الكهف ٧٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=گفت اگر پرسیدمت از چیزی پس از این همراهم نگیر به درست رسیدی از نزدم بهانه‌ای را
|-|معزی=گفت اگر پرسیدمت از چیزی پس از این همراهم نگیر به درست رسیدی از نزدم بهانه‌ای را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::76|٧٦]] | قبلی = الكهف ٧٥ | بعدی = الكهف ٧٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::76|٧٦]] | قبلی = الكهف ٧٥ | بعدی = الكهف ٧٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«بَعْدَهَا»: بعد از این مرتبه. بعد از این مسأله. «لا تُصَاحِبْنی»: با من مصاحبت و همدمی مکن. «قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً»: تو از جانب من معذوری. کار بدانجا رسیده است که عذر مرا بخواهی.
«بَعْدَهَا»: بعد از این مرتبه. بعد از این مسأله. «لا تُصَاحِبْنی»: با من مصاحبت و همدمی مکن. «قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً»: تو از جانب من معذوری. کار بدانجا رسیده است که عذر مرا بخواهی.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۱


ترجمه

(موسی) گفت: «بعد از این اگر درباره چیزی از تو سؤال کردم، دیگر با من همراهی نکن؛ (زیرا) از سوی من معذور خواهی بود!»

|موسى گفت: اگر از اين پس چيزى از تو پرسيدم، ديگر با من همراهى نكن و از جانب من البته معذور خواهى بود
[موسى‌] گفت: «اگر از اين پس چيزى از تو پرسيدم، ديگر با من همراهى مكن [و] از جانب من قطعاً معذور خواهى بود.»
موسی گفت: اگر بار دیگر از تو مؤاخذه و اعتراضی کردم از آن بعد با من ترک صحبت و رفاقت کن که از (تقصیر) من عذر موجه (بر متارکه دوستی) به دست خواهی داشت.
گفت: بعد از این اگر چیزی از تو پرسیدم، دیگر با من مصاحبت مکن [برای آنکه] از جانب من به عذر قابل قبولی رسیده ای [و برای جدا شدن از من دلیل قاطعی داری.]
گفت: اگر از اين پس از تو چيزى پرسم با من همراهى مكن، كه از جانب من معذور باشى.
گفت اگر بعد از این از تو درباره چیزی پرس و جو کردم با من همراهی مکن، که دیگر [در ترکم‌] معذور خواهی بود
گفت: اگر از اين پس تو را از چيزى بپرسم با من همراهى مكن، كه از سوى من هر آينه به عذرى رسيده‌اى- در ترك مصاحبت من معذور باشى-.
(موسی) گفت: اگر بعد از این، از تو درباره‌ی چیزی پرسیدم (و اعتراض کردم) با من همدم مشو، چرا که به نظرم معذور خواهی بود (از من جدا شوی).
(موسی) گفت: «اگر از این پس چیزی (درباره‌ی آنچه کردی) از تو بپرسم، دیگر با من همراهی مکن. از سوی من بی‌چون به عذری رسیده‌ای.»
گفت اگر پرسیدمت از چیزی پس از این همراهم نگیر به درست رسیدی از نزدم بهانه‌ای را


الكهف ٧٥ آیه ٧٦ الكهف ٧٧
سوره : سوره الكهف
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَعْدَهَا»: بعد از این مرتبه. بعد از این مسأله. «لا تُصَاحِبْنی»: با من مصاحبت و همدمی مکن. «قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّی عُذْراً»: تو از جانب من معذوری. کار بدانجا رسیده است که عذر مرا بخواهی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- موسى(ع)، از خضر(ع) براى تجربه صبر در برابر کارهاى غیرعادى آن حضرت خواستار آخرین فرصت شد. (قال إن سألتک عن شىء بعدها فلاتصحبنى)

۲- موسى(ع) خود را در صورت سؤال مجدد (سومین تخلّف) سزاوار محروم شدن از مصاحبت با خضر(ع) دانست. (قال إن سألتک من شىء بعدها فلاتصحبنى)

۳- مهلت دادن به خطاکاران و فراموش کاران تا سه مرتبه، امرى روا است. (قال إن سألتک عن شىء بعدها فلاتصحبنى) موسى(ع) در صورت تکرار ناشکیبایى براى بار سوم و عمل بر خلاف توصیه خضر، خود را مستحق جدایى و محرومیت از مصاحبت خضر(ع) دانست. بنابراین، مى توان گفت که تا سه مرتبه مهلت دادن به افراد، کارى قابل قبول است.

۴- موسى(ع) به ناتوانى خود از تحمّل کردار خضر(ع) و همراهى با وى پى برد. (قال ... قد بلغت من لدنّى عذرًا)

۵- موسى(ع) به معذور بودن خضر(ع) در جدا شدن از وى با مشاهده تخلّف او از پیمان سکوت در برابر کارهاى آن حضرت، اعتراف کرد. (قال إن سألتک ... قد بلغت من لدنّى عذرًا) جمله «قد بلغت من لدنّى عذراً» یعنى: «از دیدگاه من، به عذرى قابل قبول جهت ترک مصاحبت دست یافتى.». این جمله، به قرینه «قد»، مربوط به «إن سألتک...» نیست، بلکه اعتراف موسى(ع) به این است ترک مصاحبت تو با من، هم اکنون نیز دلیل موجهى دارد، ولى طالب مهلتى دیگر هستم.

۶- انتقاد از خود و انصاف در قضاوت نسبت به خویشتن و پذیرش مسؤولیت عملکرد خود، از صفات ارزشمند و شایسته است. (إن سألتک عن شىء بعدها فلاتصحبنى قد بلغت من لدنّى عذرًا) موسى(ع) با وجود آن که در مرحله قبل، عذر نسیان را مطرح کرد، ولى در این مرحله، اولاً، مسؤولیت عمل خود را بر عهده گرفت و ثانیاً، در مورد خود، رأیى منصفانه صادر کرد و خضر(ع) را در جدا شدن از او، محق دانست.

موضوعات مرتبط

  • خضر(ع): استمهال از خضر(ع) ۱; عوامل محرومیت از همراهى با خضر(ع) ۲; قصه خضر(ع) ۱، ۲، ۴، ۵; معذوریت خضر(ع) ۵
  • خطاکاران: مهلت به خطاکاران ۳
  • خود: انتقاد از خود ۶
  • صفات: صفات پسندیده ۶
  • فراموشکاران: مهلت به فراموشکاران ۳
  • قضاوت: عدالت در قضاوت ۶
  • مسؤولیت پذیرى ۶:
  • موسى(ع): آثار پرسشهاى موسى(ع) ۲; استمهال موسى(ع) ۱; اقرار موسى(ع) ۴، ۵; بینش موسى(ع) ۲; بى صبرى موسى(ع) ۵; عجز موسى(ع) ۴; عهدشکنى موسى(ع) ۵; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۴، ۵

منابع