ریشه فخر: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
باليدن به مال و جاه. «اَلْفَخْرُ اَلْمُباهاةُ فِى الْاَشْياءِ الْخارِجَةِ عَنِ الْاِنْسانِ كَالْمالِ وَالْجاهِ» (مفردات) [لقمان:18]. مختال به معنى متكبرو فخور به معنى بالنده و نازنده است. تكبر در نفس آدمى و فخر اظهار و شمردن اسباب تكبر و باليدن بر آنهاست و هر دو صيغه مبالغهاند يعنى خدا هيچ متكبر نازنده را دوست ندارد. فخور چهار بار در قرآن مجيد آمده سه بار توأم با «مختال» و يكبار [هود:10]. فرح نيز شادى از روى تكبر است. آيات به نظر مىدهند كه باليدن از لوازم تكبر است. [رحمن:14]. معنى آيه در صلصال گذشت. | باليدن به مال و جاه. «اَلْفَخْرُ اَلْمُباهاةُ فِى الْاَشْياءِ الْخارِجَةِ عَنِ الْاِنْسانِ كَالْمالِ وَالْجاهِ» (مفردات) [لقمان:18]. مختال به معنى متكبرو فخور به معنى بالنده و نازنده است. تكبر در نفس آدمى و فخر اظهار و شمردن اسباب تكبر و باليدن بر آنهاست و هر دو صيغه مبالغهاند يعنى خدا هيچ متكبر نازنده را دوست ندارد. فخور چهار بار در قرآن مجيد آمده سه بار توأم با «مختال» و يكبار [هود:10]. فرح نيز شادى از روى تكبر است. آيات به نظر مىدهند كه باليدن از لوازم تكبر است. [رحمن:14]. معنى آيه در صلصال گذشت. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, الذين:82, بخل:79, خيل:77, ک:67, انس:61, حبب:59, لا:51, امر:49, کلل:49, فى:46, خلق:46, وله:43, ل:41, انن:38, ب:38, اله:36, قصد:33, الا:33, کم:33, صلصل:31, بين:31, زين:31, کون:28, صبر:28, لهو:28, الله:28, جنن:28, فرح:28, لعب:25, کثر:25, مشى:25, ه:25, ما:25, عمل:25, صلح:23, کذب:23, مرج:23, دنو:23, غضض:23, حيى:20, ى:20, کما:20, مول:20, اول:20, کتم:18, ولد:18, ن:18, نور:18, صوت:18, ربب:18, عن:15, هم:15, الى:15, ولى:15, مثل:13, سوء:13, علم:13, اتى:10, ذهب:10, مرح:10, غوث:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱
تکرار در قرآن: ۶(بار)
در حال بارگیری...
«فخر» به معناى کسى است که نسبت به دیگران بسیار فخر فروشى مى کند، تفاوت «مختال» و «فخور» در این است که: اولى، اشاره به تخیلات کبرآلود ذهنى است، و دومى، به اعمال کبر آمیز خارجى.
قاموس قرآن
باليدن به مال و جاه. «اَلْفَخْرُ اَلْمُباهاةُ فِى الْاَشْياءِ الْخارِجَةِ عَنِ الْاِنْسانِ كَالْمالِ وَالْجاهِ» (مفردات) [لقمان:18]. مختال به معنى متكبرو فخور به معنى بالنده و نازنده است. تكبر در نفس آدمى و فخر اظهار و شمردن اسباب تكبر و باليدن بر آنهاست و هر دو صيغه مبالغهاند يعنى خدا هيچ متكبر نازنده را دوست ندارد. فخور چهار بار در قرآن مجيد آمده سه بار توأم با «مختال» و يكبار [هود:10]. فرح نيز شادى از روى تكبر است. آيات به نظر مىدهند كه باليدن از لوازم تكبر است. [رحمن:14]. معنى آيه در صلصال گذشت.
ریشههای نزدیک مکانی
من الذين بخل خيل ک انس حبب لا امر کلل فى خلق وله ل انن ب اله قصد الا کم صلصل بين زين کون صبر لهو الله جنن فرح لعب کثر مشى ه ما عمل صلح کذب مرج دنو غضض حيى ى کما مول اول کتم ولد ن نور صوت ربب عن هم الى ولى مثل سوء علم اتى ذهب مرح غوث
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
فَخُوراً | ۱ |
فَخُورٌ | ۱ |
فَخُورٍ | ۲ |
کَالْفَخَّارِ | ۱ |
تَفَاخُرٌ | ۱ |