سبإ ٢٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و سود ندهد شفاعت نزد او جز برای آنکه دستور دهدش تا گاهی که گرفته شود طپیدن هراس از دلهای ایشان گویند چه گفت پروردگار شما گویند حقّ را و او است برتر بزرگوار | |-|معزی=و سود ندهد شفاعت نزد او جز برای آنکه دستور دهدش تا گاهی که گرفته شود طپیدن هراس از دلهای ایشان گویند چه گفت پروردگار شما گویند حقّ را و او است برتر بزرگوار | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = | {{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = سبإ ٢٢ | بعدی = سبإ ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::25|٢٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ»: (نگا: بقره / و طه / انبیاء / ، نجم / ). «فُزِّعَ»: هراس برطرف شد. باب تفعیل فَزَعَ، برای سلب است. «قَالُوا: مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ»: این جمله جنبه مژده به یکدیگر را دارد و بیانگر اوج شادی شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان است. «الْحَقَّ»: درست. مراد اجازه شفاعت برابر شرائط مذکور آیات دیگر قرآن است. | «لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ»: (نگا: بقره / و طه / انبیاء / ، نجم / ). «فُزِّعَ»: هراس برطرف شد. باب تفعیل فَزَعَ، برای سلب است. «قَالُوا: مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ»: این جمله جنبه مژده به یکدیگر را دارد و بیانگر اوج شادی شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان است. «الْحَقَّ»: درست. مراد اجازه شفاعت برابر شرائط مذکور آیات دیگر قرآن است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۵
ترجمه
سبإ ٢٢ | آیه ٢٣ | سبإ ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ»: (نگا: بقره / و طه / انبیاء / ، نجم / ). «فُزِّعَ»: هراس برطرف شد. باب تفعیل فَزَعَ، برای سلب است. «قَالُوا: مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ»: این جمله جنبه مژده به یکدیگر را دارد و بیانگر اوج شادی شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان است. «الْحَقَّ»: درست. مراد اجازه شفاعت برابر شرائط مذکور آیات دیگر قرآن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
اللَّهُ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ... (۴) إِنَ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِي... (۴) يَوْمَئِذٍ لاَ تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ... (۴) يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ... (۱) اللَّهُ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ... (۴) يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ... (۱) وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِي... (۲) لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا... (۱) وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِي... (۲)
قُلْ مَنْ رَبُ السَّمَاوَاتِ وَ... (۷) يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَکْثَرُهُمْ... (۰) لاَ يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ... (۱) مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۳۰، سوره سباء
- ابطال الوهيت آلهه مشركين با استدلال به اينكه آنها دعاى كسى را اجابت نمى كنند
- توضيح معناى اينكه فرمود: ((و لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له ))
- حكايت تذلل و خشيت ملائكه در مقابل خداوند
- بيان اختلاف مراتب ملائكه و مقامات متفاوت آنها
- اقوال ديگر در تفسير و بيان مراد اين آيه شريفه
- احتجاج ديگرى عليه مشركين با پرسش از خود مشركين درباره روزى دهنده آنان
- روز قيامت روز جمع و فتح است
- احتجاح ديگر: خدايان خود را به من نشان بدهيد...
- معناى آيه : ((و ما ارسلنا الا كافة للناس ...))
- تقرير برهانى كه با بيان عموميت رسالت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) برتوحيد و نفى الهه و شركاء متضممن است
- بحث روايتى (چند روايت در ذيل آيه : ((حتى اذا فزع عن قلوبهم ...)) و آيه : ((و ماارسلناك الا كافة للناس ))
نکات آیه
۱ - هیچ شفاعتى در پیشگاه خداوند مفید و ثمربخش نیست، مگر به اذن خود او. (و لاتنفع الشفعة عنده إلاّ لمن أذن له)
۲ - عقیده مشرکان به شفاعت خدایانشان در پیشگاه خدا براى آنان (قل ادعوا الذین زعمتم من دون اللّه لایملکون مثقال ذرّة ... و لاتنفع الشفعة عنده إلاّ لمن أذن له) ذکر عدم فایده شفاعت شفاعت کننده اى در پیشگاه خداوند به جز شفاعت کسانى که خود خدا به آنان اذن داده است; مى رساند که مشرکان اعتقاد داشته اند که خدایان ادعایى آنان نقش شفاعت کننده دارند. خداوند نیز درصدد رد آن گمان و پندار است.
۳ - کسى مشمول شفاعت شفیعان قرار مى گیرد که خداوند اذن و اجازه بدهد. (و لاتنفع الشفعة عنده إلاّ لمن أذن له) مراد از «من» در «لمن» احتمال دارد شفیع و یا مشفوع له باشد. بنابر احتمال دوم، برداشت یاد شده به دست مى آید. گفتنى است که لام «له» نیز مى تواند براى تعلیل باشد که در این صورت جمله چنین مى شود: «إلاّ وقع الإذن للشفیع لأجله».
۴ - وجود شفیعانى چند در قیامت و امکان شفاعت کردن آنان از دیگران با اذن خداوند (و لاتنفع الشفعة عنده إلاّ لمن أذن له) از این که خداوند فرمود بدون اذن من شفاعت مفید نیست، مى توان استفاده کرد که اصل شفاعت در قیامت مسلم است; منتها تأثیر آن تنها با اذن الهى خواهد بود.
۵ - با صدور امر خداوند درباره شفاعت، قلب هاى مضطرب و در هراس، از هراس خالى مى شود. (حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربکّم) «فزع عن» به معناى زوال فزع و هراس است (مفردات راغب).
۶ - شفاعت کنندگان قبل از دریافت امر خدا، در حال هراس و اضطراب خواهند بود. (حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربکم) بنابراین که مرجع ضمیر «قلوبهم» شفاعت کنندگان باشد - که از جمله آنان ملائکه اند - برداشت یاد شده به دست مى آید.
۷ - با صدور فرمان خداوند درباره شفاعت، اضطراب شفاعت کنندگان برطرف مى شود. (حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربّکم)
۸ - منتظران شفاعت، پس از خبردار شدن از امر خدا درباره آن، سؤال مى کنند که پروردگار چه گفته است؟ (حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربّکم) بنابراین که فاعل «قالوا»، «من» در «لمن» باشد و مراد از آن شفاعت شوندگان باشند، نکته یاد شده قابل استفاده است. گفتنى است که متعلق «ماذا قال» ذکر نشده و به قرینه بحث شفاعت، احتمال دارد متعلق آن درباره شفاعت باشد.
۹ - شفیعان، در پى آگاهى از امر خدا درباره شفاعت، از همدیگر مى پرسند خداوند چه فرموده است؟ (حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربّکم)
۱۰ - جواب شفاعت کنندگان به سؤال یکدیگر درباره فرمان خداوند، این است که هر آنچه خداوند فرموده، حق است. (قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ) برداشت یاد شده بر این اساس است که مرجع ضمیر فاعلى «قالوا»ى دوم، شفیعان باشد.
۱۱ - رتبه شفیعان نسبت به یکدیگر، متفاوت است. (قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ) بنابراین که مرجع ضمیر هر دو «قالوا» در این آیه، شفاعت کنندگان باشد; به دست مى آید که برخى از شفاعت پرسیده اند و جاى ابهام براى آنان بوده است و برخى دیگر گفته خداوند را حق اعلام کرده اند. این نکته نشان مى دهد که گروه دوم، رتبه اى برتر از گروه اوّل دارند.
۱۲ - پاسخ شفیعان به سؤال منتظران شفاعت درباره فرمان خداوند نسبت به آن، این است که خدا حق گفته است. (قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ) بنابراین که مرجع ضمیر فاعلى «قالوا»ى اول، منتظران شفاعت و مرجع ضمیر فاعلى «قالوا»ى دوم، شفاعت کنندگان باشد، نکته یاد شده به دست مى آید.
۱۳ - ربوبیت خداوند، مقتضى اظهار حق براى بندگان (قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ)
۱۴ - خداوند، «علىّ» (عالى رتبه) و «کبیر» (بسیار بزرگ) است. (و هو العلىّ الکبیر)
۱۵ - شفاعت کنندگان، معتقد به عالى رتبه و بسیار بزرگ بودن خداوند. (قالوا الحقّ و هو العلىّ الکبیر) بنابراین که عبارت «و هو العلىّ الکبیر» مقول قول «قالوا» باشد و مرجع ضمیر «قالوا» شفاعت کنندگان باشد، استفاده مى شود که آنان چنین عقیده اى دارند.
۱۶ - اذن خداوند به شفاعت در قیامت، جلوه بلندمرتبگى و بزرگى او (لمن أذن له ... و هو العلىّ الکبیر) یادآورى دو صفت «العلىّ الکبیر» در پایان مسأله اذن خداوند به شفاعت، مى تواند حاکى از حقیقت یاد شده باشد.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: على ۱۴; کبیر ۱۴
- حق: اظهار حق ۱۳
- خدا: آثار اذن خدا ۱، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۶; آثار ربوبیت خدا ۱۳; اذن خدا ۸، ۹، ۱۰، ۱۲; حقانیت سخن خدا ۱۰، ۱۲; نشانه هاى عظمت خدا ۱۶; نشانه هاى علو خدا ۱۶
- شفاعت: اجازه شفاعت ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۶; پرسش درباره شفاعت ۸، ۹، ۱۰، ۱۲; شرایط شفاعت ۱، ۳
- شفیعان: اضطراب شفیعان در قیامت ۶; پاسخ شفیعان ۱۰، ۱۲; پرسش شفیعان ۹; رفع اضطراب شفیعان ۷; شفیعان در قیامت ۴; عقیده شفیعان ۱۵; مراتب شفیعان ۱۱
- عقیده: عقیده به علو خدا ۱۵
- قیامت: شفاعت در قیامت ۴; عوامل رفع اضطراب در قیامت ۵، ۶، ۷
- گناهکاران: پرسش گناهکاران ۸
- مشرکان: عقیده مشرکان ۲
- معبودان باطل: شفاعت معبودان باطل ۲