الأنعام ١٥٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link274 | آيات ۱۶۰ - ۱۵۸، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link274 | آيات ۱۶۰ - ۱۵۸، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link275 | مراد از آمدن خدا و آمدن بعض آيات خدا در آيه شريفه : (( هل ينظرون ... )) .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link275 | مراد از آمدن خدا و آمدن بعض آيات خدا در آيه شريفه : (( هل ينظرون ... )) .]]
خط ۳۹: خط ۴۰:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link279 | (درباره آيات الهى قبل از قيامت ، تفرقه در دين و پاداش مضاعف حسنات .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۳#link279 | (درباره آيات الهى قبل از قيامت ، تفرقه در دين و پاداش مضاعف حسنات .]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۵#link8 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۵#link8 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ «158»
آيا (با ديدن آن همه آيات و بينات و معجزات، باز هم) جز اين انتظار دارند كه فرشتگان نزد ايشان بيايند، يا خود پروردگارت بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت (نشانه‌هاى قيامت) بيايد؟! (مگر نمى‌دانند) روزى كه بعضى از نشانه‌هاى پروردگارت بيايد كسى كه پيش از آن ايمان نياورده يا در مدّت ايمان خود كار خيرى را كسب نكرده، ايمان آوردنش سودى ندهد.
بگو: منتظر (قهر خدا) باشيد كه ما هم در انتظاريم.
===نکته ها===
در آيه 92 سوره‌ى اسراء توقّعات نابجاى كفّار مطرح شده است كه مى‌گفتند: ما به تو ايمان نمى‌آوريم مگر آنكه آسمان را بر ما فروريزى، يا خدا و فرشتگان را نزد ما آورى. اين انتظارها در اين آيه رد شده است.
===پیام ها===
1- كافران لجوج، با ديدن معجزات الهى هم تسليم نمى‌شوند. هَلْ يَنْظُرُونَ‌ ...
2- نتيجه‌ى طفره رفتن در ايمان، ناكامى است. «لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها»
3- ايمان و عمل، در شرايط آزاد و طبيعى، كارساز است، نه در حال اضطرار و ترس جان. «يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ»
4- عمل صالح بدون ايمان سودبخش نيست. «أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً»
تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 591
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)
بعد از آن تهديد و وعيد معرضين قرآن را فرمايد:
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ: آيا انتظار مى‌برند اهل مكه؟!!.
استفهام در مقام نهى است، يعنى چون ما آنچه اسباب لطف بود از قدرت و تمكين و استطاعت و نصب ادله و ازاحه علت به ايشان عطا نموديم و آنها منقاد نشدند، پس منتظر نيستند بعد از تكذيب قرآن و پيغمبر مگر آنكه بيايند ملائكه به‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 414
ايشان براى قبض ارواح يا نازل شوند ملائكه عذاب بديشان. اگرچه اهل مكه منتظر اين نبودند، اما چون حال آنها مشابه حال منتظران عذاب بود، لذا تشبيه آنها نمود به كسانى كه منتظر ملائكه موت و عذاب باشند أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ‌: يا آنكه بيامد امر محالى كه آمدن پروردگار تو باشد، يا بيايد امر خداى توبه عذاب خسف يا قتل، يا همه آيات او كه آيات قيامت بسيار است، از جمله وقايع عظيمه آن خروج دجال و دابة الارض و خسف و نزول عيسى عليه السّلام و ظهور مهدى آل محمّد عجل اللّه فرجه و پديد آمدن يأجوج و مأجوج و طلوع آفتاب از مغرب، همه آيات پروردگار توأند أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ‌: يا بيايد بعض آيات پروردگار تو. به قول اكثر مفسران طلوع شمس باشد از مغرب و آن شب كه صبح آفتاب از مغرب برآيد دراز باشد به حدى كه طول آن را متهجدان و متعبدان دريابند، كه چون از اعمال تهجد فارغ شوند. انتظار صبح كشند صبح نشود، به شك افتند. ثانيا اعمال را استيناف كنند پس از ختم، اثر صبح ظاهر نشود، دريابند كه كار عظيم از خلوتخانه غيب به عرصه ظهور آيد، به تضرع و زارى و توبه و استغفار مشغول تا صبح آفتاب از افق غربى برآيد بدون نور، و همه خلق مشاهده كنند و به ظهور اين آيه عظيم، غيب عين شود و عين عيان گردد، و ايمان برهانى اضطرارى شود. يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ‌: روزى كه بيايد برخى از آيات مذكوره پروردگار تو لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها: فايده ندهد هيچ نفسى را ايمان او لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ‌: نمى‌باشد آن نفس كه ايمان آورده باشد پيش از اين زمان و حال ايمان آورد أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً: يا نبوده كه كسب كرده باشد در ايمان خود خيرى كه عمل صالحه باشد، يعنى آن هنگام نفع ندهد هيچ نفسى را كه قبل از ظهور آيات ايمان نياورده و كسب خير ننموده. در معالم- فرمايد: ايمان كافر و توبه فاسق در آن روز مقبول نيست. و مؤيد اين است آنچه در حديث آمده كه توبه منقطع نشود تا وقتى كه آفتاب از مغرب طلوع كند و در آن وقت تمام خلق ايمان آرند، لكن سودى ندارد، قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ‌: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به معاندان، انتظار بريد آيات سه‌گانه را كه ما نيز منتظريم آن را و چون ظاهر گردد، فوزما را باشد، و ويل شما را. پس واى بر
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 415
حال شما و خوشا به حال ما باشد.
تنبيه- در اين آيه احاديث بسيار وارد شده:
1- در خصال- از حضرت باقر عليه السّلام فرمايد: پس زمانى كه طلوع كند آفتاب از مغرب، ايمان آورند تمام مردم در آن روز، پس نفع ندهد هيچ نفسى را ايمان. «1» 2- عياشى- از حضرت باقر عليه السّلام و صادق عليه السّلام در آيه‌ «يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ» فرمود: اين آيات، طلوع شمس از مغرب و خروج دابّه و دجال است. مرد مصرّ است، و عمل نكند بر ايمان. پس مى‌آيد آيات و نفع ندهد ايمان او. «2» 3- اكمال الدين- از آن حضرت مروى است در اين آيه فرمود: يعنى خروج قائم منتظر عجل اللّه فرجه است. «3» 4- فرمود: مراد به آيات ائمه، و آيه منتظره قائم عليه السّلام است پس در آن روز ايمان هيچ نفسى فايده ندهد. « «4»» 5- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در حديث دجال فرمايد: « «5»» آگاه باشيد بعد از اين طامه كبرى است. گفتند: طامه چيست؟ فرمود: خروج دابّة الارض از جانب صفا، با اوست خاتم سليمان و عصاى موسى، مى‌گذارد خاتم را به پيشانى مؤمن، منطبع شود: «اين مؤمن حقّ است»، و مى‌گذارد عصا را بر روى كافر، مكتوب شود: «اين كافر واقعى است»، حتى اينكه مؤمن ندا كند ويل براى تو اى كافر، و كافر ندا كند خوشا به حال تو اى مؤمن، دوست داشتم كه بوده باشم مثل تو و فائز مى‌شدم فوز عظيم را. پس بلند كند دابّة سر خود را و مى‌بيند آنچه ميان آسمان و زمين است به اذن خدا جل جلاله، و آن وقتى باشد كه طلوع نمايد آفتاب از مغرب، پس رفع گردد توبه و قبول نمى‌شود و بلند نشود عملى و
----
«1» خصال صدوق، باب الخمسه، صفحه 274، حديث 18 (روايت از امام صادق (ع) است)
«2» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 384، حديث 128.
(3 و 4 و 5) اكمال الدين، صفحه 336 حديث 8 و صفحه 527 حديث اوّل از باب 47.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 416
نفع ندهد كسى را ايمانى كه قبل از آن روز ايمان نياورده باشد. صعصعه راوى حديث تفسير نموده طلوع شمس از مغرب را به خروج حضرت قائم عجل اللّه فرجه.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)
ترجمه‌
آيا انتظار ميبرند مگر آنكه آيد آنها را ملائكه يا بيايد پروردگار تو يا بيايد بعضى از آيات پروردگار تو روز كه بيايد بعضى آيات پروردگار تو نفع نميدهد كسى را ايمان او كه نبوده است آنكه ايمان آورده باشد از پيش يا كسب كرده باشد در ايمانش خيرى را بگو منتظر باشيد بدرستيكه ما منتظرانيم.
تفسير
خداوند بعد از اتمام حجت بر كفار بر سبيل انكار ميفرمايد آيا باز آنها منتظر چيزى هستند در قبول اسلام و احكام آن جز آنكه ملائكه بصورت اصليّه بر آنها نازل شوند و شهادت بر نبوت تو دهند يا خداوند بيايد و آنها مشاهده نمايند او را اين دو كه محال است يا آنكه منتظرند ظهور بعضى از آيات الهى را كه پس از آنها ديگر ايمان كسى بحالش فايده ندارد چون ايمان نافع ايمانى است كه قبل از ظهور آن آيات باشد
----
جلد 2 صفحه 402
و در حال آن ايمان شخص كسب خير و سعادتى كرده باشد پس اگر ايمان بعد باشد يا قبل باشد و در آن حال كسب خير نشده باشد نافع نيست و آن آيات از قبيل مرگ و عذاب و علائم قيامت است كه حق را بديهى مينمايد و تكليف را ساقط ميكند و اختيار مبدّل باضطرار ميشود اينهم كه لغو است با اينحال بآنها بگو منتظر چنين روزى باشيد كه معلوم شود بر شما نتيجه كفر و طغيانتان چنانچه ما هم منتظريم كه ظاهر شود ثمره اسلام و ايمانمان و در احتجاج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه خداوند در اين آيه پيغمبر خود را مخاطب ساخته كه بمشركان و منافقان بفرمايد كه آيا منتظريد ملائكه بر شما نازل شوند و آنها را مشاهده كنيد يا بيايد پروردگار و بعضى آيات او كه مراد امر او و عذاب است در دنيا چنانچه بر امم سابقه نازل شد و در توحيد قريب باين مضمون را از آنحضرت نقل نموده است و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده است در تفسير جمله او كسبت فى ايمانها خيرا كه مؤمن گناه كار حائل ميشود ما بين او و ايمانش كثرت سيئات و قلت حسناتش پس كسب نميكند در ايمانش خير را و بعضى گفته‌اند مراد نفى خير از ايمان ظاهرى است كه از روى خلوص نباشد و الا ايمان اگر مقرون بعمل صالح هم نباشد بى فائده نيست و بالاخره موجب نجات از آتش است مگر آنكه كثرت معاصى موجب سلب ايمان در خاتمه امر شود و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه مراد از من قبل ميثاق است و مراد از كسب خير اقرار بانبياء و اوصياء و بالخصوص امير المؤمنين (ع) است و ايمان بدون نفع آنستكه زائل و سلب شود و در چند روايت بعض آيات تفسير بطلوع آفتاب از مغرب شده است و در چند روايت بخروج دجّال و ظهور امام زمان كه معلوم است مراد همان انكشاف كلى و ظهور حق بنحو اكمل است كه در آنحال ديگر ايمان مفيد و عمل قبول و توبه پذيرفته نيست و اللّه اعلم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَل‌ يَنظُرُون‌َ إِلاّ أَن‌ تَأتِيَهُم‌ُ المَلائِكَةُ أَو يَأتِي‌َ رَبُّك‌َ أَو يَأتِي‌َ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ يَوم‌َ يَأتِي‌ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ لا يَنفَع‌ُ نَفساً إِيمانُها لَم‌ تَكُن‌ آمَنَت‌ مِن‌ قَبل‌ُ أَو كَسَبَت‌ فِي‌ إِيمانِها خَيراً قُل‌ِ انتَظِرُوا إِنّا مُنتَظِرُون‌َ (158)
آيا نظر دارند و انتظار دارند مگر اينكه‌ بيايند ‌آنها‌ ‌را‌ ملائكه‌ ‌ يا ‌ بيايد پروردگار تو ‌ يا ‌ بيايد پاره‌اي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار تو روزي‌ ‌که‌ ميآيد پاره‌اي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار تو نفع‌ نمي‌بخشد ايمان‌ نفسي‌ ‌که‌ ‌تا‌ كنون‌ ايمان‌ نياورده‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ كسب‌ خيري‌ ‌در‌ ايمان‌ ‌خود‌ نكرده‌ ‌باشد‌ بگو انتظار داشته‌ باشيد محققا ‌ما ‌هم‌ انتظار داريم‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ يكي‌ ‌از‌ مشكلات‌ آيات‌ ‌است‌ لذا مفسرين‌ تصرفات‌ و تأويلاتي‌ ‌در‌ ‌آن‌ كرده‌اند مثلا اتيان‌ ملائكه‌ ‌را‌ بملائكه‌ قابضات‌ ارواح‌ ‌ يا ‌ ملكين‌ ‌در‌ قبر ‌ يا ‌ ملائكه‌ عذاب‌ ‌در‌ قيامت‌ حمل‌ كرده‌اند و اتيان‌ پروردگار ‌را‌ باتيان‌ امر پروردگار ‌ يا ‌ عذاب‌ ‌او‌ و امثال‌ اينها و اتيان‌ بعض‌ آيات‌ ‌را‌ بمثل‌ ردّ شمس‌ و طلوع‌ ‌از‌ مغرب‌ ‌ يا ‌ كنده‌ شدن‌ كوه‌ و شكاف‌ دريا و امثال‌ اينها حمل‌ كرده‌اند و ‌اينکه‌ تمحلات‌ و تصرفات‌ ‌با‌ اينكه‌ تفسير برأي‌ ‌است‌ خلاف‌ ظاهر بلكه‌ نص‌ّ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ و ‌ما مطابق‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌با‌ شواهدي‌ ‌که‌ ‌از‌ قرآن‌ ‌در‌ موارد ديگر داريم‌ بيان‌ ميكنيم‌ انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌.
جلد 7 - صفحه 254
هَل‌ يَنظُرُون‌َ نظر دارند ‌يعني‌ توقع‌ دارند و تقاضا ميكنند و انتظار دارند إِلّا أَن‌ تَأتِيَهُم‌ُ المَلائِكَةُ ‌که‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ بيايند ‌ يا ‌ ‌رسول‌ ملائكه‌ باشند ‌ يا ‌ ‌با‌ ‌رسول‌ ملائكه‌ باشند ‌تا‌ ‌ما ايمان‌ بياوريم‌ چنانچه‌ ‌هر‌ دو قسمت‌ ‌را‌ ‌در‌ آيات‌ ديگر تقاضا كردند وَ قالُوا لَو لا أُنزِل‌َ عَلَيه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَو أَنزَلنا مَلَكاً لَقُضِي‌َ الأَمرُ ثُم‌َّ لا يُنظَرُون‌َ وَ لَو جَعَلناه‌ُ مَلَكاً لَجَعَلناه‌ُ رَجُلًا وَ لَلَبَسنا عَلَيهِم‌ ما يَلبِسُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 8 و 9 فَلَو لا أُلقِي‌َ عَلَيه‌ِ أَسوِرَةٌ مِن‌ ذَهَب‌ٍ أَو جاءَ مَعَه‌ُ المَلائِكَةُ مُقتَرِنِين‌َ زخرف‌ ‌آيه‌ 53 تقاضاي‌ فرعون‌ أَو يَأتِي‌َ رَبُّك‌َ بسياري‌ ‌از‌ مذاهب‌ باطله‌ مثل‌ يهود و نصاري‌ و مجوس‌ بلكه‌ فرقه‌ ضالّه‌ ‌از‌ مسلمين‌ قائل‌ بتجسم‌ هستند و ‌از‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ شكل‌ و مكان‌ و جسم‌ و نزول‌ و عروج‌ معتقد هستند ‌اينکه‌ تورات‌ رائج‌ مزخرف‌ ‌را‌ برداريد ‌در‌ ‌بعد‌ ‌از‌ طوفان‌ نوح‌ ميگويد ‌خدا‌ ‌با‌ ملائكه‌ آمدند ‌در‌ شهر بابل‌ و فرمود بملائكه‌ تبلبل‌ السنتهم‌ ‌در‌ موضوع‌ آدم‌ ‌خدا‌ آمد ‌در‌ بهشت‌ ‌براي‌ تفرج‌ و آدم‌ و حوّي‌ ‌در‌ عقب‌ درخت‌ مخفي‌ شدند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نبيند و ‌خدا‌ ‌از‌ سر شب‌ ‌تا‌ بصبح‌ ‌با‌ يعقوب‌ كشتي‌ گرفت‌ و نصاري‌ قائل‌ بتثليث‌ شدند و عيسي‌ رفت‌ پهلوي‌ دست‌ پدرش‌ نشست‌، مجوس‌ قائل‌ بيزدان‌ و اهرمن‌ شدند يزدان‌ ‌خدا‌ عرق‌ كرد و ‌از‌ عرق‌ ‌او‌ اهرمن‌ شيطان‌ پيدا شد، مجسمه‌ مسلمين‌ ميگويند فرداي‌ قيامت‌ ميآيد ‌بر‌ تخت‌ ‌خود‌ مي‌نشيند و مؤمنين‌ ‌او‌ ‌را‌ ميبينند قرآن‌ ‌در‌ مورد بني‌ اسرائيل‌ ميفرمايد وَ إِذ قُلتُم‌ يا مُوسي‌ لَن‌ نُؤمِن‌َ لَك‌َ حَتّي‌ نَرَي‌ اللّه‌َ جَهرَةً بقره‌ ‌آيه‌ 52، ‌پس‌ همچه‌ توقعي‌ ‌از‌ مشركين‌ بعيد نيست‌ ‌که‌ بگويند خداي‌ تو بيايد ‌بما‌ بگويد بتو ايمان‌ آوريم‌.
أَو يَأتِي‌َ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ بقرينه‌ جمله‌ ‌بعد‌ مراد آثار عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌ما مشاهده‌ كرديم‌ بتو ايمان‌ ميآوريم‌ و جواب‌ ‌آنها‌ اينست‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ آثار عذاب‌ ديگر ايمان‌ فائده‌اي‌ ندارد چنانچه‌ بفرعون‌ گفتند حَتّي‌ إِذا أَدرَكَه‌ُ الغَرَق‌ُ قال‌َ آمَنت‌ُ أَنَّه‌ُ لا إِله‌َ إِلَّا الَّذِي‌ آمَنَت‌ بِه‌ِ بَنُوا إِسرائِيل‌َ وَ أَنَا مِن‌َ المُسلِمِين‌َ آلآن‌َ وَ قَد عَصَيت‌َ قَبل‌ُ
جلد 7 - صفحه 255
وَ كُنت‌َ مِن‌َ المُفسِدِين‌َ يونس‌ ‌آيه‌ 90 و 91، لذا ‌در‌ جواب‌ ‌اينکه‌ جمله‌ اخير ميفرمايد يَوم‌َ يَأتِي‌ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ لا يَنفَع‌ُ نَفساً إِيمانُها لَم‌ تَكُن‌ آمَنَت‌ مِن‌ قَبل‌ُ چنانچه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ معاينه‌ ديگر جاي‌ توبه‌ نيست‌ وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السَّيِّئات‌ِ حَتّي‌ إِذا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ المَوت‌ُ قال‌َ إِنِّي‌ تُبت‌ُ الآن‌َ نساء ‌آيه‌ 22، و اشاره‌ باين‌ موضوع‌ دارد جمله‌ أَو كَسَبَت‌ فِي‌ إِيمانِها خَيراً ‌پس‌ مفاد ‌اينکه‌ دو جمله‌ اينست‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ آثار عذاب‌ نه‌ ايمان‌ فائده‌ دارد و نه‌ توبه‌ ‌از‌ معاصي‌ قبول‌ ميشود چنانچه‌ ميفرمايد إِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَي‌ اللّه‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِن‌ قَرِيب‌ٍ نساء ‌آيه‌ 21 قُل‌ِ انتَظِرُوا إِنّا مُنتَظِرُون‌َ بگو ‌شما‌ انتظار عذاب‌ داشته‌ باشيد ‌ما ‌هم‌ انتظار داريم‌ مشاهده‌ كنيم‌ كيفر ‌شما‌ ‌را‌«1» ‌هذا‌ ‌ما عندنا و اللّه‌ العالم‌ بحقائق‌ كلامه‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۳


ترجمه

آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوی آنها بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت (و نشانه‌های رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌آوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم!»

آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند يا پروردگارت بيايد، يا پاره‌اى از آيات (معجزات) پروردگار تو ظاهر گردد؟ [اما] روزى كه برخى آيات پروردگارت بيايد، براى كسى كه قبلا ايمان نياورده و يا در ايمان خويش عمل خيرى فراهم نكرده باشد، ايمان آو
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند، يا پروردگارت بيايد، يا پاره‌اى از نشانه‌هاى پروردگارت بيايد؟ [اما] روزى كه پاره‌اى از نشانه‌هاى پروردگارت [پديد] آيد، كسى كه قبلاً ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده، ايمان آوردنش سود نمى‌بخشد. بگو: «منتظر باشيد كه ما [هم‌] منتظريم.»
آیا (منکران) انتظاری دارند جز آنکه فرشتگان (قهر) بر آنها درآیند و یا (امر) خدا (و یا قضای الهی) بر آنان فرا رسد (و همه هلاک شوند) یا برخی دلایل و آیات خدا آشکار شود؟ روزی که بعضی آیات (قهر) خدای تو بر آنها برسد آن روز هیچ کس را ایمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ایمان نیاورده و یا در ایمان خود کسب خیر و سعادت نکرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتیجه اعمال زشت خود) باشید ما هم در انتظار هستیم.
آیا جز این انتظار دارند که فرشتگانِ [عذاب] به سویشان آیند، یا [قیامت] پروردگارت [که روز جلوه کامل حق و ظهور وانکشاف تام توحید است] بیاید، یا برخی از نشانه های پروردگارت [مانند مرگ و آثار پس از آن] تحقق یابد؟ روزی که برخی از نشانه های پروردگارت به ظهور آید، ایمان آوردن کسی که پیش از این ایمان نیاورده یا در حال ایمانش عمل شایسته ای انجام نداده سودی نخواهد داشت. بگو: [شما با این وضع ناروایی که دارید] منتظر [عذاب] باشید. ما هم منتظریم [که عذاب خدا به شما برسد.]
آيا انتظارى جز آن دارند كه فرشتگان نزدشان بيايند؟ يا پروردگارت؟ يا نشانه‌اى از نشانه‌هاى خدا بر آنها ظاهر شود؟ روزى كه برخى نشانه‌هاى خدا آشكار شود، ايمان كسى كه پيش از آن ايمان نياورده يا به هنگام ايمان كار نيكى انجام نداده است، براى او سودى نخواهد داشت. بگو: چشم به راه باشيد، ما نيز چشم به راهيم.
[اینان‌] انتظاری ندارند جز اینکه فرشتگان به سویشان بیایند یا پروردگارت بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت ظاهر گردد، حال آنکه روزی که بعضی از آیات پروردگارت ظاهر گردد، برای کسی که از پیش ایمان نیاورده باشد، یا با ایمانش خیری حاصل نکرده باشد، ایمان آوردنش سودی ندارد، بگو منتظر باشید، ما نیز منتظریم‌
آيا [كافران‌] جز اين انتظار دارند كه فرشتگان [به نشانه عذاب‌] نزدشان بيايند يا پروردگار تو بيايد يا برخى از نشانه‌هاى پروردگار تو بيايد؟ روزى كه برخى از نشانه‌هاى پروردگار تو بيايد ديگر هيچ كس را كه پيش از آن ايمان نياورده يا در حال ايمانش كار نيكى نكرده ايمان آوردنش سود ندارد. بگو منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم.
(دلائل متقن بر وجوب ایمان بیان گردیده‌است. پس چرا ایمان نمی‌آورند؟) آیا انتظار دارند که فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بیایند؟ یا این که پروردگارت (خودش) به سوی آنان بیاید؟ یا پاره‌ای از نشانه‌های پروردگارت که (دالّ بر شروع رستاخیز باشد) برای آنان نمودار شود؟ روزی پاره‌ای از نشانه‌های پرودگارت فرا می‌رسد (و آنان را به ایمان اجباری وادار می‌نماید) امّا ایمان آوردن افرادی که قبل از آن ایمان نیاورده‌اند، یا این که با وجود داشتن ایمان (کارهای پسندیده نکرده‌اند و) خیری نیندوخته‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت. بگو: منتظر (یکی از این امور سه‌گانه) باشید و ما هم منتظر (نتیجه‌ی وعده‌ی خدا درباره‌ی خود و وعید او درباره شما) هستیم.
آیا جز این نگرش و انتظار را دارند، که فرشتگان سویشان بیایند، یا پروردگارت (سویشان) آید، یا پاره‌ای از نشانه‌های پروردگارت بیاید؟ روزی که پاره‌ای از نشانه‌های پروردگارت آید، کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمانش به دست نیاورده، ایمان آوردنش سودی نمی‌بخشد. بگو: «منتظر باشید (که) همواره ما (هم) منتظرانیم.»
آیا انتظار دارند جز آنکه بیایندشان فرشتگان یا بیاید پروردگار تو یا بیاید پاره‌ای از آیات پروردگار تو روزی که می‌آید پاره‌ای از آیات پروردگار تو سود ندهد کسی را ایمان آوردنش اگر ایمان نیاورده است از پیش یا نیندوخته است در ایمان خود خبری را بگو پس منتظر باشید که مائیم منتظران‌


الأنعام ١٥٧ آیه ١٥٨ الأنعام ١٥٩
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَنظُرُونَ»: انتظار می‌کشند. «أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ»: مراد آمدن فرشتگان قبض ارواح (نگا: انعام / )، یا آمدن فرشتگان به عنوان پیغمبرانی برای مردم (نگا: مؤمنون / ) یا برای شهادت بر صدق رسالت پیغمبر است (نگا: حجر / . «یَأْتِیَ رَبُّکَ»: مراد صدور فرمان خدا درباره عذاب کافران (نگا: توبه / ، نحل / ) یا حضور پیداکردن خدا - بنا به عقیده ایشان - برای گواهی بر صدق رسالت پیغمبر یا برای دیدن ذات ذوالجلال (نگا: بقره / ، اسراء / ) یا فرا رسیدن رستاخیز و حضور خدا در آن برای دادگاهی بندگان است (نگا: یونس / ). «بَعْضُ آیَاتِ ...»: از جمله چنین علاماتی که ایمان و عمل صالح با ظهور آنها پذیرفته نیست: دم احتضار و هنگام خروج روح از بدن، یا زمانی که انسان به مجازات و قصاص و عذاب عظیم خدا گرفتار می‌آید و در انتخابِ راهِ خوبی یا بدی از او سلب اختیار می‌شود، یا هنگام پدیدار شدن علائم تخریب جهان و به هم‌خوردن شیرازه کون و مکان است. چرا که در همه این اوقات ایمان اضطراری و اجباری است. در صورتی که زمان پذیرش ایمان و توبه و طاعت وقتی است که انسان دارای اراده و اختیار بوده و فرصت انتخابِ کفر یا دین، و انجام اعمالِ خیر یا شر را داشته باشد. «أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً»: این جمله عطف بر (آمَنَتْ) است و نفی متوجّه آن می‌گردد و معنی چنین است: یا مؤمن باشد و اعمال نیک انجام نداده باشد و کارهای خداپسندانه نکرده باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ «158»

آيا (با ديدن آن همه آيات و بينات و معجزات، باز هم) جز اين انتظار دارند كه فرشتگان نزد ايشان بيايند، يا خود پروردگارت بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت (نشانه‌هاى قيامت) بيايد؟! (مگر نمى‌دانند) روزى كه بعضى از نشانه‌هاى پروردگارت بيايد كسى كه پيش از آن ايمان نياورده يا در مدّت ايمان خود كار خيرى را كسب نكرده، ايمان آوردنش سودى ندهد.

بگو: منتظر (قهر خدا) باشيد كه ما هم در انتظاريم.

نکته ها

در آيه 92 سوره‌ى اسراء توقّعات نابجاى كفّار مطرح شده است كه مى‌گفتند: ما به تو ايمان نمى‌آوريم مگر آنكه آسمان را بر ما فروريزى، يا خدا و فرشتگان را نزد ما آورى. اين انتظارها در اين آيه رد شده است.

پیام ها

1- كافران لجوج، با ديدن معجزات الهى هم تسليم نمى‌شوند. هَلْ يَنْظُرُونَ‌ ...

2- نتيجه‌ى طفره رفتن در ايمان، ناكامى است. «لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها»

3- ايمان و عمل، در شرايط آزاد و طبيعى، كارساز است، نه در حال اضطرار و ترس جان. «يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ»

4- عمل صالح بدون ايمان سودبخش نيست. «أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 591

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)

بعد از آن تهديد و وعيد معرضين قرآن را فرمايد:

هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ: آيا انتظار مى‌برند اهل مكه؟!!.

استفهام در مقام نهى است، يعنى چون ما آنچه اسباب لطف بود از قدرت و تمكين و استطاعت و نصب ادله و ازاحه علت به ايشان عطا نموديم و آنها منقاد نشدند، پس منتظر نيستند بعد از تكذيب قرآن و پيغمبر مگر آنكه بيايند ملائكه به‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 414

ايشان براى قبض ارواح يا نازل شوند ملائكه عذاب بديشان. اگرچه اهل مكه منتظر اين نبودند، اما چون حال آنها مشابه حال منتظران عذاب بود، لذا تشبيه آنها نمود به كسانى كه منتظر ملائكه موت و عذاب باشند أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ‌: يا آنكه بيامد امر محالى كه آمدن پروردگار تو باشد، يا بيايد امر خداى توبه عذاب خسف يا قتل، يا همه آيات او كه آيات قيامت بسيار است، از جمله وقايع عظيمه آن خروج دجال و دابة الارض و خسف و نزول عيسى عليه السّلام و ظهور مهدى آل محمّد عجل اللّه فرجه و پديد آمدن يأجوج و مأجوج و طلوع آفتاب از مغرب، همه آيات پروردگار توأند أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ‌: يا بيايد بعض آيات پروردگار تو. به قول اكثر مفسران طلوع شمس باشد از مغرب و آن شب كه صبح آفتاب از مغرب برآيد دراز باشد به حدى كه طول آن را متهجدان و متعبدان دريابند، كه چون از اعمال تهجد فارغ شوند. انتظار صبح كشند صبح نشود، به شك افتند. ثانيا اعمال را استيناف كنند پس از ختم، اثر صبح ظاهر نشود، دريابند كه كار عظيم از خلوتخانه غيب به عرصه ظهور آيد، به تضرع و زارى و توبه و استغفار مشغول تا صبح آفتاب از افق غربى برآيد بدون نور، و همه خلق مشاهده كنند و به ظهور اين آيه عظيم، غيب عين شود و عين عيان گردد، و ايمان برهانى اضطرارى شود. يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ‌: روزى كه بيايد برخى از آيات مذكوره پروردگار تو لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها: فايده ندهد هيچ نفسى را ايمان او لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ‌: نمى‌باشد آن نفس كه ايمان آورده باشد پيش از اين زمان و حال ايمان آورد أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً: يا نبوده كه كسب كرده باشد در ايمان خود خيرى كه عمل صالحه باشد، يعنى آن هنگام نفع ندهد هيچ نفسى را كه قبل از ظهور آيات ايمان نياورده و كسب خير ننموده. در معالم- فرمايد: ايمان كافر و توبه فاسق در آن روز مقبول نيست. و مؤيد اين است آنچه در حديث آمده كه توبه منقطع نشود تا وقتى كه آفتاب از مغرب طلوع كند و در آن وقت تمام خلق ايمان آرند، لكن سودى ندارد، قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ‌: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به معاندان، انتظار بريد آيات سه‌گانه را كه ما نيز منتظريم آن را و چون ظاهر گردد، فوزما را باشد، و ويل شما را. پس واى بر

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 415

حال شما و خوشا به حال ما باشد.

تنبيه- در اين آيه احاديث بسيار وارد شده:

1- در خصال- از حضرت باقر عليه السّلام فرمايد: پس زمانى كه طلوع كند آفتاب از مغرب، ايمان آورند تمام مردم در آن روز، پس نفع ندهد هيچ نفسى را ايمان. «1» 2- عياشى- از حضرت باقر عليه السّلام و صادق عليه السّلام در آيه‌ «يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ» فرمود: اين آيات، طلوع شمس از مغرب و خروج دابّه و دجال است. مرد مصرّ است، و عمل نكند بر ايمان. پس مى‌آيد آيات و نفع ندهد ايمان او. «2» 3- اكمال الدين- از آن حضرت مروى است در اين آيه فرمود: يعنى خروج قائم منتظر عجل اللّه فرجه است. «3» 4- فرمود: مراد به آيات ائمه، و آيه منتظره قائم عليه السّلام است پس در آن روز ايمان هيچ نفسى فايده ندهد. « «4»» 5- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در حديث دجال فرمايد: « «5»» آگاه باشيد بعد از اين طامه كبرى است. گفتند: طامه چيست؟ فرمود: خروج دابّة الارض از جانب صفا، با اوست خاتم سليمان و عصاى موسى، مى‌گذارد خاتم را به پيشانى مؤمن، منطبع شود: «اين مؤمن حقّ است»، و مى‌گذارد عصا را بر روى كافر، مكتوب شود: «اين كافر واقعى است»، حتى اينكه مؤمن ندا كند ويل براى تو اى كافر، و كافر ندا كند خوشا به حال تو اى مؤمن، دوست داشتم كه بوده باشم مثل تو و فائز مى‌شدم فوز عظيم را. پس بلند كند دابّة سر خود را و مى‌بيند آنچه ميان آسمان و زمين است به اذن خدا جل جلاله، و آن وقتى باشد كه طلوع نمايد آفتاب از مغرب، پس رفع گردد توبه و قبول نمى‌شود و بلند نشود عملى و


«1» خصال صدوق، باب الخمسه، صفحه 274، حديث 18 (روايت از امام صادق (ع) است)

«2» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 384، حديث 128.

(3 و 4 و 5) اكمال الدين، صفحه 336 حديث 8 و صفحه 527 حديث اوّل از باب 47.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 416

نفع ندهد كسى را ايمانى كه قبل از آن روز ايمان نياورده باشد. صعصعه راوى حديث تفسير نموده طلوع شمس از مغرب را به خروج حضرت قائم عجل اللّه فرجه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)

ترجمه‌

آيا انتظار ميبرند مگر آنكه آيد آنها را ملائكه يا بيايد پروردگار تو يا بيايد بعضى از آيات پروردگار تو روز كه بيايد بعضى آيات پروردگار تو نفع نميدهد كسى را ايمان او كه نبوده است آنكه ايمان آورده باشد از پيش يا كسب كرده باشد در ايمانش خيرى را بگو منتظر باشيد بدرستيكه ما منتظرانيم.

تفسير

خداوند بعد از اتمام حجت بر كفار بر سبيل انكار ميفرمايد آيا باز آنها منتظر چيزى هستند در قبول اسلام و احكام آن جز آنكه ملائكه بصورت اصليّه بر آنها نازل شوند و شهادت بر نبوت تو دهند يا خداوند بيايد و آنها مشاهده نمايند او را اين دو كه محال است يا آنكه منتظرند ظهور بعضى از آيات الهى را كه پس از آنها ديگر ايمان كسى بحالش فايده ندارد چون ايمان نافع ايمانى است كه قبل از ظهور آن آيات باشد


جلد 2 صفحه 402

و در حال آن ايمان شخص كسب خير و سعادتى كرده باشد پس اگر ايمان بعد باشد يا قبل باشد و در آن حال كسب خير نشده باشد نافع نيست و آن آيات از قبيل مرگ و عذاب و علائم قيامت است كه حق را بديهى مينمايد و تكليف را ساقط ميكند و اختيار مبدّل باضطرار ميشود اينهم كه لغو است با اينحال بآنها بگو منتظر چنين روزى باشيد كه معلوم شود بر شما نتيجه كفر و طغيانتان چنانچه ما هم منتظريم كه ظاهر شود ثمره اسلام و ايمانمان و در احتجاج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه خداوند در اين آيه پيغمبر خود را مخاطب ساخته كه بمشركان و منافقان بفرمايد كه آيا منتظريد ملائكه بر شما نازل شوند و آنها را مشاهده كنيد يا بيايد پروردگار و بعضى آيات او كه مراد امر او و عذاب است در دنيا چنانچه بر امم سابقه نازل شد و در توحيد قريب باين مضمون را از آنحضرت نقل نموده است و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده است در تفسير جمله او كسبت فى ايمانها خيرا كه مؤمن گناه كار حائل ميشود ما بين او و ايمانش كثرت سيئات و قلت حسناتش پس كسب نميكند در ايمانش خير را و بعضى گفته‌اند مراد نفى خير از ايمان ظاهرى است كه از روى خلوص نباشد و الا ايمان اگر مقرون بعمل صالح هم نباشد بى فائده نيست و بالاخره موجب نجات از آتش است مگر آنكه كثرت معاصى موجب سلب ايمان در خاتمه امر شود و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه مراد از من قبل ميثاق است و مراد از كسب خير اقرار بانبياء و اوصياء و بالخصوص امير المؤمنين (ع) است و ايمان بدون نفع آنستكه زائل و سلب شود و در چند روايت بعض آيات تفسير بطلوع آفتاب از مغرب شده است و در چند روايت بخروج دجّال و ظهور امام زمان كه معلوم است مراد همان انكشاف كلى و ظهور حق بنحو اكمل است كه در آنحال ديگر ايمان مفيد و عمل قبول و توبه پذيرفته نيست و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هَل‌ يَنظُرُون‌َ إِلاّ أَن‌ تَأتِيَهُم‌ُ المَلائِكَةُ أَو يَأتِي‌َ رَبُّك‌َ أَو يَأتِي‌َ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ يَوم‌َ يَأتِي‌ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ لا يَنفَع‌ُ نَفساً إِيمانُها لَم‌ تَكُن‌ آمَنَت‌ مِن‌ قَبل‌ُ أَو كَسَبَت‌ فِي‌ إِيمانِها خَيراً قُل‌ِ انتَظِرُوا إِنّا مُنتَظِرُون‌َ (158)

آيا نظر دارند و انتظار دارند مگر اينكه‌ بيايند ‌آنها‌ ‌را‌ ملائكه‌ ‌ يا ‌ بيايد پروردگار تو ‌ يا ‌ بيايد پاره‌اي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار تو روزي‌ ‌که‌ ميآيد پاره‌اي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار تو نفع‌ نمي‌بخشد ايمان‌ نفسي‌ ‌که‌ ‌تا‌ كنون‌ ايمان‌ نياورده‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ كسب‌ خيري‌ ‌در‌ ايمان‌ ‌خود‌ نكرده‌ ‌باشد‌ بگو انتظار داشته‌ باشيد محققا ‌ما ‌هم‌ انتظار داريم‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ يكي‌ ‌از‌ مشكلات‌ آيات‌ ‌است‌ لذا مفسرين‌ تصرفات‌ و تأويلاتي‌ ‌در‌ ‌آن‌ كرده‌اند مثلا اتيان‌ ملائكه‌ ‌را‌ بملائكه‌ قابضات‌ ارواح‌ ‌ يا ‌ ملكين‌ ‌در‌ قبر ‌ يا ‌ ملائكه‌ عذاب‌ ‌در‌ قيامت‌ حمل‌ كرده‌اند و اتيان‌ پروردگار ‌را‌ باتيان‌ امر پروردگار ‌ يا ‌ عذاب‌ ‌او‌ و امثال‌ اينها و اتيان‌ بعض‌ آيات‌ ‌را‌ بمثل‌ ردّ شمس‌ و طلوع‌ ‌از‌ مغرب‌ ‌ يا ‌ كنده‌ شدن‌ كوه‌ و شكاف‌ دريا و امثال‌ اينها حمل‌ كرده‌اند و ‌اينکه‌ تمحلات‌ و تصرفات‌ ‌با‌ اينكه‌ تفسير برأي‌ ‌است‌ خلاف‌ ظاهر بلكه‌ نص‌ّ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ و ‌ما مطابق‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌با‌ شواهدي‌ ‌که‌ ‌از‌ قرآن‌ ‌در‌ موارد ديگر داريم‌ بيان‌ ميكنيم‌ انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌.

جلد 7 - صفحه 254

هَل‌ يَنظُرُون‌َ نظر دارند ‌يعني‌ توقع‌ دارند و تقاضا ميكنند و انتظار دارند إِلّا أَن‌ تَأتِيَهُم‌ُ المَلائِكَةُ ‌که‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ بيايند ‌ يا ‌ ‌رسول‌ ملائكه‌ باشند ‌ يا ‌ ‌با‌ ‌رسول‌ ملائكه‌ باشند ‌تا‌ ‌ما ايمان‌ بياوريم‌ چنانچه‌ ‌هر‌ دو قسمت‌ ‌را‌ ‌در‌ آيات‌ ديگر تقاضا كردند وَ قالُوا لَو لا أُنزِل‌َ عَلَيه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَو أَنزَلنا مَلَكاً لَقُضِي‌َ الأَمرُ ثُم‌َّ لا يُنظَرُون‌َ وَ لَو جَعَلناه‌ُ مَلَكاً لَجَعَلناه‌ُ رَجُلًا وَ لَلَبَسنا عَلَيهِم‌ ما يَلبِسُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 8 و 9 فَلَو لا أُلقِي‌َ عَلَيه‌ِ أَسوِرَةٌ مِن‌ ذَهَب‌ٍ أَو جاءَ مَعَه‌ُ المَلائِكَةُ مُقتَرِنِين‌َ زخرف‌ ‌آيه‌ 53 تقاضاي‌ فرعون‌ أَو يَأتِي‌َ رَبُّك‌َ بسياري‌ ‌از‌ مذاهب‌ باطله‌ مثل‌ يهود و نصاري‌ و مجوس‌ بلكه‌ فرقه‌ ضالّه‌ ‌از‌ مسلمين‌ قائل‌ بتجسم‌ هستند و ‌از‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ شكل‌ و مكان‌ و جسم‌ و نزول‌ و عروج‌ معتقد هستند ‌اينکه‌ تورات‌ رائج‌ مزخرف‌ ‌را‌ برداريد ‌در‌ ‌بعد‌ ‌از‌ طوفان‌ نوح‌ ميگويد ‌خدا‌ ‌با‌ ملائكه‌ آمدند ‌در‌ شهر بابل‌ و فرمود بملائكه‌ تبلبل‌ السنتهم‌ ‌در‌ موضوع‌ آدم‌ ‌خدا‌ آمد ‌در‌ بهشت‌ ‌براي‌ تفرج‌ و آدم‌ و حوّي‌ ‌در‌ عقب‌ درخت‌ مخفي‌ شدند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نبيند و ‌خدا‌ ‌از‌ سر شب‌ ‌تا‌ بصبح‌ ‌با‌ يعقوب‌ كشتي‌ گرفت‌ و نصاري‌ قائل‌ بتثليث‌ شدند و عيسي‌ رفت‌ پهلوي‌ دست‌ پدرش‌ نشست‌، مجوس‌ قائل‌ بيزدان‌ و اهرمن‌ شدند يزدان‌ ‌خدا‌ عرق‌ كرد و ‌از‌ عرق‌ ‌او‌ اهرمن‌ شيطان‌ پيدا شد، مجسمه‌ مسلمين‌ ميگويند فرداي‌ قيامت‌ ميآيد ‌بر‌ تخت‌ ‌خود‌ مي‌نشيند و مؤمنين‌ ‌او‌ ‌را‌ ميبينند قرآن‌ ‌در‌ مورد بني‌ اسرائيل‌ ميفرمايد وَ إِذ قُلتُم‌ يا مُوسي‌ لَن‌ نُؤمِن‌َ لَك‌َ حَتّي‌ نَرَي‌ اللّه‌َ جَهرَةً بقره‌ ‌آيه‌ 52، ‌پس‌ همچه‌ توقعي‌ ‌از‌ مشركين‌ بعيد نيست‌ ‌که‌ بگويند خداي‌ تو بيايد ‌بما‌ بگويد بتو ايمان‌ آوريم‌.

أَو يَأتِي‌َ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ بقرينه‌ جمله‌ ‌بعد‌ مراد آثار عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌ما مشاهده‌ كرديم‌ بتو ايمان‌ ميآوريم‌ و جواب‌ ‌آنها‌ اينست‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ آثار عذاب‌ ديگر ايمان‌ فائده‌اي‌ ندارد چنانچه‌ بفرعون‌ گفتند حَتّي‌ إِذا أَدرَكَه‌ُ الغَرَق‌ُ قال‌َ آمَنت‌ُ أَنَّه‌ُ لا إِله‌َ إِلَّا الَّذِي‌ آمَنَت‌ بِه‌ِ بَنُوا إِسرائِيل‌َ وَ أَنَا مِن‌َ المُسلِمِين‌َ آلآن‌َ وَ قَد عَصَيت‌َ قَبل‌ُ

جلد 7 - صفحه 255

وَ كُنت‌َ مِن‌َ المُفسِدِين‌َ يونس‌ ‌آيه‌ 90 و 91، لذا ‌در‌ جواب‌ ‌اينکه‌ جمله‌ اخير ميفرمايد يَوم‌َ يَأتِي‌ بَعض‌ُ آيات‌ِ رَبِّك‌َ لا يَنفَع‌ُ نَفساً إِيمانُها لَم‌ تَكُن‌ آمَنَت‌ مِن‌ قَبل‌ُ چنانچه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ معاينه‌ ديگر جاي‌ توبه‌ نيست‌ وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السَّيِّئات‌ِ حَتّي‌ إِذا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ المَوت‌ُ قال‌َ إِنِّي‌ تُبت‌ُ الآن‌َ نساء ‌آيه‌ 22، و اشاره‌ باين‌ موضوع‌ دارد جمله‌ أَو كَسَبَت‌ فِي‌ إِيمانِها خَيراً ‌پس‌ مفاد ‌اينکه‌ دو جمله‌ اينست‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ آثار عذاب‌ نه‌ ايمان‌ فائده‌ دارد و نه‌ توبه‌ ‌از‌ معاصي‌ قبول‌ ميشود چنانچه‌ ميفرمايد إِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَي‌ اللّه‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِن‌ قَرِيب‌ٍ نساء ‌آيه‌ 21 قُل‌ِ انتَظِرُوا إِنّا مُنتَظِرُون‌َ بگو ‌شما‌ انتظار عذاب‌ داشته‌ باشيد ‌ما ‌هم‌ انتظار داريم‌ مشاهده‌ كنيم‌ كيفر ‌شما‌ ‌را‌«1» ‌هذا‌ ‌ما عندنا و اللّه‌ العالم‌ بحقائق‌ كلامه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- آمدن فرشتگان و یا آشکار شدن خداوند، از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن براى ایمان به آن (هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکة أو یأتى ربک) «نظر»، مصدر «ینظرون»، در اینجا به معناى انتظار و توقع است. استفهام به دلیل «إلا» استفهام انکارى مى باشد و بنابراین «هل ینظرون» یعنى «ما ینتظرون». انتظارهایى که در آیه شریفه مطرح شده هم مى تواند توقعاتى باشد که از سوى مشرکان مطرح شده و هم مى تواند بیان حالت آنان باشد. یعنى اگر کسى قرآن را، که دلیلى روشن است، نپذیرد، تنها در صورتى که فرشتگان بر او حاضر شوند و یا ... ایمان مى آورد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

۲- تحقق برخى از آیات الهى (برخى از حقایق مطرح شده در قرآن، مانند قیامت) از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن براى ایمان به آن (هل ینظرون إلا أن ... یأتى بعض ءایت ربک) مراد از «بعض آیات ربک»، به دلیل «لا ینفع نفساً إیمانها»، آیتى است که مشاهده آن، حتى منکران قرآن را به ایمان وامى دارد. بنابراین مى توان گفت مقصود، قیامت و مانند آن است. گفتنى است تکرار فعل «إتیان» (تأتیهم، یأتى ربک و یأتى بعض آیات) در آیه شریفه حکایت از تفاوت معناى اراده شده از هر یک دارد. «إتیان» در «یأتى بعض آیات» به معناى تحقق یافتن است.

۳- آمدن فرشتگان به عنوان پیامبر و یا تصدیق کننده قرآن امرى ناشدنى (هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکة) با توجه به اینکه آیه مورد بحث ناظر به آیه قبل است و در آن آیه سخن از قرآن و منکران آن بود، معلوم مى شود انتظارات مطرح شده در این آیه شرایطى است که براى ایمان به قرآن مطرح شده است. بیان نکردن پیامد نزول ملائکه، در مقابل تحلیل سومین پیشنهاد و بیان نتایج آن، اشاره به ناممکن بودن نزول ملائکه بر عموم مردم دارد.

۴- ظهور خداوند براى تصدیق قرآن و بیان پیامهاى خویش به طور مستقیم، ناممکن است. (هل ینظرون إلا أن ... یأتى ربک) «إتیان» در جمله «یأتى ربک» به معناى ظاهر شدن و آشکار گشتن است.

۵- ایمان آوردن انسانها در زمان تحقق برخى از آیات الهى (آیات ملجئه، مانند قیامت)، براى آنان سودبخش نخواهد بود. (یوم یأتى بعض ءایت ربک لا ینفع نفساً إیمنها لم تکن ءامنت من قبل)

۶- کسانى که با وجود قرآن ایمان نمى آورند، جز با آمدن فرشتگان به سوى آنان و یا ظهور خداوند و یا تحقق آیات ملجئه، ایمان نخواهند آورد. (هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکة أو یأتى ربک أو یأتى بعض ءایت ربک) برداشت فوق بر این اساس است که امور بیان شده (آمدن فرشتگان و ... ) پیشنهاد مشرکان منکر قرآن نباشد، بلکه بیان حالتى باشد که انکار قرآن که آیتى بزرگ است آن را ایجاب مى کند. یعنى اگر به قرآن ایمان نمى آورید، راهى براى ایمان شما جز تحقق این امور نیست که برخى از اینها ناشدنى و برخى از میان برنده فرصت ایمان کارساز است.

۷- ایمان بدون انجام عمل صالح سودمند نیست. (لا ینفع نفساً إیمنها لم تکن ... أو کسبت فى إیمنها خیراً) «کسبت» عطف بر «آمنت» است ; یعنى: «لا ینفع نفساً إیمانها لم تکن کسبت فى إیمانها خیراً». (کسى که در ایمان خویش عمل نیکى را به دست نیاورده، ایمانش براى او سودى ندارد.)

۸- عمل صالح بدون ایمان سودبخش نخواهد بود. (لا ینفع نفساً إیمنها لم تکن ءامنت من قبل أو کسبت فى إیمنها خیراً) قید «فى إیمانها» در جمله «أو کسبت فى إیمانها خیرا» بیانگر برداشت فوق است.

۹- نجات انسانها در قیامت در گرو ایمان توأم با عمل صالح است. (لا ینفع نفساً إیمنها لم تکن ءامنت من قبل أو کسبت فى إیمنها خیراً)

۱۰- تهدید مشرکان به آمدن قیامت و عذابهاى آن (قل انتظروا إنا منتظرون)

روایات و احادیث

۱۱- عن أبى الحسن الرضا (ع): ... و الإیمان عند رؤیة البأس غیر مقبول و ذلک حکم الله تعالى ذکره فى السلف و الخلف قال الله عز و جل: ... یوم یأتى بعض آیات ربک لا ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فى إیمانها خیرا ... .[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: ... ایمان آوردن به هنگام دیدن عذاب پذیرفته نیست و این حکم خدا در مورد گذشتگان و آیندگان است. خداوند عز و جل مى فرماید: ... آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقق پذیرد، ایمان آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاوردند یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده اند، سودى به حالشان نخواهد داشت ... .

۱۲- عن أبى جعفر و أبى عبداللّه علیهما السلام فى قوله: «یوم یأتى بعض آیات ربک لا ینفع نفسا إیمانها» قال: طلوع الشمس من المغرب و خروج الدابة و الدجال ... .[۲] از امام باقر و امام صادق علیهما السلام روایت شده است: مراد از «بعض آیات ربک» در آیه، طلوع خورشید از مغرب و خروج دابه و دجال است ... .

۱۳- عن احدهما علیهما السلام فى قوله: «أو کسبت فى إیمانها خیرا» قال: المؤمن العاصى حالت بینه و بین إیمانه کثرة ذنوبه و قلة حسناته، فلم یکسب فى إیمانه خیرا.[۳] از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام درباره آیه «او کسبت فى ایمانها خیرا» روایت شده است: فراوانى گناه و کمى نیکیهاى مؤمن گناهکار، بین او و ایمانش جدایى مى اندازد و او با آن که مؤمن بوده خیرى به دست نیاورده است.

موضوعات مرتبط

  • آخرالزمان: نشانه هاى آخرالزمان ۱۲
  • آیات ملجئه:۵ نقش آیات ملجئه ۵ ۶
  • ایمان: اهمیت ایمان ۸ ; ایمان بیخعمل ۷ ; ایمان غیر مفید ۵ ; ایمان و عمل ۷، ۹ ; شرایط قبول ایمان ۱۱
  • خدا: استحاله ظهور خدا ۴ ; درخواست رؤیت خدا ۱ ; درخواست ظهور خدا ۶ ; عمومیت حکم خدا ۱۱
  • خورشید: طلوع خورشید از مغرب ۱۲
  • دابة خالارض: خروج دابة خالارض ۱۲
  • دجّال: خروج دجّال ۱۲
  • عذاب: تهدید به عذاب اخروى ۱۰
  • عمل صالح: اهمیت عمل صالح ۷ ; عمل صالح بى ایمان ۸ ; عمل صالح و ایمان ۸
  • قرآن: خواسته هاى مکذّبان قرآن ۱، ۲ ; شرایط ایمان مکذّبان قرآن ۲ ; گواهى بر حقانیت قرآن ۳، ۴
  • قیامت: درخواست برپایى قیامت ۲
  • کافران: شرایط ایمان کافران ۶
  • گناه: آثار اصرار بر گناه ۱۳
  • مشرکان: تهدید مشرکان ۱۰ ; خواسته هاى مشرکان ۱، ۲ ; شرایط ایمان مشرکان ۱، ۲
  • ملائکه: استحاله نبوت ملائکه ۳ ; درخواست نزول ملائکه ۱، ۶
  • نجات: عوامل نجات اخروى ۹

منابع

  1. عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۷۷، ح ۷ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۸۰، ح ۳۵۱.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۸۴، ح ۱۲۸ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۸۱، ح ۳۵۴.
  3. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۸۵، ح ۱۳۰ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۶۵، ح ۱۰.