ویژگیهاى انبیا ۴
- تبلیغ: امانتدارى در تبلیغ ۳، ۴
- قوم لوط: حفظ منافع قوم لوط ۵; دعوت از قوم لوط ۲
- لوط(ع): آثار نبوت لوط(ع) ۵; اظهار خیرخواهى لوط(ع) ۵; اعتماد به لوط(ع) ۲; امانتدارى لوط(ع) ۳، ۶; تبلیغ لوط(ع) ۳; خوشنامى لوط(ع) ۶; دعوتهاى لوط(ع) ۲; رسالت لوط(ع) ۱; فضایل لوط(ع) ۶; قبول هشدارهاى لوط(ع) ۲ ; قصه لوط(ع) ۲، ۵
منابع