ریشه دهن: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
روغن. [مؤمنون:20] شجرة معطوف است به جنّات در آيه سابق و مراد از آن درخت زيتون است. «تنبت» به ضمّ اوّل و فتح آن از باب افعال و نصر ينصر هر دو خوانده شده است، صبغ به معنى خورش است يعنى بوسيله آب باران درختى به وجود آورديم كه در طور سينا مىرويد و روغن و براى خورندگان خورش با استفاده گوناگون از روغن زيتون است. [قلم:9] ادهان در اصل مثل تدهين به معنى روغن مالى كردن است ولى از آن مدارا و نرمى اراده مىشود (راغب) يعنى تكذيب كنندگان را اطاعت مكن كه آرزو دارند نرمى كنى ئ نرمى كنند و آنها در نكذيبشان ولى با تو خوش باشند ولى با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشى تو روغن مالى كنى و آنها روغن مالى كنند و حق ناديده گرفته شود. * [رحمن:37] وردة واحد ورد و آن به معنى مطلق گل است طبرسى فرموده: اسب ورد تآن است كه رنگش سفيد مايل به سرخى يا زردى باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولى اغلب سرخ رنگ مىباشد. دِهان بر وزن كتاب معناى اوّلى آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آن را جمع دُهن به معنى روغن دانسته است و نيز به معنى ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند به نظر مىآيد كه مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شكافته شدن و تخليه نيروها سرخ و مانند نه مانده روغن، داغ باشد. در آيات ديگر آمده [معارج:8] مهل به معنى مس يا آهن كداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غيره آمده است * [واقعة:81] مدهنون به نظر مىآيد به معنى بى اعتنايان است كه بى اعتنايى توعى از نرمى و روغن مالى و جدّى نگرفتن است يعنى آيا به اين قرآن بى اعتنائيد و آن را جدّى تلقى نمىكنيد؟ چنانكه تفسير جلالين آن را (متهاونون» گفته است. | روغن. [مؤمنون:20] شجرة معطوف است به جنّات در آيه سابق و مراد از آن درخت زيتون است. «تنبت» به ضمّ اوّل و فتح آن از باب افعال و نصر ينصر هر دو خوانده شده است، صبغ به معنى خورش است يعنى بوسيله آب باران درختى به وجود آورديم كه در طور سينا مىرويد و روغن و براى خورندگان خورش با استفاده گوناگون از روغن زيتون است. [قلم:9] ادهان در اصل مثل تدهين به معنى روغن مالى كردن است ولى از آن مدارا و نرمى اراده مىشود (راغب) يعنى تكذيب كنندگان را اطاعت مكن كه آرزو دارند نرمى كنى ئ نرمى كنند و آنها در نكذيبشان ولى با تو خوش باشند ولى با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشى تو روغن مالى كنى و آنها روغن مالى كنند و حق ناديده گرفته شود. * [رحمن:37] وردة واحد ورد و آن به معنى مطلق گل است طبرسى فرموده: اسب ورد تآن است كه رنگش سفيد مايل به سرخى يا زردى باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولى اغلب سرخ رنگ مىباشد. دِهان بر وزن كتاب معناى اوّلى آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آن را جمع دُهن به معنى روغن دانسته است و نيز به معنى ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند به نظر مىآيد كه مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شكافته شدن و تخليه نيروها سرخ و مانند نه مانده روغن، داغ باشد. در آيات ديگر آمده [معارج:8] مهل به معنى مس يا آهن كداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غيره آمده است * [واقعة:81] مدهنون به نظر مىآيد به معنى بى اعتنايان است كه بى اعتنايى توعى از نرمى و روغن مالى و جدّى نگرفتن است يعنى آيا به اين قرآن بى اعتنائيد و آن را جدّى تلقى نمىكنيد؟ چنانكه تفسير جلالين آن را (متهاونون» گفته است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ف:100, طوع:53, لا:53, کذب:45, ب:43, کم:39, دهن:36, لو:34, ودد:31, انن:29, کلل:27, ل:26, حلف:24, اکل:24, جعل:22, مهن:20, ايى:20, انتم:20, رزق:20, ک:20, ورد:20, صبغ:20, نبت:19, کون:19, حدث:19, ربب:17, هذا:17, سيناء:17, سمو:15, طور:15, الو:15, شقق:13, هدى:13, من:13, همز:13, الى:13, خرج:12, علم:12, ا:12, فى:12, کما:10, نعم:10, شجر:10, اذا:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲
تکرار در قرآن: ۵(بار)
قاموس قرآن
روغن. [مؤمنون:20] شجرة معطوف است به جنّات در آيه سابق و مراد از آن درخت زيتون است. «تنبت» به ضمّ اوّل و فتح آن از باب افعال و نصر ينصر هر دو خوانده شده است، صبغ به معنى خورش است يعنى بوسيله آب باران درختى به وجود آورديم كه در طور سينا مىرويد و روغن و براى خورندگان خورش با استفاده گوناگون از روغن زيتون است. [قلم:9] ادهان در اصل مثل تدهين به معنى روغن مالى كردن است ولى از آن مدارا و نرمى اراده مىشود (راغب) يعنى تكذيب كنندگان را اطاعت مكن كه آرزو دارند نرمى كنى ئ نرمى كنند و آنها در نكذيبشان ولى با تو خوش باشند ولى با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشى تو روغن مالى كنى و آنها روغن مالى كنند و حق ناديده گرفته شود. * [رحمن:37] وردة واحد ورد و آن به معنى مطلق گل است طبرسى فرموده: اسب ورد تآن است كه رنگش سفيد مايل به سرخى يا زردى باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولى اغلب سرخ رنگ مىباشد. دِهان بر وزن كتاب معناى اوّلى آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آن را جمع دُهن به معنى روغن دانسته است و نيز به معنى ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند به نظر مىآيد كه مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شكافته شدن و تخليه نيروها سرخ و مانند نه مانده روغن، داغ باشد. در آيات ديگر آمده [معارج:8] مهل به معنى مس يا آهن كداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غيره آمده است * [واقعة:81] مدهنون به نظر مىآيد به معنى بى اعتنايان است كه بى اعتنايى توعى از نرمى و روغن مالى و جدّى نگرفتن است يعنى آيا به اين قرآن بى اعتنائيد و آن را جدّى تلقى نمىكنيد؟ چنانكه تفسير جلالين آن را (متهاونون» گفته است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
بِالدُّهْنِ | ۱ |
کَالدِّهَانِ | ۱ |
مُدْهِنُونَ | ۱ |
تُدْهِنُ | ۱ |
فَيُدْهِنُونَ | ۱ |