الحجر ٤٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=برای آن است هفت در هر دری را است از ایشان بخشی جداگانه | |-|معزی=برای آن است هفت در هر دری را است از ایشان بخشی جداگانه | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::44|٤٤]] | قبلی = الحجر ٤٣ | بعدی = الحجر ٤٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«جُزْءٌ مُّقْسُومٌ»: بهره جداگانه. مراد طائفه معیّن و گروه مشخّصی است که به تناسب عذاب از آن در به دوزخ میآیند. | «جُزْءٌ مُّقْسُومٌ»: بهره جداگانه. مراد طائفه معیّن و گروه مشخّصی است که به تناسب عذاب از آن در به دوزخ میآیند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶
ترجمه
الحجر ٤٣ | آیه ٤٤ | الحجر ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جُزْءٌ مُّقْسُومٌ»: بهره جداگانه. مراد طائفه معیّن و گروه مشخّصی است که به تناسب عذاب از آن در به دوزخ میآیند.
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۸،سوره حجر
- معناى خلقت انسان از ((صلصال من حماء مسنون ))
- توضيحاتى درباره معناى لغوى ((جن ))
- آيا ((جان )) همان جن است ؟!
- بحث در مبداء خلقت جن و تناسل و ذيريه داشتن او
- معناى كلمه ((بشر)) و نكته اى كه در التفات از تكلم به غيب در آيه : ((و اذاقال ربك )) هست
- معناى ((سويته )) و ((نفخت فيه من روحى )) و توضيحى در رابطه بين روح و بدن
- اشاره به وجه استثناء ابليس از ملائكه با اينكه او از جن است و نه از ملائكه
- وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- وجه اينكه خداوند لعنت خود را به ابليس اختصاص داد ((عليك لعنتى ))
- وجه تقيد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- ابليس ماءمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم
- روزى كه تا آن به شيطان مهلت داده شده روز قيامت نيست !
- ((وقت معلوم )) به چه معناست و براى چه كسى معلوم است ؟!
- توضيح در مورد نسبت اغواء به خدا در ((رب بما اعوتينى ...))
- وجوهى كه مفسران براى توجيه حمل جمله : ((بما اغويتنى )) براضلال ابتدائى خدا ذكر كرده اند
- جواب كلى به مفسران مزبور
- معناى جمله : ((لا زينن لهم فى الارض )) و دلالت آن بر اينكه زمين ظرف اغواى شيطاناست
- مراد از ((عبادت مخلصين )) كه از اغواى شيطان مصون هستند
- معناى بر خدا بودن راه شيطان ((هذا صراط على مستقيم )
- آيه : ((ان عبادى ليس لك عليهم سلطان ...)) متضمن سه جواب به ابليس است
- رواياتى چند درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- مقصود از ((عبادى )) و استثناء در آيه شريفه و نقد نظر مفسران در اين خصوص
- اثبات سلطنت و ولايت براى ابليس ، با سلطنت مطلقه خدا منافات ندارد
- معناى اينكه جهنم هفت در دارد: ((لها سبعة الواب ...))
- ((متقين )) در آيه : ((ان متقين فى جنات ...)) اعم از ((مخلصين )) در آيه : ((الا عبادكمنهم المخلصين )) است
- نقد و ابطال سخن ((فخر رازى )) كه گفته است مراد از ((متقين )) كسانى است كه ازشرك بپرهيزند
- بيان حال متقين در ورودشان به بهشت
- قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است
- رواياتى درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه ((فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم ))
- روايتى در بيان مراد از درهاى جهنم در ذيل جمله : ((لها سبعة ابواب ...))
- چند روايت در تفسير و بيان مراد جمله : ((اخوانا على سرر متقابلين ))
نکات آیه
۱- جهنّم، داراى هفت در است. (لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم)
۲- براى ورود هر دسته از گمراهان به جهنّم، درى مخصوص وجود دارد. (من الغاوین . و إن جهنّم لموعدهم ... لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم)
۳- جهنّم، داراى هفت درکه (طبقات زیرین) است و هر گروهى از گمراهان در درکه مخصوص و طبقه مشخصى جاى دارند. (لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مقصود از «أبواب» معناى کنایى آن باشد; زیرا هر درى، نوعاً به سوى مکانى خاص گشوده مى شود و به جایى مستقل منتهى خواهد شد و مؤید این معنا، عبارت بعدى است که هر بابى، براى گروهى از گمراهان تعیین شده است.
۴- هفت جرم و راه خطا در دنیا وجود دارد که به جهنّم منتهى مى شود. (إن جهنّم ... لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم)
۵- جهنّم، داراى درکات و عذابهاى متفاوت و شدید و ضعیف (لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مقصود از «سبعة» در آیه، کنایه از کثرت و حاکى از شدت و ضعف و تفاوت عذابهاى جهنّم باشد نه بیان عدد مشخص.
۶- هر گناهى، کیفر و عذاب متناسب خود را دارد. (و إن جهنّم لموعدهم أجمعین . لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم) از اینکه گفته شده است: «براى هر گروهى از گمراهان در و یا طبقه اى مخصوص در جهنّم وجود دارد» به دست مى آید که گناهان متفاوتند و کیفر متناسب خود را دارند.
۷- عقیده و عمل انسان، نقشى تعیین کننده در سرنوشت او دارد. (إلاّ من اتبعک من الغاوین . و إن جهنّم لموعدهم أجمعین . لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم)
روایات و احادیث
۸- «عن أمیرالمؤمنین(ع): إن جهنّم لها سبعة أبواب أطباق بعضها فوق بعض [و وضع إحدى یدیه على الاُخرى] فقال: هکذا و إن الله ... وضع النیران بعضها فوق بعض فأسفلها جهنّم و فوقها لظّى و فوقها الحطمة و فوقها سقر و فوقها الجحیم و فوقها السعیر و فوقها الهاویة ;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: جهنّم داراى هفت در و طبقه است که هر کدام بالاى دیگرى قرار دارد. امام [براى نشان دادن چگونگى طبقات] یکى از دستها را بالاى دیگرى قرار داد و فرمود: این چنین [و افزود] همانا خدا ... آتشها را بعضى بالاى بعضى دیگر قرار داده است. طبقه زیرین آنها «جهنّم» و بالاى آن «لظّى» و بالاى آن «حطمة» و بالاى آن «سقر» و بالاى آن «جحیم» و بالاى آن «سعیر» و بالاى آن «هاویه» است».
۹- «عن أبى عبدالله(ع) عن أبیه، عن جدّه(ع)قال: للنار ... باب یدخل منه فرعون و هامان و قارون و باب یدخل منه المشرکون و الکفار ... و باب یدخل منه بنواُمیّه ... و باب یدخل منه مبغضونا و محاربونا و خاذلونا و انه لأعظم الأبواب و أشدها حرّاً ;[۲] از امام سجاد(ع) روایت شده است که فرمود: براى آتش ... درى است که فرعون، هامان و قارون از آن داخل مى شوند و درى است که مشرکان و کافران از آن داخل مى شوند ... و درى است که بنى امیّه از آن داخل مى شوند ... و درى است که از آن داخل مى شوند کسانى که بغض ما را در دل دارند و با ما در ستیزند و ما را یارى نمى کنند و این بزرگ ترین و سوزنده ترین آن درهاست...».
۱۰- «عن النبى(ص) فى قوله «لکلّ باب منهم جزء مقسوم» قال: إن من أهل النار من تأخذه النار إلى کعبیه، و إن منهم من تأخذه النار إلى حجزته، و منهم من تأخذه إلى تراقیه منازل بأعمالهم، فذلک قوله: «...لکلّ باب منهم جزء مقسوم» ...;[۳] از رسول خدا(ص) در باره سخن خدا «لکلّ باب منهم جزء مقسوم» روایت شده است که فرمود: بعضى از اهل آتش کسانى اند که آتش تا غوزکهاى آنان را فرا مى گیرد و بعضى را تا کمر (جاى کمربند) و بعضى را تا گلو. اینها منازل و مراتبى است که به اختلاف اعمال اهل آتش بستگى دارد و این است قول خدا: ... لکل باب منهم جزء مقسوم...».
۱۱- «قال رسول الله(ص) فى قوله تعالى: «لکلّ باب منهم جزء مقسوم»: جزء أشرکوا بالله، و جزء شکّوا فى الله و جزء غفلوا عن الله;[۴] رسول خدا(ص) درباره سخن خداوند متعال «لکلّ باب منهم جزء مقسوم» فرمود: گروهى به خدا شرک ورزیده و گروهى در خدا شک آورده و گروهى از خدا غافل بوده اند [اینان گروههاى تقسیم شده براى درهاى جهنّمند].
موضوعات مرتبط
- اعداد: عدد هفت ۱، ۳، ۴
- جرم: اقسام جرم ۴; فرجام جرم ۴
- جهنّم: آتش جهنّم ۱۰; تنوع عذابهاى جهنّم ۵; تعداد درهاى جهنّم ۱; درکات جهنّم ۳، ۵، ۸; درهاى جهنّم ۲، ۸، ۹; مراتب عذابهاى جهنّم ۵
- جهنّمیان: اقسام جهنّمیان ۱۰، ۱۱; کیفیت ورود جهنّمیان ۹
- خطا: اقسام خطا ۴; فرجام خطا ۴
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۷
- عقیده: آثار عقیده ۷
- عمل: آثار عمل ۷
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۶; نظان کیفری ۶
- گمراهان: کیفیت ورود گمراهان به جهنّم ۲; گمراهان در جهنّم ۳