گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
<span id='link307'><span>
<span id='link307'><span>


==وعده آمرزش و اجر عظيم، شامل همه صحابۀ پيامبر«ص» نمى شود ==
==وعدۀ مغفرت و اجر عظيم، شامل همه صحابۀ پيامبر«ص» نمى شود ==


«'''وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَات مِنهُم مَغفِرَةً وَ أجراً عَظِيماً'''» - ضمير «مِنهُم» به «الّذِينَ مَعَهُ» بر مى گردد. و كلمه «مِن» - به طورى كه از ظاهر چنين كلامى بر مى آيد - تبعيض را مى رساند. و از اين كلام استفاده مى شود كه: «مغفرت» و «اجر عظيم»، در حدوث و بقائش، هم مشروط به ايمان است و هم مشروط است به عمل صالح.  
«'''وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَات مِنهُم مَغفِرَةً وَ أجراً عَظِيماً'''» - ضمير «مِنهُم» به «الّذِينَ مَعَهُ» بر مى گردد. و كلمه «مِن» - به طورى كه از ظاهر چنين كلامى بر مى آيد - تبعيض را مى رساند. و از اين كلام استفاده مى شود كه: «مغفرت» و «اجر عظيم»، در حدوث و بقائش، هم مشروط به ايمان است و هم مشروط است به عمل صالح.  
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
اين استشهاد وقتى درست است، كه ضمير در «تَزَيّلُوا»، تنها به مؤمنان برگردد، و ضمير «مِنهُم» به كفار برگردد، و حال آن كه در تفسير آيه گفتيم: هر دو ضمير، به مجموع مؤمنان و كفار مكه بر مى گردد. و در نتيجه، كلمۀ «مِن» در آن جا نيز، تبعيضى است، نه بيانيه. پس استشهاد درست نيست.
اين استشهاد وقتى درست است، كه ضمير در «تَزَيّلُوا»، تنها به مؤمنان برگردد، و ضمير «مِنهُم» به كفار برگردد، و حال آن كه در تفسير آيه گفتيم: هر دو ضمير، به مجموع مؤمنان و كفار مكه بر مى گردد. و در نتيجه، كلمۀ «مِن» در آن جا نيز، تبعيضى است، نه بيانيه. پس استشهاد درست نيست.


نقل و ردّ اين سخن كه وعده مغفرت و اجر عظيم در آيه : ((وعد الله الذين امنوا و عملواالصالحات منهم ...(( شامل همه صحابه است
و بعد از همه اين حرف ها، اگر وعدۀ مغفرت يا خود مغفرت شامل همه نامبردگان، به طور مطلق بشود و هيچ شرطى از ايمان و عمل صالح در كار نباشد و همه آمرزيده باشند - چه ايمان داشته باشند، و چه مشرك باشند، چه عمل صالح كرده باشند و چه عمل فسق انجام داده باشند - بايد به طور قطع و به روشنى، ملتزم شويم به اين كه تمامى تكاليف دينى در باره غيرمؤمنان لغو و بيهوده بوده، و اصلا تكليف از آنان برداشته شده. و اين مطلبى است كه قرآن و سنت، آن را به شدّت دفع مى كند.


و بعد از همه اين حرفها اگر وعده مغفرت يا خود مغفرت شامل همه نامبردگان ، به طور مطلق بشود و هيچ شرطى از ايمان و عمل صالح در كار نباشد، و همه آمرزيده باشند - چه ايمان داشته باشند، و چه مشرك باشند، چه عمل صالح كرده باشند و چه عمل فسق انجام داده باشند - بايد به طور قطع و به روشنى ملتزم شويم به اينكه تمامى تكاليف دينى در باره غير مؤ منين لغو و بيهوده بوده ، و اصلا تكليف از آنان برداشته شده . و اين مطلبى است كه قرآن و سنت آن را به شدت دفع مى كند.
پس اشتراط مذكور، اشتراطى است صحيح كه فى نفسه، هرچند آيه و روايتى آن را نگفته باشد، واقعيت دارد. خداى تعالى، حتى در باره انبيايش فرموده: «وَ لَو أشرَكُوا لَحَبِطَ عَنهُم مَا كَانُوا يَعمَلُون». و اشتراط ايمان را حتى در مورد انبيايش - با اين كه معصوم بودند - اثبات كرده، آن وقت چگونه مى توانيم در ديگران آن را معتبر نشماريم.


پس اشتراط مذكور اشتراطى است صحيح كه فى نفسه هر چند آيه و روايتى آن را نگفته باشد واقعيت دارد. خداى تعالى حتى در باره انبيايش ‍ فرموده : ((و لو اشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون (( و اشتراط ايمان را حتى در مورد انبيايش با اينكه معصوم بودند اثبات كرده ، آن وقت چگونه مى توانيم در ديگران آن را معتبر نشماريم .
حال اگر بگويى: اشتراط وعدۀ مغفرت و اجر عظيم به ايمان و عمل صالح، اشتراطى است عقلى - كه بيانش گذشت - و نمى شود آن را انكار كرد، وليكن سياق آيه «وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ مِنهُم»، شهادت مى دهد به اين كه اصحاب رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، هم ايمان داشته اند و هم عمل صالح، و خلاصه واجد شرط بوده اند.
 
حال اگر بگويى : اشتراط وعده مغفرت و اجر عظيم به ايمان و عمل صالح ، اشتراطى است عقلى ، كه بيانش گذشت ، و نمى شود آن را انكار كرد، و ليكن سياق آيه ((وعد اللّه الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم (( شهادت مى دهد به اينكه اصحاب رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) هم ايمان داشته اند و هم عمل صالح ، و خلاصه واجد شرط بوده اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۱ </center>
مخصوصا با در نظر گرفتن اينكه كلمه ((منهم (( را بعد از جمله ((الذين امنوا و عملوا الصالحات (( آورد كه مى فهماند عمل صالح . جداى از آنان نبوده ، بخلاف آيه ((وعد اللّه الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم (( كه به قول بعضى از مفسرين چنين دلالتى ندارد. باز مؤ يد اين حرف ، مدحى است كه از مؤ منين كرده ، و فرموده : ((تراهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من اللّه و رضوانا(( چون از اين تعبير استمرار در ركوع و سجود استفاده مى شود.
مخصوصا با در نظر گرفتن اين كه كلمۀ «مِنهُم» را بعد از جمله «الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَات» آورد، كه مى فهماند عمل صالح، جداى از آنان نبوده، به خلاف آيه «وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ آمَنُوا مِنكُم وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم»، كه به قول بعضى از مفسران چنين دلالتى ندارد. باز مؤيّد اين حرف، مدحى است كه از مؤمنان كرده، و فرموده: «تَرَاهُم رُكّعاً سُجّداً يَبتَغُونَ فَضلاً مِنَ اللّه وَ رِضوَاناً». چون از اين تعبير، استمرار در ركوع و سجود استفاده مى شود.
<span id='link310'><span>
<span id='link310'><span>
 
در پاسخ مى گوييم: اما اين كه كلمۀ «مِنهُم» در آيه شريفه بعد از جمله «الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَات» آمده، براى اين نيست كه دلالت كند بر اين كه عمل صالح منفك از اصحاب رسول خدا نبوده، بلكه براى اين است كه موضوع حكم مجموع دو طائفه «الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَات» بود، و اثر مغفرت و اجر بر صرف ايمان و بدون عمل صالح مترتب نمى شود، و كلمه «مِنهُم» هم، از آن جايى كه متعلق به مجموع موضوع است، لذا جا دارد كه بعد از تمام شدن موضوع، يعنى بعد از ذكر «الّذِينَ آمَنُوا» و نيز «وَ عَمِلُوا الصّالِحَات» گفته شود.
در پاسخ مى گوييم : اما اينكه كلمه ((منهم (( در آيه شريفه بعد از جمله ((الذين امنوا و عملوا الصالحات (( آمده ، براى اين نيست كه دلالت كند بر اينكه عمل صالح منفك از اصحاب رسول خدا نبوده ، بلكه براى اين است كه موضوع حكم مجموع دو طائفه ((الذين آمنوا و عملوا الصالحات (( بود، و اثر مغفرت و اجر بر صرف ايمان و بدون عمل صالح مترتب نمى شود، و كلمه ((منهم (( هم از آنجايى كه متعلق به مجموع موضوع است ، لذا جا دارد كه بعد از تمام شدن موضوع يعنى بعد از ذكر ((الذين آمنوا(( و نيز ((و عملوا الصالحات (( گفته شود.


و اما در آيه شريفه ((وعد اللّه الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم (( كه ضمير ((منكم (( بعد از ذكر ايمان و قبل از ذكر عمل صالحات آمده ، براى اين بوده كه وجهه كلام و هدف آن بشارت دادن مؤ منين است ، و در چنين زمينه اى مناسب تر آنست كه در مخاطب قرار دادن مؤ منين شتاب شود، تا زودتر خرسند گشته و از شنيدن بشارت خوشحال گردند. پس نمى توان گفت آيه مذكور دلالت دارد بر اينكه موضوع در آن تنها ايمان است ، هر چند عمل صالح نداشته باشند، ولى در آيه مورد بحث دلالت دارد بر اينكه مؤ منين مورد نظر آن منفك از عمل صالح نيستند.
و اما در آيه شريفه ((وعد اللّه الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم (( كه ضمير ((منكم (( بعد از ذكر ايمان و قبل از ذكر عمل صالحات آمده ، براى اين بوده كه وجهه كلام و هدف آن بشارت دادن مؤ منين است ، و در چنين زمينه اى مناسب تر آنست كه در مخاطب قرار دادن مؤ منين شتاب شود، تا زودتر خرسند گشته و از شنيدن بشارت خوشحال گردند. پس نمى توان گفت آيه مذكور دلالت دارد بر اينكه موضوع در آن تنها ايمان است ، هر چند عمل صالح نداشته باشند، ولى در آيه مورد بحث دلالت دارد بر اينكه مؤ منين مورد نظر آن منفك از عمل صالح نيستند.
۱۶٬۹۹۹

ویرایش