الأنبياء ٤٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link295 | آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link295 | آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link296 | اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link296 | اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۵#link307 | چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۵#link307 | چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۶#link222 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۶#link222 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ «49» | |||
(همان) كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند و همانانى كه از قيامت در هراسند. | |||
===نکته ها=== | |||
همان گونه كه اهداف كلّى انبيا يكى است، صفات كتب آسمانى آنان نيز يكسان است. | |||
صفاتى كه در اين آيه براى كتاب تورات ذكر شده، در آيات ديگر، براى قرآن هم آمده است: | |||
الف: فرقان، «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ» «2» ( «فرقان» به خبرى گفته مىشود كه به واسطهى آن، حقّ از باطل شناخته مىشود.) | |||
ب: ضياء (نور)، «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً» «3» | |||
ج: ذكر، «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «4» | |||
---- | |||
«1». تفاسير صافى و نورالثقلين. | |||
«2». فرقان، 1. | |||
«3». نساء، 174. | |||
«4». حجر، 9. | |||
جلد 5 - صفحه 459 | |||
===پیام ها=== | |||
1- لازم نيست كه هر پيامبرى براى خود كتابى جداگانه داشته باشد، چنانكه موسى و هارون، هر دو پيامبر، ولى يك كتاب داشتند و آن تورات بود. آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ ... | |||
2- براى توفيق در يك حركت، انسان به چند چيز نياز دارد: | |||
الف: شناخت راه از بيراهه. «الْفُرْقانَ» | |||
ب: نورى كه در پرتو آن ببيند و به پيش برود. «ضِياءً» | |||
ج: توجّه و عنايت به هدف، تا از مسير اصلى، منحرف نگردد. «1» «ذِكْراً» | |||
3- براى بهرهمندى از هدايت انبيا بايد به روحيه تقوى مجهّز شد. «ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ» | |||
4- نشانهى تقوى، خداترسى ونگرانى از قيامت است. لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ... مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49) | |||
بعد از آن وصف پرهيزكاران را مىفرمايد: | |||
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ: پرهيزكاران كسانى هستند كه مىترسند پروردگار خود را به پنهانى، يعنى در حال خلوت و غيبت از مردم، دورى كنند از معاصى و اجتناب كنند به جهت ترس خدا نه براى مردم. يا مىترسند پروردگار خود را كه غائب از انظار است. وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ: و ايشان از قيامت و اهوال آن ترسناك هستند. | |||
تنبيه: در آيه شريفه تعريض است نسبت به معرضين و مخالفين دين كه ابدا از مواعظ و انذار متأثر نشوند و به هيچ وجه از مستى شهوات و غفلات، آگاهى و هشيارى نيابند تا عذاب را به چشم مشاهده كنند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46) وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ (47) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ (48) الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49) وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (50) | |||
ترجمه | |||
- و هر آينه اگر برسد آنها را رشحهئى از عذاب پروردگارت ميگويند البتّهاى واى بر ما همانا ما بوديم ستمكاران | |||
و نصب مينمائيم ترازوهاى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 556 | |||
عدل را براى روز قيامت پس ستم كرده نشود نفسى چيزيرا و اگر باشد بمقدار دانهاى از خردل بياوريم آنرا و كافى هستيم ما در حاليكه حساب كنندگانيم | |||
و بتحقيق داديم بموسى و هارون جدا كننده حقّ از باطل را و روشنى و موجب تذكّرى را براى پرهيزكاران | |||
آنانكه ميترسند از پروردگارشان در نهانى و آنان باشند از روز قيامت بيمداران | |||
و اين موجب تذكّرى است با بركت كه فرو فرستاديم آنرا آيا پس شما مرآنرا انكار كنندگانيد. | |||
تفسير | |||
- نفحه اثر مختصرى است كه از امرى واصل بشخص شود و بيشتر در بوى خوش استعمال ميشود و اينجا مراد ترشّح عذاب است و تعيير كفار بآنكه در وقت دعوت بحق استنكاف و استكبار مينمايند و در موقع نزول عذاب تذلّل و انكسار و اين حال اشخاص ضعيف النفس و خفيف العقل است و ترازوهاى عدالت الهى كه روز قيامت براى سنجيدن اعمال خوب و بد بندگان نصب ميشود اختصاص باهل ايمان دارد و براى كفّار نيست چون آنها فوج فوج داخل جهنّم ميشوند چنانچه از روايت امام سجاد عليه السّلام در كافى مستفاد ميشود و مراد از آن ترازوها بمقتضاى روايات متعدده انبياء و اوصياء آنها عليهم السلامند كه در اوائل سوره اعراف ذيل آيه و الوزن يومئذ الحقّ بيان شد و در آنروز باحدى بمقدار ذرهئى ظلم نخواهد شد كه از حقّ او كاسته يا بر مجازاتش افزوده شود و خداوند پاداش مقدار حبّه خردل را از عمل بندگان كه آن از كوچكترين حبوبات است بصاحبش ميدهد و مثقال برفع و آتينا بمدّ نيز قرائت شده و قرائت بمدّ را در جوامع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در مجمع و از قمّى ره تأييد شده و بر حسب معنى احسن است چون أتينا بمعناى آوردن در مقام حساب است و آتينا بمعناى دادن پاداش است كه صراحت در مقصود دارد و لفظا و معنا مطابق با جازينا است و خداوند كفايت حساب بندگانرا بهتر از هر محاسبى مينمايد چون اعلم و اعدل از او كسى نيست و ميزان عدلى بهتر از وجود مبارك علوى تصوّر نميشود و در آيات اخيره براى رفع تعجّب كفّار از نبوّت پيغمبر اكرم و آنكه مواعيد او بوحى الهى است شروع بذكر احوال انبياء فرموده باين تقريب كه ما قبلا بموسى و برادرش هرون فرقان كه كتاب جامع فارق بين حق و باطل بود داديم و آن روشنائى و نورى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 557 | |||
بود كه مردم را از تاريكى جهل و نادانى بيرون ميآورد و موعظه و پند و اندرز بود براى اهل تقوى و پرهيزكارى كه آنها كسانى هستند كه ميترسند در خلوت و وقت غيبت از خلق يا در باطن و ضمير خودشان از خدا و روز جزا و فرق ميان خشيت و اشفاق در آيات سابقه گذشت كه اوّل ترس ناشى از تعظيم است لذا نسبت بعلماء داده ميشود و دوم ترس ناشى از اعتنا است كه موجب هراس و ارتعاد اعضاء ميگردد و اين قرآن هم مانند آن مشتمل بر موعظه و پنداست بعلاوه مبارك و باقى و برقرار است تا روز قيامت و فائده و نفع و خير آن تمامى ندارند و نازل نموديم ما آنرا بر پيغمبر آخر الزمان كه معجزه باقيه او باشد و شما هم ميدانيد و ميفهميد اعجاز و بيرون بودن آن را از قدرت بشر با اين وصف چگونه منكر نزول آن از جانب خداوند ميشويد و چون هارون شريك و معاون حضرت موسى در نبوّت و دعوت بحق بوده خداوند نسبت دادن فرقان را بآن دو داده و الا الواح تورية در طور بحضرت موسى عطا شد و محتمل است مراد از فرقان برهان حقّ و ميزان عدل الهى باشد كه عبارت از عقائد حقّه و اخلاق حسنه است و آن روشنى و ضياء و موجب تذكّر و اتّقاء خلق است و اللّه اعلم .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَيبِ وَ هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقُونَ (49) | |||
متّقين كساني هستند که از عذاب پروردگار خود ميترسند پيش از اينکه که مشاهده كنند از راه غيب به تصديق انبياء و أخبار آنها در عالم آخرت، و آنها از ساعت قيامت لرزان و بيم دارند. | |||
(الَّذِينَ): صفت متّقين است که در آيه قبل فرمود که قلبهاي آنها روشن شده و متذكّر شدهاند. | |||
(يَخشَونَ رَبَّهُم): خشيت خوف است و مراتبي دارد انسان در دنيا از چيزهايي که يقين به ضرر آنها دارد خودداري ميكند حتّي مظنّه به ضرر حتّي احتمال ضرر و لو موهوم باشد، و فرمايشات انبياء و كتب آسماني مورث يقين ميشود بأحوال قيامت چه رسد به ظنّ و احتمال و البتّه انسان عاقل از معاصي و مخالفت أوامر الهي پس از ايمان و يقين دوري ميكند و نزديك آنها نميرود و همين است معني تقوي که درجه اعلاي آن حتّي خيال معصيت در قلوب آنها خطور نميكند که معناي معصوم است. | |||
اشكال: ممكن است با يقين و ايمان هم مرتكب شود به اميد مغفرت و عفو الهي | |||
جلد 13 - صفحه 190 | |||
و شفاعت شفعاء. | |||
جواب: درست است مغفرت و عفو بسيار توسعه دارد و همچنين شفاعت لكن شمول آنها از براي اينکه فرد معلوم نيست. | |||
(وَ هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقُونَ): از قيامت وحشت و اضطراب دارند و بر فرض معاصي باعث زوال ايمان نشود و بالاخرة براي ايمانش نجات پيدا كند، لكن مضرّات معاصي منحصر به عذاب جهنّم نيست مضرّات بسياري در همين دنيا و در حال قبض روح و در عالم برزخ و در احوال محشر و مواقف و عقبات آن دارد خداوند حفظ فرمايد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 49)- در این آیه «پرهیزکاران» را چنین معرفی میکند: «آنها کسانی هستند که از پروردگارشان در غیب و نهان میترسند» ترسی آمیخته با احترام و تعظیم (الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ). | |||
«و آنان از روز رستاخیز بیم دارند» (وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ). | |||
در واقع پرهیز کاران به روز قیامت بسیار علاقهمندند چون کانون پاداش و رحمت الهی است اما با این حال از حساب و کتاب خدا نیز بیمناکند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۴۰
ترجمه
الأنبياء ٤٨ | آیه ٤٩ | الأنبياء ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِالْغَیْبِ»: در نهان از چشم مردمان، و در وقت خلوت با خود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء
- اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر
- مقصود از اينكه قرآن ((ذكر مبارك (( است
- مقصود از اينكه فرمود: ما به ابراهيم رشد او را داديم
- گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با قوم بت پرست خود
- ابراهيم (ع ) بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگترين آنها را
- محاجه آن جناب (عليه السلام ) با قوم خود بعد از شكستن بتها:((قال بل فعله كبيرهم ...((
- تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع )
- اشاره به اينكه ((برد(( و ((سلام (( شدن آتش براى ابراهيم (عليه السلام ) به امرتكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است
- بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر(( امر تكوينى است
- توضيح اينكه مراد از وحى در آيه : ((واوحينا اليهمفعل الخيرات ...(( وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤ يد بودن ائمه به تسديد وتاءييد الهى را افاده مى كند
- بحث روايتى
- چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ «49»
(همان) كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند و همانانى كه از قيامت در هراسند.
نکته ها
همان گونه كه اهداف كلّى انبيا يكى است، صفات كتب آسمانى آنان نيز يكسان است.
صفاتى كه در اين آيه براى كتاب تورات ذكر شده، در آيات ديگر، براى قرآن هم آمده است:
الف: فرقان، «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ» «2» ( «فرقان» به خبرى گفته مىشود كه به واسطهى آن، حقّ از باطل شناخته مىشود.)
ب: ضياء (نور)، «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً» «3»
ج: ذكر، «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «4»
«1». تفاسير صافى و نورالثقلين.
«2». فرقان، 1.
«3». نساء، 174.
«4». حجر، 9.
جلد 5 - صفحه 459
پیام ها
1- لازم نيست كه هر پيامبرى براى خود كتابى جداگانه داشته باشد، چنانكه موسى و هارون، هر دو پيامبر، ولى يك كتاب داشتند و آن تورات بود. آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ ...
2- براى توفيق در يك حركت، انسان به چند چيز نياز دارد:
الف: شناخت راه از بيراهه. «الْفُرْقانَ»
ب: نورى كه در پرتو آن ببيند و به پيش برود. «ضِياءً»
ج: توجّه و عنايت به هدف، تا از مسير اصلى، منحرف نگردد. «1» «ذِكْراً»
3- براى بهرهمندى از هدايت انبيا بايد به روحيه تقوى مجهّز شد. «ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ»
4- نشانهى تقوى، خداترسى ونگرانى از قيامت است. لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ... مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49)
بعد از آن وصف پرهيزكاران را مىفرمايد:
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ: پرهيزكاران كسانى هستند كه مىترسند پروردگار خود را به پنهانى، يعنى در حال خلوت و غيبت از مردم، دورى كنند از معاصى و اجتناب كنند به جهت ترس خدا نه براى مردم. يا مىترسند پروردگار خود را كه غائب از انظار است. وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ: و ايشان از قيامت و اهوال آن ترسناك هستند.
تنبيه: در آيه شريفه تعريض است نسبت به معرضين و مخالفين دين كه ابدا از مواعظ و انذار متأثر نشوند و به هيچ وجه از مستى شهوات و غفلات، آگاهى و هشيارى نيابند تا عذاب را به چشم مشاهده كنند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ (46) وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ (47) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ (48) الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ (49) وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (50)
ترجمه
- و هر آينه اگر برسد آنها را رشحهئى از عذاب پروردگارت ميگويند البتّهاى واى بر ما همانا ما بوديم ستمكاران
و نصب مينمائيم ترازوهاى
جلد 3 صفحه 556
عدل را براى روز قيامت پس ستم كرده نشود نفسى چيزيرا و اگر باشد بمقدار دانهاى از خردل بياوريم آنرا و كافى هستيم ما در حاليكه حساب كنندگانيم
و بتحقيق داديم بموسى و هارون جدا كننده حقّ از باطل را و روشنى و موجب تذكّرى را براى پرهيزكاران
آنانكه ميترسند از پروردگارشان در نهانى و آنان باشند از روز قيامت بيمداران
و اين موجب تذكّرى است با بركت كه فرو فرستاديم آنرا آيا پس شما مرآنرا انكار كنندگانيد.
تفسير
- نفحه اثر مختصرى است كه از امرى واصل بشخص شود و بيشتر در بوى خوش استعمال ميشود و اينجا مراد ترشّح عذاب است و تعيير كفار بآنكه در وقت دعوت بحق استنكاف و استكبار مينمايند و در موقع نزول عذاب تذلّل و انكسار و اين حال اشخاص ضعيف النفس و خفيف العقل است و ترازوهاى عدالت الهى كه روز قيامت براى سنجيدن اعمال خوب و بد بندگان نصب ميشود اختصاص باهل ايمان دارد و براى كفّار نيست چون آنها فوج فوج داخل جهنّم ميشوند چنانچه از روايت امام سجاد عليه السّلام در كافى مستفاد ميشود و مراد از آن ترازوها بمقتضاى روايات متعدده انبياء و اوصياء آنها عليهم السلامند كه در اوائل سوره اعراف ذيل آيه و الوزن يومئذ الحقّ بيان شد و در آنروز باحدى بمقدار ذرهئى ظلم نخواهد شد كه از حقّ او كاسته يا بر مجازاتش افزوده شود و خداوند پاداش مقدار حبّه خردل را از عمل بندگان كه آن از كوچكترين حبوبات است بصاحبش ميدهد و مثقال برفع و آتينا بمدّ نيز قرائت شده و قرائت بمدّ را در جوامع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در مجمع و از قمّى ره تأييد شده و بر حسب معنى احسن است چون أتينا بمعناى آوردن در مقام حساب است و آتينا بمعناى دادن پاداش است كه صراحت در مقصود دارد و لفظا و معنا مطابق با جازينا است و خداوند كفايت حساب بندگانرا بهتر از هر محاسبى مينمايد چون اعلم و اعدل از او كسى نيست و ميزان عدلى بهتر از وجود مبارك علوى تصوّر نميشود و در آيات اخيره براى رفع تعجّب كفّار از نبوّت پيغمبر اكرم و آنكه مواعيد او بوحى الهى است شروع بذكر احوال انبياء فرموده باين تقريب كه ما قبلا بموسى و برادرش هرون فرقان كه كتاب جامع فارق بين حق و باطل بود داديم و آن روشنائى و نورى
جلد 3 صفحه 557
بود كه مردم را از تاريكى جهل و نادانى بيرون ميآورد و موعظه و پند و اندرز بود براى اهل تقوى و پرهيزكارى كه آنها كسانى هستند كه ميترسند در خلوت و وقت غيبت از خلق يا در باطن و ضمير خودشان از خدا و روز جزا و فرق ميان خشيت و اشفاق در آيات سابقه گذشت كه اوّل ترس ناشى از تعظيم است لذا نسبت بعلماء داده ميشود و دوم ترس ناشى از اعتنا است كه موجب هراس و ارتعاد اعضاء ميگردد و اين قرآن هم مانند آن مشتمل بر موعظه و پنداست بعلاوه مبارك و باقى و برقرار است تا روز قيامت و فائده و نفع و خير آن تمامى ندارند و نازل نموديم ما آنرا بر پيغمبر آخر الزمان كه معجزه باقيه او باشد و شما هم ميدانيد و ميفهميد اعجاز و بيرون بودن آن را از قدرت بشر با اين وصف چگونه منكر نزول آن از جانب خداوند ميشويد و چون هارون شريك و معاون حضرت موسى در نبوّت و دعوت بحق بوده خداوند نسبت دادن فرقان را بآن دو داده و الا الواح تورية در طور بحضرت موسى عطا شد و محتمل است مراد از فرقان برهان حقّ و ميزان عدل الهى باشد كه عبارت از عقائد حقّه و اخلاق حسنه است و آن روشنى و ضياء و موجب تذكّر و اتّقاء خلق است و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَيبِ وَ هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقُونَ (49)
متّقين كساني هستند که از عذاب پروردگار خود ميترسند پيش از اينکه که مشاهده كنند از راه غيب به تصديق انبياء و أخبار آنها در عالم آخرت، و آنها از ساعت قيامت لرزان و بيم دارند.
(الَّذِينَ): صفت متّقين است که در آيه قبل فرمود که قلبهاي آنها روشن شده و متذكّر شدهاند.
(يَخشَونَ رَبَّهُم): خشيت خوف است و مراتبي دارد انسان در دنيا از چيزهايي که يقين به ضرر آنها دارد خودداري ميكند حتّي مظنّه به ضرر حتّي احتمال ضرر و لو موهوم باشد، و فرمايشات انبياء و كتب آسماني مورث يقين ميشود بأحوال قيامت چه رسد به ظنّ و احتمال و البتّه انسان عاقل از معاصي و مخالفت أوامر الهي پس از ايمان و يقين دوري ميكند و نزديك آنها نميرود و همين است معني تقوي که درجه اعلاي آن حتّي خيال معصيت در قلوب آنها خطور نميكند که معناي معصوم است.
اشكال: ممكن است با يقين و ايمان هم مرتكب شود به اميد مغفرت و عفو الهي
جلد 13 - صفحه 190
و شفاعت شفعاء.
جواب: درست است مغفرت و عفو بسيار توسعه دارد و همچنين شفاعت لكن شمول آنها از براي اينکه فرد معلوم نيست.
(وَ هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقُونَ): از قيامت وحشت و اضطراب دارند و بر فرض معاصي باعث زوال ايمان نشود و بالاخرة براي ايمانش نجات پيدا كند، لكن مضرّات معاصي منحصر به عذاب جهنّم نيست مضرّات بسياري در همين دنيا و در حال قبض روح و در عالم برزخ و در احوال محشر و مواقف و عقبات آن دارد خداوند حفظ فرمايد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- در این آیه «پرهیزکاران» را چنین معرفی میکند: «آنها کسانی هستند که از پروردگارشان در غیب و نهان میترسند» ترسی آمیخته با احترام و تعظیم (الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ).
«و آنان از روز رستاخیز بیم دارند» (وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ).
در واقع پرهیز کاران به روز قیامت بسیار علاقهمندند چون کانون پاداش و رحمت الهی است اما با این حال از حساب و کتاب خدا نیز بیمناکند.
نکات آیه
۱- خشیت و خداترسى، در خلوت و دور از منظر مردمان، از ویژگى هاى تقواپیشگان است. (و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب) برداشت یاد شده مبتنى براین است که «بالغیب» حال براى فاعل «یخشون» باشد.
۲- تقواپیشگان، از پروردگار خویش با آن که غایب و نهان از انظار آنان است، همواره در خشیت و خوف به سرمى برند. (و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب ) برداشت یاد شده بر اساس این احتمال است که «بالغیب» حال براى مفعول «یخشون» باشد (ربّهم); یعنى، در حالى که خداوند دور از انظار تقواپیشگان است، آنان از او مى ترسند.
۳- خشیت و ترس آگاهانه و آمیخته با تعظیم در خلوت و نهان از پروردگار، از ارزش ها و اوصاف پسندیده است. (و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب ) برخى از اهل لغت گفته اند: «خشیت» به معناى ترس آمیخته با تعظیم است و این ترس نوعاً با آگاهى به چیزى است که از آن مى ترسند (مفردات راغب). گفتنى است این معنا مناسب با آیه شریفه است; زیرا خداوند شایسته تعظیم است و تقواپیشگان نیز با آگاهى از مقام خداوند از او مى ترسند.
۴- اهتمام به امر قیامت و ترس و نگرانى از آن، از ویژگى هاى تقواپیشگان است. (و ذکرًا للمتّقین ... و هم من الساعة مشفقون ) واژه «اشفاق» از نظر بسیارى از مفسران و اهل لغت، به معناى ترس توأم با اعتنا و اهتمام است (مفردات راغب و...).
۵- ساعت، از اسامى قیامت است. (و هم من الساعة مشفقون )
۶- قیامت، حقیقتى خطیر و بیم آفرین براى انسان ها (و هم من الساعة مشفقون ) «اشفاق» به معناى عنایت همراه با خوف است و هرگاه به وسیله «من» متعدى شود، معناى ترس در آن بیشتر خواهد بود (لسان العرب).
۷- خداترسى و نگرانى از قیامت، زمینه ساز بهره مندى انسان از وحى و هدایت الهى (و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب و هم من الساعة مشفقون) خداوند، در آیه قبل، تقواپیشگان را شایسته بهره مند شدن از نور و هدایت خود دانسته و در این آیه اوصاف آنان را بیان کرده است. از ارتباط میان دو آیه مى توان برداشت یاد شده را استفاده کرد.
موضوعات مرتبط
- اخلاق: فضایل اخلاقى ۳
- ترس: اهمیت ترس از قیامت ۴
- خدا: آثار خشیت از خدا ۷; خشیت از خدا ۱، ۲
- خشیت: ارزش خشیت پنهانى ۳; خشیت پنهانى ۱
- الساعة :۵
- قیامت: آثار نگرانى از قیامت ۷; ترسناکى قیامت ۶; حقیقت قیامت ۶; نامهاى قیامت ۵
- متقین: خشیت متقین ۱، ۲; ویژگیهاى متقین ۱، ۴
- هدایت: زمینه هدایت ۷