الأعراف ١٨٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۶#link280 | آيات ۱۸۰ - ۱۸۶، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۶#link280 | آيات ۱۸۰ - ۱۸۶، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۶#link281 | اختلاف و انشعاب مردم به دو صنف درباره اسماء و صفات خداى سبحان مراد از (( اسماءحسنى (( ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۶#link281 | اختلاف و انشعاب مردم به دو صنف درباره اسماء و صفات خداى سبحان مراد از (( اسماءحسنى (( ]]
خط ۵۶: خط ۵۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۹#link302 | چند روايت درباره سنت استدراج و املاء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳۹#link302 | چند روايت درباره سنت استدراج و املاء]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۴۷#link16 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۴۷#link16 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «186»
هركه را خداوند (به خاطر فسق و اعمالش) گمراه كند، براى او هيچ هدايتگرى نيست، و آنان را در سركشى و طغيانشان رها مى‌كند تا سرگردان شوند.
===پیام ها===
1- سزاى كسانى كه به هشدارهاى انبيا گوش نمى‌دهند و به گفته‌هاى آنان نمى‌انديشند، اين است كه گرفتار قهر الهى شده و به حال خود رها شوند.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ يَذَرُهُمْ‌
2- اضلال، كار خداست ولى زمينه‌ساز آن، نيّت و عمل خود انسان است كه سبب مى‌شود قلب او زنگ بگيرد و هدايت الهى را نپذيرد. «يُضْلِلِ اللَّهُ» آيات ديگرى نيز اين حقيقت را بيان مى‌كند، از جمله: «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1» و «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» «2»
3- طغيان و سركشى مردم اجبارى نيست و گمراهى انسان‌ها، نتيجه‌ى انتخاب خود آنان است. «طُغْيانِهِمْ» (انسان، از ابتدا بد آفريده نشده است)
4- طاغوت‌ها، سرگردانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
----
«1». بقره، 26.
«2». مطفّفين، 14.
جلد 3 - صفحه 236
5- اگر هدايت الهى نباشد، گمراهى و سرگردانى انسان مستمرّ و ادامه‌دار است.
«يَعْمَهُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)
بعد تقرير ما قبل را فرمايد:
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ‌: هر كه را خداى تعالى تخليه فرمايد و واگذارد به جهت فرط عناد و جحود در عدم قبول ايمان، فَلا هادِيَ لَهُ‌: پس نيست هيچ‌
----
جلد 4 صفحه 261
راهنمائى براى او كه هدايت نمايد، چه با وجود نصب ادله واضحه و براهين ساطعه بر حقانيت حق، كافر و جاحد شده، لذا حق تعالى او را در خذلان فرو گذارد، و نظر لطف و توفيق از او باز دارد، پس هادى ديگر براى او نخواهد بود، زيرا خود به سوء اختيار رد ايمان و هدايت، و قبول كفر و ضلالت نمود، وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ‌: و مى‌گذارد گمراهان را در طغيان و ضلالتشان در حالتى كه متحير و سر گردان و متردد مى‌گردند. بنا بقولى معنى آيه آنكه هر كه را خدا در آخرت راه بهشت ننمايد به جهت كفر كه مستوجب عقاب دائمى است، هيچكس او را هادى نباشد به جنت. پس او در ظلمات موقف حساب و قيامت متحير مانده، راه خروج ندارد، تا ملائكه عذاب او را به جهنم كشانند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سوره الأعراف «7»: آيات 185 تا 186
أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ وَ أَنْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (185) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)
ترجمه‌
آيا نظر نمى‌كنند در مملكت با عظمت آسمانها و زمين و آنچه آفريده است خدا از موجودات و در آنكه شايد آن باشد كه نزديك شده باشد اجلشان پس بكدام سخن بعد از آن ايمان مى‌آورند
كسيكه گمراه كند خدا پس نيست راهنمائى براى او و واميگذارد آنانرا در تجاوزشان كه حيران بمانند.
تفسير
تفكّر و تأمّل در كيفيّت خلق آسمانها و زمين و موجودات آنها و ارتباطشان با يكديگر بهترين دليل براى اثبات صانع قادر عليم حكيم واحد است و همچنين توجّه‌
----
جلد 2 صفحه 499
بمرگ و احتمال نزديك شدن آن بهترين وسيله است براى تهيّه توشه براى سفر آخرت و تحصيل عقائد حقّه كه پس از مرگ ديگر ممكن نيست تهيّه و تحصيل شود و بهترين توشه براى اين سفر اخذ بقرآن است كه حقّا بايد مدرك عقائد و اعمال مردم باشد و اگر كسى بقرآن ايمان نياورد و معتقد نشود پس بچه كتاب و گفتار بعد از قرآن ايمان خواهد آورد آيا بهتر از آن كتابى تصور ميشود كه خودش دليل بر حقيّت خودش باشد و مراد از اضلال خداوند مكرر ذكر شده است كه واگذاردن بنده است بحال خود و هدايت ننمودن براى قابل نبودن چنانچه قمى ره در اين آيه فرموده و يعمهون مأخوذ از عمه بمعنى كورى قلب است كه نتيجه آن حيرت و ضلالت است و كسيكه خداوند نخواسته باشد هدايت او را كسى نمى‌تواند او را هدايت كند چون مؤثر در وجود جز اراده او نيست.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ فَلا هادِي‌َ لَه‌ُ وَ يَذَرُهُم‌ فِي‌ طُغيانِهِم‌ يَعمَهُون‌َ (186)
كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند گمراه‌ فرمود ‌يعني‌ بهدايت‌ الهي‌ هدايت‌ نشد ‌پس‌ هادي‌ ديگري‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ و واميگذارد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ طغيان‌ و سركشي‌ ‌خود‌ كوركورانه‌ باقي‌ بمانند مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ تمام‌ تفضلات‌ الهي‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ مشروط بقابليت‌ محل‌ ‌است‌ ماهيت‌ ‌که‌ قابليت‌ وجود ندارد خداوند ايجاد نميكند مثل‌ ممتنعات‌ كسي‌ ‌که‌ قابليت‌ بهشت‌ ندارد ‌که‌ ايمان‌ ‌است‌ هرگز ‌او‌ ‌را‌ بهشت‌ نميبرد، كسي‌ ‌که‌ قابليت‌ هدايت‌ ندارد ‌او‌ ‌را‌ هدايت‌ نميكند
‌بر‌ سيه‌ دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ ||  نرود ميخ‌ آهنين‌ ‌بر‌ سنگ‌
زيرا افاضه‌ ‌در‌ محل‌ ‌غير‌ قابل‌ بي‌اثر ‌است‌ و لغو ‌است‌ و ‌از‌ ‌خدا‌ لغو محال‌ ‌است‌ صادر شود و معناي‌ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ همين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ قابليت‌ هدايت‌ ندارند خداوند بگمراهي‌ ‌خود‌ ‌آنها‌ ‌را‌ وا ميگذارد و چون‌ قابليت‌ ندارند فَلا هادِي‌َ لَه‌ُ كسي‌ قدرت‌ ندارد بتواند ‌آنها‌ ‌را‌ هدايت‌ كند وَ يَذَرُهُم‌ بيان‌ يضلل‌ اللّه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بخود وا ميگذارد فِي‌ طُغيانِهِم‌ طغيان‌ تجاوز ‌از‌ حدّ و تعدي‌ و تزائد ‌است‌ مثل‌ طغيان‌ ماء بحار و انهار و اينها ‌در‌ شرك‌ و كفر و عداوت‌ و فسق‌ و فجور زياده‌روي‌ كردند يَعمَهُون‌َ قلب‌ ‌آنها‌ كور ‌است‌ نمي‌بينند و گوششان‌ كر ‌است‌ نميشنوند و زبان‌ قلب‌ لال‌ ‌است‌ اعتراف‌ نميكنند و قلب‌ سياه‌ ‌است‌ نمي‌فهمند (بگذار ‌تا‌ بميرد ‌در‌ عين‌ خودپرستي‌)
47
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 186))- سر انجام در این آیه سخن را با آنها چنین پایان می‌دهد که «هر کس را خداوند (به خاطر اعمال زشت و مستمرش) گمراه سازد، هیچ هدایت کننده‌ای ندارد، و خداوند آنها را همچنان در طغیان و سرکشی رها می‌سازد تا حیران و سرگردان شوند» (مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ).
این گونه تعبیرات مخصوص به گروهی است که آن چنان در برابر حقایق، لجوج و متعصب و معاندند که گویی پرده بر چشم و گوش و قلبشان افتاده، پرده‌های تاریکی که نتیجه اعمال خود آنهاست، و منظور از «اضلال الهی» نیز همین است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۷


ترجمه

هر کس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدایت کننده‌ای ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشی‌شان رها می‌سازد، تا سرگردان شوند!

هر كه را خدا گمراه كند، براى او هيچ راهبرى نيست، و آنها را در طغيانشان سرگردان رها مى‌كند
هر كه را خداوند گمراه كند، براى او هيچ رهبرى نيست، و آنان را در طغيانشان سرگردان وا مى‌گذارد.
هر که را خدا گمراه خواست هیچ کس رهنمای او نباشد، و چنین گمراهان را خدا در طغیان و سرکشی خود به حیرت و ضلالت واگذارد.
برای کسانی که خدا [به سبب لجاجت و عنادشان] گمراهشان کند، هدایت کننده ای نیست؛ و آنان را در سرکشی و تجاوزشان وا می گذارد تا در [گمراهی شان] سرگردان و حیران بمانند.
هر كس را كه خدا گمراه كند هيچ راهنمايى برايش نيست. و آنان را وامى‌گذارد تا همچنان در سركشى خويش سرگردان بمانند.
کسی که خداوند بیراه گذاردش، رهنمایی ندارد و آنان را در طغیانشان سرگشته وامی‌گذارد
كسى را كه خدا گمراه كند او را راه نمايى نيست و آنان را واميگذارد تا در سركشى خويش سرگشته و كوردل بمانند.
خدا هرکه را (به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابکاریهای همیشگی او، از کتابهای آسمانی منحرف و از راه حق) گمراه سازد، هیچ راهنمائی نخواهد داشت، و خداوند آنان (یعنی چنین کسی و افرادی چون او گمراه) را رها می‌سازد تا در طغیان و سرکشی خود سرگردان و ویلان شوند (و به سبب اصرار بر کفر و ضلال و دشمنی مستمرّ باایمان و کمال، راه به جائی نبرند).
هر که (را) خدا گمراه کند، برای او هیچ راهبری نیست و (خدا) آنان را در ژرفای طغیانشان سرگردان وامی‌گذارد.
آن را که گمراه کند خدا نیستش راهنمائی و بگذاردشان در سرکشی خود فرو روند


الأعراف ١٨٥ آیه ١٨٦ الأعراف ١٨٧
سوره : سوره الأعراف
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَعّمَهُونَ»: سرگردان و حیران شوند. از ماده (عَمَهُ) به معنی: چرخش و گردش در امواج گمراهی و سرگردانی (نگا: بقره / ). مفرد آوردن ضمیر در اوّل آیه، با توجّه به لفظ (مَنْ) و جمع‌آوردن آن در آخر آیه با توجّه به معنی (مَنْ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «186»

هركه را خداوند (به خاطر فسق و اعمالش) گمراه كند، براى او هيچ هدايتگرى نيست، و آنان را در سركشى و طغيانشان رها مى‌كند تا سرگردان شوند.

پیام ها

1- سزاى كسانى كه به هشدارهاى انبيا گوش نمى‌دهند و به گفته‌هاى آنان نمى‌انديشند، اين است كه گرفتار قهر الهى شده و به حال خود رها شوند.

فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ يَذَرُهُمْ‌

2- اضلال، كار خداست ولى زمينه‌ساز آن، نيّت و عمل خود انسان است كه سبب مى‌شود قلب او زنگ بگيرد و هدايت الهى را نپذيرد. «يُضْلِلِ اللَّهُ» آيات ديگرى نيز اين حقيقت را بيان مى‌كند، از جمله: «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1» و «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» «2»

3- طغيان و سركشى مردم اجبارى نيست و گمراهى انسان‌ها، نتيجه‌ى انتخاب خود آنان است. «طُغْيانِهِمْ» (انسان، از ابتدا بد آفريده نشده است)

4- طاغوت‌ها، سرگردانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»


«1». بقره، 26.

«2». مطفّفين، 14.

جلد 3 - صفحه 236

5- اگر هدايت الهى نباشد، گمراهى و سرگردانى انسان مستمرّ و ادامه‌دار است.


«يَعْمَهُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)

بعد تقرير ما قبل را فرمايد:

مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ‌: هر كه را خداى تعالى تخليه فرمايد و واگذارد به جهت فرط عناد و جحود در عدم قبول ايمان، فَلا هادِيَ لَهُ‌: پس نيست هيچ‌


جلد 4 صفحه 261

راهنمائى براى او كه هدايت نمايد، چه با وجود نصب ادله واضحه و براهين ساطعه بر حقانيت حق، كافر و جاحد شده، لذا حق تعالى او را در خذلان فرو گذارد، و نظر لطف و توفيق از او باز دارد، پس هادى ديگر براى او نخواهد بود، زيرا خود به سوء اختيار رد ايمان و هدايت، و قبول كفر و ضلالت نمود، وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ‌: و مى‌گذارد گمراهان را در طغيان و ضلالتشان در حالتى كه متحير و سر گردان و متردد مى‌گردند. بنا بقولى معنى آيه آنكه هر كه را خدا در آخرت راه بهشت ننمايد به جهت كفر كه مستوجب عقاب دائمى است، هيچكس او را هادى نباشد به جنت. پس او در ظلمات موقف حساب و قيامت متحير مانده، راه خروج ندارد، تا ملائكه عذاب او را به جهنم كشانند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 185 تا 186

أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ وَ أَنْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (185) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)

ترجمه‌

آيا نظر نمى‌كنند در مملكت با عظمت آسمانها و زمين و آنچه آفريده است خدا از موجودات و در آنكه شايد آن باشد كه نزديك شده باشد اجلشان پس بكدام سخن بعد از آن ايمان مى‌آورند

كسيكه گمراه كند خدا پس نيست راهنمائى براى او و واميگذارد آنانرا در تجاوزشان كه حيران بمانند.

تفسير

تفكّر و تأمّل در كيفيّت خلق آسمانها و زمين و موجودات آنها و ارتباطشان با يكديگر بهترين دليل براى اثبات صانع قادر عليم حكيم واحد است و همچنين توجّه‌


جلد 2 صفحه 499

بمرگ و احتمال نزديك شدن آن بهترين وسيله است براى تهيّه توشه براى سفر آخرت و تحصيل عقائد حقّه كه پس از مرگ ديگر ممكن نيست تهيّه و تحصيل شود و بهترين توشه براى اين سفر اخذ بقرآن است كه حقّا بايد مدرك عقائد و اعمال مردم باشد و اگر كسى بقرآن ايمان نياورد و معتقد نشود پس بچه كتاب و گفتار بعد از قرآن ايمان خواهد آورد آيا بهتر از آن كتابى تصور ميشود كه خودش دليل بر حقيّت خودش باشد و مراد از اضلال خداوند مكرر ذكر شده است كه واگذاردن بنده است بحال خود و هدايت ننمودن براى قابل نبودن چنانچه قمى ره در اين آيه فرموده و يعمهون مأخوذ از عمه بمعنى كورى قلب است كه نتيجه آن حيرت و ضلالت است و كسيكه خداوند نخواسته باشد هدايت او را كسى نمى‌تواند او را هدايت كند چون مؤثر در وجود جز اراده او نيست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ فَلا هادِي‌َ لَه‌ُ وَ يَذَرُهُم‌ فِي‌ طُغيانِهِم‌ يَعمَهُون‌َ (186)

كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند گمراه‌ فرمود ‌يعني‌ بهدايت‌ الهي‌ هدايت‌ نشد ‌پس‌ هادي‌ ديگري‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ و واميگذارد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ طغيان‌ و سركشي‌ ‌خود‌ كوركورانه‌ باقي‌ بمانند مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ تمام‌ تفضلات‌ الهي‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ مشروط بقابليت‌ محل‌ ‌است‌ ماهيت‌ ‌که‌ قابليت‌ وجود ندارد خداوند ايجاد نميكند مثل‌ ممتنعات‌ كسي‌ ‌که‌ قابليت‌ بهشت‌ ندارد ‌که‌ ايمان‌ ‌است‌ هرگز ‌او‌ ‌را‌ بهشت‌ نميبرد، كسي‌ ‌که‌ قابليت‌ هدايت‌ ندارد ‌او‌ ‌را‌ هدايت‌ نميكند

‌بر‌ سيه‌ دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 186))- سر انجام در این آیه سخن را با آنها چنین پایان می‌دهد که «هر کس را خداوند (به خاطر اعمال زشت و مستمرش) گمراه سازد، هیچ هدایت کننده‌ای ندارد، و خداوند آنها را همچنان در طغیان و سرکشی رها می‌سازد تا حیران و سرگردان شوند» (مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ).

این گونه تعبیرات مخصوص به گروهی است که آن چنان در برابر حقایق، لجوج و متعصب و معاندند که گویی پرده بر چشم و گوش و قلبشان افتاده، پرده‌های تاریکی که نتیجه اعمال خود آنهاست، و منظور از «اضلال الهی» نیز همین است.

نکات آیه

۱- هدایت و ضلالت مردم در اختیار خدا و به دست اوست. (من یضلل اللّه فلا هادى له)

۲- کسانى را که خداوند به ضلالت کشاند، هیچکس و هیچ چیز قادر بر هدایت آنان نیست. (من یضلل اللّه فلا هادى له)

۳- انکار قرآن و پیامهاى آن نشانه گمراه گشتن انسان به دست خداوند است. (فبأى حدیث بعده یؤمنون. من یضلل اللّه فلا هادى له)

۴- تأثیر هدایتگرى هدایت کنندگان منوط به خواست خداوند است. (فلا هادى له) جمله «من یضلل ... » بیان و توضیحى است براى «فبأىّ حدیث ... » یعنى علت اینکه قرآن مایه هدایت گروهى از انسانها نمى شود این است که خداوند آنان را به ضلالت کشانده و زمینه تأثیرپذیرى هدایتهاى آن را در آنان از میان برده است. بنابراین هدایتگرى هر هدایت کننده منوط به خواست خداوند است.

۵- کفر به قرآن و انکار معارف آن طغیانگرى است. (و یذرهم فى طغینهم یعمهون) ضمیر «هم» در «یذرهم» و «طغیانهم» به منکران قرآن، که از جمله «فبأىّ حدیث» استفاده مى شود، برمى گردد. بنابراین مراد از «طغیان» انکار قرآن است.

۶- خداوند منکران قرآن را در انکار و طغیانشان به حال خود رها مى سازد. (و یذرهم فى طغینهم)

۷- کفرپیشگان منکر قرآن، مردمى متحیر و سرگردان در وادى گمراهى و طغیانگرى (و یذرهم فى طغینهم یعمهون) در برداشت فوق «فى طغیانهم» متعلق به «یعمهون» گرفته شده است، «عَمَهْ» (مصدر «یعمهون») به معناى تحیر و سرگردانى است.

۸- کفرپیشگان منکر قرآن راهى براى نجات از تحیر و سرگردانى ندارند. (و یذرهم فى طغینهم یعمهون) معناى جمله «یذرهم ... » بنابراینکه «فى طغیانهم» متعلق به «یعمهون»باشد، چنین مى شود: خداوند منکران قرآن را رها نمى سازد تا همچنان در وادى طغیان، سرگردان بمانند.

موضوعات مرتبط

  • تحیّر: موانع نجات از تحیّر ۸
  • جبر و اختیار:۱، ۲
  • خدا: اختیارات خدا ۱ ; اضلال خدا ۲، ۳ ; مشیت خدا ۴
  • طغیان: موارد طغیان ۵
  • قرآن: آثار تکذیب قرآن ۶ ; تحیّر مکذبان قرآن ۶، ۷، ۸ ; تکذیب قرآن ۳، ۵ ; طغیان مکذبان قرآن ۶، ۷ ; کفر مکذبان قرآن ۷، ۸ ; گمراهى مکذبان قرآن ۷
  • کفر: به قرآن ۵، ۷
  • گمراهى: منشأ گمراهى ۱، ۲ ; نشانه هاى گمراهى ۳
  • هدایت: شرایط تأثیر هدایت ۴ ; منشأ هدایت ۱ ; موانع هدایت ۲

منابع