سبإ ٣٧: تفاوت میان نسخهها
(←تفسیر) |
(←تفسیر) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link379 | ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link379 | ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link380 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link380 | بحث روايتى]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۱
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولٰئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ |
ترجمه
سبإ ٣٦ | آیه ٣٧ | سبإ ٣٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زُلْفی»: قرب و منزلت. پایه و مقام. مفعول مطلق است و هم معنی با مصدر فعل. «الضِّعْفِ»: مضاعف. چندین برابر. مراد دست کم یک به ده است (نگا: انعام / . «إِلاّ»: لیکن. امّا. «مَنْ»: مستثنی از ضمیر (کُمْ) در فعل (تُقَرِّبُکُمْ) است و یا مبتدا و مابعد آن خبر است. «الْغُرُفَاتِ»: (نگا: زمر / ، عنکبوت / ). «جَزَآءُ الضِّعْفِ»: اضافه موصوف به صفت، و یا اضافه مصدر به مفعول خود است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴ سوره سباء
- بیزاری پیروان کافر، از پیشوایان گمراه خود، در قیامت و پاسخ آنان
- قيامت، روز كشف اسرار و ظهور ملكات رذيله و عادات بد نفسانى
- پاسخ به ثروتمندان مرفّه که گفتند: «ما در آخرت، عذاب نمى شويم»
- سؤال خداوند از ملائكه و بيزارى جستن ملائكه از عبادت مشركان
- مقصود از اين كه مشركان به «جنّ» ايمان داشته، آن ها را عبادت مى كردند
- پافشارى مشركان در پيروى هواى نفس و مقاومت بی دليل در برابر موعظه پيامبر «ص»
- ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ «37»
و اموال و فرزندانتان آن گونه (فضيلتى) نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند.
پس آنانند كه برايشان دو برابر آن چه عمل كردند پاداش است و آنانند كه در غرفهها و طبقات (بهشتى) آسوده خاطرند.
نکته ها
خداوند، ايمان و عمل صالح و انفاق و اخلاص را وسيلهى قرب به خود قرار داده است، ولى گروهى مال و فرزند و نژاد را عامل قرب و سعادت مىپندارند.
در آيه 15 سورهى تغابن مىخوانيم: «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» همانا اموال و فرزندان، وسيلهى آزمايش شما هستند و خداست كه نزد او پاداش بزرگ است. البتّه ذكر مال و فرزند، از باب مثال است وگرنه جز ايمان و عمل صالح هر چه باشد وسيلهى قرب نخواهد بود.
كسانى كه به مال و فرزند زياد افتخار مىكنند بدانند كه كثرت مال و فرزند هميشه نشانهى گشايش رزق نيست، بلكه گاهى خداوند افرادى را با سرمايه عذاب مىدهد. «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» «1»
پیام ها
1- به تبليغات و تفكّرات غلط دشمنان پاسخ دهيد. كفّار (در آيه 35) مىگفتند: ما با داشتن اموال و فرزندانِ بيشتر، عذاب نمىشويم. «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ»، اين آيه پاسخ مىدهد: كه مال و فرزند سبب در امان ماندن از
«1». توبه، 55.
جلد 7 - صفحه 452
عذاب نيست. وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ ...
2- قرب به خدا، هميشه براى انسان يك هدف بوده امّا گاهى انسان براى رسيدن به آن راهها و وسايل نادرستى را انتخاب كرده است، نظير بت پرستى. «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» «1»، وَ ما أَمْوالُكُمْ ... عِنْدَنا زُلْفى
3- داشتن مال و فرزند و ساير امكانات، نشانهى رشد و كمال نيست، بلكه بهرهگيرى صحيح از آنها كمال است. وَ ما أَمْوالُكُمْ ... إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً (آرى، اگر مال و فرزند در راستاى ايمان و عمل صالح باشد، وسيلهى قرب است.) وَ ما أَمْوالُكُمْ ... إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ
4- گرچه پاداش دو برابر داده مىشود ولى باز هم در برابر عمل است. «جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا»
5- در انتخاب مسكن علاوه بر امنيّت، ويژگىهاى ديگر را هم در نظر بگيريد:
داشتن غرفه و طبقهى بالا، چشمانداز بهتر، نور بيشتر، هواى لطيفتر. «فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ»
6- در بهشت، هيچ گونه بيمارى، ترس، اندوه و اضطرابى وجود ندارد. «آمِنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37)
بعد از آن تصريح به اين معنى كره مىفرمايد:
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ: و نيست مالهائى كه به شما دادهايم و نه فرزندان كه به شما ارزانى كردهايم، بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ: آن چيزى كه نزديك گرداند شما را، عِنْدَنا زُلْفى: نزد ما تقرّبى و نزديكى، زيرا تقرب به اعمال صالحه مىباشد و شما را افعال شايسته نيست چنانچه فرمايد: إِلَّا مَنْ آمَنَ:
جلد 10 - صفحه 540
(استثناء از ضمير خطاب) يعنى مال و اولاد هيچكس را نزديك به خدا نگرداند مگر كسى كه ايمان آورد به خداى يگانه و معتقدات حقه، وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى شايسته كه از جمله آن صرف مال است در راه خدا، و اولاد خود را علم دين بياموزيد و به صلاح تربيت نمايد. فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ:
پس آن گروه مر ايشان راست پاداش دو برابر و بيشتر، بِما عَمِلُوا: به سبب آنچه كردند از انواع خيرات و طاعات، يعنى جزاء حسنات را زياده گرداند يكى را به ده، تا هفتصد، بلكه از آن زيادتر بر سبيل فضل و عنايت، وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ: و ايشان در غرفههاى بهشت ايمنند از مكاره و آفات و شدايد و مخافات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)
ترجمه
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند
و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه
جلد 4 صفحه 366
گرويد و كردكار شايستهئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند
و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزىدهندگان
و روز كه برمىانگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند
گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند
پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مىگوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.
تفسير
خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بودهاند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتادهاند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از
جلد 4 صفحه 367
مفسّرين استثناء را منقطع گرفتهاند و گفتهاند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرمودهاند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنهئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزىدهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كنندهئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كنندهئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كنندهئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن
جلد 4 صفحه 368
و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شىء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما أَموالُكُم وَ لا أَولادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُم عِندَنا زُلفي إِلاّ مَن آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُم جَزاءُ الضِّعفِ بِما عَمِلُوا وَ هُم فِي الغُرُفاتِ آمِنُونَ (37)
و نيست اموال شما و نه اولاد شما سبب به اينکه که شما را مقرب كند نزد ما و محترم نمايد مگر كسي که ايمان آورد و عمل صالح به جا آورد پس اينها براي آنها است جزاء دو برابر بسبب آن چه عمل كردند و آنها در غرفههاي بهشت با كمال امن جايگير ميشوند.
ملاك حسن و خوبي و سعادت و رستگاري و قرب به مقام ربوبي و فوز به درجات عالية ايمان و تقوي و عمل صالح است، هر چه ايمان قويتر باشد و تقوي شديدتر و اعمال صالحه بهتر و بيشتر باشد درجاتش عاليتر و قربش نزديكتر و فيوضات به او بيشتر ميشود تا برسد به درجه انبياء و معصومين.
و ملاك شقاوت و بدبختي و بعد از رحمت كفر و شرك و ضلالت و صفات خبيثه و اعمال سيئه است، هر چه كفرش قويتر و طغيانش شديدتر و سيئاتش زيادتر و بدتر باشد دركاتش دانيتر و بعدش از رحمت بيشتر و عذابش شديدتر ميشود، مال و منال و زخارف دنيوي و اسم و عنوان و جاه و جلال ملاك نيست.
وَ ما أَموالُكُم وَ لا أَولادُكُم از باب مثال است و لا سلطنتكم و لا عزتكم و لا تكبركم و لا صحتكم و لا عدتكم و غير اينها.
بِالَّتِي تُقَرِّبُكُم عِندَنا زُلفي بلي مالي که صرف دين و آخرت بشود و از ممر حلال دست بيايد و اولاد صالح که به خيرات و مبرات و اعمال نيك بسا موجب زيادتي قرب گردد.
إِلّا مَن آمَنَ که غير مؤمن هر چه باشد بوي نجات به مشامش نميرسد.
وَ عَمِلَ صالِحاً هر چه بيشتر بهتر.
فَأُولئِكَ لَهُم جَزاءُ الضِّعفِ بلكه اضعاف مضاعف.
بِما عَمِلُوا چه اعمال قلبيه از علم و معارف حقه و چه نفسيه از فضائل اخلاقيه و چه
جلد 14 - صفحه 571
جوارحيه از اعمال صالحه و چه خارجيه از مال و جاه که صرف آخرت شود.
وَ هُم فِي الغُرُفاتِ درجات بهشت.
آمِنُونَ ديگر زوال و فنا ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 37)- سپس با صراحت بیشتری همین معنی را تعقیب کرده، میگوید:
«هرگز چنان نیست که اموال و اولادتان شما را نزد ما مقرّب سازد» (وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفی).
ج4، ص46
این سخن بدان معنی نیست که انسان دست از تلاش و کوشش لازم برای زندگی بردارد، بلکه هدف این است که داشتن امکانات اقتصادی و نیروی انسانی فراوان هرگز معیار ارزش معنوی انسانها در پیشگاه خدا نمیشود.
سپس به معیار اصلی ارزشهای انسانها و آنچه مایه تقرب به درگاه خدا میشود پرداخته و به صورت یک استثنا میگوید: «مگر کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که برای آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف است، و در غرفههای بهشتی در نهایت امنیت به سر میبرند» (إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ آمِنُونَ).
بنابر این تمام معیارها به این دو امر باز میگردد «ایمان» و عمل «صالح».
اینجاست که قرآن با صراحت بینظیرش قلم بطلان بر تمام پندارهای انحرافی و خرافی در زمینه عوامل قرب به پروردگار کشیده.
نکات آیه
۱ - مال و فرزند - به خودى خود - موجب هیچ قرب و منزلتى در پیشگاه خداوند نمى شود. (و ما أمولکم و لا أولدکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى) «زلفى» مفعول مطلق «تقرّب» است و چون در سیاق نفى آمده، دلالت بر عموم مى کند. گفتنى است که «زلفى» نیز به معناى منزلت است (مفردات راغب).
۲ - مال و اولاد، هیچ گاه باعث در امان ماندن از عذاب الهى نمى شود. (نحن أکثر أمولاً و أولدًا و ما نحن بمعذّبین ... و ما أمولکم و لا أولدکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى)
۳ - انسان ها، حتى مترفان، داشتن قرب و منزلت در پیشگاه خدا را شایق و دوستداراند. (نحن أکثر أمولاً و أولدًا ... و ما أمولکم و لا أولدکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى)
۴ - آنچه موجب قرب و منزلت در پیشگاه خداوند است، ایمان و عمل صالح مى باشد. (و ما أمولکم و لا أولدکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى إلاّ من ءامن و عمل صلحًا)
۵ - پاداش مؤمنان داراى عمل صالح، دوچندان است. (إلاّ من ءامن و عمل صلحًا فأُولئک لهم جزاء الضعف)
۶ - مؤمنان داراى عمل صالح، همواره در غرفه هاى بهشت، در امنیت خواهند بود. (إلاّ من ءامن و عمل صلحًا ... و هم فى الغرفت ءامنون)
۷ - در بهشت، غرفه هاى گوناگون و متعددى براى یک مؤمن داراى عمل صالح هست. (و هم فى الغرفت ءامنون)
۸ - ایمن بودن از هر گزند و خطرى، مطلوب و پسندیده است. (و هم فى الغرفت ءامنون)
۹ - مؤمنان داراى عمل صالح، از عذاب الهى درامان اند. (و ما نحن بمعذّبین ... و ما أمولکم ... تقرّبکم عندنا... إلا من ءامن ... و هم ... ءامنون) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «آمنون» در این آیه، تعریض به «ما نحن بمعذّبین» در آیه ۳۵ باشد.
۱۰ - ثمربخشى هر یک از ایمان و عمل صالح، منوط به توأم بودن آن دو است. (إلاّ من ءامن و عمل صلحًا فأُولئک لهم جزاء الضعف)
۱۱ - مال و فرزند در صورتى مى توانند نقش معنوى داشته باشند، که با ایمان و عمل صالح همراه باشند. (و ما أمولکم و لا أولدکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى إلاّ من ءامن و عمل صلحًا)
روایات و احادیث
۱۲ - «عن أبى بصیر قال: ذکرنا عند أبى جعفر(ع) من الأغنیاء من الشیعة فکأنّه کره ما سمع فیهم قال: یا أبامحمد إذا کان المؤمن غنیًّا و صولاً له معروف إلى أصحابه أعطاه اللّه أجر ما ینفق فى البرّ، أجره مرّتین ضعفین لأنّ اللّه تعالى یقول فى کتابه «و ما أموالکم و لا أولادکم بالّتى تقرّبکم عندنا زلفى إلاّ من آمن و عمل صالحاً فأُولئک لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فى الغرفات آمنون»;[۱] از ابى بصیر روایت شده که نزد امام باقر(ع) صحبت از [بدگویى] اغنیاى شیعه شد و گویا امام(ع) از شنیدن سخنان ما ناخشنود گردید و فرمود: اى ابامحمد! (کنیه ابوبصیر) آن گاه که مؤمن ثروتمند و اهل صله رحم باشد و نیکى به یاران کند، خداوند پاداش آنچه را که در نیکى انفاق نموده است، دو برابر عطا نماید; چون خداوند - تبارک و تعالى - در قرآنش مى فرماید: (و ما أموالکم و لا أولادکم بالتى...)».
۱۳ - «عن أمیرالمؤمنین(ع): إنّ المؤمن یعمل لثلاث من الثواب إمّا لخیر [الدنیا ]...[و إمّا لخیر الآخرة] فإن اللّه عزّوجلّ... إذا کان یوم القیامة حسبت لهم حسناتهم ثمّ أعطاهم بکلّ واحدة عشر أمثالها إلى سبعمأة ضعف قال اللّه عزّوجلّ:... «أُولئک لهم جزاء الضعف بما عملوا...»...;[۲] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که مؤمن براى رسیدن به یکى از سه ثواب کار خیر انجام مى دهد: یا براى رسیدن به خیر دنیا... و یا براى رسیدن به خیر آخرت. پس خداى عزّوجلّ... هرگاه قیامت برپا شود، براى مؤمنان حسناتشان را حساب مى کند و براى هر یک حسنه، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مى دهد. خدا مى فرماید: ...(أُولئک لهم جزاء الضعف بما عملوا...)...».
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۱۱
- انسان: علایق انسان ۳
- انفاقگران: پاداش مضاعف انفاقگران ۱۲
- ایمان: آثار ایمان ۴، ۱۰، ۱۱; ایمان و عمل صالح ۱۰
- بهشت: کاخهاى بهشت ۶، ۷
- تقرب: عوامل تقرب ۱، ۴
- ثروت: نقش ثروت ۱۲
- خطر: اهمیت مصونیت از خطر ۸
- صالحان: امنیت اخروى صالحان ۶; پاداش مضاعف صالحان ۵; فضایل صالحان ۶، ۷; مصونیت صالحان ۹; نعمتهاى اخروى صالحان ۷
- عذاب: عوامل مصونیت از عذاب ۲; مصونیت از عذاب ۹
- علایق: علاقه به تقرب خدا ۳
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۴، ۱۰، ۱۱
- فرزند: ارزش فرزند ۱۱; نقش فرزند ۱، ۲
- مال: ارزش مال ۱۱; نقش مال ۱، ۲
- مؤمنان: امنیت اخروى مؤمنان ۶; پاداش مضاعف مؤمنان ۵، ۱۳; فضایل مؤمنان ۶، ۷، ۱۲; مصونیت مؤمنان ۹; نعمتهاى اخروى مؤمنان ۷
- مرفهان: علایق مرفهان ۳
منابع