المائدة ٦٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]] | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link339 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link339 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ «60» | |||
بگو: آيا شما را به بدتر از (صاحبان) اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم؟ | |||
كسانى كه خداوند آنها را لعن و بر آنها غضب كرده و افرادى از آنان را به شكل بوزينهها و خوكها درآورده و طاغوت را پرستيدند (و اطاعت كردند)، جايگاه آنان نزد خداوندبدتراست و از راه راست گمراهترند. | |||
===نکته ها=== | |||
«مَثُوبَةً» و «ثَوابَ» در اصل به معناى رجوع و بازگشت به حالت اوّل است و به هرگونه سرنوشت يا جزا نيز گفته مىشود، ولى غالباً در مورد پاداشهاى نيك به كار مىرود. «1» | |||
آنان كه دين و اسلام و نماز مسلمانان را مسخره مىكنند و مسلمان را به خاطر ايمانشان مىآزارند، چرا به گذشتهى تاريك و ننگين خود نگاه نمىكنند كه با قهر الهى مسخ شدند و رسوا گشتند. گرچه يهودِ زمان پيامبر، به صورت خوك و ميمون نبودند، ولى چون بنىاسرائيل خود را قوم واحد و داراى هويّت جمعى مىدانستند و افتخارات گذشته را به خود نسبت مىدادند، بيان رسوايىهاى پيشين، غرور آنان را مىشكند. | |||
بسيارى از مفسّران معتقدند، يهوديانى كه با حيلههاى شرعى قداست روز شنبه را شكستند، به ميمون تبديل شدند و مسيحيانى كه مائده آسمانى عيسى را منكر شدند، به خوك تبديل گشتند. «2» | |||
---- | |||
«1». تفسير نمونه. | |||
«2». تفسير راهنما. | |||
جلد 2 - صفحه 326 | |||
===پیام ها=== | |||
1- كيفرهاى الهى عادلانه است و اگر گروهى به ميمون و يا خوك تبديل مىشوند سزاى عملكردشان است. «مَثُوبَةً» | |||
2- اطاعت كنندگان از طاغوت، هم رديف مسخ شدگانند. «وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ» | |||
3- بيان سرنوشت شوم بدكاران تاريخ يكى از روشهاى ارشاد و تبليغ قرآن است. جَعَلَ مِنْهُمُ ... | |||
4- حرمت شكن، حرمت ندارد. أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُ ... | |||
5- عقوبت سنگين براى انحراف سنگين است. بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً ... أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60) | |||
بعد از آن پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله را امر مىكند بر وجه خطاب: | |||
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ: بگو آيا خبر دهم شما را به بدتر از آنچه گفتند كه دين شما بدتر اديان است و اهل اين، كم بهرهاند. مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ: در حالتى كه پاداش آن ثابت است نزد خداوند متعال. حاصل آنكه اگر اين مقوله شما شرّ است، من خبر مىدهم شما را به اشرّ و بدتر از اين. مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ: كسى كه لعنت نمود و دور فرمود خدا او را از رحمت واسعه خود و سخط و غضب گرفت بر او، و آن يهودند كه مستوجب بعد رحمت و نزول نقمت شدند. وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ: و قرار داد بعضى از ايشان را مسخ به صورت ميمون مانند اصحاب سبت (شنبه) و برخى به صورت خوك مانند منكران مائده عيسى. از ابن عباس نقل شد «1» كه هر دو مسخ در اصحاب سبت بوده، به اين وجه كه جوانان ميمون، و پيران به خوك مسخ شدند. وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ: و ايضا آنكس كه پرستيد طاغوت را، مراد گوساله يا كعب بن اشرف، يا آن كسى را كه در معصيت فرمانبردارى آنها را كردهاند و يا كاهنان | |||
---- | |||
«1» مجمع البيان ج 2 ص 216. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 123 | |||
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً: آن جماعت ملعون بدترند از حيث مكان يا محل بازگشت آنها بدتر از همه چيز باشد. وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ: و گمراهترند از قصد طريقه متوسط بين غلو نصارى و انكار يهود. در خبر است چون اين آيه آمد مسلمانان يهودان را سرزنش كردند كه «يا اخوان القردة و الخنازير» آنها رسوا مىشدند و جوابى نداشتند، سر خجلت به زير و دانستند اين قول، راست و حق تعالى آن را به پيغمبر خود اخبار فرموده. | |||
تنبيه- بدانكه آنچه به غير رضاى الهى باشد طاغوت، و متابعت آن به مفاد آيه شريفه باعث گمراهى از صراط مستقيم و رسيدن به عذاب اليم است. پس طاعت اهل معاصى، عبادت طاغوت، و مجالست با آنها ممنوع؛ زيرا شآمت آن در دنيا و آخرت مؤثر خواهد بود. چنانچه در كافى از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مروى است كه حضرت عيسى عليه السّلام گذر بر دهى كرد كه ساكنانش بر خاك هلاك افكنده و سيلاب فنا بنياد زندگانى طيور و دوابش را از زمين بر كنده بود. حضرت فرمود: جز اين نيست كه آتش غضب الهى در كشت حيات اين جماعت افتاده و صرصر قهار جبارى خرمن زندگى اين قوم را به باد نيستى داده و اگر به موت متعارف هر يك جداگانه مىمردند بايستى يكديگر را دفن كرده باشند. جمعى از خواص حضرت عيسى عليه السّلام استدعا نمودند يا روح اللّه، از خداى متعال بخواه اين قوم را جهت ما زنده گرداند كه از اعمال خود ما را اعلام نمايند تا اجتناب كنيم. پس حضرت عيسى عليه السّلام دعا نمود و مأمول حواريون را از قبله حاجات مسئلت، ندا رسيد اين مردگان را صدا كن. حضرت عيسى عليه السّلام بر بلندى ايستاده فرمود: «يا اهل هذه القرية» يكى جواب داد «لبّيك يا روح اللّه و كلمته» فرمود: «و يحكم» اعمال شما چه بود؟ گفت: عبادت طاغوت مىكرديم و دنيا را دوست مىداشتيم، و از عظمت پروردگار و سخط جبّارى كم مىترسيديم و آرزوهاى طولانى داشته با غفلت در لهو و لعب مىگذرانديم، فرمود: دوستى شما با دنيا چگونه بود؟ | |||
گفت: مثل دوستى طفل به مادر، هرگاه به ما اقبال مىكرد خوشحال، و از ادبارش غمناك مىشديم. فرمود: عبادت طاغوت چه بود؟ گفت: اطاعت اهل | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 124 | |||
معاصى كرده و سر بر خط متمردان درگاه الهى نهاده بوديم. فرمود: عاقبت كار شما چه شد؟ گفت: شبى به عافيت بيتوته كرده و صبحگاه در هاويه بوديم. | |||
فرمود: هاويه چيست؟ گفت: سجّين. فرمود: سجين چيست؟ گفت: كوههاى آتشين كه تا روز قيامت شعله ور است. فرمود: چه گفتيد و جواب چه شنيديد؟ | |||
گفت: ما گفتيم ما را به دنيا بازگردانيد تا زهد نمائيم. جواب آمد: دروغ مىگوئيد، (يعنى اگر به دنيا معاودت كند ترك حب دنيا نخواهيد نمود). | |||
فرمود: «ويحك» چه شد كه از ميان قوم، غير تو تكلّم ننمود؟ گفت: لجامهاى آتشين بر دهن آن جماعت زدهاند و سر آنها در دست ملائكه غلاظ و شداد است، من در ميان آنها بودم و از آنها نبودم، چون عذاب نازل شد مرا نيز به ايشان فرو گرفت و من در كناره جهنم به موئى آويختهام، نمىدانم به جهنم مىافتم يا نجات يابم. حضرت عيسى عليه السّلام متوجه حواريون شده فرمود: اى اولياى خدا، خوردن نان خشك با نمك زبر نرم نشده و خوابيدن در مزابل، خير بسيارى است با سلامتى دنيا و آخرت. «1» فتأمل. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60) | |||
ترجمه | |||
بگو آيا خبر دهم شما را ببدتر از اين در پاداش نزد خدا كسيكه لعنت كرد او را خدا و خشم نمود بر او و گردانيد از آنها بوزينهگان و خوكان و پرستيد معبود باطل را آنگروه بدترند در جايگاه و گم گشتهترند از ميانه راه. | |||
تفسير | |||
در شأن نزول آيه قبل از ابن عباس روايت شده است كه جمعى از يهود از پيغمبر (ص) پرسيدند دين شما چيست و بكدام يك از پيغمبران اقرار دارى آنحضرت فرمود ايمان دارم بخدا و آنچه فرستاده است به پيغمبران و از حضرت ابراهيم (ع) شروع فرمود | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 238 | |||
و انبياء بزرگ را نام برد تا بحضرت عيسى (ع) رسيد آنها چون نام آنحضرت را شنيدند گفتند ما بدتر از دين شما دينى نيافتيم و آن آيه نازل شد و بعضى گفتهاند اين دو آيه نازل شد بنابر اين چون در كلام آنها نسبت شرّ و بدى بدين اسلام داده شده است خداوند در اين آيه از باب سوق كلام بر طبق اعتقاد و سخن طرف و بطور طعن و تعريض فرموده است بگو اى پيغمبر در جواب كسانى كه مىگويند دين شما بدترين اديان است آيا خبر دهم شما را از دينى كه بدتر از اين است كه شما آنرا بد پنداشتيد از جهت پاداش در نزد خداوند و عقوبت الهى و آنكه از عقوبت تعبير بمثوبت شده است باز بطور تعريض و طعن است مانند آنكه در بعضى از مقامات فرموده است بشارت بده آنها را بعذاب اليم در صورتى كه بشارت بايد بخير داد و ثواب بر طاعت است ولى اين قبيل تعريضات تأثيرش در نفوس زيادتر از بيان ساده است و براى اثبات بدى يا بدترى دين آنها از ساير اديان بيان مسلّمات وقايع تاريخى يهود را فرموده كه آنها كسانى هستند كه مورد لعنت و مطرود از رحمت حق شدند و خداوند بر آنها غضب فرمود و يكمرتبه آنها را بصورت بوزينه مسخ فرمود بدعاء حضرت داود (ع) چون در روز شنبه تعدى نمودند و دفعه ديگر بصورت خوك مسخ فرمود در زمان حضرت عيسى (ع) چون مائده نازل شد و ايمان نياوردند يا در همان دفعه اول جوانهاشان بوزينه شدند و پيرانشان خوك و آنها كسانى هستند كه گوسالهپرست شدند و اين بيانات در جواب سؤال مقدر آنها است از صاحبان آن دين بدتر و در خاتمه كلام جايگاه ابدى آنها را تعيين فرموده است كه آن بروايت ابن عباس سقر است كه بدتر از آن جايگاهى نيست و نيز بيان فرموده است كه آنها گمراه ترند از ساير گمراهان از راه مستوى و مستقيم و دو افعل تفضيل بنظر حقير مفضّل عليه معيّنى ندارد و بطور اجمال در ردّ آنها كه نسبت شرّ را بدين اسلام داده بودند ذكر شده است اگر چه مفسرين فرمودهاند بطور اطلاق است لكن نه نسبت به مسلمانان .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُل هَل أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِن ذلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَعَنَهُ اللّهُ وَ غَضِبَ عَلَيهِ وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ (60) | |||
بگو اي پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باهل كتاب آيا شما را خبر دهم بكساني که بدترين شما بودند از حيث جزاء و سزاء در نزد خداوند آنها كساني بودند که خدا آنها را لعن فرمود و از رحمت خود دور نمود و بر آنها غضب نمود و جعل فرمود از آنها بوزينه و خوك يعني مسخ شدند باين دو حيوان پست و عبادت كردند شيطان را که طاغوت باشد اينها بدترين افراد بشرند از حيث جايگاه و گمراهترين آنها از راه مستوي و صراط مستقيم. | |||
قل خطاب بنبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هَل أُنَبِّئُكُم خطاب باهل كتاب بِشَرٍّ مِن ذلِكَ ذلک اشاره بآيه قبل که شما اهل كتاب با پيغمبر اسلام و مسلمين بدبين هستيد و اكثر شما فاسق و سر پيچ هستيد بدتر از شما هم در اهل كتاب هست و عقوبت آنها زيادتر است مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ تعبير بمثوبة بمعناي پاداش عمل و جزاء كردار است. | |||
مَن لَعَنَهُ اللّهُ لعن بعد از رحمت است که بوي نجات در آنها نباشد و راه سعادت بر آنها بسته شده باشد زيرا كافر اگر رجاء ايمان در او باشد يا فاسق رجاء توبه مورد لعن الهي واقع نخواهد شد و اينها که مورد لعن واقع ميشوند همچه رجائي در آنها نيست لذا ميفرمايد لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن بَنِي إِسرائِيلَ عَلي لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَي ابنِ مَريَمَ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ مائده آيه 78. | |||
وَ غَضِبَ عَلَيهِ يهود مغضوب الهي شدند و در سوره مباركه حمد المغضوب عليهم تفسير شده بيهود و در حق آنها ميفرمايد وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُم | |||
جلد 6 - صفحه 411 | |||
كانُوا يَكفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ الحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ بقره آيه 61. | |||
وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ اما قردة اصحاب سبت هستند که مسخ شدند ببوزينه فَقُلنا لَهُم كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ بقره آيه 65، و اما خنازير بعضي گفتند اصحاب عيسي (ع) آنهايي که بعد از نزول مائده كافر شدند که ميفرمايد فَمَن يَكفُر بَعدُ مِنكُم فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مائده آيه 115 | |||
(تنبيه) | |||
حيوانات مسوخ بسيارند، از حضرت صادق عليه السّلام مرويست در سفينه است که آنها 13 هستند: فيل، دب، ارنب، عقرب، ضب، عنكبوت، دعموص، حري، وطواط، قرده، خنزير، زهره، سهيل. و مراد از زهره و سهيل دو نوع حيوانات دريايي هستند نه دو ستاره آسمان و لكن مرحوم مجلسي (قده) بالغ بر 30 نموده و بر 13 که در حديث بود اضافه كرده: وزغ، عظاية، طاوس، زنبور، بعوض، خفاش، فاره، قمله، عنقاء، قنفذ، حيه، خنفساء، زمير، مارماهي و بروزل لكن بعض آنها راجع ببعض ديگر است. | |||
(توضيح) | |||
كساني که مسخ شدند بصورت اينکه حيوانات سه روز بيشتر باقي نماندند و هلاك شدند نه اينكه اينکه حيوانات از نسل آنها باشند بلكه آنها شبيه اينکه نوع شدند و هلاك شدند و اينها را مسوخ گفتند مجازا بعلاقه مشابهة، و در قيامت هم بسياري بصورت همين حيوانات محشور ميشوند بلكه در دنيا هم اگر پرده برداشته شود هر كدام بچه صورتي باشيم، قضيه ابو بصير با حضرت صادق عليه السّلام در حج معروف است که عرض كرد | |||
(ما اكثر الحجيج حضرت فرمود ما اقل الحجيج و اكثر الضجيج) | |||
چون پرده را از چشمش عقب فرمود حيوانات مختلف مشاهده نمود. | |||
جلد 6 - صفحه 412 | |||
وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ اينکه كلمه عبد قرائتهاي مختلف دارد که تقريبا بالغ بر ده قرائت ميشود اكثر آنها در شواذ است و دو قرائت از قراء سبعه است و چون سابقا متذكر شديم که معتبر همان سياهي قرآن است و آن عبد بفتح حروف ثلاثه متحركه مفرد معلوم، و اينکه جمله عطف بر لعنه اللّه است مدخول من موصوله است و معني اينکه ميشود که هل انبئكم بشر من ذلک مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و من عبد الطاغوت و طاغوت مأخوذ از طغيان که اصل طغي بمعني سركش و لذا اطلاق بر شيطان و اصنام و كافر و رؤساء ضلالت و دعات باطله و كسي که غير خدا را عبادت كند ميشود و نيز اطلاق بر مفرد و جمع هر دو شده در قرآن مفرد مثل يُرِيدُونَ أَن يَتَحاكَمُوا إِلَي الطّاغُوتِ وَ قَد أُمِرُوا أَن يَكفُرُوا بِهِ نساء آيه 60، جمع مثل وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ بقره آيه 257، و مراد از عبده طاغوت در اينکه آيه طوائف يهود هستند که در ادوار متماديه از زمان موسي تا عيسي و بعد از آن در شرك سير داشتند چنانچه از كتب خود که منسوب بوحي است استخراج شده و ما در كلم الطيب مجلد اول در قطع تواتر تورات مفصلا نقل كردهايم و در اينکه تفسير هم مكرر اشاره شده. | |||
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً بدترين امكنه سقر است که سختترين دركات جهنم است و جايگاه آنها است چنانچه جايگاه مؤمنين بهترين درجات بهشت است حَسُنَت مُستَقَرًّا وَ مُقاماً فرقان آيه 76. | |||
وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ اينکه اندازه گمراه شدند که مثل بوقلمون هر زماني يك راهي اختيار ميكردند و بر هيچ طريقه پا بر جا نبودند گاهي گوساله پرست گاهي گفتند اجعَل لَنا إِلهاً گاهي گفتند أَرِنَا اللّهَ جَهرَةً گاهي گفتند فَاذهَب أَنتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ اينست حال آنها در زمان موسي عليه السّلام با اينكه باو ايمان آورده بودند و او را پيغمبر اولوا العزم ميدانستند پس چه بوده | |||
جلد 6 - صفحه 413 | |||
در ادوار بعد از موسي که مكرر ذكر شده خذلهم اللّه. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۶
ترجمه
المائدة ٥٩ | آیه ٦٠ | المائدة ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَثُوبَةً»: پاداش. استعمال پاداش به جای پادافره، برای استهزاء است. (مَثُوبَةً) مصدر میمی و به معنی ثواب، و تمییز (بِشَرٍّ) است. «عَبَدَ»: پرستش کردند. استعمال آن به صورت مفرد، با توجّه به موصول مشترک (مَنْ) است. «الْقِرَدَةَ»: جمع قِرْد، میمونها. «الْخَنَازِیرَ»: جمع خِنْزیر، خوکها. «جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنَازِیرَ»: مراد مسخ اخلاقی و معنوی است؛ نه ظاهری و مادی (نگا: بقره / ، و اعراف / . جمهور علماء معتقد به مسخ ظاهری و مادی هستند و میگویند که خداوند دستهای از آنان را به میمون و خوک تبدیل نموده است و نسلی از آنان به وجود نیامده است و لذا منقرض شدهاند. «الطَّاغُوتَ»: هر معبودی جز خدا. اهریمن. هرکس و هرچیزی که اطاعت از آن، مایه طغیان و دوری از راه حق شود، چه آفریدهای که پرستیده شود، و چه فرماندهی که در شرّ و بدی از او فرمانبرداری گردد، و چه اهریمنی باشد که انسان را از راه به در برد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده
- علت نهى از محبت كفار
- اگر ايمان به خدا قابل استهزاء باشد، عدم ايمان به خدا و پرستش طاغوت بدتر ورسواتر است
- سرزنش علماء اهل كتاب به جه گنهكارى اهل كتاب و سكوت آنان درمقابل آن معاصى
- وجوهى كه در معناى سخن يهود كه گفتند: (يدالله مغلولة )، گفته شده است
- معناى جمله : (بل يداه مبسوطتان ) و معانى ((يد)) در موارد اضافه به خداى سبحان
- معناى اينكه فرموده : ((آنچه بر تو نازل شده قرآن بر طغيان و كفر يهود مى افزايد))
- مراد از: ((ما انزل اليهم )) در آيه : ((ولو انهم اقامواالتوريةوالانجيل و ما انزل اليهم ...))
- مؤ ثر بودن اعمال بشر در نظام كون و طبيعت
- (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ «60»
بگو: آيا شما را به بدتر از (صاحبان) اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم؟
كسانى كه خداوند آنها را لعن و بر آنها غضب كرده و افرادى از آنان را به شكل بوزينهها و خوكها درآورده و طاغوت را پرستيدند (و اطاعت كردند)، جايگاه آنان نزد خداوندبدتراست و از راه راست گمراهترند.
نکته ها
«مَثُوبَةً» و «ثَوابَ» در اصل به معناى رجوع و بازگشت به حالت اوّل است و به هرگونه سرنوشت يا جزا نيز گفته مىشود، ولى غالباً در مورد پاداشهاى نيك به كار مىرود. «1»
آنان كه دين و اسلام و نماز مسلمانان را مسخره مىكنند و مسلمان را به خاطر ايمانشان مىآزارند، چرا به گذشتهى تاريك و ننگين خود نگاه نمىكنند كه با قهر الهى مسخ شدند و رسوا گشتند. گرچه يهودِ زمان پيامبر، به صورت خوك و ميمون نبودند، ولى چون بنىاسرائيل خود را قوم واحد و داراى هويّت جمعى مىدانستند و افتخارات گذشته را به خود نسبت مىدادند، بيان رسوايىهاى پيشين، غرور آنان را مىشكند.
بسيارى از مفسّران معتقدند، يهوديانى كه با حيلههاى شرعى قداست روز شنبه را شكستند، به ميمون تبديل شدند و مسيحيانى كه مائده آسمانى عيسى را منكر شدند، به خوك تبديل گشتند. «2»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير راهنما.
جلد 2 - صفحه 326
پیام ها
1- كيفرهاى الهى عادلانه است و اگر گروهى به ميمون و يا خوك تبديل مىشوند سزاى عملكردشان است. «مَثُوبَةً»
2- اطاعت كنندگان از طاغوت، هم رديف مسخ شدگانند. «وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ»
3- بيان سرنوشت شوم بدكاران تاريخ يكى از روشهاى ارشاد و تبليغ قرآن است. جَعَلَ مِنْهُمُ ...
4- حرمت شكن، حرمت ندارد. أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُ ...
5- عقوبت سنگين براى انحراف سنگين است. بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً ... أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60)
بعد از آن پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله را امر مىكند بر وجه خطاب:
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ: بگو آيا خبر دهم شما را به بدتر از آنچه گفتند كه دين شما بدتر اديان است و اهل اين، كم بهرهاند. مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ: در حالتى كه پاداش آن ثابت است نزد خداوند متعال. حاصل آنكه اگر اين مقوله شما شرّ است، من خبر مىدهم شما را به اشرّ و بدتر از اين. مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ: كسى كه لعنت نمود و دور فرمود خدا او را از رحمت واسعه خود و سخط و غضب گرفت بر او، و آن يهودند كه مستوجب بعد رحمت و نزول نقمت شدند. وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ: و قرار داد بعضى از ايشان را مسخ به صورت ميمون مانند اصحاب سبت (شنبه) و برخى به صورت خوك مانند منكران مائده عيسى. از ابن عباس نقل شد «1» كه هر دو مسخ در اصحاب سبت بوده، به اين وجه كه جوانان ميمون، و پيران به خوك مسخ شدند. وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ: و ايضا آنكس كه پرستيد طاغوت را، مراد گوساله يا كعب بن اشرف، يا آن كسى را كه در معصيت فرمانبردارى آنها را كردهاند و يا كاهنان
«1» مجمع البيان ج 2 ص 216.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 123
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً: آن جماعت ملعون بدترند از حيث مكان يا محل بازگشت آنها بدتر از همه چيز باشد. وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ: و گمراهترند از قصد طريقه متوسط بين غلو نصارى و انكار يهود. در خبر است چون اين آيه آمد مسلمانان يهودان را سرزنش كردند كه «يا اخوان القردة و الخنازير» آنها رسوا مىشدند و جوابى نداشتند، سر خجلت به زير و دانستند اين قول، راست و حق تعالى آن را به پيغمبر خود اخبار فرموده.
تنبيه- بدانكه آنچه به غير رضاى الهى باشد طاغوت، و متابعت آن به مفاد آيه شريفه باعث گمراهى از صراط مستقيم و رسيدن به عذاب اليم است. پس طاعت اهل معاصى، عبادت طاغوت، و مجالست با آنها ممنوع؛ زيرا شآمت آن در دنيا و آخرت مؤثر خواهد بود. چنانچه در كافى از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مروى است كه حضرت عيسى عليه السّلام گذر بر دهى كرد كه ساكنانش بر خاك هلاك افكنده و سيلاب فنا بنياد زندگانى طيور و دوابش را از زمين بر كنده بود. حضرت فرمود: جز اين نيست كه آتش غضب الهى در كشت حيات اين جماعت افتاده و صرصر قهار جبارى خرمن زندگى اين قوم را به باد نيستى داده و اگر به موت متعارف هر يك جداگانه مىمردند بايستى يكديگر را دفن كرده باشند. جمعى از خواص حضرت عيسى عليه السّلام استدعا نمودند يا روح اللّه، از خداى متعال بخواه اين قوم را جهت ما زنده گرداند كه از اعمال خود ما را اعلام نمايند تا اجتناب كنيم. پس حضرت عيسى عليه السّلام دعا نمود و مأمول حواريون را از قبله حاجات مسئلت، ندا رسيد اين مردگان را صدا كن. حضرت عيسى عليه السّلام بر بلندى ايستاده فرمود: «يا اهل هذه القرية» يكى جواب داد «لبّيك يا روح اللّه و كلمته» فرمود: «و يحكم» اعمال شما چه بود؟ گفت: عبادت طاغوت مىكرديم و دنيا را دوست مىداشتيم، و از عظمت پروردگار و سخط جبّارى كم مىترسيديم و آرزوهاى طولانى داشته با غفلت در لهو و لعب مىگذرانديم، فرمود: دوستى شما با دنيا چگونه بود؟
گفت: مثل دوستى طفل به مادر، هرگاه به ما اقبال مىكرد خوشحال، و از ادبارش غمناك مىشديم. فرمود: عبادت طاغوت چه بود؟ گفت: اطاعت اهل
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 124
معاصى كرده و سر بر خط متمردان درگاه الهى نهاده بوديم. فرمود: عاقبت كار شما چه شد؟ گفت: شبى به عافيت بيتوته كرده و صبحگاه در هاويه بوديم.
فرمود: هاويه چيست؟ گفت: سجّين. فرمود: سجين چيست؟ گفت: كوههاى آتشين كه تا روز قيامت شعله ور است. فرمود: چه گفتيد و جواب چه شنيديد؟
گفت: ما گفتيم ما را به دنيا بازگردانيد تا زهد نمائيم. جواب آمد: دروغ مىگوئيد، (يعنى اگر به دنيا معاودت كند ترك حب دنيا نخواهيد نمود).
فرمود: «ويحك» چه شد كه از ميان قوم، غير تو تكلّم ننمود؟ گفت: لجامهاى آتشين بر دهن آن جماعت زدهاند و سر آنها در دست ملائكه غلاظ و شداد است، من در ميان آنها بودم و از آنها نبودم، چون عذاب نازل شد مرا نيز به ايشان فرو گرفت و من در كناره جهنم به موئى آويختهام، نمىدانم به جهنم مىافتم يا نجات يابم. حضرت عيسى عليه السّلام متوجه حواريون شده فرمود: اى اولياى خدا، خوردن نان خشك با نمك زبر نرم نشده و خوابيدن در مزابل، خير بسيارى است با سلامتى دنيا و آخرت. «1» فتأمل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ (60)
ترجمه
بگو آيا خبر دهم شما را ببدتر از اين در پاداش نزد خدا كسيكه لعنت كرد او را خدا و خشم نمود بر او و گردانيد از آنها بوزينهگان و خوكان و پرستيد معبود باطل را آنگروه بدترند در جايگاه و گم گشتهترند از ميانه راه.
تفسير
در شأن نزول آيه قبل از ابن عباس روايت شده است كه جمعى از يهود از پيغمبر (ص) پرسيدند دين شما چيست و بكدام يك از پيغمبران اقرار دارى آنحضرت فرمود ايمان دارم بخدا و آنچه فرستاده است به پيغمبران و از حضرت ابراهيم (ع) شروع فرمود
جلد 2 صفحه 238
و انبياء بزرگ را نام برد تا بحضرت عيسى (ع) رسيد آنها چون نام آنحضرت را شنيدند گفتند ما بدتر از دين شما دينى نيافتيم و آن آيه نازل شد و بعضى گفتهاند اين دو آيه نازل شد بنابر اين چون در كلام آنها نسبت شرّ و بدى بدين اسلام داده شده است خداوند در اين آيه از باب سوق كلام بر طبق اعتقاد و سخن طرف و بطور طعن و تعريض فرموده است بگو اى پيغمبر در جواب كسانى كه مىگويند دين شما بدترين اديان است آيا خبر دهم شما را از دينى كه بدتر از اين است كه شما آنرا بد پنداشتيد از جهت پاداش در نزد خداوند و عقوبت الهى و آنكه از عقوبت تعبير بمثوبت شده است باز بطور تعريض و طعن است مانند آنكه در بعضى از مقامات فرموده است بشارت بده آنها را بعذاب اليم در صورتى كه بشارت بايد بخير داد و ثواب بر طاعت است ولى اين قبيل تعريضات تأثيرش در نفوس زيادتر از بيان ساده است و براى اثبات بدى يا بدترى دين آنها از ساير اديان بيان مسلّمات وقايع تاريخى يهود را فرموده كه آنها كسانى هستند كه مورد لعنت و مطرود از رحمت حق شدند و خداوند بر آنها غضب فرمود و يكمرتبه آنها را بصورت بوزينه مسخ فرمود بدعاء حضرت داود (ع) چون در روز شنبه تعدى نمودند و دفعه ديگر بصورت خوك مسخ فرمود در زمان حضرت عيسى (ع) چون مائده نازل شد و ايمان نياوردند يا در همان دفعه اول جوانهاشان بوزينه شدند و پيرانشان خوك و آنها كسانى هستند كه گوسالهپرست شدند و اين بيانات در جواب سؤال مقدر آنها است از صاحبان آن دين بدتر و در خاتمه كلام جايگاه ابدى آنها را تعيين فرموده است كه آن بروايت ابن عباس سقر است كه بدتر از آن جايگاهى نيست و نيز بيان فرموده است كه آنها گمراه ترند از ساير گمراهان از راه مستوى و مستقيم و دو افعل تفضيل بنظر حقير مفضّل عليه معيّنى ندارد و بطور اجمال در ردّ آنها كه نسبت شرّ را بدين اسلام داده بودند ذكر شده است اگر چه مفسرين فرمودهاند بطور اطلاق است لكن نه نسبت به مسلمانان ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل هَل أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِن ذلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَعَنَهُ اللّهُ وَ غَضِبَ عَلَيهِ وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ (60)
بگو اي پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باهل كتاب آيا شما را خبر دهم بكساني که بدترين شما بودند از حيث جزاء و سزاء در نزد خداوند آنها كساني بودند که خدا آنها را لعن فرمود و از رحمت خود دور نمود و بر آنها غضب نمود و جعل فرمود از آنها بوزينه و خوك يعني مسخ شدند باين دو حيوان پست و عبادت كردند شيطان را که طاغوت باشد اينها بدترين افراد بشرند از حيث جايگاه و گمراهترين آنها از راه مستوي و صراط مستقيم.
قل خطاب بنبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هَل أُنَبِّئُكُم خطاب باهل كتاب بِشَرٍّ مِن ذلِكَ ذلک اشاره بآيه قبل که شما اهل كتاب با پيغمبر اسلام و مسلمين بدبين هستيد و اكثر شما فاسق و سر پيچ هستيد بدتر از شما هم در اهل كتاب هست و عقوبت آنها زيادتر است مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ تعبير بمثوبة بمعناي پاداش عمل و جزاء كردار است.
مَن لَعَنَهُ اللّهُ لعن بعد از رحمت است که بوي نجات در آنها نباشد و راه سعادت بر آنها بسته شده باشد زيرا كافر اگر رجاء ايمان در او باشد يا فاسق رجاء توبه مورد لعن الهي واقع نخواهد شد و اينها که مورد لعن واقع ميشوند همچه رجائي در آنها نيست لذا ميفرمايد لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن بَنِي إِسرائِيلَ عَلي لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَي ابنِ مَريَمَ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ مائده آيه 78.
وَ غَضِبَ عَلَيهِ يهود مغضوب الهي شدند و در سوره مباركه حمد المغضوب عليهم تفسير شده بيهود و در حق آنها ميفرمايد وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُم
جلد 6 - صفحه 411
كانُوا يَكفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ الحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوا وَ كانُوا يَعتَدُونَ بقره آيه 61.
وَ جَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ وَ الخَنازِيرَ اما قردة اصحاب سبت هستند که مسخ شدند ببوزينه فَقُلنا لَهُم كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ بقره آيه 65، و اما خنازير بعضي گفتند اصحاب عيسي (ع) آنهايي که بعد از نزول مائده كافر شدند که ميفرمايد فَمَن يَكفُر بَعدُ مِنكُم فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مائده آيه 115
(تنبيه)
حيوانات مسوخ بسيارند، از حضرت صادق عليه السّلام مرويست در سفينه است که آنها 13 هستند: فيل، دب، ارنب، عقرب، ضب، عنكبوت، دعموص، حري، وطواط، قرده، خنزير، زهره، سهيل. و مراد از زهره و سهيل دو نوع حيوانات دريايي هستند نه دو ستاره آسمان و لكن مرحوم مجلسي (قده) بالغ بر 30 نموده و بر 13 که در حديث بود اضافه كرده: وزغ، عظاية، طاوس، زنبور، بعوض، خفاش، فاره، قمله، عنقاء، قنفذ، حيه، خنفساء، زمير، مارماهي و بروزل لكن بعض آنها راجع ببعض ديگر است.
(توضيح)
كساني که مسخ شدند بصورت اينکه حيوانات سه روز بيشتر باقي نماندند و هلاك شدند نه اينكه اينکه حيوانات از نسل آنها باشند بلكه آنها شبيه اينکه نوع شدند و هلاك شدند و اينها را مسوخ گفتند مجازا بعلاقه مشابهة، و در قيامت هم بسياري بصورت همين حيوانات محشور ميشوند بلكه در دنيا هم اگر پرده برداشته شود هر كدام بچه صورتي باشيم، قضيه ابو بصير با حضرت صادق عليه السّلام در حج معروف است که عرض كرد
(ما اكثر الحجيج حضرت فرمود ما اقل الحجيج و اكثر الضجيج)
چون پرده را از چشمش عقب فرمود حيوانات مختلف مشاهده نمود.
جلد 6 - صفحه 412
وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ اينکه كلمه عبد قرائتهاي مختلف دارد که تقريبا بالغ بر ده قرائت ميشود اكثر آنها در شواذ است و دو قرائت از قراء سبعه است و چون سابقا متذكر شديم که معتبر همان سياهي قرآن است و آن عبد بفتح حروف ثلاثه متحركه مفرد معلوم، و اينکه جمله عطف بر لعنه اللّه است مدخول من موصوله است و معني اينکه ميشود که هل انبئكم بشر من ذلک مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و من عبد الطاغوت و طاغوت مأخوذ از طغيان که اصل طغي بمعني سركش و لذا اطلاق بر شيطان و اصنام و كافر و رؤساء ضلالت و دعات باطله و كسي که غير خدا را عبادت كند ميشود و نيز اطلاق بر مفرد و جمع هر دو شده در قرآن مفرد مثل يُرِيدُونَ أَن يَتَحاكَمُوا إِلَي الطّاغُوتِ وَ قَد أُمِرُوا أَن يَكفُرُوا بِهِ نساء آيه 60، جمع مثل وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ بقره آيه 257، و مراد از عبده طاغوت در اينکه آيه طوائف يهود هستند که در ادوار متماديه از زمان موسي تا عيسي و بعد از آن در شرك سير داشتند چنانچه از كتب خود که منسوب بوحي است استخراج شده و ما در كلم الطيب مجلد اول در قطع تواتر تورات مفصلا نقل كردهايم و در اينکه تفسير هم مكرر اشاره شده.
أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً بدترين امكنه سقر است که سختترين دركات جهنم است و جايگاه آنها است چنانچه جايگاه مؤمنين بهترين درجات بهشت است حَسُنَت مُستَقَرًّا وَ مُقاماً فرقان آيه 76.
وَ أَضَلُّ عَن سَواءِ السَّبِيلِ اينکه اندازه گمراه شدند که مثل بوقلمون هر زماني يك راهي اختيار ميكردند و بر هيچ طريقه پا بر جا نبودند گاهي گوساله پرست گاهي گفتند اجعَل لَنا إِلهاً گاهي گفتند أَرِنَا اللّهَ جَهرَةً گاهي گفتند فَاذهَب أَنتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ اينست حال آنها در زمان موسي عليه السّلام با اينكه باو ايمان آورده بودند و او را پيغمبر اولوا العزم ميدانستند پس چه بوده
جلد 6 - صفحه 413
در ادوار بعد از موسي که مكرر ذكر شده خذلهم اللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پیامبر (ص)، مأمور افشاى سوابق ننگین اهل کتاب با توجه دادن آنان به گذشته شوم همکیشانشان (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک)
۲- اهل کتاب خود مبتلا به رفتارى بدتر از آنچه براى مؤمنان، ناروا مى پنداشتند. (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه) مشارالیه «ذلک» مى تواند ایمان مؤمنان به تمامى انبیا و کتب آسمانى که در آیه قبل مطرح شده است، باشد. بر این تقدیر قرآن براى مماشرت با اهل کتاب مى گوید بر فرض که ایمان مؤمنان به قرآن و دیگر کتب آسمانى ناروا باشد که نیست اعمال و رفتار خودتان بسیار بدتر و شنیع تر است، بنگرید چه ها کرده اید.
۳- اهل کتاب داراى سوابقى ننگینتر و ناپسندتر از فسق و تبهکارى آنان (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه) برداشت فوق بر این مبناست که ذلک اشاره باشد به «فسقى» که از «ان اکثرکم فسقون»، استفاده مى شود.
۴- تاریخ اهل کتاب آگنده از گناهانى پلیدتر از گناه ایرادشان بر اهل ایمان (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک) بنابر اینکه ذلک اشاره باشد به ایراد اهل کتاب به مؤمنان که از جمله «اهل تنقمون» استفاده مى شود ; یعنى ایراد اهل کتاب به مؤمنان زشت و گناه است و از آن بدتر، اعمالى است که براى آنها در این آیه ذکر شده است.
۵- گروهى از اهل کتاب، گرفتار لعنت و غضب خداوند (من لعنه اللّه و غضب علیه)
۶- خداوند گروهى از اهل کتاب را به میمون و خوک مسخ کرد. (و جعل منهم القردة و الخنازیر) بسیارى از مفسران بر آنند که اصحاب سبت یهودیانى که با حیله هاى شرعى قداست روز شنبه را شکستند به میمون تبدیل شدند و آن گروه از مسیحیان که مائده نازل شده بر عیسى (ع) را منکر شدند به خوک مبدل گشتند.
۷- گرایش گروهى از اهل کتاب به بت پرستى و عبادت غیر خدا (و عبد الطغوت) طاغوت از ماده «طغى» به معناى طغیانگر و متجاوز است و اهل لغت آن را بر شیطان، بت و سران کفر و ضلالت اطلاق کرده اند.
۸- گروهى از اهل کتاب، مطیع و فرمانبردار سران کفر و ضلالت (و عبد الطغوت)
۹- گرفتارى اهل کتاب به لعنت و غضب خداوند، پرستش طاغوت و مسخ شدنشان به میمون و خوک، سزاى رفتارهاى زشت آنان (هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه من لعنه ... و عبد الطغوت) کلمه «مثوبة» (سزا و جزا) مى رساند که غضب و ... به عنوان پیامدهاى شومى است که اعمال نارواى اهل کتاب آنها را اقتضا مى کرده است.
۱۰- رضایت یهودیان و مسیحیان عصر بعثت از رفتارهاى ناپسند نیاکان خویش (هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه ... و عبد الطغوت) سرزنش یهودیان و مسیحیان عصر بعثت به خاطر رفتار ناپسند پیشینیان آنان، مى تواند حاکى از رضایشتان به آن رفتار باشد.
۱۱- اعمال نارواى آدمى هر یک داراى کیفرى مناسب، در پیشگاه خداوند (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه)
۱۲- تفاوت کیفرهاى الهى، نشاندهنده میزان پلیدى گناهان (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه)
۱۳- گرفتاران به لعنت و غضب خدا، مسخ شدگان و طاغوت پرستان اهل کتاب خود سزاوار استهزا و نه مؤمنان به خدا و کتب آسمانى (الذین اتخذوا دینکم هزواً ... منهم القردة و الخنازیر و عبد الطغوت)
۱۴- بیان سرنوشت شوم بدکاران و تحلیل تاریخ گذشتگان، از روشهاى قرآن براى هدایت بشر و بازدارى آنان از رفتارهاى ناپسند (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة عند اللّه)
۱۵- فرمانبرى از طغیانگران، ناسازگار با ایمان به خدا و کتب آسمانى (هل تنقمون منا الا ان ءامنا باللّه ... و عبد الطغوت) توصیف پیشینیان یهود و نصارا به بندگى و اطاعت طاغوت در پاسخ استهزاى اهل کتاب نسبت به مؤمنان، حاکى از ناسازگارى ایمان به خدا با اطاعت طاغوت است.
۱۶- گرفتاران به لعنت الهى و غضب الهى، مسخ شدگان و طاغوت پرستان، داراى بدترین جایگاه و منزلت در پیشگاه خداوند (من لعنه اللّه ... و عبد الطغوت أولئک شر مکاناً و اضل عن سواء السبیل) با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل که روى سخن را با اهل کتاب قرار داده بود.
۱۷- بدترین جایگاه دوزخ از آن مسخ شدگان، پرستندگان طاغوت، گرفتاران به لعنت و غضب الهى است. (من لعنه اللّه و غضب علیه و جعل منهم ... أولئک شر مکاناً و اضل عن سواء السبیل) برخى از مفسران «مکاناً» را جایگاه دوزخى توصیف شدگان دانسته اند.
۱۸- طاغوت پرستان، مسخ شدگان و گرفتاران به لعنت و غضب الهى، گمراهترین مردمان از راه راست (من لعنه اللّه ... و عبد الطغوت أولئک شر مکاناً و اضل عن سواء السبیل)
۱۹- پیشینیان اهل کتاب بر اثر گرفتارى به لعنت و غضب خدا و در آمدن به شکل میمون و خوک و پرستش طاغوت -، داراى بدترین جایگاه و منزلت در پیشگاه خداوند (من لعنه اللّه ... أولئک شر مکاناً و اضل عن سواء السبیل)
۲۰- عقوبت سنگینتر، بازتاب ضلالت افزونتر (قل هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبة ... اضل عن سواء السبیل)
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۱، ۳
- اهل کتاب: استهزاى اهل کتاب ۱۳ ; انتقاد اهل کتاب ۴ ; انحراف در اهل کتاب ۸ ; اهل کتاب و مؤمنان ۲، ۴، ۱۳ ; بت پرستى در اهل کتاب ۷ ; تاریخ اهل کتاب ۴ ; رفتار اهل کتاب ۲، ۹ ; سابقه اهل کتاب ۱، ۳، ۴ ; شرک در اهل کتاب ۷ ; طاغوت پرستى اهل کتاب ۹، ۱۳ ; فسق اهل کتاب ۳ ; کیفر اهل کتاب ۹ ; گمراهى نیاکان اهل کتاب ۱۹ ; گناه اهل کتاب ۴ ; لعن بر اهل کتاب ۵، ۹ ; مسخ اهل کتاب ۶، ۹، ۱۳ ; مغضوبیت اهل کتاب ۵، ۹
- ایمان: آثار ایمان ۱۵ ; ایمان به خدا ۱۵ ; ایمان به کتب آسمانى ۱۵ ; متعلق ایمان ۱۵
- بدکاران: فرجام بدکاران ۱۴
- پیشینیان: تاریخ پیشینیان ۱۴
- خدا: غضب خدا ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ ; کیفرهاى خدا ۱۱، ۱۲ ; لعن خدا ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹
- رفتار: موانع رفتار ناپسند ۱۴
- رهبران کفر: اطاعت از رهبران کفر ۸
- رهبران گمراهى: اطاعت از رهبران گمراهى ۸
- طاغوت: اطاعت از طاغوت ۱۵
- طاغوت پرستان: استهزاى طاغوت پرستان ۱۳ ; جایگاه طاغوت پرستان ۱۶، ۱۷ ; طاغوت پرستان در جهنّم ۱۷ ; گمراهى طاغوت پرستان ۱۸، ۱۹
- عمل: کیفر عمل ناپسند ۱۱
- کیفر: تفاوت در کیفر ۱۲ ; مراتب کیفر ۲۰
- گمراهان:۱۸، ۱۹
- گمراهى: کیفر گمراهى ۲۰
- گناه: رضایت به گناه ۱۰ ; کیفر گناه ۱۲ ; مراتب گناه ۱۲
- محمّد (ص): افشاگرى محمّد (ص) ۱ ; محمّد (ص) و اهل کتاب ۱ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱
- مسخ: به خوک ۶، ۹، ۱۹ ; مسخ به میمون ۶، ۹، ۱۹
- مسخ شدگان: استهزاى مسخ شدگان ۱۳ ; جایگاه مسخ شدگان ۱۶، ۱۷ ; گمراهى مسخ شدگان ۱۸، ۱۹ ; مسخ شدگان در جهنّم ۱۷
- مسیحیان: صدر اسلام ۱۰ ; نیاکان مسیحیان ۱۰
- مشمولان لعن:۵، ۹، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۹ گمراهى مشمولان لعن ۵، ۹، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۹ ۱۸
- مغضوبان خدا:۵، ۹، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۹ گمراهى مغضوبان خدا ۵، ۹، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۹ ۱۸
- نظام جزایى:۱۱، ۱۲
- هدایت: روش هدایت ۱۴
- یهود: نیاکان یهود ۱۰ ; یهود صدر اسلام ۱۰