ریشه خفف: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
خفّ (بر وزن فلس) و خفّت (به كسر اوّل و فتح آن) به معنى سبكى است (اقرب) راغب مىگويد: خفيف در مقابل ثقيل است. تخفيف به معنى يبك كردن است «خفّفه: ضدّ ثقله» مثل [بقره:178] آن تخفيف و مرحمتى از پروردگار شماست. و مثل [بقره:86]. خفاف در آيه [توبه:41] جمع خفيف چنانكه ثقال جمع ثقيل است يعنى سبكباران و سنگينباران به جنگ بيرون رويد و در راه خدا با اموال و جانها جهاد كنيد. مراد از ثقيل بودن چنانكه گفتهاند، وجود موانع از بيرون رفتن است امثال اولاد، نبودن زاد و راحله، كثرت مشغله و غيره و مراد از سبك بودن عدم وجود موانع است. * [زخرف:54] معنى تحت اللفظى آن است كه از قوم خويش طلب سبكى كرد كه بر روى اطاعت كنند و با در نظر گرفتن آيات ما قبل كه فرعون به مردم گفت: آيا حكومت مصر از من نيست؟ آيا اين نهرها در زير درختان كاخ من جارى نيست؟ روشن مىشود كه منظور آن است: قوم خويش را بر سبكبارى در اطلعت وادار كرد پس از وى اطاعت نمودند. * [نحل:80] آنها را سبك مىشماريد در روز كوچ و در روز اقامت. [روم:60] آنانكه ايمان ندارند تو را به سبكسرى وا ندارد استخفاف در آيه اوّل و سوّم در مقام ذم بكار رفته است كه عبارت از سبكسرى و عدم تصميم و بى ارادگى است. * [اعراف:9]، [مؤمنون:103] و قارعه 8 نيز آمده است و مراد از آن سبك بودن ميزانهاست، در «وزن» خواهد آمدكه ظاهراً وزن فقط براى اعمال نيك بلكه سبب سبكى حسنات سبكى حسنات اند. | خفّ (بر وزن فلس) و خفّت (به كسر اوّل و فتح آن) به معنى سبكى است (اقرب) راغب مىگويد: خفيف در مقابل ثقيل است. تخفيف به معنى يبك كردن است «خفّفه: ضدّ ثقله» مثل [بقره:178] آن تخفيف و مرحمتى از پروردگار شماست. و مثل [بقره:86]. خفاف در آيه [توبه:41] جمع خفيف چنانكه ثقال جمع ثقيل است يعنى سبكباران و سنگينباران به جنگ بيرون رويد و در راه خدا با اموال و جانها جهاد كنيد. مراد از ثقيل بودن چنانكه گفتهاند، وجود موانع از بيرون رفتن است امثال اولاد، نبودن زاد و راحله، كثرت مشغله و غيره و مراد از سبك بودن عدم وجود موانع است. * [زخرف:54] معنى تحت اللفظى آن است كه از قوم خويش طلب سبكى كرد كه بر روى اطاعت كنند و با در نظر گرفتن آيات ما قبل كه فرعون به مردم گفت: آيا حكومت مصر از من نيست؟ آيا اين نهرها در زير درختان كاخ من جارى نيست؟ روشن مىشود كه منظور آن است: قوم خويش را بر سبكبارى در اطلعت وادار كرد پس از وى اطاعت نمودند. * [نحل:80] آنها را سبك مىشماريد در روز كوچ و در روز اقامت. [روم:60] آنانكه ايمان ندارند تو را به سبكسرى وا ندارد استخفاف در آيه اوّل و سوّم در مقام ذم بكار رفته است كه عبارت از سبكسرى و عدم تصميم و بى ارادگى است. * [اعراف:9]، [مؤمنون:103] و قارعه 8 نيز آمده است و مراد از آن سبك بودن ميزانهاست، در «وزن» خواهد آمدكه ظاهراً وزن فقط براى اعمال نيك بلكه سبب سبكى حسنات سبكى حسنات اند. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ف:100, لا:96, هم:95, ه:73, عن:72, من:65, کم:61, ها:48, عذب:45, ب:41, وزن:40, الذين:38, اله:38, وله:36, اول:34, فى:34, الله:33, يوم:27, فلح:26, ثقل:26, قوم:26, حمل:25, ملک:25, ربب:24, انس:24, لئک:22, ذلک:22, ل:21, نظر:21, ک:20, خلد:20, جمع:20, انن:20, قرن:18, بيت:17, نفس:17, اين:17, نفر:17, حکم:17, دعو:17, ان:17, عزز:16, جهد:16, أما:16, فقه:16, رضو:16, اون:16, موت:16, نعم:16, نن:16, حقق:16, اذا:16, رئى:16, مرر:16, نا:16, جهنم:16, حسن:16, خسر:16, لما:16, امم:16, عيش:16, جلد:16, الک:16, ميل:16, خلق:16, ظعن:16, ظلم:15, اخر:15, رحم:15, الى:15, غشى:15, طوع:15, عظم:14, يقن:14, يا:14, غشو:14, ضعف:14, دنو:14, ما:14, مول:14, هو:14, على:14, هوى:14, مع:14, قول:14, رود:14, جىء:13, ا:13, خزن:13, نور:13, قضى:13, حيى:13, ادى:13, علم:13, قد:13, علو:13, نصر:13, وعد:13, ايى:13, الا:13, او:12, عرف:12, عدو:12, هى:12, عتب:12, شرى:12, جعل:12, لم:12, سکن:11, جزى:11, بعد:11, سبل:10, صوف:10, کون:10, صبر:10, کلل:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۹
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
قاموس قرآن
خفّ (بر وزن فلس) و خفّت (به كسر اوّل و فتح آن) به معنى سبكى است (اقرب) راغب مىگويد: خفيف در مقابل ثقيل است. تخفيف به معنى يبك كردن است «خفّفه: ضدّ ثقله» مثل [بقره:178] آن تخفيف و مرحمتى از پروردگار شماست. و مثل [بقره:86]. خفاف در آيه [توبه:41] جمع خفيف چنانكه ثقال جمع ثقيل است يعنى سبكباران و سنگينباران به جنگ بيرون رويد و در راه خدا با اموال و جانها جهاد كنيد. مراد از ثقيل بودن چنانكه گفتهاند، وجود موانع از بيرون رفتن است امثال اولاد، نبودن زاد و راحله، كثرت مشغله و غيره و مراد از سبك بودن عدم وجود موانع است. * [زخرف:54] معنى تحت اللفظى آن است كه از قوم خويش طلب سبكى كرد كه بر روى اطاعت كنند و با در نظر گرفتن آيات ما قبل كه فرعون به مردم گفت: آيا حكومت مصر از من نيست؟ آيا اين نهرها در زير درختان كاخ من جارى نيست؟ روشن مىشود كه منظور آن است: قوم خويش را بر سبكبارى در اطلعت وادار كرد پس از وى اطاعت نمودند. * [نحل:80] آنها را سبك مىشماريد در روز كوچ و در روز اقامت. [روم:60] آنانكه ايمان ندارند تو را به سبكسرى وا ندارد استخفاف در آيه اوّل و سوّم در مقام ذم بكار رفته است كه عبارت از سبكسرى و عدم تصميم و بى ارادگى است. * [اعراف:9]، [مؤمنون:103] و قارعه 8 نيز آمده است و مراد از آن سبك بودن ميزانهاست، در «وزن» خواهد آمدكه ظاهراً وزن فقط براى اعمال نيك بلكه سبب سبكى حسنات سبكى حسنات اند.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يُخَفَّفُ | ۵ |
تَخْفِيفٌ | ۱ |
يُخَفِّفَ | ۱ |
خَفَّتْ | ۳ |
خَفِيفاً | ۱ |
خَفَّفَ | ۱ |
خِفَافاً | ۱ |
تَسْتَخِفُّونَهَا | ۱ |
يَسْتَخِفَّنَّکَ | ۱ |
يُخَفِّفْ | ۱ |
فَاسْتَخَفَ | ۱ |