الصف ١١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link291 | آيات ۱۰ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link291 | آيات ۱۰ - ۱۴ سوره صف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link292 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link292 | تجارت نجات بخش از عذاب دردناک قیامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link293 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link293 | معناى اين كه فرمود: «كُونُوا أنصَارَ الله ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link294 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link294 | بحث روایتی]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۹
کپی متن آیه |
---|
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ذٰلِکُمْ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ |
ترجمه
الصف ١٠ | آیه ١١ | الصف ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ ...»: خبر مبتدای محذوف (هِیَ) است.
نزول
سعید بن جبیر گوید: وقتى که آیه ۱. این سوره نازل گردید، عده اى مى گفتند: اگر مى دانستیم که این تجارت چگونه تجارتى است. هر آینه اموال و فرزند و اهل خود را در راه آن مى بخشیدیم سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «11»
به خدا و رسولش ايمان آوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد كه اين براى شما بهتر است، اگر بدانيد.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 616
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «11»
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ: ايمان بياوريد به خدا و رسول او، وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ: و جهاد كنيد در راه خدا با كافران، بِأَمْوالِكُمْ: به مالهاى خود، كه صرف زاد و راحله و اسلحه مجاهدان كنيد، وَ أَنْفُسِكُمْ: و به نفسهاى خود كه متعرض حرب و قتل شويد، ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ: آنچه مذكور شد از ايمان به خدا و رسول و جهاد، بهتر است مر شما را از معاملات رابحه، إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد كه دانيد طريق نجات حقيقى را، يعنى اگر عالم شويد به خيريت ايمان
جلد 13 - صفحه 154
و جهاد و معتقد شويد به اينكه آن مؤدى است به فائده و نفع دائمى كه آن فوز به ثواب و نجات از عقاب است.
تبصره: بزرگان بيان فرمودهاند: جملات انشائيه كه به صورت اخبار بيان مىشود، اشعار است به آنكه مذكورات از جمله چيزهائى است كه واجب الامتثال است به هيچ وجه جايز نيست كه ترك شود. و مبالغهاى است كه گويا بندگان آن را امتثال و بجا آوردهاند، و حق تعالى به آن امر اخبار مىفرمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «10» تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «11» يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» وَ أُخْرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «13» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ «14»
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد آيا دلالت كنم شما را بر تجارتى كه برهاند شما را از عذاب دردناك
ايمان بياوريد بخدا و پيغمبرش و كارزار كنيد در راه خدا بمالها و جانهاتان اين بهتر است براى شما اگر بدانيد
ميآمرزد براى شما گناهانتان را و داخل ميكند شما را در بهشتهائيكه جارى است در آنها نهرها و مسكنهائى پاكيزه در بوستانهاى اقامتگاه دائمى اينست كاميابى بزرگ
و علاوه بر آن نعمت ديگرى كه دوست ميداريدش كه نصرتيست از خدا و فتحى نزديك و مژده ده مؤمنان را
اى كسانيكه ايمان آورديد باشيد ياوران خدا همچنانكه گفت عيسى پسر مريم به اصحاب خاص خود كيانند ياوران من بسوى خدا گفتند اصحاب خاص او مائيم ياوران خدا پس ايمان آوردند گروهى از بنى اسرائيل و كافر شدند طائفهاى پس بتأييد خود ظفر داديم آنانرا كه ايمان آوردند بر دشمنانشان پس گرديدند غلبه كنندگان.
تفسير
گفتهاند بعد از نزول آيه اوّل كه معناى آن ظاهر و عنايت و لطفى است از خدا بر بندگان و طلبى بصورت سؤال مسلمانان به پيغمبر اكرم عرضه داشتند اگر ما ميدانستيم آن تجارت چيست از اموال و اولاد و جانهاى خودمان در
جلد 5 صفحه 198
تحصيل آن دريغ نمينموديم پس آيه دوم نازل شد و قمّى ره نيز اين معنى را از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و مفاد آن آنستكه آن تجارت ايمان بخدا و پيغمبر او و جهاد در راه خدا است بمالهاتان و جانهاتان كه از انفاق در راه خدا و جنگ با دشمنان او دريغ ننمائيد و اينكه از مصدر بصورت مضارع تعبير فرموده ظاهرا براى تأكيد در طلب آنست كه فرض تحقّق آن شده و اين تجارت بهتر از تجارتهاى دنيوى است اگر مردم بدانند نتائج باقيه آنرا و در صورتى كه موفّق شوند بچنين تجارتى ميآمرزد خدا براى آنها گناهان گذشته آنانرا و داخل ميفرمايد ايشانرا در بهشتهائيكه از كنار درختان آنها نهرهاى آب شيرين و گوارا جارى است و در منازل و عمارات پاك و پاكيزهاى كه در بوستانهاى هميشه بهار بىزوال براى ايشان بنا شده از انواع جواهر جاى گزين ابدى خواهند بود و اين كاميابى بزرگ است نه نعيم موّقت مشوب بآلام دنيا و نعمت ديگرى كه در اين صورت خداوند بايشان مرحمت ميفرمايد كه آنرا دوست دارند چون طالب نقدند نصرت الهيّه و فتح نزديكى است كه نصيب آنان خواهد شد كه گفتهاند فتح مكه بوده و قمى ره آنرا باين فتح و فتح قائم عليه السّلام تفسير فرموده و بعضى بفتح ايران و روم و ساير فتوحات اسلامى حمل نمودهاند و ظاهرا خداوند بشارت باهل ايمان داده فتحى را كه منتظر و مشتاق بآن بودند و بزودى انجاز فرموده وعده خود را تا ظاهر شود بر آنها صدق مواعيد او و آن فتح مكّه و امثال آنست كه در آيات سابقه ترغيب بجهاد براى آن شده و در آيه اخيره ميفرمايد اى اهل ايمان يارى نمائيد خدا را بيارى دين او و لشگر خدا باشيد و اطاعت نمائيد پيغمبر خودتان را در امر بجهاد چنانچه حضرت عيسى بخواص اصحاب خود كه حواريّون خوانده شدند و در سوره آل عمران تفسير آن گذشت فرمود كيانند ياران و لشگريان من با توجه بيارى خدا و تقرّب بسوى او گفتند مائيم ياوران خدا بيارى تو پس گرويدند بآنحضرت دستهئى از بنى اسرائيل و اقرار نمودند به نبوّت و عصمت و طهارت او و مادرش و منكر شدند دستهاى از آنها تمام مراتب مذكوره را پس خداوند تأييد فرمود اهل ايمان باو را كه پيروان حقيقى او و مسلمانانند بغلبه دادن بر دشمنانشان كه يهودند
جلد 5 صفحه 199
و او و مادرش را متّهم نمودند پس صبح كردند گروندگان باو در عالم با آنكه غالب بودند بر معاندين خودشان در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواند سوره صف را و مداومت بخواندن آن نمايد در نمازهاى واجب و مستحب خود خداوند او را در صف ملائكه و انبياء مرسلين خود قرار خواهد داد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 200
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
تُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَموالِكُم وَ أَنفُسِكُم ذلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمُونَ «11»
ايمان بياوريد بخدا و رسول خدا و جهاد كنيد در راه خدا باموال خود و نفوس خود اينکه براي شما بهتر است از زخارف دنيوي اگر بوده باشيد دانشمند.
تُؤمِنُونَ بِاللّهِ خطاب بمؤمنين است البته اينها ايمان بخدا داشتند و الا مؤمن نبودند معلوم ميشود که اينکه جمله غير از شهادتين است.
اقول: ايمان بخدا ايمان بتوحيد است توحيد ذاتي و صفاتي و افعالي و عبادتي و نظري. توحيد ذاتي اينكه ذات مقدس او صرف الوجود است هيچ گونه تركيبي و اجزايي در ساحت قدس او راه ندارد زيرا مركبات سه قسم است خارجي و ذهني و همي، مركب خارجي اينکه است که اجزاء خارجيه داشته باشد مثل كليه اجسام سماوي و ارضي، مركب ذهني اينكه در ذهن يك ما به الاشتراك دارد تعبير بجنس ميكنند و يك ما به الامتيازي تعبير بفصل ميكنند، مثلا انسان را که تصور ميكني يك جنبه اشتراكي با حيوانات و اجسام دارد ميگويي حيوان نامي جسماني و يك ما به الامتياز دارد ميگويي ناطق، تركيب و همي اينكه هر شيئي را تصور ميكني و لو ما به الاشتراك نداشته باشد مثل ملك و جن ولي وجودش غير او است و لذا ميگويي نبود بود شد که مركب از ماهيت و وجود است خداوند وجودش خود او است ماهيت ندارد، و لذا هميشه وجوب وجود است ازلا و ابدا هيچ معقول نيست وجود عدم شود يا عدم وجود شود تناقض است بلي موجود معدوم ميشود و معدوم موجود مثل سرتاسر ممكنات، اينست که ميگويي وجوب وجود.
و اما صفاتي اينكه صفت زائد بر ذات ندارد که عارض بر ذات شود مثل
جلد 16 - صفحه 519
صفات ممكنات اگر صفتي عارض بر صرف الوجود شود معلوم ميشود که فاقد اينکه صفت بوده و مركب از ذات و صفت است، بلكه صفات الهي انتزاعي است منتزع از ذات است يعني از صرف الوجود زيرا صرف الوجود وجود علم و قدرت و حيات و جميع مراتب وجود است، لذا از امير المؤمنين است ميفرمايد:
(و كمال توحيده نفي الصفات عنه لشهادة کل صفة انها غير الموصوف و کل موصوف انه غير الصفة فمن وصفه فقد قرنه و من قرنه فقد جزاه و من جزاه فقد جهله و من جهله فهو في حدّ الشرك باللّه)
که شرك صفاتي ميشود، و در شرح منظومه ميگويد: (التزامهم بالقدماء الثمانية معروف).
و امّا توحيد افعالي اينكه امر خلق و رزق بدست او است احدي قدرت بر خلق و رزق ندارد غاية الامر اسباب هستند و افعال الهي تارة بدون اسباب است و تارة باسباب و اسباب هم بدست او است، بلكه افعال الهي منحصر بخلق و رزق نيست اماته و احياء عزت و ذلت غني و فقر صحت و مرض هدايت و ارشاد نعمت و بلاء و ساير افعال او.
و اما توحيد عبادتي اينكه غير او را شريك در عبادت قرار ندهد که مفاد كلمه طيبه (لا اله الّا اللّه) است و در حكم شرك عبادتي رياء در عبادت است که مبطل عبادت هم ميشود.
و اما توحيد نظري اينكه توكل باو در جميع امور و اميد باو و خوف از او نظر باو و بس وَ رَسُولِهِ اينکه هم مجرد شهادت برسالت او نيست که بدون او ايمان نيست، بلكه چهار امر بايد در حق او معتقد باشيد خاتميت که دينش باقي است تا قيامت و افضليت که بر جميع انبياء و اولياء و ملائكه و ما سوي اللّه افضل است و بمعراج جسماني با همين بدن عنصري و به اينكه كتابش از باء بسم اللّه تا سين النّاس از جانب حق بر او نازل شده وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَموالِكُم وَ أَنفُسِكُم در نصرت الهي که ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللّهَ يَنصُركُم وَ يُثَبِّت أَقدامَكُم محمّد (ص) آيه 8 و جهاد في سبيل اللّه منحصر بجهاد با مشركين و كفار نيست در معركه قتال، بلكه جهاد با نفس جهاد اكبر است و جهاد در دوره غيبت بقلم و بيان و پند و اندرز و تحصيل علم دين و احكام و لذا تعبير بمجتهد
جلد 16 - صفحه 520
ميكنند و صرف مال در حفظ اسلام و مسلمين و اعلاء كلمه اسلام و دفع اعداء دين و نشر كتب ديني و بناهاي مذهبي و غير اينها.
ذلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمُونَ براي شما باقي ميماند و بحيوة ابدي نائل ميشويد و از ثمرات اينکه ايمان و اينکه جهاد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- سپس به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، میافزاید: «و آن این که به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید» (تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم).
بدون شک خدا نیازی به این تجارت پرسود ندارد، بلکه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق میگیرد، لذا در پایان آیه میفرماید: «این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید» (ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون).
ایمان به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از ایمان به خدا جدا نیست، همان گونه که جهاد با جان، از جهاد با مال نمیتواند جدا باشد، و اگر میبینیم جهاد با مال مقدم داشته شده نه به خاطر آن است که از جهاد با جان مهمتر میباشد، بلکه به خاطر این است که مقدمه آن محسوب میشود چرا که ابزار جهاد از طریق کمکهای مالی فراهم میگردد.
نکات آیه
۱ - ایمان، داراى مراتب و مراحل است. (یأیّها الذین ءامنوا ... تؤمنون باللّه و رسوله) معناى «آمنوا» در آیه قبل، با معناى «تؤمنون» در این آیه مسلّماً متفاوت است; و گرنه تحصیل حاصل خواهد بود. بنابراین «آمنوا» ناظر به یک مرتبه (مرتبه نخست) از ایمان است و «تؤمنون» به مراتب دیگر آن اشاره دارد.
۲ - مؤمنان، باید بر ایمان خویش به خدا و رسول او پایدار باشند. (یأیّها الذین ءامنوا... تؤمنون باللّه و رسوله) فعل مضارع «تؤمنون» افاده استمرار مى کند و بیانگر آن است که ایمان هاى مقطعى و متزلزل، فاقد ارزش است.
۳ - ایمان هاى متزلزل و مقطعى، فاقد ارزش در پیشگاه خداوند (یأیّها الذین ءامنوا ... تؤمنون باللّه و رسوله)
۴ - حضرت محمد(ص)، رسول خدا و پیام آور از جانب او (تؤمنون باللّه و رسوله)
۵ - لزوم جهاد پیوسته و مستمر در راه خداوند (و تجهدون فى سبیل اللّه) فعل مضارع «تجاهدون» دلالت بر استمرار دارد.
۶ - ایمان پایدار به خدا و پیامبر(ص) و جهاد پیوسته و مستمر در راه خدا، تجارتى بس سودمند و بزرگ (هل أدلّکم على تجرة ... تؤمنون باللّه و رسوله و تجهدون فى سبیل اللّه)
۷ - ایمان استوار به خدا و رسول او و جهاد در راه خدا، رهایى بخش انسان از عذاب دردناک الهى (تنجیکم من عذاب ألیم . تؤمنون باللّه و رسوله و تجهدون فى سبیل اللّه)
۸ - ارزش جهاد، به این است که در راه خدا و براى جلب رضاى او باشد. (تجهدون فى سبیل اللّه) قید «فى سبیل اللّه» بیانگر مطلب یاد شده است.
۹ - مؤمنان، موظف به جهاد با مال (کمک هاى اقتصادى و چشم پوشى از منافع مادى در راه دین)، همپاى جهاد با جان (و تجهدون فى سبیل اللّه بأمولکم و أنفسکم)
۱۰ - راه خدا و دین الهى، ارزشمندتر از جان و مال انسان ها است. (و تجهدون فى سبیل اللّه بأمولکم و أنفسکم)
۱۱ - فریضه جهاد با مال و جان، در جهت تأمین مصالح خود مجاهدان است. (و تجهدون ... ذلکم خیر لکم)
۱۲ - ظاهرنگرى و سست اندیشى، مایه دلخوشى انسان به مظاهر زندگى دنیایى و بى توجهى به جهاد و مصالح نهفته در آن (و تجهدون فى سبیل ... ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۳ - احکام و قوانین الهى، در جهت منافع و مصالح واقعى انسان ها است. (تؤمنون ... و تجهدون ... ذلکم خیر لکم)
۱۴ - ناآگاهى انسان ها، نسبت به بعضى از مصالح و منافع واقعى خود (ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۵ - کسب ارزش هاى واقعى، در پرتو علم و شناخت میسّر است. (ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۶ - مجاهدت مستمر مؤمنان با مال و جان خویش، مجراى تحقق اراده خداوند بر پیروزى جهانى اسلام و اللّه متمّ نوره ... و دین الحقّ لیظهره على الدین کلّه ... و تجهدون فى سبیل اللّه بأمولکم و أنفسکم برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، پس از بیان اراده خویش مبنى بر غلبه اسلام بر سایر ادیان، مؤمنان را به جهاد با مال و جان خویش تشویق فرموده است.
موضوعات مرتبط
- احکام: فلسفه احکام ۱۱، ۱۳
- ارزشها :۱۰ زمینه تحصیل ارزشها ۱۵ ۱۰
- اسلام: منشأ پیروزى اسلام ۱۶
- انسان: جهل انسان ها ۱۴; مصالح انسان ها ۱۳، ۱۴
- ایمان: آثار ایمان به خدا ۷; آثار ایمان به محمد(ص) ۷; استقامت در ایمان ۲، ۶; اهمیت استقامت در ایمان ۳; ایمان به خدا ۲، ۶; ایمان به محمد(ص) ۲، ۶; مراتب ایمان۱; ملاک ارزش ایمان ۳
- تجارت: تجارت سودمند ۶
- جهاد: آثار جهاد ۷، ۱۶; اخلاص در جهاد ۸; اهمیت تداوم جهاد۵; اهمیت جهاد مالى ۹; تداوم جهاد ۶; فلسفه جهاد۱۱; ملاک ارزش جهاد ۸
- خدا: اهمیت رضایت خدا ۸; مجارى اراده خدا ۱۶
- دنیاطلبى: زمینه دنیاطلبى ۱۲
- دین: ارزش دین ۱۰; فلسفه دین ۱۳
- رسولان خدا :۴
- سبیل الله: ارزش سبیل الله ۱۰
- سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۱۲
- عذاب: عذاب دردناک ۷; عوامل نجات از عذاب ۷; مراتب عذاب ۷
- علم: آثار علم ۱۵
- غفلت: زمینه غفلت از جهاد ۱۲
- مال: ارزش مال ۱۰
- مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۲، ۹
- مجاهدان: مصالح مجاهدان ۱۱; نقش مجاهدان ۱۶
- محمد(ص): نبوت محمد(ص) ۴
منابع
- ↑ صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک.