الإسراء ٢٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و قرار مده با خدا خدائی دیگر را که بنشینی نکوهیده خوارشده | |-|معزی=و قرار مده با خدا خدائی دیگر را که بنشینی نکوهیده خوارشده | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::22|٢٢]] | قبلی = الإسراء ٢١ | بعدی = الإسراء ٢٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فَتَقْعُدَ»: که زمینگیر و حقیر شوی و بر خاک مذلّت نشینی و دستگیر و یاوری برای خود نبینی (نگا: آلعمران / . فعل (تَقْعُدَ) را به معنی (تَصِیرَ) ذکر کردهاند. «مَخْذُولاً»: زبون. خوار. به خود رها شده و بیکمک و یاری مانده. | «فَتَقْعُدَ»: که زمینگیر و حقیر شوی و بر خاک مذلّت نشینی و دستگیر و یاوری برای خود نبینی (نگا: آلعمران / . فعل (تَقْعُدَ) را به معنی (تَصِیرَ) ذکر کردهاند. «مَخْذُولاً»: زبون. خوار. به خود رها شده و بیکمک و یاری مانده. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۸
ترجمه
الإسراء ٢١ | آیه ٢٢ | الإسراء ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَتَقْعُدَ»: که زمینگیر و حقیر شوی و بر خاک مذلّت نشینی و دستگیر و یاوری برای خود نبینی (نگا: آلعمران / . فعل (تَقْعُدَ) را به معنی (تَصِیرَ) ذکر کردهاند. «مَخْذُولاً»: زبون. خوار. به خود رها شده و بیکمک و یاری مانده.
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۲، سوره اسرى
- توضيح در مورد اينكه قرآن بدانچه ((اقوم (( است هدايت مى كند واينكه اسلام دين((قيم (( است
- خداوند براى مؤ منان صالح العمل بر خود حق قرار داده است (ان لهم اجرا كبيرا)
- بيان اينكه انسان عجول بوده وآنسان كه در طلب خيرات است در پى شر نيز مى باشد(ويدع الانسان بالشر دعائه بالخير)
- دونكته كه آيه شريفه روشن مى شود
- مراد از آيت بودن شب وروز ومحوآيت ليل ومبصره بودن آيات نهار
- وجود قدرت وآزادى ، دليل ومجوز ارتكاب هر عملى نيست
- معناى ((طائر(( ومراد از جمله : ((وكل انسان الزمناه طائره فى عنقه ((
- عاقبت وسرنوشت انسان با اعمال ارادى واختيارى اولزوم وحتميت پيدا مى كند
- مقصود از كتابى كه در قيامت براى افراد انسان بيرون آورده مى شود (ونخرج له يومالقيمة كتابا يلقيه منشورا)
- هدايت هر كس به سود خود وضلالتش عليه خود است (ولاتزر وازرة وزر اخرى )
- توضيح اينكه فرمود: ((وما كنا معذبين حتى نبعث رسولا((
- مقصود از اراده هلاك قريه در جمله : ((واذا اردنا ان نهلك قرية ((
- توجيه امر خدا در (امرنا مترفيها ففسقوا فيها) با اينكه خدا امر به فحشاء نمى كند!
- وجوهى كه مفسرين در توجيه اين امر گفته اند.
- مراد از ((اراده عاجله (( در آيه : ((من كان يريد العاجلة عجلنا له فيها...((
- اعمال آدمى اسباب اخروى هستند وبر خلاف اسباب دنيوى تخلف ناپذيرند
- بيان اينكه دنيا طلبان در اعمال دنيوى ، وعقبى طلبان دراعمال اخروى مستمدّ از عطاى خداوندند
- اشاره به تفاسير ديگرى كه براى اين آيه بيان شده است
- توضيح اينكه درجات اخروى بزرگتر از درجات دنيوى است
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
- گفتارى در چند فصل پيرامون قضاء
- فصل ۱ - در معنا وحدود آن :
- فصل ۲ - نظرى فلسفى در معناى قضاء:
- فصل ۳ - روايات هم اين نظريه را تاءييد مى كنند:
- بحث فلسفى (در بيان اينكه فيض خداوند مطلق ونامحدود است ومنشاء اختلاف انواع وافراداختلاف قابليت ها است )
نکات آیه
۱- خداوند، برحذر دارنده آدمیان از اعتقاد به خدایانى جز الله و شریک و مؤثر دانستن آنها با او (لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر)
۲- یگانگى خداوند در آفرینش و در پاداش و کیفر دادن به انسانها و نیز اعطاى نعمتها، مقتضى پرهیز از هرگونه شرک در عقیده و عمل (و جعلنا الّیل و النهار ... و کلّ إنسن ألزمنه طئره ... لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) برداشت یاد شده با عنایت به دو نکته است: ۱- جمله «لاتجعل مع الله إلها ...» به منزله نتیجه براى آیات پیشین است و با پیام هاى اصلى آن آیات - که در سه محور یاد شده در برداشت فوق خلاصه مى شود - مرتبط است. ۲- اطلاق واژه «لاتجعل» که شامل نهى از هرگونه شرک مى شود.
۳- لزوم عقیده به یگانگى در وجود و افعال خداوند (لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر)
۴- مورد نکوهش واقع شدن، و بى حامى گردیدن، فرجام حتمى شرک است. (لاتجعل مع الله ... فتقعد مذمومًا مخذولاً)
۵- همه انسانها، در معرض خطر شرکند. (لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) برداشت فوق مبتنى بر این است که «لاتجعل» خطاب به پیامبر(ص) نیز باشد. بنابراین از اینکه پیامبر(ص) نیز مخاطب این هشدار قرار گرفته است، معلوم مى شود که ابتلاى به شرک خطرى است همگانى.
موضوعات مرتبط
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
- خالقیت: توحید در خالقیت ۲
- خدا: پاداشهاى خدا ۲; کیفرهاى خدا ۲; نواهى خدا ۱
- شرک: خطر شرک ۵; زمینه اجتناب از شرک ۲; زمینه شرک ۵; نهى از شرک ۱
- عقیده: عقیده به توحید افعالى ۳; عقیده به توحید ذاتى ۳
- مشرکان: بى یاورى مشرکان ۴; سرزنش مشرکان ۴; فرجام شوم مشرکان ۴