الواقعة ٢٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]] | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link87 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link87 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» | |||
پاداشى در برابر آنچه انجام مىدادند. | |||
===نکته ها=== | |||
«اكواب» جمع «كوب» به جامِ بدون دسته و لوله گفته مىشود، نظير جامهاى نوشيدنى امروزى. «أَبارِيقَ» جمع «ابريق» ظرفى است كه لوله و دسته دارد نظير قورى. «كَأْسٍ» به ليوانِ لبريز از شراب و نوشيدنى گويند و «مَعِينٍ» به معناى نوشيدنى روان است. | |||
«يُصَدَّعُونَ» از «صداع» به معناى سردرد است. (اينكه مىگويند: مصدّع شما نمىشوم، يعنى براى شما دردسر به وجود نمىآورم). «يُنْزِفُونَ» از «نزف» به معناى از دست دادن عقل است و در اصل به معناى خالى كردن تدريجى آب چاه است. | |||
بهترين تعبير در مورد زنان بهشتى، مرواريد در صدف است، كه در عين زيبايى و درخشندگى، از دسترس نااهلان در امان و از نگاه نامحرمان به دور است. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- مسئولين پذيرايى و شيوه پذيرايى بهشتيان، خصوصياتى دارد: | |||
الف: هر لحظه در دسترس مىباشند. «يَطُوفُ» | |||
ب: نوجوانانى با قيافهاى زيبا و دلپذيرند. «وِلْدانٌ» | |||
ج: دلپذيرى آنان موسمى و لحظهاى نيست. «مُخَلَّدُونَ» | |||
د: انواع وسايل پذيرايى را در دست دارند. «أكواب، أَبارِيقَ، كَأْسٍ» | |||
جلد 9 - صفحه 423 | |||
ه: پذيرايى ابتدا با مايعات و نوشيدنىهاست. «كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ» | |||
و: آنچه عرضه مىشود، آفاتى ندارد. لا يُصَدَّعُونَ ... لا يُنْزِفُونَ | |||
ز: مواد پذيرايى، متعدّد و متنوّع و به انتخاب مهمان است. «فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» | |||
ح: اولويّت با نوشيدنى، سپس ميوه و آنگاه غذاى گرم و مطبوع است. «مَعِينٍ، فاكِهَةٍ، لَحْمِ» | |||
2- گوشت پرنده (گوشت سفيد)، بر گوشت چرنده (گوشت قرمز) برترى دارد. | |||
«لَحْمِ طَيْرٍ» | |||
3- در نوع غذا، اشتها نقش اساسى دارد. «مِمَّا يَشْتَهُونَ» | |||
4- زنانى بهشتىاند كه در عين زيبايى، عفيف و پاكدامن باشند. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» | |||
5- تمام اسباب كاميابى، در بهشت فراهم است. فاكِهَةٍ ... لَحْمِ ... حُورٌ عِينٌ | |||
6- كاميابىهاى بهشت، دائمى است. يَتَخَيَّرُونَ، يَشْتَهُونَ ... (فعل مضارع بر دوام و استمرار دلالت مىكند) | |||
7- در شيوه تبليغ و دعوت به نيكىها، از نقش عمل در رسيدن به پاداشهاى اخروى، غفلت نكنيم. «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» | |||
اين همه نعمتها و كرامتها كه خداى منان مرحمت فرمايد: | |||
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ: پاداش دادن ايشان است به سبب آنچه بودند كه بجا مىآوردند از اعمال صالحه و افعال حسنه. | |||
تنبيه: آيات شريفه تشويق و ترغيب است مؤمنين و معتقدين به عالم ديانت و قيامت را در اقدام و كوشش به عمل طاعات و خيرات و مبرّات، زيرا كيفيات نعم بهشتى از اطعمه و اشربه و البسه و انكحه و خدمه كه بوصف در نيايد منوط است به ايمان و عمل صالح، و آيه «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» نص صريحى است بر آن. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21» | |||
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26» | |||
ترجمه | |||
ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند | |||
با قدحها و تنگهاى بلور دستهدار و جامى از شراب ناب | |||
نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند | |||
و ميوه از آنچه اختيار نمايند | |||
و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند | |||
و زنانى سفيد پوست سياه چشم | |||
چون مرواريد در صدف پنهان | |||
بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند | |||
نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را | |||
مگر گفتار سلام سلام را. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 128 | |||
تفسير | |||
مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمتهائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دستبند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شدهاند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانستهاند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدحها و تنگهاى دستهدار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوهئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدحها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمدهاند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نمودهاند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بىاساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُونَ «24» | |||
وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ شرحش گذشت در سوره الرحمن آيه 70 و 72 فِيهِنَّ خَيراتٌ حِسانٌ حُورٌ مَقصُوراتٌ فِي الخِيامِ. | |||
جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُونَ مكرّر بيان شده که جزاء اهل بهشت از راه استحقاق و طلب نيست بلكه از راه تفضّل و وعدههاي الهيست که تخلّف پذير نيست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 24)- بعد از ذکر این شش موهبت جسمانی میافزاید: «اینها همه پاداشی است در برابر اعمالی که انجام میدادند» (جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ). | |||
تا تصور نشود این نعمتهای بیشمار بهشتی بیحساب به کسی داده میشود، و یا ادعای ایمان و عمل صالح برای نیل به آنها کافی است نه، عمل مستمر | |||
ج5، ص75 | |||
و خالص لازم است تا این الطاف نصیب انسان شود. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۹
ترجمه
الواقعة ٢٣ | آیه ٢٤ | الواقعة ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَزَآءً»: مفعولٌله است.
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24»
پاداشى در برابر آنچه انجام مىدادند.
نکته ها
«اكواب» جمع «كوب» به جامِ بدون دسته و لوله گفته مىشود، نظير جامهاى نوشيدنى امروزى. «أَبارِيقَ» جمع «ابريق» ظرفى است كه لوله و دسته دارد نظير قورى. «كَأْسٍ» به ليوانِ لبريز از شراب و نوشيدنى گويند و «مَعِينٍ» به معناى نوشيدنى روان است.
«يُصَدَّعُونَ» از «صداع» به معناى سردرد است. (اينكه مىگويند: مصدّع شما نمىشوم، يعنى براى شما دردسر به وجود نمىآورم). «يُنْزِفُونَ» از «نزف» به معناى از دست دادن عقل است و در اصل به معناى خالى كردن تدريجى آب چاه است.
بهترين تعبير در مورد زنان بهشتى، مرواريد در صدف است، كه در عين زيبايى و درخشندگى، از دسترس نااهلان در امان و از نگاه نامحرمان به دور است. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»
پیام ها
1- مسئولين پذيرايى و شيوه پذيرايى بهشتيان، خصوصياتى دارد:
الف: هر لحظه در دسترس مىباشند. «يَطُوفُ»
ب: نوجوانانى با قيافهاى زيبا و دلپذيرند. «وِلْدانٌ»
ج: دلپذيرى آنان موسمى و لحظهاى نيست. «مُخَلَّدُونَ»
د: انواع وسايل پذيرايى را در دست دارند. «أكواب، أَبارِيقَ، كَأْسٍ»
جلد 9 - صفحه 423
ه: پذيرايى ابتدا با مايعات و نوشيدنىهاست. «كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ»
و: آنچه عرضه مىشود، آفاتى ندارد. لا يُصَدَّعُونَ ... لا يُنْزِفُونَ
ز: مواد پذيرايى، متعدّد و متنوّع و به انتخاب مهمان است. «فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ»
ح: اولويّت با نوشيدنى، سپس ميوه و آنگاه غذاى گرم و مطبوع است. «مَعِينٍ، فاكِهَةٍ، لَحْمِ»
2- گوشت پرنده (گوشت سفيد)، بر گوشت چرنده (گوشت قرمز) برترى دارد.
«لَحْمِ طَيْرٍ»
3- در نوع غذا، اشتها نقش اساسى دارد. «مِمَّا يَشْتَهُونَ»
4- زنانى بهشتىاند كه در عين زيبايى، عفيف و پاكدامن باشند. «حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»
5- تمام اسباب كاميابى، در بهشت فراهم است. فاكِهَةٍ ... لَحْمِ ... حُورٌ عِينٌ
6- كاميابىهاى بهشت، دائمى است. يَتَخَيَّرُونَ، يَشْتَهُونَ ... (فعل مضارع بر دوام و استمرار دلالت مىكند)
7- در شيوه تبليغ و دعوت به نيكىها، از نقش عمل در رسيدن به پاداشهاى اخروى، غفلت نكنيم. «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24»
اين همه نعمتها و كرامتها كه خداى منان مرحمت فرمايد:
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ: پاداش دادن ايشان است به سبب آنچه بودند كه بجا مىآوردند از اعمال صالحه و افعال حسنه.
تنبيه: آيات شريفه تشويق و ترغيب است مؤمنين و معتقدين به عالم ديانت و قيامت را در اقدام و كوشش به عمل طاعات و خيرات و مبرّات، زيرا كيفيات نعم بهشتى از اطعمه و اشربه و البسه و انكحه و خدمه كه بوصف در نيايد منوط است به ايمان و عمل صالح، و آيه «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» نص صريحى است بر آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ «19» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «21»
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24» لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً «25» إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً «26»
ترجمه
ميگردند گرد ايشان كودكانى كه هميشه بحال خوبى باقى هستند
با قدحها و تنگهاى بلور دستهدار و جامى از شراب ناب
نه سر درد ميگيرند از آن و نه مست ميشوند
و ميوه از آنچه اختيار نمايند
و گوشت پرنده از آنچه ميل كنند
و زنانى سفيد پوست سياه چشم
چون مرواريد در صدف پنهان
بجهت پاداش در مقابل آنچه ميكردند
نميشنوند در آن سخن بيهوده و نه نسبت بگناهى را
مگر گفتار سلام سلام را.
جلد 5 صفحه 128
تفسير
مقرّبان درگاه الهى كه در آيات سابقه شروع به بيان احوالشان شد پيشخدمتهائى دارند كه براى انجام اوامر ايشان حاضر و در اطراف تختهاى مرصع آنان در گردشند و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آنها اطفالى هستند از اهل دنيا كه ثواب و گناهى نداشتند و خداوند در بهشت آنها را خدمتگزاران مقرّبان درگاه فرموده براى آنكه خدمت آنها گواراتر است و آنها هميشه بحال طراوت و تازگى باقى ميباشند و قمّى ره مخلّدون را بمسوّرون تفسير فرموده يعنى داراى سوار و دستبند و در روايت نبوى باطفال مشركين مخصوص شدهاند و بعضى آنها را غلمان بهشتى دانستهاند و در هر حال اينها با ظرفهائى از قبيل قدحها و تنگهاى دستهدار برّاق و جامها نوشابه و شراب طهور بهشتى را كه نه خمار و دردسر ميآورد و نه مستى و زوال عقل سقايت مينمايند براى ايشان و هر نوع ميوهئى را كه خواسته باشند و هر قسم كباب جوجه و مرغى را كه مايل باشند فورا در دسترسشان قرار ميدهند و حاضر ميكنند نزدشان در قدحها و در آنجا براى ايشان زنان سفيد پوست دست نخورده آهوى چشمانى هستند كه در لطافت و صفاء و بكارت و بهاء مانند مرواريدهاى تازه از صدف بيرون آمدهاند و بالاتر از همه آنكه تمام اينها را مستحقند كه بايشان داده شوند بپاداش اعمال صالحه و براى تحصيل علم و معرفتى كه در دنيا نمودهاند و آنجا صحبت لغو و بيهوده و چرند و بىاساس بهيچ وجه وجود ندارد كه كسى بزند يا بشنود و همچنين دروغ و غيبت و فحش و افترا و تهمت آنجا نيست آنجا فقط سلام و تعارف و تحيّت و خير مقدم و مباركباد بسلامتى و دوام نعمت رواج است كه با يكديگر معمول ميدارند و كلمه سلاما مفعول قيلا يا بدل يا صفت آنست و تكرار آن براى اشاره بافشاء سلام و كثرت وقوع آن در خارج است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ حُورٌ عِينٌ «22» كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ «23» جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُونَ «24»
وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ شرحش گذشت در سوره الرحمن آيه 70 و 72 فِيهِنَّ خَيراتٌ حِسانٌ حُورٌ مَقصُوراتٌ فِي الخِيامِ.
جَزاءً بِما كانُوا يَعمَلُونَ مكرّر بيان شده که جزاء اهل بهشت از راه استحقاق و طلب نيست بلكه از راه تفضّل و وعدههاي الهيست که تخلّف پذير نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 24)- بعد از ذکر این شش موهبت جسمانی میافزاید: «اینها همه پاداشی است در برابر اعمالی که انجام میدادند» (جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
تا تصور نشود این نعمتهای بیشمار بهشتی بیحساب به کسی داده میشود، و یا ادعای ایمان و عمل صالح برای نیل به آنها کافی است نه، عمل مستمر
ج5، ص75
و خالص لازم است تا این الطاف نصیب انسان شود.
نکات آیه
۱ - اعمال و رفتار انسان ها، تعیین کننده سرنوشت آنان است. (جزاء بما کانوا یعملون) تصریح به این که مقام بلند پیشتازان، پاداش اعمال خود آنان است، حاکى از مطلب یاد شده است.
۲ - برخوردارى پیشتازان (سابقون)، از مقام قرب الهى در جهان آخرت و دستیابى آنان به بهشت سرشار از نعمت، پاداش الهى به آنان در قبال اعمال صالح شان (و السبقون السبقون . أُولئک المقرّبون . فى جنّ-ت النعیم ... جزاء بما کانوا یعملون)
۳ - تداوم بر انجام عمل صالح و پایدار ماندن بر آن تا آخر عمر - و نه انجام دادن مقطعى آن - شرط لازم براى دستیابى به مقام قرب الهى در آخرت و بهشت سرشار از نعمت (أُولئک المقرّبون . فى جنّ-ت النعیم ... جزاء بما کانوا یعملون) از تعبیر «کانوا یعملون» (ماضى استمرارى) برداشت بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- بهشت: موجبات بهشت ۳
- پیشگامان: مقامات اخروى پیشگامان ۲; پاداش پیشگامان ۲; تقرب اخروى پیشگامان۲; عمل صالح پیشگامان ۲; نعمتهاى اخروى پیشگامان ۲
- تقرب: شرایط تقرب ۳
- خدا: پاداشهاى خدا ۲
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱
- عمل: آثار عمل ۱
- عمل صالح: آثار تداوم عمل صالح ۳; پاداش عمل صالح ۲