ریشه لعن: تفاوت میان نسخهها
(Added root proximity by QBot) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۴
تکرار در قرآن: ۴۱(بار)
قاموس قرآن
راندن و دور كردن. «لَعَنَهُ لَعْناً: طَرَدَهُ وَ اَبْعَدَهُ عَنِ الْخَيْرِ» در مفردات گفته: لعن به معنى طرد و دور كردن از روى غضب است. آن از خدا در آخرت عذاب و در دنيا انقطاع از قبول رحمت و توفيق خداست و از انسان نفرين است نسبت به غير. [بقره:88]. بلكه خدا آنها را در اثر كفرشان از رحمت خويش دور كرده است [احزاب:64]. [بقره:159]. يعنى لاعنون از خدا خواهند كه كتمان كنندگان آيات را از رحمت خويش دور كند. [بقره:161]. لعنت در اينجا به معنى عذاب است. اصناف زير در قرآن كريم مورد لعنت اند: 1- كفار به طور مطلق. [احزاب:64]. 2- منافقان. [احزاب:61-60]. ايضاً [فتح:6]. 3- ابليس. [ص:78]. [نساء:118]. 4- آنانكه خدا و رسول را اذيت مىكنند: [احزاب:57]. 5- اهل فساد و قاطعان رحم: [محمّد:23-22]. با ملاحظه آيه ماقبل روشن مىشود كه مراد از «تَوَلَّيْتُمْ» اعراض از حق و جهاد است نه به معنى حكومت. 6- آنانكه آيات خدا و راههاى هدايت را كتمان كرده و مخفى مىدارند. [بقره:159].اينان در كتمان حق هم به خدا خيانت كردهاند و همه به مردم. لذا خدا به آنها لعنت كرده و مردم از خدا به آنها لعنت مىخواهند. 7- ستمكاران: [هود:18]. [اعراف:44]. ظاهراً منظور ستمكاران كفار است رجوع شود به صدر هر دو آيه ايضاً آيه [غافر:52]. 8- شجره ملعنونه. [اسراء:60]. مراد از شجره ملعونه بنابر تحقيقى كه در «رأى» گذشت بنى اميه است. 9- آنانكه به زنان پاكدامن نسبت زنا بدهند. [نور:23]. لعان لعان و ملاعنه آن است كه مردى به زنش نسبت زنا بدهد و شاهد نداشته باشد بايد چهار دفعه بگويد: خدا را شاهد مىگيرم كه در اين نسبت راستگو هستم، در دفعه پنجم مىگويد: اگر دروغگو باشد لعنت خدا بر اوست. پس از آن زن چهار مرتبه مىگويد: خدا را شاهد مىگيرم كه او دروغ مىگويد، مرتبه پنجم مىگويد: غضب خدا بر او اگر مرد راست مىگويد. در اينصورت به يكديگر حرام ابدى مىشوند، اين مطلب در آيات 6 تا 9 سوره نور ذكر شده است، لعان ميان عويمر بن ساعده و زنش كه به وى نسبت زنا داده بود به وسيله رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» براى اولين بار واقع گرديد بنابر آنچه از تفسير قمى نقل شده است. به نقل مجمع: آن ميان هلال بن اميه و زنش واقع شد. ايضاً در نفى ولد لعان جارى است و آن اين است كه كسى بگويد: اين بچه از من نيست و زن آن را از زنا زائيده است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
لَعَنَهُمُ | ۶ |
فَلَعْنَةُ | ۱ |
يَلْعَنُهُمُ | ۲ |
اللاَّعِنُونَ | ۱ |
لَعْنَةُ | ۳ |
لَعْنَةَ | ۳ |
نَلْعَنَهُمْ | ۱ |
لَعَنَّا | ۱ |
يَلْعَنِ | ۱ |
لَعَنَهُ | ۳ |
لَعَنَّاهُمْ | ۱ |
لُعِنُوا | ۲ |
لُعِنَ | ۱ |
لَعَنَتْ | ۱ |
لَعْنَةً | ۳ |
اللَّعْنَةُ | ۲ |
اللَّعْنَةَ | ۱ |
الْمَلْعُونَةَ | ۱ |
يَلْعَنُ | ۱ |
مَلْعُونِينَ | ۱ |
لَعَنَ | ۱ |
الْعَنْهُمْ | ۱ |
لَعْناً | ۱ |
لَعْنَتِي | ۱ |
لَعَنَهُمْ | ۱ |