الإسراء ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴#link31 | آيات ۲ - ۸، سوره اسرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴#link31 | آيات ۲ - ۸، سوره اسرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴#link32 | اشاره به مورد استعمال كلمه ((كتاب (( مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۴#link32 | اشاره به مورد استعمال كلمه ((كتاب (( مجيد]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۵#link42 | مقصود از دوبار سركوب شدن وهلاكت بنى اسرائيل بر اثر دوبا فسادانگيزى آنان برروى زمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۵#link42 | مقصود از دوبار سركوب شدن وهلاكت بنى اسرائيل بر اثر دوبا فسادانگيزى آنان برروى زمين]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۲#link3 | &nbsp;&nbsp;آيه ۲ ـ ۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۲#link3 | &nbsp;&nbsp;آيه ۲ ـ ۸]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link4 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link4 | &nbsp;&nbsp; تفسير: ]]
خط ۵۰: خط ۵۳:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link7 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۲ - هر چه كنيد به خود كنيد!]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link7 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۲ - هر چه كنيد به خود كنيد!]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link8 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۳ - تطبيق آيات بر تواريخ اسلامى]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۴۳#link8 | &nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;&nbsp;۳ - تطبيق آيات بر تواريخ اسلامى]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»
اميد است كه پروردگارتان بر شما رحم كند و اگر باز گرديد (و دوباره فتنه كنيد) ما نيز برمى‌گرديم (و قهر خود را مى‌فرستيم) و ما دوزخ را براى كافران، زندانى سخت قرار داده‌ايم.
===نکته ها===
«حصير»، از «حصر» به معناى در تنگنا و محاصره افتادن است. به فرش حصيرى نيز از آن جهت حصير مى‌گويند كه در هم بافته شده است.
===پیام ها===
1- يأس و نااميدى از رحمت الهى روا نيست. خداوند، براى مفسدان نيز راه بازگشت را باز گذارده است. «عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ»
2- محور كار مربى بايد رحمت و محبّت باشد. «رَبُّكُمْ‌ يَرْحَمَكُمْ»
3- در شيوه‌ى هدايت، ابتدا از رحم ومهربانى بگوييم، سپس از هشدار و تهديد
جلد 5 - صفحه 25
استفاده كنيم. يَرْحَمَكُمْ‌ ... عُدْنا
4- قهر الهى وابسته به عملكرد خود ماست. «إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا»
5- فسادى كه توبه در پى‌نداشته باشد، به كفر مى‌انجامد. «وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ»
6- دوزخيان هيچ راه فرارى ندارند. «حَصِيراً»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»
آنگاه رسول را امر مى‌فرمايد كه بگو بنى اسرائيل را:
عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ‌: اميد است پروردگار شما اينكه رحمت فرمايد شما را اگر توبه نمائيد و رجوع كنيد به طاعت او سبحانه.
نكته: ذكر «عسى» براى آن است كه تا اعتماد و اتكال نكنند به رحمت الهى و دست از عمل بردارند و قصور ورزند، و از طرفى هم نااميد نگردند از
جلد 7 - صفحه 334
تفضل سبحانى، بلكه ميان خوف و رجاء كه مرتبه وسطى و اعتدال است رفتار نمايند.
وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا: و اگر برگرديد و مرتكب گناه شويد، برگرديم ما از رحمت، و به سر عقوبت رويم. كاشفى گفته: خداى تعالى در تورات بعد از وعده اين دو عقوبت به ايشان، فرموده بود همين مضمون را. خلاصه بنى اسرائيل باز عود نمودند به معصيت و افساد، حق تعالى نيز عود داد نقمت را بر ايشان كه مسلط فرمود اكاسره را بر آنها، پس بجا آوردند آنچه خواستند از شكنجه. يا عود نمودند به تكذيب حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قصد كشتن آن سرور، خداوند هم سلطه و غلبه داد حضرت را بر آنها، پس كشت بنى قريظه را و تبعيد نمود بنى نضير را و بقيه را جزيه مقرر كرد كه‌ (يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ) «1» و تا قيامت اين مذلت بر آنها باشد.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است عموم مكلفين را كه هر كارى از خير و شر، پاداشى بر آن مترتب است، يا در دنيا يا در آخرت، يا در هر دو، و سير تاريخ گذشتگان، اين مطلب را به خوبى واضح و آشكار نمايد.
چون كه بد كردى بترس ايمن مشو
زان كه تخم است، شود آخر درو
از مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو ز جو
وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً: و قرار داديم جهنم را براى كافران محبسى كه محصورند.
تبصره: جهنم يكى از اعظم مخلوقات و زندان الهى است در آخرت، كه حبس شوند در آن زنادقه و مشركين و كفار و منافقين. پس عاقل را انديشه بايد كه از چنين محبسى رهائى يابد، زيرا بر فرض يقين ننمودن به عذاب و عقاب‌
----
«1» توبه آيه 28.
جلد 7 - صفحه 335
اخروى، از اين همه گفتگوها ظن و احتمال حاصل، و دفع ضرر مظنون عقلا واجب خواهد بود.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قَضَيْنا إِلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4» فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً «5» ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً «6» إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً «7» عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»
ترجمه‌
- و اعلام نموديم به بنى اسرائيل در كتاب كه هر آينه فساد خواهيد نمود البتّه در زمين دو بار و هر آينه سركشى خواهيد كرد البته سركشى بزرگ‌
پس چون آمد وعده اوّل آن دو برانگيزيم بر شما بندگانى را از خودمان صاحبان شوكت و قوّت بسيار پس جستجو كنند ميان منزلها و باشد وعده‌اى بجا آورده‌
پس برگردانيم براى شما غلبه بر آنها را و مدد نمائيم شما را بمالها و پسرها و گردانيم شما را بيشتر از جهت نفرات‌
اگر خوبى كنيد خوبى كرديد براى خودتان و اگر بدى كنيد پس براى خودتان است پس چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك كردنى‌
اميد است كه پروردگار شما رحم كند بر شما و اگر عود كنيد عود خواهيم نمود و قرار داديم جهنّم را براى كافران زندان.
تفسير
- خداوند حكم و اثبات و اعلام فرمود به بنى اسرائيل در كتاب تورية كه شما دو مرتبه حتما مرتكب فساد خواهيد شد در زمين و طغيان و سركشى بزرگى خواهيد نمود و چون موعد فساد مرتبه اولى رسيد مبعوث كنيم بر شما
----
جلد 3 صفحه 343
بندگانى را از خودمان كه داراى شوكت و قوّت و قدرت زياد باشند در جنگ و امر شما را بآنها واگذار ميكنيم و كمك از شما نميكنيم براى مجازات و عقوبت دنيوى شما بر فساد اوّل خودتان و آن جماعت كه بر شما مسلّط شدند رحم بر صغير و كبير شما نخواهند نمود تا اين درجه كه در ميان منازل شما تجسّس ميكنند براى آنكه به بينند كسى يا چيزى باقى مانده كه بكشند يا اسير كنند يا بغارت ببرند و اين انتقام الهى بقدرى مسلّم و يقينى است وقوع آن كه بايد وعده منجز و بجا آورده دانست آنرا و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه عبيدا بجاى عبادا قرائت فرموده و آن هم اگر چه جمع عبد است ولى مناسب‌تر بودنش با انتقام بر ارباب ذوق پوشيده نيست چون بيشتر در مملوك و زير دست خلق استعمال ميشود پس بر ميگردانيم براى شما دولت و غلبه بر كسانيرا كه مسلّط نموديم بر شما و كمك ميكنيم شما را بمالها و پسرها و قرار ميدهيم شما را بيش از پيش از حيث اعوان و انصار و عساكر مهيّا براى جنگ با دشمن چون نفير بر اين قبيل افراد اطلاق ميشود اگر خوبى كنيد ثواب و نتيجه و پاداش آن بخود شما عائد ميشود و اگر بدى كنيد عقاب و نتيجه و كيفر آن بشما واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه اسائه بسا باشد كه مغفور شود و چون وعده فساد مرتبه اخرى و عقوبت آن برسد بعث ميكنيم بر شما مردمى را براى آنكه رويهاى شما را تغيير دهند باثر بدى و تا داخل شوند در مسجد بيت المقدّس و شهر آن چنانچه داخل شدند در آن كسانيكه مبعوث بودند در مرتبه اولى و تا نابود و هلاك گردانند آنچه را غلبه نمودند بر آن يا در مدّت استيلاء و غلبه خودشان نابود و هلاك نمودنى آشكار و با اين وصف باز جاى اميدوارى است برحمت خداوند در صورت توبه و انابه كه شما را بحال اوّل باز گرداند و ادامه دهد نعمت خود را بر شما و اگر معاودت نمائيد بفساد خداوند هم معاودت ميفرمايد در دنيا بانتقام و در آخرت هم جايگاه دائم محصور شما را جهنّم قرار خواهد داد كه حبس مخلّد باشيد در آن اگر ايمان نياوريد به پيغمبر آخر الزّمان و كافر از دنيا برويد و بعد از قول خداوند فاذا جاء
----
جلد 3 صفحه 344
وعد الآخرة جمله بعثنا عليكم كه متعلّق ليسوؤا وجوهكم است مقدّر شده براى دلالت كلام سابق بر آن و در بيان اين دو فساد و دو انتقام اختلاف شديدى بين مفسّرين عامّه و خاصّه روى داده بعضى فساد اول را بقتل زكريّا و فساد دوم را بقتل يحيى على نبيّنا و اله و عليهما السلام تفسير نموده‌اند و انتقام اوّل را خروج بخت نصر و دخول آن در بيت المقدّس و تخريب او آن مكان شريف را و قتل عام از بنى اسرائيل دانسته‌اند و انتقام دوّم را گفته‌اند بدست سلاطين فارس و روم بوده و اسم منتقم را باختلاف ططوس و هردوس و فردوس ذكر كرده‌اند و فاصله بين دو فساد را گفته‌اند دويست و ده سال بوده و بنظر حقير فساد و انتقام اوّل اشاره بقصّه جالوت و طالوت است كه شرح آن در ضمن آياتى در سوره بقره گذشت و فساد و انتقام دوم اشاره بقتل حضرت يحيى و خروج بخت نصر است كه در ذيل آيه او كالّذى مرّ على قرية در سوره بقره بيان شد چون ظاهرا مسلّم است كه قتل حضرت يحيى در فساد دوّم بوده و قتل حضرت زكريّا مسلّم نيست و بعضى گفته‌اند آنحضرت بمرگ طبيعى از دنيا رفته است و مشهور آنستكه خروج بخت نصر براى خونخواهى حضرت يحيى بوده و بقدرى او از بنى اسرائيل كشته كه خون آنحضرت از جوش افتاده است و غلبه سلاطين فارس و روم بر بنى اسرائيل سابقه ذكر در قرآن ندارد و انسب آنستكه اين دو واقعه سبق ذكرى يا شهرت خارجى داشته باشد تا اشاره بمجهول نباشد و غلبه بنى اسرائيل بر اعداء را كه بعضى بردّ كورش همدانى اسراء آنها را به بيت المقدّس و عود استقلالشان تفسير نموده‌اند و در صافى اين كمك با آنها را ببهمن بن اسفنديار نقلا نسبت داده نيز خلاف ظاهر آيه شريفه است چون مستفاد از آن غلبه تامّه خود بنى اسرائيل است بر اعداء كه بكشته شدن جالوت بدست حضرت داود براى آنها حاصل گرديد اينها همه شواهد و مؤيّدات نظريه حقير است كه ذكر شد ولى چون در آيه شريفه تعيين مصداق نشده و از مفسّرين اقوال مختلفه‌اى نقل شده است بهتر احاله علم آنست باهل آن كه ائمه اطهار عليهم السلامند در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده است كه مراد از دو مرتبه فساد كشتن امير المؤمنين عليه السّلام و ضربت زدن بامام حسن عليه السّلام است و مراد از علوّ كبير شهادت امام حسين عليه السّلام است و بندگان پر قوّت و قدرت خدا كسانى هستند كه قبل از ظهور
----
جلد 3 صفحه 345
امام زمان قيام بخونخواهى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مينمايند و قتله ايشانرا ميكشند كه محتمل است مراد مختار بن ابى عبيده ثقفى و اعوان او باشند و مراد از وعده حتمى خدا ظهور امام زمان است و مراد از عود غلبه بر اعداء رجعت حسينى است كه آنحضرت با هفتاد نفر از اصحاب بدنيا بر ميگردند در زمان حيات حضرت حجّت عليه السّلام و عيّاشى علاوه نموده كه امام حسين عليه السّلام بر مردم سلطنت ميكند تا موى ابرويش بر چشمش بريزد و ظاهرا مراد تطبيق امثال قضاياى واقعه در بنى اسرائيل باشد بر اين امّت و اللّه اعلم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
عَسي‌ رَبُّكُم‌ أَن‌ يَرحَمَكُم‌ وَ إِن‌ عُدتُم‌ عُدنا وَ جَعَلنا جَهَنَّم‌َ لِلكافِرِين‌َ حَصِيراً «8»
اميد ‌است‌ پروردگار ‌شما‌ ‌شما‌ ‌را‌ مشمول‌ رحمت‌ ‌خود‌ قرار دهد و ‌اگر‌ ‌شما‌ عود كرديد بكفر و شرك‌ و فساد ‌ما ‌هم‌ عود مي‌كنيم‌ بتسلط ‌بر‌ ‌شما‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ دو كرة كرديم‌ و بتحقيق‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌ما حبسگاه‌ كفار قرار داديم‌ عَسي‌ رَبُّكُم‌ أَن‌ يَرحَمَكُم‌
جلد 12 - صفحه 225
‌اگر‌ ايمان‌ آورديد و تصديق‌ پيغمبر كرديد و دست‌ ‌از‌ فساد برداشتيد البته‌ مشمول‌ رحمت‌ الهي‌ ميشويد و ‌از‌ اعمال‌ سابقه‌ ‌شما‌ عفو ميفرمايد و ميآمرزد چنانچه‌ فرمودند
الاسلام‌ يجب‌ ‌ما قبله‌
وَ إِن‌ عُدتُم‌ و ‌اگر‌ تكذيب‌ نبي‌ كرديد و قبول‌ اسلام‌ نكرديد و فساد ‌در‌ زمين‌ كرديد و مرتكب‌ اعمال‌ سيئه‌ شديد عدنا ‌ما ‌هم‌ مسلط ميكنيم‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ شكنجه‌ عذاب‌ بيندازند ‌از‌ قتل‌ و اسيري‌ و ساير بليات‌ و ‌اينکه‌ عقوبات‌ دنيوي‌ ‌شما‌ ‌است‌ و اما ‌در‌ آخرت‌ ‌در‌ محبس‌ الهي‌ محبوس‌ ميشويد وَ جَعَلنا جَهَنَّم‌َ لِلكافِرِين‌َ حَصِيراً حصر بمعني‌ احاطه‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ اطراف‌ بسته‌ ميشود و راه‌ فرار ندارد چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ إِن‌َّ جَهَنَّم‌َ لَمُحِيطَةٌ بِالكافِرِين‌َ برائة ‌آيه‌ 49 و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ روز تاسوعا ‌را‌ ميفرمايد:
يوم حوصر ‌فيه‌ الحسين‌
‌که‌ لشكر يزيد محاصره‌ كردند و تمام‌ اطراف‌ خيام‌ حرم‌ ‌را‌ احاطه‌ كردند و ‌اينکه‌ حبس‌ الهي‌ حبس‌ تاريك‌ و نمره‌ يك‌ ‌با‌ اعمال‌ شاقه‌ ‌است‌ ‌که‌ آرزوي‌ مرگ‌ ميكنند و نمي‌ميرند وَ نادَوا يا مالِك‌ُ لِيَقض‌ِ عَلَينا رَبُّك‌َ قال‌َ إِنَّكُم‌ ماكِثُون‌َ احزاب‌ ‌آيه‌
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 8)- با این حال باز درهای توبه و بازگشت شما به سوی خدا بسته نیست باز هم «امید است پروردگارتان به شما رحم کند» (عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ).
«و هرگاه (به سوی ما) برگردید ما هم باز می‌گردیم» (وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا).
و لطف و رحمت خود را به شما باز می‌گردانیم، و اگر به فساد و برتری جویی گرایید باز هم شما را به کیفر شدید گرفتار خواهیم ساخت.
و تازه این مجازات دنیاست «و جهنم را برای کافران زندان سختی قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ حَصِیراً).
دو فساد بزرگ تاریخی بنی اسرائیل: در آیات فوق، سخن از دو انحراف اجتماعی بنی اسرائیل که منجر به فساد و برتری جویی می‌گردد به میان آمده است، که به دنبال هر یک از این دو، خداوند مردانی نیرومند و پیکارجو را بر آنها مسلط ساخته تا آنها را سخت مجازات کنند و به کیفر اعمالشان برسانند.
آنچه از تاریخ بنی اسرائیل استفاده می‌شود این است که نخستین کسی که بر آنها هجوم آورد و «بیت المقدس» را ویران کرد، بخت نصّر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بیت المقدس به همان حال باقی ماند، تا یهود قیام کردند و آن را نوسازی نمودند، دومین کسی که بر آنها هجوم برد قیصر روم اسپیانوس بود که وزیرش «طرطوز» را مأمور این کار کرد، او به تخریب بیت المقدس و تضعیف و قتل بنی اسرائیل کمر بست، و این حدود یکصد سال قبل از میلاد بود.
بنابراین ممکن است دو حادثه‌ای که قرآن به آن اشاره می‌کند همان باشد که در تاریخ بنی اسرائیل نیز آمده است.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۳


ترجمه

امید است پروردگارتان به شما رحم کند! هرگاه برگردید، ما هم بازمی‌گردیم؛ و جهنّم را برای کافران، زندان سختی قرار دادیم.

[اگر توبه كرديد] اميد است كه پروردگارتان بر شما رحمت آورد، و اگر [به فساد] باز گشتيد ما نيز باز مى‌گرديم. و دوزخ را براى كافران زندان قرار داده‌ايم
اميد است كه پروردگارتان شما را رحمت كند، و[لى‌] اگر [به گناه‌] بازگرديد [ما نيز به كيفر شما] بازمى‌گرديم، و دوزخ را براى كافران زندان قرار داديم.
امید است خدا به شما (اگر توبه کرده و صالح شوید) باز مهربان گردد و اگر (به عصیان و ستمگری) برگردید ما هم (به عقوبت و مجازات شما) بازمی‌گردیم و جهنم را زندان کافران قرار داده‌ایم.
امید است که پروردگارتان [در صورتی که توبه کنید] به شما رحم کند و اگر به طغیان و فساد برگردید، ما هم [به کیفر شدید و عذاب سخت] بازگردیم، و دوزخ را برای کافران، زندانی تنگ قرار دادیم.
شايد پروردگارتان بر شما رحمت آورد. و اگر بازگرديد، بازمى‌گرديم و جهنم را زندان كافران ساخته‌ايم.
باشد که پروردگار شما بر شما رحمت آورد، و اگر باز گردید ما نیز باز می‌گردیم و جهنم را زندان کافران گردانده‌ایم‌
اميد است كه پروردگارتان بر شما ببخشايد و اگر [به تباهى‌] باز گرديد، [ما نيز به كيفر شما] باز مى‌گرديم و دوزخ را تنگنا و زندان كافران كرده‌ايم.
امید است پروردگارتان (بعد از بار دوم نیز اگر توبه کردید و از تباهکاریها و ستمگریها برگشتید) به شما رحم کند (و شما را ببخشاید)، و اگر هم (به زشتیها و پلشتیها) برگردید، ما هم (به مجازات و کیفرتان در همین جهان) برمی‌گردیم، و دوزخ را (هم در آن جهان) زندان تنگ کافران (چون شما) می‌کنیم.
شاید پروردگارتان رحمتان کند. و (اما) اگر (به گناهتان) بازگردید (ما نیز به کیفرتان) باز می‌گردیم. و دوزخ را برای کافران زندانی سخت قرار دادیم.
شاید پروردگار شما رحم کند بر شما و اگر بازگردید بازگردیم و گردانیدیم دوزخ را برای کافران تنگنائی (زندانی)


الإسراء ٧ آیه ٨ الإسراء ٩
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَصِیراً»: مکان تنگ فراگیر. زندان سختی که نتوان از آن خارج شد (نگا: کهف / ، حجّ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»

اميد است كه پروردگارتان بر شما رحم كند و اگر باز گرديد (و دوباره فتنه كنيد) ما نيز برمى‌گرديم (و قهر خود را مى‌فرستيم) و ما دوزخ را براى كافران، زندانى سخت قرار داده‌ايم.

نکته ها

«حصير»، از «حصر» به معناى در تنگنا و محاصره افتادن است. به فرش حصيرى نيز از آن جهت حصير مى‌گويند كه در هم بافته شده است.

پیام ها

1- يأس و نااميدى از رحمت الهى روا نيست. خداوند، براى مفسدان نيز راه بازگشت را باز گذارده است. «عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ»

2- محور كار مربى بايد رحمت و محبّت باشد. «رَبُّكُمْ‌ يَرْحَمَكُمْ»

3- در شيوه‌ى هدايت، ابتدا از رحم ومهربانى بگوييم، سپس از هشدار و تهديد

جلد 5 - صفحه 25

استفاده كنيم. يَرْحَمَكُمْ‌ ... عُدْنا

4- قهر الهى وابسته به عملكرد خود ماست. «إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا»

5- فسادى كه توبه در پى‌نداشته باشد، به كفر مى‌انجامد. «وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ»

6- دوزخيان هيچ راه فرارى ندارند. «حَصِيراً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»

آنگاه رسول را امر مى‌فرمايد كه بگو بنى اسرائيل را:

عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ‌: اميد است پروردگار شما اينكه رحمت فرمايد شما را اگر توبه نمائيد و رجوع كنيد به طاعت او سبحانه.

نكته: ذكر «عسى» براى آن است كه تا اعتماد و اتكال نكنند به رحمت الهى و دست از عمل بردارند و قصور ورزند، و از طرفى هم نااميد نگردند از

جلد 7 - صفحه 334

تفضل سبحانى، بلكه ميان خوف و رجاء كه مرتبه وسطى و اعتدال است رفتار نمايند.

وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا: و اگر برگرديد و مرتكب گناه شويد، برگرديم ما از رحمت، و به سر عقوبت رويم. كاشفى گفته: خداى تعالى در تورات بعد از وعده اين دو عقوبت به ايشان، فرموده بود همين مضمون را. خلاصه بنى اسرائيل باز عود نمودند به معصيت و افساد، حق تعالى نيز عود داد نقمت را بر ايشان كه مسلط فرمود اكاسره را بر آنها، پس بجا آوردند آنچه خواستند از شكنجه. يا عود نمودند به تكذيب حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قصد كشتن آن سرور، خداوند هم سلطه و غلبه داد حضرت را بر آنها، پس كشت بنى قريظه را و تبعيد نمود بنى نضير را و بقيه را جزيه مقرر كرد كه‌ (يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ) «1» و تا قيامت اين مذلت بر آنها باشد.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است عموم مكلفين را كه هر كارى از خير و شر، پاداشى بر آن مترتب است، يا در دنيا يا در آخرت، يا در هر دو، و سير تاريخ گذشتگان، اين مطلب را به خوبى واضح و آشكار نمايد.

چون كه بد كردى بترس ايمن مشو

زان كه تخم است، شود آخر درو

از مكافات عمل غافل مشو

گندم از گندم برويد جو ز جو

وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً: و قرار داديم جهنم را براى كافران محبسى كه محصورند.

تبصره: جهنم يكى از اعظم مخلوقات و زندان الهى است در آخرت، كه حبس شوند در آن زنادقه و مشركين و كفار و منافقين. پس عاقل را انديشه بايد كه از چنين محبسى رهائى يابد، زيرا بر فرض يقين ننمودن به عذاب و عقاب‌


«1» توبه آيه 28.

جلد 7 - صفحه 335

اخروى، از اين همه گفتگوها ظن و احتمال حاصل، و دفع ضرر مظنون عقلا واجب خواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قَضَيْنا إِلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4» فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً «5» ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً «6» إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً «7» عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»

ترجمه‌

- و اعلام نموديم به بنى اسرائيل در كتاب كه هر آينه فساد خواهيد نمود البتّه در زمين دو بار و هر آينه سركشى خواهيد كرد البته سركشى بزرگ‌

پس چون آمد وعده اوّل آن دو برانگيزيم بر شما بندگانى را از خودمان صاحبان شوكت و قوّت بسيار پس جستجو كنند ميان منزلها و باشد وعده‌اى بجا آورده‌

پس برگردانيم براى شما غلبه بر آنها را و مدد نمائيم شما را بمالها و پسرها و گردانيم شما را بيشتر از جهت نفرات‌

اگر خوبى كنيد خوبى كرديد براى خودتان و اگر بدى كنيد پس براى خودتان است پس چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك كردنى‌

اميد است كه پروردگار شما رحم كند بر شما و اگر عود كنيد عود خواهيم نمود و قرار داديم جهنّم را براى كافران زندان.

تفسير

- خداوند حكم و اثبات و اعلام فرمود به بنى اسرائيل در كتاب تورية كه شما دو مرتبه حتما مرتكب فساد خواهيد شد در زمين و طغيان و سركشى بزرگى خواهيد نمود و چون موعد فساد مرتبه اولى رسيد مبعوث كنيم بر شما


جلد 3 صفحه 343

بندگانى را از خودمان كه داراى شوكت و قوّت و قدرت زياد باشند در جنگ و امر شما را بآنها واگذار ميكنيم و كمك از شما نميكنيم براى مجازات و عقوبت دنيوى شما بر فساد اوّل خودتان و آن جماعت كه بر شما مسلّط شدند رحم بر صغير و كبير شما نخواهند نمود تا اين درجه كه در ميان منازل شما تجسّس ميكنند براى آنكه به بينند كسى يا چيزى باقى مانده كه بكشند يا اسير كنند يا بغارت ببرند و اين انتقام الهى بقدرى مسلّم و يقينى است وقوع آن كه بايد وعده منجز و بجا آورده دانست آنرا و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه عبيدا بجاى عبادا قرائت فرموده و آن هم اگر چه جمع عبد است ولى مناسب‌تر بودنش با انتقام بر ارباب ذوق پوشيده نيست چون بيشتر در مملوك و زير دست خلق استعمال ميشود پس بر ميگردانيم براى شما دولت و غلبه بر كسانيرا كه مسلّط نموديم بر شما و كمك ميكنيم شما را بمالها و پسرها و قرار ميدهيم شما را بيش از پيش از حيث اعوان و انصار و عساكر مهيّا براى جنگ با دشمن چون نفير بر اين قبيل افراد اطلاق ميشود اگر خوبى كنيد ثواب و نتيجه و پاداش آن بخود شما عائد ميشود و اگر بدى كنيد عقاب و نتيجه و كيفر آن بشما واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه اسائه بسا باشد كه مغفور شود و چون وعده فساد مرتبه اخرى و عقوبت آن برسد بعث ميكنيم بر شما مردمى را براى آنكه رويهاى شما را تغيير دهند باثر بدى و تا داخل شوند در مسجد بيت المقدّس و شهر آن چنانچه داخل شدند در آن كسانيكه مبعوث بودند در مرتبه اولى و تا نابود و هلاك گردانند آنچه را غلبه نمودند بر آن يا در مدّت استيلاء و غلبه خودشان نابود و هلاك نمودنى آشكار و با اين وصف باز جاى اميدوارى است برحمت خداوند در صورت توبه و انابه كه شما را بحال اوّل باز گرداند و ادامه دهد نعمت خود را بر شما و اگر معاودت نمائيد بفساد خداوند هم معاودت ميفرمايد در دنيا بانتقام و در آخرت هم جايگاه دائم محصور شما را جهنّم قرار خواهد داد كه حبس مخلّد باشيد در آن اگر ايمان نياوريد به پيغمبر آخر الزّمان و كافر از دنيا برويد و بعد از قول خداوند فاذا جاء


جلد 3 صفحه 344

وعد الآخرة جمله بعثنا عليكم كه متعلّق ليسوؤا وجوهكم است مقدّر شده براى دلالت كلام سابق بر آن و در بيان اين دو فساد و دو انتقام اختلاف شديدى بين مفسّرين عامّه و خاصّه روى داده بعضى فساد اول را بقتل زكريّا و فساد دوم را بقتل يحيى على نبيّنا و اله و عليهما السلام تفسير نموده‌اند و انتقام اوّل را خروج بخت نصر و دخول آن در بيت المقدّس و تخريب او آن مكان شريف را و قتل عام از بنى اسرائيل دانسته‌اند و انتقام دوّم را گفته‌اند بدست سلاطين فارس و روم بوده و اسم منتقم را باختلاف ططوس و هردوس و فردوس ذكر كرده‌اند و فاصله بين دو فساد را گفته‌اند دويست و ده سال بوده و بنظر حقير فساد و انتقام اوّل اشاره بقصّه جالوت و طالوت است كه شرح آن در ضمن آياتى در سوره بقره گذشت و فساد و انتقام دوم اشاره بقتل حضرت يحيى و خروج بخت نصر است كه در ذيل آيه او كالّذى مرّ على قرية در سوره بقره بيان شد چون ظاهرا مسلّم است كه قتل حضرت يحيى در فساد دوّم بوده و قتل حضرت زكريّا مسلّم نيست و بعضى گفته‌اند آنحضرت بمرگ طبيعى از دنيا رفته است و مشهور آنستكه خروج بخت نصر براى خونخواهى حضرت يحيى بوده و بقدرى او از بنى اسرائيل كشته كه خون آنحضرت از جوش افتاده است و غلبه سلاطين فارس و روم بر بنى اسرائيل سابقه ذكر در قرآن ندارد و انسب آنستكه اين دو واقعه سبق ذكرى يا شهرت خارجى داشته باشد تا اشاره بمجهول نباشد و غلبه بنى اسرائيل بر اعداء را كه بعضى بردّ كورش همدانى اسراء آنها را به بيت المقدّس و عود استقلالشان تفسير نموده‌اند و در صافى اين كمك با آنها را ببهمن بن اسفنديار نقلا نسبت داده نيز خلاف ظاهر آيه شريفه است چون مستفاد از آن غلبه تامّه خود بنى اسرائيل است بر اعداء كه بكشته شدن جالوت بدست حضرت داود براى آنها حاصل گرديد اينها همه شواهد و مؤيّدات نظريه حقير است كه ذكر شد ولى چون در آيه شريفه تعيين مصداق نشده و از مفسّرين اقوال مختلفه‌اى نقل شده است بهتر احاله علم آنست باهل آن كه ائمه اطهار عليهم السلامند در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده است كه مراد از دو مرتبه فساد كشتن امير المؤمنين عليه السّلام و ضربت زدن بامام حسن عليه السّلام است و مراد از علوّ كبير شهادت امام حسين عليه السّلام است و بندگان پر قوّت و قدرت خدا كسانى هستند كه قبل از ظهور


جلد 3 صفحه 345

امام زمان قيام بخونخواهى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مينمايند و قتله ايشانرا ميكشند كه محتمل است مراد مختار بن ابى عبيده ثقفى و اعوان او باشند و مراد از وعده حتمى خدا ظهور امام زمان است و مراد از عود غلبه بر اعداء رجعت حسينى است كه آنحضرت با هفتاد نفر از اصحاب بدنيا بر ميگردند در زمان حيات حضرت حجّت عليه السّلام و عيّاشى علاوه نموده كه امام حسين عليه السّلام بر مردم سلطنت ميكند تا موى ابرويش بر چشمش بريزد و ظاهرا مراد تطبيق امثال قضاياى واقعه در بنى اسرائيل باشد بر اين امّت و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


عَسي‌ رَبُّكُم‌ أَن‌ يَرحَمَكُم‌ وَ إِن‌ عُدتُم‌ عُدنا وَ جَعَلنا جَهَنَّم‌َ لِلكافِرِين‌َ حَصِيراً «8»

اميد ‌است‌ پروردگار ‌شما‌ ‌شما‌ ‌را‌ مشمول‌ رحمت‌ ‌خود‌ قرار دهد و ‌اگر‌ ‌شما‌ عود كرديد بكفر و شرك‌ و فساد ‌ما ‌هم‌ عود مي‌كنيم‌ بتسلط ‌بر‌ ‌شما‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ دو كرة كرديم‌ و بتحقيق‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌ما حبسگاه‌ كفار قرار داديم‌ عَسي‌ رَبُّكُم‌ أَن‌ يَرحَمَكُم‌

جلد 12 - صفحه 225

‌اگر‌ ايمان‌ آورديد و تصديق‌ پيغمبر كرديد و دست‌ ‌از‌ فساد برداشتيد البته‌ مشمول‌ رحمت‌ الهي‌ ميشويد و ‌از‌ اعمال‌ سابقه‌ ‌شما‌ عفو ميفرمايد و ميآمرزد چنانچه‌ فرمودند

الاسلام‌ يجب‌ ‌ما قبله‌

وَ إِن‌ عُدتُم‌ و ‌اگر‌ تكذيب‌ نبي‌ كرديد و قبول‌ اسلام‌ نكرديد و فساد ‌در‌ زمين‌ كرديد و مرتكب‌ اعمال‌ سيئه‌ شديد عدنا ‌ما ‌هم‌ مسلط ميكنيم‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ شكنجه‌ عذاب‌ بيندازند ‌از‌ قتل‌ و اسيري‌ و ساير بليات‌ و ‌اينکه‌ عقوبات‌ دنيوي‌ ‌شما‌ ‌است‌ و اما ‌در‌ آخرت‌ ‌در‌ محبس‌ الهي‌ محبوس‌ ميشويد وَ جَعَلنا جَهَنَّم‌َ لِلكافِرِين‌َ حَصِيراً حصر بمعني‌ احاطه‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ اطراف‌ بسته‌ ميشود و راه‌ فرار ندارد چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ إِن‌َّ جَهَنَّم‌َ لَمُحِيطَةٌ بِالكافِرِين‌َ برائة ‌آيه‌ 49 و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ روز تاسوعا ‌را‌ ميفرمايد:

يوم حوصر ‌فيه‌ الحسين‌

‌که‌ لشكر يزيد محاصره‌ كردند و تمام‌ اطراف‌ خيام‌ حرم‌ ‌را‌ احاطه‌ كردند و ‌اينکه‌ حبس‌ الهي‌ حبس‌ تاريك‌ و نمره‌ يك‌ ‌با‌ اعمال‌ شاقه‌ ‌است‌ ‌که‌ آرزوي‌ مرگ‌ ميكنند و نمي‌ميرند وَ نادَوا يا مالِك‌ُ لِيَقض‌ِ عَلَينا رَبُّك‌َ قال‌َ إِنَّكُم‌ ماكِثُون‌َ احزاب‌ ‌آيه‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- با این حال باز درهای توبه و بازگشت شما به سوی خدا بسته نیست باز هم «امید است پروردگارتان به شما رحم کند» (عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ).

«و هرگاه (به سوی ما) برگردید ما هم باز می‌گردیم» (وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا).

و لطف و رحمت خود را به شما باز می‌گردانیم، و اگر به فساد و برتری جویی گرایید باز هم شما را به کیفر شدید گرفتار خواهیم ساخت.

و تازه این مجازات دنیاست «و جهنم را برای کافران زندان سختی قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ حَصِیراً).

دو فساد بزرگ تاریخی بنی اسرائیل: در آیات فوق، سخن از دو انحراف اجتماعی بنی اسرائیل که منجر به فساد و برتری جویی می‌گردد به میان آمده است، که به دنبال هر یک از این دو، خداوند مردانی نیرومند و پیکارجو را بر آنها مسلط ساخته تا آنها را سخت مجازات کنند و به کیفر اعمالشان برسانند.

آنچه از تاریخ بنی اسرائیل استفاده می‌شود این است که نخستین کسی که بر آنها هجوم آورد و «بیت المقدس» را ویران کرد، بخت نصّر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بیت المقدس به همان حال باقی ماند، تا یهود قیام کردند و آن را نوسازی نمودند، دومین کسی که بر آنها هجوم برد قیصر روم اسپیانوس بود که وزیرش «طرطوز» را مأمور این کار کرد، او به تخریب بیت المقدس و تضعیف و قتل بنی اسرائیل کمر بست، و این حدود یکصد سال قبل از میلاد بود.

بنابراین ممکن است دو حادثه‌ای که قرآن به آن اشاره می‌کند همان باشد که در تاریخ بنی اسرائیل نیز آمده است.

نکات آیه

۱- ایجاد امیدوارى به رحمت در بنى اسرائیل، على رغم دو بار فسادانگیزى و شکست تلخشان به وسیله خداوند (عسى ربّکم أن یرحمکم) مخاطبان آیه با توجه به آیات قبل، بنى اسرائیل است.

۲- نابود و منقرض نشدن نسل بنى اسرائیل، على رغم هجوم سنگین نیروهاى توانمند و دو بار شکست سخت آنان (عسى ربّکم أن یرحمکم)

۳- راه امیدوارى به رحمت الهى براى انسانهاى گنهکار، حتى در بدترین شرایط، بسته نیست. (لیتبّروا ما علوًّا تتبیرًا. عسى ربّکم أن یرحمکم)

۴- شکست امتهاى فسادگر به معناى قطع همیشگى رحمت الهى از آنان نیست. (عسى ربّکم أن یرحمکم)

۵- رحمت خداوند، جلوه ربوبیت اوست. (عسى ربّکم أن یرحمکم)

۶- ربوبیت خداوند، مقتضى بازگذاشتن در رحمت خویش به روى فتنه گران مجازات شده (و لیتبّروا ما علوًّا تتبیرًا . عسى ربّکم أن یرحمکم)

۷- تهدید شدن بنى اسرائیل به کیفر مجدد در صورت بازگشت به فتنه گرى، از سوى خداوند (و إن عدتم عدنا)

۸- رحمت الهى، امرى اصیل و مستمر، و محرومیت از آن نتیجه عملکرد خود انسان است. (عسى ربّکم أن یرحمکم و إن عدتم عدنا) در این آیه خداوند همه انسانها حتى گنهکاران را به رحمت خود امیدوار ساخته است: «اگر شما به گناه و فساد باز گردید، کیفر و عذاب ما هم مجدداً به سراغ شما خواهد آمد». از این سخن، نتیجه گرفته مى شود که گرفتار شدن به عذاب خداوند و محرومیت از رحمت او، حاصل عملکرد خود انسان است و رحمت خداوند همواره، اصیل و مستمر مى باشد.

۹- مجازات و کیفر فسادانگیزان، از سنتهاى تخلف ناپذیر الهى است. (و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للکفرین حصیرًا)

۱۰- جهنّم، زندانى براى کافران است و هیچ راه گریزى از آن وجود ندارد. (و جعلنا جهنّم للکفرین حصیرًا) «الحصر» در اصل به معناى تنگ گرفتن و حبس کردن آمده و در این آیه کنایه از زندانى کردن است.

۱۱- ذلّت و شکست، مجازات دنیوى فسادانگیزان و عذاب حهنّم، کیفر اخروى آنان است. (لتفسدنّ فى الأرض ... و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للکفرین حصیرًا)

۱۲- فسادانگیزان سرکش، کافرند. (لتفسدنّ فى الأرض ... و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للکفرین حصیرًا)

۱۳- فسادانگیزى، گناهى بزرگ و در پى دارنده مجازات دنیوى و اخروى خداوند است. (و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للکفرین حصیرًا)

موضوعات مرتبط

  • افساد: آثار افساد ۱۳; گناه افساد ۱۳
  • امتها: شکست امتهاى مفسد ۴
  • امیدوارى: امیدوارى به رحمت خدا ۱، ۴; اهمیت امیدوارى به رحمت خدا ۳
  • بنى اسرائیل: افساد بنى اسرائیل ۱; امیدوارى بنى اسرائیل ۱; انذار بنى اسرائیل ۷; بقاى نسل بنى اسرائیل ۲; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۲; تهاجم به بنى اسرائیل ۲; شکست بنى اسرائیل۱، ۲; کیفر افساد بنى اسرائیل ۷
  • توطئه گران: رحمت بر توطئه گران ۶
  • جهنّم: زندان بودن جهنّم ۱۰; صفات جهنّم ۱۰; موجبات جهنّم۱۱
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۶; انذارهاى خدا ۷; تداوم رحمت خدا ۸; رحمت خدا ۵; سنتهاى خدا ۹; کیفرهاى خدا ۹; نشانه هاى ربوبیت خدا ۵
  • رحمت: زمینه رحمت ۶; عوامل محرومیت از رحمت ۸; مشمولان رحمت ۶
  • سنتهاى خدا: سنت کیفر ۹
  • عذاب: اهل عذاب ۱۱
  • عمل: آثار عمل ۸
  • کافران ۱۲: احاطه جهنّم بر کافران ۱۲ ۱۰; کافران ۱۲ در جهنّم ۱۰
  • کیفر: عوامل کیفر اخروى ۱۳; عوامل کیفر هاى دنیوى ۱۳
  • گناهان کبیره ۱۳:
  • مفسدان: ذلّت مفسدان ۱۱; شکست مفسدان ۱۱; کفر مفسدان ۱۲; کیفر اخروى مفسدان ۱۱; کیفر دنیوى مفسدان ۱۱; کیفر مفسدان ۹; مفسدان در جهنّم ۱۱

منابع