ق ١٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره «ق»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link359 | رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link360 | قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات،  به حال خود باقى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link360 | قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات بهحال خود باقى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link361 | بيان مقصود از «نزديکى خداوند به انسان»، با عبارتى ساده و روان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link361 | بيان مقصود ((نزديگى خداوند بر انسان )) با عبارتى ساده و همه كس فهم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link362 | علم خدا به انسان، از طريق فرشتگان كاتب اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link362 | علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link364 | فرشتگان موكّل، به طور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link363 | گفتار بعضى از مفسرين پيرامون ظرف ((اذا)) در آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link366 | مقصود از «سائق» و «شهيدى» كه در قيامت، همراه هر كسى مى آيند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link364 | فرشتگان موكل بطور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link365 | معناى اينكه فرمود: سكره موت ((به حق )) آمد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link366 | مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى آيند و بيان اينكه مخاطب آيه :((لقد كنت فى غفلة من هذا...)) كيست و مفهوم آن چيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link367 | دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link367 | دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link368 | معناى آيه : ((و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link369 | پاسخ خداى تعالى به عذر کافران و قرين شيطانى او، در قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link369 | پاسخ خداى تعالى به عذرى كه به قرين شيطانى مشرك دوزخى مى آورد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link371 | وجوهى كه درباره آيه: «يَومَ نَقُولُ لِجَهَنّم...» گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۱#link370 | تفسير و توضيع ((و ما اءنا بظلام للعبيد))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link372 | وصف متقين و و نعمت های وصف ناپذیر آنان، در بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link371 | وجوهى كه درباره سئوال و جواب در آيه : ((يومنقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) و مفاد آن گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link374 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link372 | وصف متقين و ورودشان به بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link373 | معناى اينكه درباره بهشت متقين فرمود: ((لهم ما يشاؤ ن فيها و لدنيا مزيد))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link374 | روايتى در ذيل آيه : ((افعيينا بالخلق الاول ...)) و درباره دو فرشته نويسنده حسنات وسيئات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link375 | روايتى دال بر اينكه خطاب ((القيا فى جهنمكل كفار عنيد)) به پيامبر و على (عليهما الصلوة و السلام ) مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link376 | چند روايت در ذيل آيه : ((يوم نقول لجهنم هل امتلاءت ...)) و راجع به اينكه درباره متقيندر بهشت فرموده : ((لهم ما يشاؤ ن فيها ولدينا مزيد)) و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link377 | روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۰

کپی متن آیه
مَا يَلْفِظُ مِنْ‌ قَوْلٍ‌ إِلاَّ لَدَيْهِ‌ رَقِيبٌ‌ عَتِيدٌ

ترجمه

انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد مگر اینکه همان دم، فرشته‌ای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!

ترتیل:
ترجمه:
ق ١٧ آیه ١٨ ق ١٩
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا یَلْفِظُ»: نمی‌اندازد. به بیرون پرت نمی‌کند. مراد از انداختن و پرت کردن، گفتن است. «لَدَیْهِ»: در کنار آن. نزد او. ضمیر (ه) به قول برمی‌گردد. این احتمال نیز وجود دارد که به گوینده بازگردد. «رَقِیبٌ»: مراقب و مواظب. «عَتِیدٌ»: مهیای انجام مأموریت و آماده انجام کار. در اینجا مراد آماده برای دریافتن و نوشتن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- دریافت و ثبت حتمى هر سخن آدمى به وسیله توسط مراقبى آماده و گوش بزنگ (ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید)

۲- سخنان آدمى، همانند سایر اعمال او، مسؤولیت آفرین و مورد محاسبه (ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید) در آیه قبل، مسأله محاسبه و ضبط اعمال به صورت مطلق مطرح گردیده است و اکنون دراین آیه، ضبط و محاسبه گفتار، به انسان یادآورى شده است.

۳- گفتار آدمى، داراى اهمیّتى ویژه در مقایسه با سایر اعمال وى (ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید) از اختصاص به ذکر یافتن «ما یلفظ...»، اهمیت و ویژگى گفتار استفاده مى شود.

۴- «رقیب» و «عتید»، دو فرشته ناظر بر اعمال هر انسان * (عن الیمین و عن الشمال قعید ... لدیه رقیب عتید) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «رقیب» و «عتید»، اسم دو فرشته باشد که یکى از سمت راست و دیگرى از سمت چپ، ناظر و نگارنده اعمال اند. در این صورت «واو» عطف محذوف است.

روایات و احادیث

۵- «عن أبى عبداللّه(ع) قال: إنّ المؤمنین إذا اعتنقا غمرتهماالرحمة ... فإذا أقبلا على المسائلة قالت الملائکة بعضها لبعض تنحّوا عنهما فإنّ لهما سرّاً و قد ستر اللّه علیهما. قال اسحاق: فقلت: جعلت فداک فلایکتب علیهما لفظهما و قد قال اللّه عزّوجلّ: «ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید...»؟ قال یا اسحاق إنّ اللّه تبارک و تعالى إنّما أمر الملائکة أن تعتزل عن المؤمنین إذا التقیا إجلالاً لهما ... و یحفظه علیهما عالم السرّ و أخفى...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: هر گاه دو نفر مؤمن معانقه کردند، رحمت خدا آنان را فرا مى گیرد و هر گاه براى گفتوگو روبه رو شدند، فرشتگان بعضى به بعضى دیگر مى گویند: از نزد آن دو کنار بروید; زیرا آن دو سرّى دارند که خداوند آن را مستور داشته است. اسحاق بن عمار مى گوید: به امام (ع) گفتم: فدایت شوم پس لفظ آنان نوشته نمى شود با این که خداوند فرموده است: «ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید...»؟ امام فرمود: خداوند - تبارک و تعالى - فرشتگان را امر فرموده که از مؤمنان هنگام ملاقات با یکدیگر (که جز رضاى خدا منظور نبوده)، از نزد آنان کنار روند و این امر براى تجلیل از مؤمنان است...; ولى الفاظ آنان را [خود خداوند] که عالم نهان و نهان تر [از اسرار ]است، محفوظ مى دارد...».

موضوعات مرتبط

  • سخن: آثار سخن ۲; اهمیت سخن ۳; ثبت سخن ۵; حسابرسى سخن ۲
  • عمل: آثار عمل ۲; اهمیت عمل ۳; ثبت عمل ۱
  • مؤمنان: فضایل مؤمنان ۵
  • ملائکه: رقیب ۴; عتید ۴; ملائکه ثبت عمل ۴، ۵; نقش ملائکه ۱

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۱۸۴، ح ۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۱۰- ، ح ۲۳.