النمل ٩١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=جز این نیست که فرمان داده شدم که پرستش کنم پروردگار این شهر را آنکه حرامش گردانید و برای او است همه چیز و دستور داده شدم که باشم از اسلامآرندگان | |-|معزی=جز این نیست که فرمان داده شدم که پرستش کنم پروردگار این شهر را آنکه حرامش گردانید و برای او است همه چیز و دستور داده شدم که باشم از اسلامآرندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::91|٩١]] | قبلی = النمل ٩٠ | بعدی = النمل ٩٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«رَبِّ»: خداوند. صاحب. «هذِهِ الْبَلْدَةِ»: این شهر. مراد مکّه مشرّفه است. «حَرَّمَهَا»: آن را حرمت و کرامت بخشیده است. آن را حرام کرده است (نگا: مائده / و ، ابراهیم / ). «الْمُسْلِمِینَ»: تسلیم شوندگان. منقادان. مخلصان. | «رَبِّ»: خداوند. صاحب. «هذِهِ الْبَلْدَةِ»: این شهر. مراد مکّه مشرّفه است. «حَرَّمَهَا»: آن را حرمت و کرامت بخشیده است. آن را حرام کرده است (نگا: مائده / و ، ابراهیم / ). «الْمُسْلِمِینَ»: تسلیم شوندگان. منقادان. مخلصان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱
ترجمه
النمل ٩٠ | آیه ٩١ | النمل ٩٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَبِّ»: خداوند. صاحب. «هذِهِ الْبَلْدَةِ»: این شهر. مراد مکّه مشرّفه است. «حَرَّمَهَا»: آن را حرمت و کرامت بخشیده است. آن را حرام کرده است (نگا: مائده / و ، ابراهیم / ). «الْمُسْلِمِینَ»: تسلیم شوندگان. منقادان. مخلصان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا... (۳) قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ... (۴) فَلْيَعْبُدُوا رَبَ هٰذَا الْبَيْتِ (۲)
الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ... (۰) فَلْيَعْبُدُوا رَبَ هٰذَا الْبَيْتِ (۲)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۹۳، سوره نمل
- مقصود از ((قول )) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
- مراد از ((آيات )) و خشر فوجى از هر امت در آيه : ((و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...))
- مقصود از نفخ در صور در آيه : ((و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...)) كدام نفخه است ؟
- وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند (صنع اللهالذى اتقن كل شى ء)
- حمل آيه : ((و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب )) بر حركت جوهرى و برحركت انتقالى زمين
- من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود
- رواياتى درباره مراد از ((دابة من الاءرض )) در آيه : ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض ))
- چند روايت راجع به مراد از ((حسنه )) در آيه : ((من جاء بالحسنة فله خير منها))
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص)، مأمور اعلام قاطعانه موضع استوار خویش مبنى بر توحید و نفى شرک (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة)
۲ - پرستش پروردگار یگانه و تسلیم محض در برابر او، پیام و هدف استوار و تغییرناپذیر پیامبر(ص) إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة ... أن أکون من المسلمین
۳ - خداوند، یگانه مالک تمامى مظاهر هستى (و له کلّ شىء) تقدیم «له» بیانگر حصر است; یعنى، همه چیز، تنها مال او است.
۴ - اعتقاد به ربوبیت خداوند و مالکیت او بر تمامى مظاهر هستى، مقتضى پرستیدن یگانه او (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة ... و له کلّ شىء) واژه «ربّ» و تعبیر «و له کلّ شىء» در حقیقت بیانگر فلسفه حصر پرستش انسان در برابر خدا است; یعنى، چون او پروردگار و مالک یگانه هستى است، پس عبودیت انسان باید تنها به درگاه او باشد.
۵ - شهر مکه، داراى اهمیت، کرامت و حرمت در پیشگاه خداوند (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) «هذه» اشاره به مکه دارد که به دلیل اهمیتش نزد خداوند، اختصاص به ذکر یافته است.
۶ - مکه مکرّمه، شهر خدا و خدا صاحب آن است. (أن أعبد ربّ هذه البلدة)
۷ - حرمت سرزمین مکه، داراى دیرینه و وضع شده از سوى خداوند (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) ماضى آمدن «حرّم» بیانگر دیر پا بودن حرمت مکه و انتساب آن (حرّم) به خداوند، بیانگر جعل آن از سوى او است.
۸ - اعتقاد مشرکان به حرمت و شرافت مکه و تقدّس آن (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) از این که آیه نسبت به شهر مکه تعبیر «هذه البلدة الذى حرّمها» آورده است، احتمالاً از آن جهت باشد که مشرکان آن را قبول داشته و تذکر آنان به امر مورد قبولشان، زمینه جذب و هدایت آنان را فراهم مى ساخته است.
۹ - پیامبر(ص) تسلیم محض در برابر پروردگار و تأثیرناپذیر از خصومت هاى مشرکان (و أُمرت أن أکون من المسلمین) با توجه به این که در آیات پیشین (از آیه ۵۹- به بعد)، خصومت ها و حق ناپذیرى هاى کافران مطرح بوده، در پى آمدن جمله «و أُمرت أن أکون من المسلیمن» مى رساند که: اى پیامبر! تو تسلیم محض در برابر خدا باش و به گفتار ناهنجار کافران بها مده.
۱۰ - پیامبر(ص) همانند همه مردم، مکلف به پرستش خداى یگانه و تسلیم شدن در برابر او (أُمرت أن أعبد ربّ هذه ... و أُمرت أن أکون من المسلمین) آمدن «أُمرت...» به صورت متکلم وحده، مى تواند از آن جهت باشد که بفهماند پیامبر(ص) نیز - با همه مقامات معنوى - مکلف به عبادت و تسلیم است و تعالى معنوى، سبب برداشته شدن تکلیف نمى شود.
۱۱ - تسلیم شدن در برابر خدا، تبلور عبودیت و بندگى انسان در پیشگاه او (أُمرت أن أعبد ربّ هذه... و أُمرت أن أکون من المسلمین) بر این فرض که «أُمرت أن أکون...» عطف تفسیرى بر «أُمرت أن أعبد...» باشد، مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: مالک آفرینش ۳
- تبلیغ: قاطعیت در تبلیغ ۱
- تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱۱; تسلیم به خدا ۲
- تکلیف: تکلیف همگانى ۱۰
- توحید: دعوت به توحید عبادى ۲; زمینه توحید عبادى ۴
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
- خدا: شهر خدا ۶; مالکیت خدا ۳، ۴
- عبودیت: نشانه هاى عبودیت ۱۱
- عقیده: آثار عقیده به ربوبیت خدا ۴; آثار عقیده به مالکیت خدا ۴
- محمد(ص): استقامت محمد(ص) ۹; انعطاف ناپذیرى محمد(ص) ۹; انقیاد محمد(ص) ۹، ۱۰; تعالیم محمد(ص) ۲; تکلیف محمد(ص) ۱۰; توحید عبادى محمد(ص) ۱۰; دشمنان محمد(ص) ۹; رسالت محمد(ص) ۱; شرک ستیزى محمد(ص) ۱; قاطعیت محمد(ص) ۱
- مشرکان: دشمنى مشرکان ۹; عقیده مشرکان ۸
- مکه: اهمیت مکه ۵; تاریخ مکه ۷; صاحب مکه ۶; فضیلت مکه ۵، ۶; قداست مکه ۵، ۷، ۸