الإنفطار ١٠
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
الإنفطار ٩ | آیه ١٠ | الإنفطار ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَافِظِینَ»: نگهبانان. مراد فرشتگانی است که مأمور حفظ و نگهداری اعمال انسانها هستند (نگا: ق / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ... (۰)
وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ... (۱) وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَ بِهَا... (۰) وَ کُلَ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹ سوره انفطار
- بيان شمارى از نشانه هاى روز قيامت
- آگاهی تفصیلی انسان ها در قيامت، به همۀ اعمال دنیایی خویش
- مفاد استفهام توبيخى «يَا أيُّهَا الإنسانُ مَا غَرَّكَ بِرَبّكَ الكَرِيم»
- برقرارى توازن بين اعضاء و قواى انسان، يكى از موارد تدبير الهى
- ثبت و ضبط اعمال انسان ها، توسط فرشتگان نویسنده
- احاطۀ فرشتگان بر همۀ افعال و نيّات آدمیان و ثبت آن ها، با همۀ جزئیات
- رابطه تأثير و تأثّر اسباب عادى، در قیامت از بين مى رود
- رواياتى در ذيل آیات این سوره
نکات آیه
۱ - مأموران الهى، انسان ها را زیر نظر داشته، و مراقب کردار اویند. (و إنّ علیکم لحفظین)
۲ - کردار هر انسان، به وسیله مأموران الهى نگه دارى مى شود. (و إنّ علیکم لحفظین) مراد از «حفاظت» - به قرینه آیات بعد - نگهدارى اعمال است.
۳ - فرشتگانى متعدد، مأمور نظارت بر کردار انسان ها و محفوظ نگه داشتن آن هستند. (و إنّ علیکم لحفظین) تعدّد حافظان، ممکن است به اعتبار هر انسان و یا به لحاظ تمام انسان ها باشد.
روایات و احادیث
۴ - «دخل عثمان على رسول اللّه(ص) فقال: أخبرنى عن العبد کم معه من ملک قال: ... عشرة أملاک على کلّ آدمىّ و ملائکة اللیل سوى ملائکة النهار فهؤلاء عشرون ملکاً على کلّ آدمىّ ... قال اللّه تعالى: « و إنّ علیکم لحافظین»;[۱] عثمان به حضور رسول خدا(ص) رسید و گفت: مرا خبر ده با هر بنده اى چند فرشته هست؟ فرمود: ... بر هر آدمى همیشه ده فرشته[نگهبان] است، فرشته هاى شب، غیر از فرشتگان روز مى باشند، بنابراین مجموعاً بر هر آدمى بیست فرشته [نگهبان ]مى باشد ... خداى تعالى فرمود: «و إنّ علیکم لحافظین».
موضوعات مرتبط
- اعداد: عدد بیست ۴
- عمل: ثبت عمل ۲; ملائکه ثبت عمل ۳; ناظران عمل ۱، ۳
- کارگزاران خدا :۱ نقش کارگزاران خدا ۲ ۱
- ملائکه: تعدد ملائکه محافظ ۴; مسؤولیت ملائکه ۳; ملائکه ثبت عمل ۳
منابع
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵، ص ۳۲۴، ح ۱۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۲۳، ح ۱۶.